با سلام و احترام خدمت جنابعالی در پاسخ به سؤال شما باید بگوییم متأسفانه در زمینه وحدت میان مسلمانان،شاهد دو جریان افراطی و تفریطی هستیم از یکسو یک جریان با تمرکز بر مسایل اختلافی و پر رنگ نمودن آن،وحدت و انسجام میان مسلمانان را مورد خدشه قرار داده و در عمل در مسیر اهداف دشمنان اسلام گام برمی دارد و در نقطه مقابل جریان دیگر نیز با برداشت نادرست از وحدت،وحدت را به معنای کنار گذاشتن اعتقادات و یکی شدن مسلمانان تصور نموده است.
با سلام و احترام خدمت جنابعالی در پاسخ به سؤال شما باید بگوییم متأسفانه در زمینه وحدت میان مسلمانان،شاهد دو جریان افراطی و تفریطی هستیم از یکسو یک جریان با تمرکز بر مسایل اختلافی و پر رنگ نمودن آن،وحدت و انسجام میان مسلمانان را مورد خدشه قرار داده و در عمل در مسیر اهداف دشمنان اسلام گام برمی دارد و در نقطه مقابل جریان دیگر نیز با برداشت نادرست از وحدت،وحدت را به معنای کنار گذاشتن اعتقادات و یکی شدن مسلمانان تصور نموده است. هر دو جریان،جریان انحرافی محسوب می شوند و همانگونه که جریان نخست با رویکرد نادرست خود زمینه ضعف مسلمانان و تقویت دشمنان اسلام را فراهم می نماید ، جریان دوم نیز موجب ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و تخریب باورها خواهد شد . این دو جریان مصداق این کلام زیبای امیر المؤمنین علیه السلام است که « لَا یُرَى الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» « دیده نمى شود نادان مگر آنکه تندرو است (از حدّ و اندازه خود مى گذرد) یا کند رو (بحدّ و اندازه خود نمى رسد)»( نهج البلاغه ، حکمت 67) جریان نخست بر خلاف دستور خداوند به اتحاد و یکپارچگی مسلمانان گام برداشته است . خداوند متعال به مسلمانان چنین فرمان می دهد که « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ » « و همگى به ریسمان الهی چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهاى شما الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید پذیراى هدایت شوید» (سوره آل عمران:103)بی تردید اختلاف و تفرقه میان مسلمانان ، منشأ سستی و از بین رفتن قدرت آنان خواهد بود از این رو خداوند متعال می فرماید: « وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین »«و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع نکنید، تا سست نشوید ، و در نتیجه بوی خود را از دست ندهید (قدرت شما از میان نرود)! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! » (سوره انفال:46) از این رو آنان که بر طبل تفرقه می کوبند دانسته یا ندانسته خلاف حکم خدا عمل نموده اند. اسلام مسلمانان را امت واحده خوانده است: «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» (سوره انبیاء، آیه 92.). و مؤمنان برادر یکدیگر معرفی شده اند: «انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بین اخویکم» (سوره حجرات، آیه 10.). قال الصادق(ع) «المسلم اخ المسلم» (شیخ عباس قمی، سفینه البحار، انتشارات اسوه، 1416 ه.ق، ج 1، ص 54)جایی که اسلام به مسلمانان سفارش می کند که با پیروان ادیان آسمانی و مکاتب دیگر بشری با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشترکات توجه می دهد «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله ولا نشرک به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقالوا شهدوا بانا مسلمون؛ بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد هرگاه سرباز زنند بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم» (سوره آل عمران، آیه 64.) آیا شایسته و منطقی است که مسلمانان در میان خود به جای تکیه بر اشتراکات به دشمنی بپردازند . سیره معصومین علیهم السلام نیز بر پایه حفظ انسجام در میان مسلمانان و جامعه اسلامی استوار بوده است . به عنوان نمونه یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام از حضرت می پرسد: ما شیعیان در معاشرت با اقوام و عشیرة خود و معاشرت با سایر طبقات مردم که در سلک مذهب ما نیستند چه وظایفى داریم؟ آن حضرت پاسخ می دهند: «به رهبران خود بنگرید که مقتداى شما هستند و با مردم (منظور غیر شیعیان) به همان گونه معاشرت کنید که رهبران شما معاشرت مى کنند؛ به خدا سوگند که رهبران شما از بیماران مردم عیادت مى کنند، جنازه هایشان را تشییع مى کنند، در محضر قضاتشان حاضر مى شوند و شهادت مى دهند. امانت آنان را نگهدارى مى کنند و باز پس مى دهند.» (گزیدة کافى، ج 1، ص348) این کلام حضرت، اوج صمیمیت، دلسوزی و مهربانی را نسبت به هم کیشان غیر شیعة خود نشان می دهد که برای ما نیز پندآموز است. اما این به معنای دست برداشتن از اعتقادات و کوتاه آمدن از آن نیست . چنین برداشتی از وحدت ، برداشتی انحرافی از آن محسوب می گردد که افراط در این زمینه بوده و جریان دوم به دنبال آن است که منطقی نیست . منظور از وحدت ، وحدت در موضع گیریهای سیاسی و جهت گیری واحد مسلمانان است نه اینکه شیعه ، سنی بشود یا سنی شیعه .آنچه بزرگان به دنبال آن بودهاند این است که شیعه درعین شیعه بودن و سنی در عین سنی بودن خود سعی کنند با یکدیگر در جهت اهداف مشترک شان همبستگی و همسویی داشته باشند. یک همزیستی مسالمت آمیز همراه با همبستگی در راستای اهداف مشترکی که هر دو دنبال می کنند. این اهداف مشترک شامل اهدافی درونی و اهدافی بیرونی است. هدف بیرونی شامل مبارزه با کفر و دشمنان اسلام است؛ شیعه و سنی هر دو دشمنی مشترک دارند که نیاز دارند توانایی هایشان را در کنار هم قرار دهند و تعاون و هم افزایی کنند و با دشمن مشترک مقابله کنند. و این یک اصل عقلایی است. هدف درونی هم شامل رشد جامعه اسلامی است؛ یعنی تأمین منافع درونی جهان اسلام. ما مسلمانان اعم از شیعه و سنی هر کدام امکاناتی داریم که از آنها در مسیر تکامل استفاده میکنیم. نزاع های درونی حتی بر فرض نبود دشمن بیرونی ، کارایی ما را کاهش می دهد . بنابر این منظور از وحدت شیعه و سنی کنار گذاشتن مسائل اختلافی و تکیه بر مشترکات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با یکدیگر و در مسائل مربوط به جهان اسلام و صحنه بین المللی است. به گونه ای که مسلمانان فارغ از اختلافات و با پرهیز از تفرقه در مسائل جهان اسلام همسو و هم جهت حرکت کنند. به تعبیر دیگر اختلافات مانع از اخوت اسلامی و وحدت صفوف مسلمین در برابر دشمنان نیست از این رو معنای اتحاد شیعه و سنی دست برداشتن و کوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خویش نیست بلکه در عین وجود اختلافات زمینه تعامل و جهت گیری یکسان در مسائل کلی و بین المللی در میان آنها وجود دارد همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: « کسـانی که شعـار اتحـاد و وحـدت و بـرادری مسلمین را می دهند، اینها دشمن مسلمانان نیستند؛ دوست مسلمانانند، خیر مسلمانان را می خواهند و مایلند همه ی مسلمین عالم عزیز باشند. چه فایده ای دارد که در داخل جامعه ی اسلامی، مسلمانان از مذاهب مختلف، روبه روی هم بایستند و به همدیگر ضربه بزنند؛ از آن طرف هم دشمن بیاید، هر دوی اینها را محاصره کند، سرشان را به هم بکوبد و خودش بنشیند، تماشا و استفاده بکند؟ این خوب است؟ اگر ما می گوییم که شیعه و سنی در کنار هم قرار بگیرند، یعنی شیعه، شیعه بماند؛ سنی هم سنی بماند. ما چه موقع به عالم تسنن گفته ایم که منظورمان از وحدت این که شما شیعه بشوید؟! ما چنین چیزی نگفته ایم. هر کس خواست شیعه بشود، از طریق علمی و از راه مباحثات عالمانه شیعه بشود. آنها هم آزادند که بروند کار خودشان را بکنند. ما نمی گوییم شما مذهبت را عوض کن؛ ما می گوییم شیعه و سنی باید همیشه سر عقل باشند، همچنانکه بحمدالله در دوران انقلاب اسلامی، در کشور ما مشاهده شد. نگذارند دشمن از اختلافات اینها سوء استفاده کند. برگزاری هفته وحدت، برای این است.(حدیث ولایت، ج 5، ص 229) همچنین فرمودند: «معنای اتحاد بین ملت های اسلامی این است که در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حرکت کنند و به یکدیگر کمک کنند و در داخل این ملت ها سرمایه های خودشان را بر علیه یکدیگر به کار نبرند» (حدیث ولایت، ج 4، ص 262). گرچه اختلاف میان مسلمانان قابل انکار و چشم پوشی نیست ، اما امروز مصلحت مهم تری برای حفظ اسلام ونظام اسلامی در مقابل خطرات وتهاجم شیاطین داخلی وخارجی ، وجود دارد که عقل و منطق اقتضا می کند که امت اسلامی وحدت داشته باشند . در شرایطی که دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به کار بسته و آشکارا اعلام می کنند «جهان اسلام در قرن بیست و یکم یکی از مهمترین میدان های زورآزمایی سیاست خارجی آمریکاست» (ریچارد نیکسون، فرصت را از دست ندهید، ترجمه دفسی نژاد، انتشارات طرح نو، 1371، ص 256). و «تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است»( حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 184). آیا تأکید بر مسائل اختلافی و تفرقه میان صفوف مسلمانان منطقی است . در زمانی که مسلمانان می توانند با توجه به جمعیت بیش از یک میلیارد نفر و منابع و امکاناتی که در اختیار دارند به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در صحنه بین المللی مطرح باشند پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقه انگیز نتیجه ای جز به هدر رفتن سرمایه ها و استفاده دشمن از این اختلافات، نخواهد داشت. مقام معظم رهبری فرمودند: «یک میلیارد مسلمان در دنیا هستند که درباره خدا و پیامبر(ص) و نماز و حج و کعبه و قرآن و بسیاری از احکام دینی با هم یک عقیده دارند یک چند مورد اختلاف هم دارند اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند با هم بجنگند تا آن کسی که با اصل خدا و پیامبر(ص) و دین و همه چیز مخالف است کار خودش را انجام بدهد آیا این عاقلانه است؟ اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند ولو عقایدشان مخالف با یکدیگر باشد اما آلت دست دشمن نشوند دنیای اسلام سربلند خواهد شد» (حدیث ولایت، ج 5، ص 230). حضرت امام فرمودند: «امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق آنها می خواهند نه این باشد نه آن راه را این طور می دانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند» (صحیفه نور، ج 12، ص 259). بر این اساس ، مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است.معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به اینکه بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چراکه هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.شیعه و سنی، قرنهای طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایۀ گسستها، بلکه نزاعهای فراوان در تاریخ شده است، و بیگمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمۀ استعمار غرب، همین امر بوده است.شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلافهایی هم دارند که انکار شدنی نیست، اما این اختلافها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد. علامه شرف الدین میگوید: «سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود».( شرف الدین، عبد الحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه، دوانی، علی، ص 8، چاپ دوم، کتابخانه بزرگ اسلامی، 1396ق) منظور این است که سیاست استعماری و دسیسههای بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد. وحدت به معنای ترک و تعطیل کردن مباحثات و مناظرات علمی بین این دو مذهب نیست. با حفظ وحدت و یک پارچگی نیز میتوان در محیطهای علمی مناظرات علمی برقرار کرد؛ به گونهای که دشمنان نیز نتوانند سوء استفاده نمایند. روشن است که برای رسیدن به اتحاد، نخست باید عوامل تفرقه و موانع اتحاد را از سر راه برداشت، و به طرفین شناختی صحیح از عقاید و افکارِ یکدیگر بخشید، و این، جز با بحث و مذاکره علمی بین دانشمندان ممکن نیست. «اتحاد» به معنای نفی آزادی اندیشه و تحقیق، حقیقتجویی و عدالت خواهی نیست. اتحادی مطلوب است که در کنار این ارزشها مطرح گردد. مباحث علمی بین علمای مذاهب باید وجود داشته باشد ؛ لکن این مباحث نباید حالت خصمانه پیدا نماید ؛ بلکه همواره باید در محیط های علمی و فضایی دوستانه مطرح شود و محور نیز در این گونه مباحث ، باید قرآن و رسول خدا (ص) و عقل برهانی باشد. چرا که قرآن کریم دعوت به تعقّل نیز کرده است. از این رو نه به بهانه وحدت می توان مباحث مذهبی را تعطیل نمود ؛ نه به بهانه ی این گونه مباحث می توان وحدت را مخدوش ساخت. همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: « دنیای اسلام، نیازمند تقریب امروز دنیای اسلام نیازمند این تقریب است. در این تقریب – همـان طـور کـه مکـرر گفته شده- غـرض این است که فرقه های اسلامی، در مقام فکر و اعتقاد به یکدیگر نزدیک بشوند. ای بسا برخی از تصورات فِرق نسبت به یکدیگر، با مباحثه و مذاکره، به استنتاج خوبی منتهی بشود. شاید بعضی از سوء تفاهم ها برطرف و بعضی از عقاید تعدیل و بعضی از افکار به طور واقعی به هم نزدیک بشود. البته اگر این بشود، بسیار بهتر از هر شکل دیگر است. حداقل این است که بر روی مشترکات تأکید بشود. این گفتگوها و مذاکرات، کمترین فایده اش این خواهد بود. بنابراین، باید از طرح مسائل تفرقه انگیز خودداری بشود.» (حدیث ولایت، ج 8، ص 79) در این زمینه مسئولیت علما و اندیشمندان اسلامی بسیار سنگین است مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند: « علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی «اتحاد» است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کج فهمِ متعصبِ وابسته ی به این، یا فلان، یا آن فرقه ی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیه ی منشور جزو کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه می کند. اگر شما این کار را نکنید، نسلهای بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد. می بینید دشمنی دشمنان را ! می بینید تلاش آنها را برای نابود کردن هویت اسلامی و ایجاد اختلاف بین امت اسلامی! بنشینید علاج کنید؛ اصول را بر فروع ترجیح بدهید. در فروع ممکن است افراد یک مذهب هم با همدیگر اتحاد نظر نداشته باشند؛ مانعی ندارد. مشترکات بزرگی وجود دارد؛ گرد این محور – محور مشترکات – همه مجتمع شوند. مواظب توطئه ی دشمن باشند؛ مواظب بازی دشمن باشند. خواص، بین خودشان بحثهای مذهبی را بکنند، اما به مردم نکشانند؛ دلها را نسبت به یکدیگر چرکین نکنند؛ دشمنی ها را زیاد نکنند؛ چه بین فرقه های اسلامی، چه بین ملتهای اسلامی، چه بین گروههای اسلامی در یک ملت.» (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار کارگزاران نظام ، 17/1/1386)