خانه » همه » مذهبی » مقایسه وزارت اطلاعات و سپاه با ساواک و ارتش شاهنشاهی

مقایسه وزارت اطلاعات و سپاه با ساواک و ارتش شاهنشاهی


مقایسه وزارت اطلاعات و سپاه با ساواک و ارتش شاهنشاهی

۱۳۹۳/۰۲/۱۰


۱۵۷۵ بازدید

تفاوت وزارت اطلاعات وسپاه باساواک وارتش شاه چیست آن مخالفین شاه راقلع وقمع میکردواین مخالفین رهبری را؟

تشکیلات و سازمان هایی که در دو نظام سیاسی شاهنشاهی و جمهوری اسلامی وجود داشته و یا دارند اگر چه ممکن است شباهت هایی به لحاظ شکلی با یکدیگر داشته باشند اما نمی توان هر دو را عین هم در نظر گرفته و به لحاظ محتوا ، کارکرد و فلسفه وجودی یکسان دانست . از جمله این سازمان ها و تشکیلات دو سازمان ساواک و ارتش شاهنشاهی هستند که برخی تلاش می کنند تا وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را معادل این دو تشکیلات عنوان نمایند . این در حالی است که مقایسه این دو نهاد انقلابی با دو نهاد شاهنشاهی مزبور اساسا مقایسه درستی نمی باشد . علت کلی این مساله این است که دو نهاد شاهنشاهی فوق ، توسط نظام شاهنشاهی به وجود آمده بود که مبتنی بر زور ، اختناق و دیکتاتوری مطلق بود و فاقد هر گونه مشروعیت مردمی بود ولی نهادهای انقلابی اطلاعات و سپاه ، ریشه در نظامی دارند که از متن و بطن مردم برخاسته و مبتنی بر مردم سالاری دینی می باشد . از این روی گزافه نخواهد بود اگر دو نهاد نخست را ساواک و ارتش شاهنشاهی بنامیم و دو نهاد دیگر را وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب مردم ایران . اما به لحاظ جزئی نیز میان این نهادها با یکدیگر تفاوت فاحش وجود دارد . از جمله اینکه ساواک اساسا با هدف ایجاد فضای اختناق و سرکوب هرگونه حرکت سیاسی مخالفی بر علیه نظام شاهنشاهی به وجود آمده است . ساواک که از یک سو با سیا و از سوى دیگر با موساد در ارتباط بود به تدریج به یک سازمان مخوف و جهنمى مبدل شد.شرم آورترین فجایع و رقت بارترین تراژدى و ننگین ترین جنایت ها را علیه ملت ایران و بویژه در مورد مبارزین نهضت اسلامى ایران آفرید.قساوت و بى رحمى ساواک در شکار متهمان و شکنجه دادن و زندانى کردن در سیاه چال ها تا به آنجا رسید که دبیر کل سازمان عفو بین الملل در سال 1975 اعلام کرد، کارنامه هیچ کشورى در جهان سیاه تر از کارنامه ایران در زمینه حقوق بشر نیست.کارشناسان این سازمان در گزارش هاى خود نوشتند: «جلادان ساواک علاوه بر استفاده از شوک الکتریکى و ضرب و شتم از انواع وحشى گرى ها استفاده مى کند و از انعکاس فریادهاى دلخراش قربانیان به خارج جلوگیرى مى نماید» .روزنامه آیندگان، مورخه 18/1/58. ساواک به تدریج به مقر اداره مرکزى در خاورمیانه تبدیل شد و غربى ها در نوشته هاى خود از آن به دوست شکنجه گر غرب نام مى بردند.بدین ترتیب ساواک امکان تسلط بى چون و چراى شاه را در تمامى امور داخلى فراهم مى نمود. یکى از مسؤولیت هاى ساواک این بود که مراقب باشد روزنامه هاى ایران، شاه و انقلاب سفید او را ستایش کنند.کارکنان ساواک از مدت ها قبل به ناشران این روزنامه ها اطلاع داده بودند که فعالیت هاى زوج سلطنتى باید همه روزه تیتر صفحه اول باشد و دست کم یک عکس از فعالیت هاى آنها نیز نشان داده شود.بنابر این روزنامه ها ناگزیر بودند بیانات و اخبار فعالیت هاى شاه را بدون توجه به ارزش خبرى آن چاپ کنند و همچنان که شاه عظمت طلبى بیشترى از خود بروز مى داد، روزنامه ها این عظمت طلبى و عزت را به تاسى از اولتیماتوم هاى ساواک براى مردم ایران در شیپور مى دمیدند. فریدون هویدا برادر امیر عباس هویدا در کتاب «سقوط شاه » در مورد ساواک چنین مى گوید: «ساواک اسما وابسته به نخست وزیرى بود و گرنه مستقلا کار مى کرد و دستورات خود را نیز مستقیما از شاه مى گرفت.ساواک که کلیه فعالیت هایش کاملا جنبه محرمانه و پنهانى داشت، تمام سعى خود را به کار مى گرفت تا محیطى آکنده از ترس به وجود آورد.و با این کار چنان جو مسمومى بر تمام جامعه حکم فرما کرده بود که هیچکس جرات نداشت در حضور دیگران سخنى به زبان بیاورد.تا جایى که اگر دوستانم هم مى خواستند مطلبى را با من در میان بگذارند، معمولا مرا به گوشه خلوتى در باغچه منزل مى بردند و در آنجا با صدایى آهسته حرف خود را مى زدند. فریدون هویدا، سقوط شاه، انتشارات اطلاعات، 1373، ص 93. این در حالی است که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران از جمله وزارت اطلاعات در جهت ایجاد امنیت و آرامش برای مردم قدم در عرصه فعالیت گذاشته است و در طی سه دهه ای که از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته است خدمات شایان توجهی در جهت ایجاد امنیت به مردم نموده است ؛ اقداماتی از قبیل از بین بردن فضای ترور و خشونت فراهم آمده توسط گروه های تروریست مسلحی که دست کم جان 16 هزار نفر از مردم بی گناه کوچه و بازار را قتل عام کرده بودند ، دستگیری و محاکمه و مجازات جانیانی همچون ریگی که مستقیما از سوی غرب پشتیبانی می شد و دهها اقدام دیگر که همگی در راستای آرامش مردم صورت گرفته است و به همین دلیل نیز این دستگاهها در کنار کلیت نظام اسلامی مورد تایید و پشتیبانی مستمر مردم در طول بیش از سه دهه گذشته بوده است که این اعتماد و تایید را می توان از حضور و نقش پررنگ مردم در دفاع از انقلاب اسلامی در طول این سالها ، مشارکت در تجمعاتی که به دعوت نظام اسلامی برگزار می گردد ، مشارکت وسیع در انتخابات های نظام و استقبال پرشور از مسئولین نظام در سفرهای استانی آنان بالعیان مشاهده کرد و این همنوایی مردم و نظام اسلامی به گونه ای است که جای هیچ گونه انکار و تشکیکی را بر جای نمی گذارد .
بنابر این در یک کلام می توان گفت هدف از تاسیس ساواک ، تحکیم دیکتاتوری ضد مردمی سلطنت شاهنشاهی بود ولی هدف از تاسیس وزارت اطلاعات ، صیانت از دستاوردهای انقلابی بود که مردم ایران در بهمن 57 آن را به پیروزی رسانده بودند ولی در معرض انواع توطئه های داخلی و خارجی قرار گرفته بود . لذا مهم ترین دستاورد وزارت اطلاعات تامین امنیت ملت ایران بود و مهم ترین دستاورد ساواک ، تامین امنیت رژیم دیکتاتوری پهلوی و نیز منافع اربابان غربی آنها بود .
در مورد ارتش شاهنشاهی نیز دقیقا همین مطالب قابل صدق است ، با این تفاوت که ما اصل وجود ارتش و لو ارتش شاهنشاهی را تا جایی که به تامین امنیت و تمامیت مرزهای کشور مربوط می شود تایید می کنیم . با این حال واقعیت هایی که در پس پرده تقویت ارتش شاهنشاهی وجود داشت حاکی از این بود که این ارتش نه در جهت حفظ تمامیت ارضی کشور بلکه عمدتا در جهت حفظ نظام شاهنشاهی و نیز پاسداری از منافع قدرتهای غربی هر روز گسترده تر می شد و در این مسیر از هیچ جنایتی حتی قتل عام مردم بی گناه کشور ابایی نداشت که نمونه ای از آن را در کشتار 15 خرداد 42 ، 17 شهریور 57 و قتل عام های هر روزه مردم بی گناه ایران از 19 دی 56 تا 22 بهمن 57 شاهد بودیم .
ارتش شاهنشاهی به تبع شخص شاه و نظام سلطنتی نه در مسیر منافع ملت بلکه در مسیر منافع ابرقدرتها و به نمایندگی از آنان گام بر می داشت که این مساله را می توان از اقدامات این رژیم به دست آورد . به عنوان مثال رژیم شاه از سویی پاره ای از خاک ایران تحت عنوان جزیره بحرین را با دست خود از ایران جدا کرد و ارتش نیز که باید حافظ تمامیت ارضی کشور باشد در این مسیر سکوت محض اختیار کرد اما در مقابل به دلیل به خطر افتادن منافع غربی ها در کشور عمان دراثر تحرکات انقلابیون منطقه ظفار و در شرایطی که نه انگلیس در خود توان مقابله با انقلابیون را می دید و نه آمریکا به دلیل خستگی ناشی از جنگ ویتنام این امکان را داشت که در این کشور حضور نظامی داشته باشد ، شاه ارتش ایران را به این کشور گسیل کرد تا به عنوان ژاندارم منصوب آمریکا ، سرکوب انقلابیون این کشور را به نمایندگی از آمریکا و انگلیس بر عهده بگیرد . (در زمینه شورش ظفار رک : مقاله شورش ظفار ، سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، http://www.ir-psri.com/Show.php?Page=ViewArticle&ArticleID=163 )این در حالی است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهادی است که در راستای دفاع از انقلاب مردم ایران و دستاوردهای آن شکل گرفته و در طول فعالیت خود از جمله هشت سال دفاع مقدس اثبات کرده است که حافظ راستین منافع ملی و تمامیت ارضی کشور ایران می باشد و علاوه بر آن در کنار وزارت اطلاعات و سایر دستگاه های انقلابی خدمات فراوانی در جهت تامین امنیت مردم ایران انجام داده است . بر این اساس این نهاد انقلابی نیز برخاسته از مردم و برای مردم می باشد و مقایسه آن با نهادی که اگر چه اصل آن در هر کشوری برای حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی کشور الزامی می باشد ، اما در کشور ما در خدمت منافع نظام ضد مردمی سلطنت و نیز بیگانگان بود ، مقایسه درستی نمی باشد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد