خانه » همه » مذهبی » مقاله: تجلى ولایت در زیارت عاشورا

مقاله: تجلى ولایت در زیارت عاشورا


مقاله: تجلى ولایت در زیارت عاشورا

۱۳۹۳/۰۸/۰۷


۱۳۱ بازدید

یک. سلام در زیارت عاشورا سلام دادن از سنت هاى مقدس اسلامى است که بر آن بسیار تأکید شده است و روایات فراوانى بر فضیلت و پاداش آن وارد شده است تا جایى که اگر کسى از شما سؤالى کرد و قبل از آن سلام نداد دستور داده اند به سؤال او پاسخ نگویید. در اسلام براى سلام دهنده پاداش بیشتر از جواب دهنده قرار داده اند و به سلام دادن ترغیب کرده اند. در داستان ها از ویژگى اخلاقى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم سلام دادن ایشان حتى به کودکان را ذکر کرده اند و پیشى گرفتن ایشان در اسلام زبانزد خاص و عام بوده است.فارغ از اثرات تربیتى سلام و تأثیر اخلاقى آن در روح آدمى و ایجاد روحیه تواضع و صمیمیت در جامعه انسانى، یادآور آرزوى سلامتى و خیر برکت نیز مى باشد و این که در جامعه اسلامى همه مردم خواهان سلامت و برکت براى یکدیگر باشند و کینه و نفرت و حسادت و تکبر و… رخت بربندد.«سلام سخن خداست» .
«سلام نامى از نام هاى خداوند سبحان است» .
و در قرآن مجید به مؤمنان سفارش شده است تا بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم سلام دهند «در حقیقت خدا و فرشتگانش بر پیامبر دعا (= درود و صلوات) مى فرستند، اى کسانى که ایمان آوردید بر او دعا (درود و صلوات) بفرستید و به طور کامل سلام کنید (و کاملاً تسلیم او باشید)» .
و خداوند سبحان بر بهشتیان چنین سلام مى دهد «سلام بر شما به خاطر شکیبایى تان و چه نیکوست فرجام سراى (دیگر)» .
و دستور فرموده است که هنگامى که وارد خانه هاى یکدیگر مى شوید سلام دهید «اى کسانى که ایمان آوردید، در خانه هایى غیر از خانه هایتان وارد نشوید تا اینکه با دوستى رخصت طلبید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این براى شما بهتر است باشد که متذکر شوید.» .
و نیز سلام را تحیتى برشمرد که به سلام کننده برمى گردد و این مبارک و پاکیزه از جانب خداوند براى شما شمرده مى شود «پس هنگامى که وارد خانه ها شدید پس بر خودتان سلام کنید زنده بادى خجسته و پاکیزه از نزد خدا…» .
و نیز در بهشت هنگامى که بهشتیان گروه گروه وارد مى شوند فرشتگان بر آن سلام مى دهند و از آنان استقبال مى کنند .
و در بهشت سخن بهشتیان نیز سلام است «در آن بهشت هیچ بیهوده و نسبت دادن گناه نمى شنوند مگر گفتار سلام سلام» .
سلام آغازین زیارت عاشورا، شناسنامه امام حسین علیه السلام است و به نوعى معرفى امام على علیه السلام به عنوان «سیدالوصیین» و معرفى حضرت زهرا علیهاالسلام به عنوان «سیده نساء العالمین» است.
امام على علیه السلام فرمود: «ما از درخت سرسبز رسالتیم و از جایگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان برخاستیم ما معدن هاى دانش و چشمه سارهاى حکمت الهى هستیم. یاران و دوستان ما در انتظار رحمت پروردگارند و دشمنان و کینه توزان ما در انتظار کیفر و لعنت خداوند به سر مى برند» .
امام على علیه السلام با اشاره به سرزمین نینوا هنگامى که در نیمه راه صفین بودند، فرمود: «این جا بارانداز سواران و قتلگاه عاشقان است. شهیدانى که نه پیشینیان بر آنان سبقت جسته اند و نه آیندگان به مقام آنان دست یابند» .
دو. راز و رمز ماندگارى نهضت حسینى
رمز و راز ماندگاى امام حسین علیه السلام و تمام کسانى که در زندگانى خویش به خدا پیوند خورده اند نیز در ملکوتى بودن و خداگونگى آنان است چون خداوند جاودانه است آنان که رنگ خدایى مى گیرند جاودانه مى شوند.
«رنگ خدایى (بپذیرید) و خوش رنگ تر از خدا کیست؟» این درس بزرگى است که از حادثه عاشورا برمى خیزد. دشمن با تمامى قدرت و غرور، نه تنها پایدار و ماندگار نشد بلکه در اندک مدتى دودمان آن بر باد رفت اما نهضت حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلامچون براى خدا و در راه خدا بوده، اگر چه به ظاهر به شهادت رسیدند ماندگار شد و دین اسلام را نیز ماندگار و جاودانه ساخت.
سه. کرامت در قیام حسینى
از فرازهاى نورانى این زیارت بلند، ادعیه ملکوتى آن است:
«فاسئل اللّه الذى اکرم مقامک و اکرمنى بک ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلى الله علیه و آله وسلم».
بحث از کرامات امام حسین علیه السلام در این مقال نمى گنجد اما این نکته را باید اشارت کرد آنانى که عاشق حسین علیه السلام و آرزومند خون خواهى حضرتش مى باشند صاحب کرامتند.
عزت و کرامت را در بسیارى از سخنان امام حسین علیه السلام به خوبى مى توان یافت. آنجا که مى فرماید:
«همانا این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و خیرش رفته، از آن جز نمى بر کاسه نمانده و جز زندگى وبال آورى…، آیا نمى نگرید که حق را به کار نمى بندند و از باطل دست نمى کشند تا مؤمن به درستى در مرگ و لقاء خدا رغبت کند. همانا من مرگ را جز سعادت نمى دانم و زندگى با ظالمان را جز هلاکت نمى بینم. مردم همه دنیا پرستند و دین بر سر زبان آنهاست و تا براى آنها وسیله زندگى است آن را مى چرخانند و وقتى به بلا آزموده شدند دین دار کم است» .
«اللهمَّ اجعلنى عندک وجیها بالحسین علیه السلام فى الدنیا و الاخرة».
این دعا که آرزوى بزرگى است درس بزرگى و کرامت را در خود دارد، این که شهادت امام حسین علیه السلامو فداکارى وى موجب عزت و عظمت اسلام و حیات مجدد دین شده است موجب نشر اخلاق و فرهنگ قرآنى شده است و کسى که به دامن این مکتب دست زند مى تواند خود به این جایگاه دست یابد.
حسینى شدن؛ یعنى دست شستن از دنیا و آنچه غیرخداست،
حسینى شدن؛ یعنى از گناهان و وسوسه هاى شیطانى چشم پوشیدن،
حسینى شدن؛ یعنى در راه حق از زن و فرزند گذشتن،
حسینى شدن؛ یعنى در مسیر بندگى موانع را برداشتن،
حسینى شدن؛ یعنى راضى به قضاى الهى شدن،
حسینى شدن؛ یعنى سر تسلیم در مقابل ستمگران و دنیامداران فرود نیاوردن و…
این آرزو خود هزینه بزرگى مى خواهد و انسان صاحب این آرزو، انسان بزرگى مى شود هنگامى که به عمل آن را در خود ایجاد نماید. این صرف یک آرزوى ساده نیست و لقلقه زبان نباید باشد چرا که حسین علیه السلام فرمود: «مردمان بندگان دنیایند و دین لقلقه زبان شان است» .
در این جا این نکته اضافه مى شود: «دوستى با شما موجب، تقرب به خدا مى شود» .
چهار. معرفت و معیّت با امام
«فاسئل اللّه الذى اکرمنى بمعرفتکم و معرفته اولیاءکم… ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخره و ان یثبت لى عندکم قدم صدق فى الدنیا و الاخره».
ولایت اهل بیت علیهم السلام امرى لفظى نیست که هر کس مدعى شود؛ بلکه باید به صورت ملکه اخلاقى و رفتارى در آید وگرنه چه بسیارند که به زبان شیعه على علیه السلام و در عمل از پیروان معاندان و مخالفان آن امام همام مى باشند و شناخت این مقام و پایدارى در راه این هدف بزرگ، همت بلند و توفیق الهى مى طلبد و ماندگارى بر این مرام و آیین تا قیامت نیز بسیار مهم است.
در حدیثى زیبا از امام رضا علیه السلام هشدارى داده شده که چنین است:
«رها نکنید عمل صالح و تلاش در عبادت را و تکیه و اتکال شما بر محبت و دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله وسلم باشد و هم چنین رها نکنید محبت و دوستى آل محمد و تسلیم بودن در مقابل اوامر آنها را در حالى که تکیه و اتکال بر عبادت خود داشته باشید زیرا این دو با هم و همراه هم هستند و نمى شود یکى را بدون دیگرى پذیرفت» .
در روایتى از امام باقر علیه السلام وارد شده است:
«به خدا قسم اگر سنگى ما را دوست بدارد خداوند آن را با ما محشور مى کند آیا دین چیزى غیر از دوستى است» .
پنج. حسینى بودن و حسینى ماندن
«ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخره و ان یثبت لى قدم صدق فى الدنیا و آلاخره و اسئله ان یبلغنى المقام (المحمود لکم عنداللّه )».
ثابت ماندن در راه خدا، فریب دنیا و دنیا مداران با هر عنوان و گروه و شعارى را نخوردن و همیشه مراقب رفتار و گفتار و پندار خویش ماندن و پناه بردن به حضرت خداوند سبحان در مصون ماندن از کید و مکر شیطان و… بسیار سخت اما قابل دسترسى است و دین به ما مى آموزد که مسیر پرتلاطم بندگى خدا را همیشه با نور تقوى و هدایت چراغ هاى – ائمه معصومین علیهم السلام – و قرآن مجید باید طى کرد.
چه بسیار کسانى که با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در جنگ ها بوده اند اما در پیروى ایشان باقى نمانده اند و دنبال دنیاى خویش رفته اند و ستم ها کردند و مسیرى منحرف را به نام حق ارائه نمودند.
چه بسیار کسانى که در رکاب مولى الکونین حضرت على بن ابى طالب علیه السلام حضور داشته اند و به دفاع از وى پرداختند اما روزگارى نه چندان دور، در مقابل ایشان صف کشیدند و جنگ علیه ایشان آغازیدند…
چه بسیار کسانى که مدعى انتظار حضرت بقیه اللّه الاعظم(عج) مى باشند و چون روح تقوى و عبودیت را در خود تقویت و پایدار نکردند در مقابل دولت عدالت وى به مقابله برخیزند و اصلاحات ایشان در حوزه دین و اندیشه دینى را بدعت و کفر بپندارند.
پس حسینى بودن مهم است اما حسینى ماندن مهم تر است، حسینى بودن زیباست اما زیباتر آن است که حسینى بمانیم و حسینى بمیریم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد