آشنایی با میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان
مقبرهی بیبی دوست
***
نام: فاطمه حسینی (موسوی)؛ ملقب به بیبی دوست/ نشانی: شهرستان زابل، بخش مرکزی، دهستان بنجار، روستای قاسمآباد/ قدمت: دورهی اشکانی/ تاریخ نخستین بنا: عصر اشکانیان/ تاریخ بازسازی: 1383/ دایر: قبرستان عمومی، زائرسرا/ مدیریت، سازمان اوقاف و امور خیریه، هیئت امنای مقبره/ ثبت در فهرست میراث فرهنگی: به شماره 6479 در تاریخ 1381/7/7
***
(1) موقعیت مقبره
در شرق زابل، بخش مرکزی، دهستان بنجار و در ضلع جنوب شرقی محوطهی باستانی متعلق به عصر اشکانیان روستای قاسمآباد، مقبرهای به نام بیبی دوست وجود دارد که تاریخ بنا و قدمت آن نامشخص است.
بیبی دوست با نام اصلی فاطمه و کنیه حسینی (موسوی) معروف است. نام پدرش سیدصالح معروف به «آتش نفس» بوده است. از آنجا که سیدصالح به تنها دخترش، فاطمه، علاقهی بسیاری داشته است وی را با عنوان «بیبی دوست داشتنی» یا همان بیبی دوست معرفی مینمود. این بنا بر تپهای احداث شده است که ارتفاع آن در ضلع شمالی در حدود هشت متر و در ضلع جنوبی سه متر است.
مقبرهی بیبی دوست در بیست کیلومتری شهر زابل و ده کیلومتری شهر بنجار قرار دارد. دسترسی به این مقبره از طریق جادهی آسفالته به سهولت امکانپذیر است.
با عبور از میدان خروجی شهر بنجار و ورود به جاده اصلی، که دارای دو مسیر رفت و برگشت است، تابلوی راهنمایی مشاهده میشود که مسیر مقبره را به وضوح نشان میدهد. پس از طی کردن مسافتی در حدود ده کیلومتر از طریق جادهای فرعی در شمال روستای قاسم آباد به سمت روستا هدایت میگردد. با توجه به اینکه مقبره در محدودهی قبرستان عمومی واقع شده است و از منطقهی مسکونی فاصله زیادی دارد و از دور نمایان است.
قبرستانی که مقبره در آن واقع شده است قدمتی طولانی دارد؛ و بقایای قبور قدیمی بسیاری در اطراف مقبره دیده میشود. در حال حاضر، این قبرستان دائر است و مراسم تدفین در آن انجام میشود.
(2) تاریخچهی مقبره
الف) نام و نشان صاحب مقبره:
دربارهی نام و نشان صاحب این مقبره نظریههای متفاوتی وجود دارد:
در نظر بسیاری از اهالی منطقه، بیبی دوست با نام اصلی فاطمه و کنیه حسینی (موسوی) معروف است. نام پدرش سیدصالح معروف به «آتش نفس» بوده است. از آنجا که سیدصالح به تنها دخترش، فاطمه، علاقهی بسیاری داشته است وی را با عنوان «بیبی دوست داشتنی» یا همان بیبی دوست معرفی مینمود. بیبی دوست برادری به نام سیدحسن داشته است (کلبعلی، 1384، ص93).
مزار بیبی دوست در نزد مردمان منطقهی سیستان از ارزش و احترام ویژهای برخوردار است و نیز به نامهای بیبی نوروز، بیبی دوست، بیبی سهشنبه، بیبی نور، بیبی حور، بیبی تندوری و غیره معروف است (گلستانه، صص79-100).
در منطقه سیستان، زنان سادات و خوانین را بیبی مینامند. همچنین مادربزرگها در سیستان عنوان بیبی دارند و بسیار مورد احترام هستند.
امروز مزار بیبی دوست یکی از زیارتگاههای مسلمانان محسوب میشود. اما برخی او را با «ناهید» در آیین مهر تطبیق میدهند هرچند در این مکان مشخصات مهرابههای مهری وجود ندارد (گلستانه، 1387، ص79). عدهای بیبی دوست را خواهر امیران صاحب، در خاک سیستان افغان و برخی دیگر، در منطقهی لاش و جوین، او را خواهر میراقبال سیستانی میدانند که در نواحی مرزی ایران و افغانستان و در خاک افغانستان زندگی میکرده است (گلستانه، 1388، ص105).
عدهای نیز او را از اولاد و اعقاب دختری امام حسین (علیه السلام) دانستهاند (رئیس الذاکرین، 1370، ص59) برخی هم او را با زمان قاضی عبدالله کندرکی در روستای آس قاضی در بخش شهرکی و نارویی از عارفان قرن نهم هجری در ارتباط میدانند. عدهای دیگر بیبی و میر اقبال را از فرزندان میرداماد و خواهرزاده شاه عباس یکم صفوی معرفی میکنند (گلستانه، 1388، صص100-101).
نحوهی پدید آمدن این مزار با داستان مزار شیخ حسن و مزار امامزاده زید در افغانستان شباهت تام دارد. ظاهراً یک نوع پیوستگی انتسابی بین مزارات مذکور و مزار سید اقبال واقع در منطقه لاش و جوین موجود است و همهی آنها اعقاب دختری امام حسین (علیه السلام) شناخته میشوند (رئیس الذاکرین، 1370،ص58).
دربارهی چگونگی فوت بیبی دوست روایتهای مختلفی هست که در اینباره ذکر گفتهی چند نویسندهی سیستانی خالی از لطف نیست.
برخی معتقدند که دختر سیدهای با برادر خود سرگرم شبانی بود و گوسفندان خویش را در ناحیهی نزدیک به نادعلی میچرانید. هنگامی که تشنگی بر او غلبه کرده بود، از رهگذری که بار خربزه بر پشت شتر خود حمل میکرد درخواست نمود تا خربزهای به وی دهد؛ اما او خودداری ورزید. دختر سید نفرین کرد که تمامی آن بار به مار و عقرب مبدل شود و نیز چنین شد. مرد شمشیر بر کشید و به قصد جان دختر مرکب راند. مرد همچنان در پی او تاخت تا دختر به جایگاه کنونی زیارت رسید و بر اثر خستگی از رفتن بازماند. پس دعا کرد که ای زمین مرا دریاب و زمین دهان گشود و او درون خاک ناپدید شد و جایگاه فرو رفتن وی در زمین زیارتگاهها گردید (رئیس الذاکرین، 1370، صص57-58؛ گلستانه، 1388، ص101).
روایت عامیانهی دیگری بیان دارد: در گذشتههای دور سه زن (خواهر) وارسته و مومن از مقابل لشکر کفار فرار میکنند. این سه نفر عبارتاند از بیبی دوست، بیبی نور و بیبی حور چون کفار نزدیک میشوند ای نزن که عقبتر از دو خواهرش بوده است از خداوند میخواهد که او را در زمین فرو برد. دو خواهر دیگرش هم در پایین شهر بیرجند به زمین فرو میروند و دست کفار به آنها نمیرسد. بنابراین از آن زمان این سه مکان مورد احترام مردم هست (سرابندی، 1386، ص129).
کشاورزی که از کار باز میگشت و یک الاغ بار خربزه و هندوانه داشت از مسیری عبور میکرد که ایستاده بود و ایشان طلب یک خربزه یا هندوانهای از وی کرد، ولی کشاورز از کار روزانه خسته بود در پاسخ به بیبی دوست میگوید که در حال حاضر نمیتوانم؛ تشریف بیاورید منزل بعد از اینکه بار را پیاده کردم به شما از این خربزه یا هندوانهها میدهم و چون بیبی همان لحظه دلش از این خربزهها خواسته بود نفرین میکند که الهی که بروی و خربزهها و هندوانههایت مار و عقرب شوند. کشاورز که به منزلش میرود و بار خربزه و هندوانه را از الاغش پایین میآورد میبیند که هم بار پر از مار و عقرب است و کشاورز با دیدن این صحنه برای شکایت از بیبی نزد پدرش سیدصالح میرود و ضمن آنکه ماجرا را شرح میدهد از ایشان گلایه میکند که دخترش او را نفرین کرده و اینطور شده است (سرابندی، 1366، ص129). چون سیدصالح، پدر بیبی از سوء استفاده دخترش از قدرت معنوی که داشته آگاه میشود، به شدت ناراحت میشود و در حالت ناراحتی میگوید: اگر بیبی را بگیرم میکشم. از طرفی افرادی این خبر را به بیبی میرسانند و ایشان از خانه فرار میکند و ابتدا به دشت گریچ میرسد و سپس به منطه خاشرود و بعد از آن به منطقهی کده میرود و به یک ایرانی شیعه دامنهی فرارش را میگوید و از وی میخواهد که او را به داخل خاک ایران هدایت و راهنمایی کند. از طرفی پدر و مادر بیبی که میبینند بیبی گم شده است به سید حسین برادرش میگویند: میروی و بیبی را پیدا میکنی؛ در غیر این صورت به خانه برنمیگردی. سیدحسین نیز منزل به منزل سئوال پرسان دنبال بیبی میرود تا اینکه پس از چند روز در همین منطقه، که بیبی دوست دفن شده است؛ او را میبیند. به دلیل خستگی زیاد و تعصب به خواهرش میگوید: بایست وگرنه میکشمت. او که به شدت ترسیده بود از خدا میخواهد زمین دهن باز کند تا پنهان شود. به اذن خدا این کار صورت میگیرد و بیبی دوست در این منطقه مدفون میشود (کلبعلی، 1384، صص93-94).
ب) سابقهی بنا و حدود و ثغور آن:
تاریخ احداث مقبره به دلیل قدمت طولانی آن نامشخص است به ویژه اینکه بسیاری این بنا را منتسب به عصر اشکانیان میدانند و اعتقاد دارند این مکان معبدی از آیین مهر است (گلستانه، 1388، ص99). برخی وجود درخت کهنسال گز را در مجاورت ضریح در این مقبره به آیین گزپرستی منتسب نمودهاند این موارد، گویای قدمت این مکان است (گلستانه، 1388، ص100).
آسفالت و بازسازی جادهی فرعی با همکاری بخشدار وقت، ادارهی اوقاف و امور خیریهی استان و شهرداری در سال 1385 انجام شده است. غلامعلی یار محمدی، که قبلاً در سالهای دور در این مکان سکونت داشت و در شهرستان دره گز فوت کرد، اظهار داشته است که برای اولین بار تعمیرات سطحی دیوارهای دور مقبره را او با کمک عدهای از اقوامشان قبل از خشکسالی سیستان انجام داده است. سرویسهای بهداشتی را در سال 1383 اعضای هیئت امنا ساختند.
زائرسرا را در سال 1384 فردی به نام غلامرضا صیادی، که از اعضای هیئت امنا بود، احداث کرد. مقبره تا سال 1385 فاقد ضریح بود و بعد از آن به مقبره اضافه شد. ضریح را سازندهای اصفهانی با نام مرتضی احمدی ساخت و به این مکان منتقل کرده است. هزینه ساخت ضریح از محل کمکهای مردمی تأمین شده است. در همین زمان، دیوارهای مقبره بازسازی شدهاند و کف مقبره را با موزاییک فرش کردهاند.
(3) محوطه و معماری کنونی مقبره
مقبره در فاصلهی بیست متری قبرستان قدیمی روستاهای اطراف از جمله روستای قاسم آباد بنا شده است.
محوطهی مقبره جزئی از قبرستان شمرده میشود. مجموعهای متشکل از شانزده اتاق، هر یک به مساحت دوازده مترمربع با عنوان میهمانسرای زائران در سمت جنوب غربی مقبره و به فاصلهی بیست متری از آن ساخته شده است. سرویسهای بهداشتی در حدود سی متر در سمت شمال غربی مقبره احداث گردیدهاند.
ساختمان مقبره یک چهار دیواری مستطیل شکل بدون سقف است به مساحت حدوداً سی مترمربع و محوطه بنا در حدود یک متر به اندازهی سه پله از سطح زمینهای اطراف بالاتر قرار گرفته است. ارتفاع دیوارها دو متر است. بر روی دیوارها شش گل دسته به بلندی یک متر مشاهده میشود. سطح دیوارهای بیرونی از کف زمین تا ارتفاع سی متر به منظور جلوگیری از تخریب با سیمان پوشانده شده است. نمای کلی سطح بیرونی دیوارها و منارهها گچکاری شده است. مقبره دارای دو در، در سمت شمال و شرق بوده است. اخیراً در شرقی با آجر مسدود شده است. در به ابعاد دو متر و بیست سانتیمتر در دو متر از فلز و با طرح نردهای به رنگ سبز است.
سطح دیوارهای داخلی از کف تا ارتفاع یک متر با سنگ مرمر بازسازی شده است و دیوارها را گچکاری کردهاند.
کف مقبره با موزائیک فرش شده است و روی آن موکتی به رنگ قهوهای و چهار تخته قالی ماشینی پهن نمودهاند.
قبری به ابعاد یک و شصت سانتیمتر در شصت سانتیمتر در وسط قرار گرفته است. بر روی آن سنگی بدون مشخصات قرار دادهاند و سپس پارچهای سبزرنگ بر روی آن پهن کردهاند. ضریحی فلزی با طرح مشبک به بلندی یک متر و هفتاد سانتیمتر و عرض دو متر بر روی قبر قرار گرفته است. بین ضریح و کف صحن در حدود سی سانتیمتر فاصله وجود دارد. بر بالای قبر متصل به ضریح درخت کهنسال و تنومند گز قرار دارد که بلندی و گستردگی انبوه شاخههای آن سایه بر ضریح و فضای اطراف آن انداخته است. در کنار آن گودالی وجود دارد که زائران به منظور شفا از خاک آن استفاده مینمایند.
(4) توضیحات تکمیلی و ملاحظات
1. زائران:
مردمان منطقه سیستان کرامات زیادی از مقبره بیبی دوست تعریف میکنند. بنابراین بنا به اعتقادات و باورها، شبهای جمعه و چهارشنبه به ویژه در فصل بهار و تابستان، تعداد زیادی زائر از این مکان دیدن میکنند. زائران این مکان بیشتر از اهالی روستاهای مجاور هستند و همچنین از دیگر شهرهای استان هم به زیارت بیبی دوست میآیند زیرا به فضای معنوی آن بسیار پایبند هستند.
با توجه به وجود زائرسرا و امکانات موجود دیگر، زائران شبها نیز در این مکان میمانند. در چند سال گذشته میانگین حضور سالیانه در این مکان ده هزار نفر اعلام شده است (ادارهی اوقاف و امور خیریه شهرستان زابل، گزارش87).
به نظر میرسد با توجه به ایجاد امکانات رفاهی و خوابگاهی و زائرسرا در سالهای اخیر، میانگین حضور سالیانهی زائران نسبت به گذشته رو به افزایش است. بیشتر زائران به صورت خانوادگی و گروهی به این مکان مراجعه میکنند. بنابر اعتقاد مردم سیستان، تنها بانوان حق دارند به داخل مقبره وارد شوند و مردان از ورود به داخل آن معذورند. زنان باردار نیز حق ورود به داخل مقبره را ندارند و در صورت ورود، بنا بر اعتقاد مردم سیستان بر روی چهرهی فرزند متولد شده علامتی پدیدار میشود. نقل است که افرادی که به این نکته توجه نکردهاند، نوزادشان دچار نقص عضو شده است. بیمارانی که صرع دارند و دچار تشنج میشوند و همچنین زنانی که نازا هستند برای طلب حاجت و شفا به زیارت بیبی دوست میآیند. در گذشتههای دور از کنار زیارتگاه شاخهی اصلی رود هیرمند عبور میکرد. این موضوع، موجب آبادی بیشتر بود و بنابراین، زائران بیشتری به این مکان میآمدند.
مردم سیستان برای آب احترام زیادی قائل هستند. به گونهای که میگویند آب را نباید آلوده کرد. چون مهریه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و کسی حق ندارد در آب جاری آب دهان بیاندازد. این احترام به آب و کلمهی بیبی، که برای زیارتگاه بیبی دوست به کار میرود، معبد آناهیتا را به خاطر میآورد (سرابندی، 1386، ص130).
در سیستان بالاترین لقبی که به زن میدهند «بیبی» است. لقب بیبی به هیچوجه به یک زن معمولی داده نمیشود هر چند دارای ثروت و شوکت باشد. این امتیاز اجتماعی اکتسابی نیست. چادر بیبی به گونهای حرمت دارد که گاهی میتواند قاتلی را هم ببخشد.
حتی اگر کسی درصدد قتل یک نفر باشد اگر بیبی بداند و نزد او برود و بخشش فرد را طلب کند از قتل طرف مقابل صرفنظر میشود؛ البته چادر همه زنان در سیستان حرمتی مخصوص دارد. به گونهای که اگر دو دسته، عزم جنگ داشته باشند و یک زن در وسط بنشیند و گوشه چادرش را پهن کند و آنها را به چادرش قسم بدهد، محال است که زد و خوردی صورت گیرد.
2. نذورات:
اهدای نذورات از زمان گذشته وجود داشته است و حال نیز انجام میگیرد. نذورات مردم بیشتر شامل گوسفند، گوساله و مرغ است ضمن اینکه در حال حاضر بیشتر نذورات نقدی است. وجوه نقدی برای تعمیرات مربوط به ساخت و ساز مقبره استفاده میشود. در بعدازظهر روز سهشنبه و صبح روز چهارشنبه پخت نانی محلی به نام «تفتو (تبدو)» را در این مکان زنان انجام میدهند و بعد از پخت میان مردم توزیع میشود. برای پخت نان محلی سه تنور ساخته شده است. تفتو یا تبدو نان پر ضخامت و پر مغزی است که بانوان سیستان در تنور محلی میپزند و به صورت دایره یا بیضی بزرگ است.
3. موقوفات:
دربارهی موقوفات مقبره، اسناد رسمی در دسترس نیست. طبق گفتههای مردم محلی، زمینهای اطراف مقبره چهار هکتار است که این زمینها زیر نظر ادارهی اوقاف و امور خیریه است و با توجه به این که مقبره در مجاورت قبرستان قدیمی و کنونی قرار گرفته است به نوعی میتوان زمینها را متعلق به مقبره دانست.
4. مراسم:
الف: مراسم محرم:
در ایام محرم در این مکان مراسم سوگواری برگزار میشود و هیئتهای مذهبی در این مکان به عزاداری و سینهزنی و نوحهسرایی میپردازند. لازم است ذکر شود همه ساله هیئتهایی در قالب چند دستگاه اتوبوس، در چهلمین روز شهادت امام حسین (علیه السلام) به زیارت بیبی دوست میآیند و به مدت دو شبانهروز به سوگواری، سینهزنی و نوحهسرایی میپردازند و با ادای نذر و قربانی برآوردن حاجات خود را طلب میکنند. از دیگر رسوم بقعهی بیبی دوست، دخیل بستن افراد بیمار است. بیماران مصروع و زنانی که بچهدار نمیشوند به زیارت بیبی میآیند و شب را تا صبح در این مقبره میمانند. آرامگاه بیبی در بین مردم سیستان و استان خراسان و نیز عدهای از مردم افغانستان، دارای اهمیت خاصی است و معتقدان زیادی دارد. طبق گفته راوی در سال 1384 گروهی از کشورهای همجوار برای بازدید و زیارت مقبره به این مکان آمدهاند.
یک درخت کهنسال گز در قسمت جنوبی چنان ریشه دارد که گویی مقبره را در برگرفته است و مردم برای این درخت نیز احترام بسیار زیادی قائل هستند و کسی اجازه ندارد به این درخت آسیب برساند یا شاخهای از آن را جدا کند. معتقدند اگر فردی چنین کاری انجام دهد حتماً به او ضرر و زیان خواهد رسید و سزای بیاحترامی خود را خواهد دید. از خاک مقبره نیز برای تبرک و رفع گرفتاری بنابر اعتقادات استفاده میشود و گاه این خاک را زائران به دیگر شهرها میبرند. پارچههای رنگی آویخته به درخت گز نزدیک مقبره، توجه همگان را به خود جلب میکند. این پارچهها برای برآوردن حاجت به درخت گره زده میشود.
بنا به اعتقادات موجود، مردان حق ورود به محوطهی مقبره را ندارند و این در حالی است که مردان نیز به این زیارتگاه اعتقاد بسیاری دارند و حاجتهای خود را از طریق زنان به «بیبی» میرسانند. عروس و دامادها نیز به رسم منطقه، روز سوم پس از ازدواج، برای دعا و درخواست خوشبختی در زندگی به زیارت این مکان میروند و چنانچه نذری داشته باشند ادا میکنند و برای تداوم خوشبختی در زندگی، در قسمت شمال شرقی در نزدیکی مقبره، شمع و عود روشن مینمایند.
بیماران بسیاری نیز با مراجعه به این زیارتگاه شفا یافتهاند، به ویژه بیماران لاعلاج که از درمان نزد پزشکان ناامید شدهاند، آخرین امیدهای خود را در این مکانها جست وجو میکنند و هنگامی که شفا مییابند از مراجعان دائمی این زیارتگاه میشوند.
ب: نذری بیبی تندوری:
بنا به گفته روایان محلی در این مقبره، نذری با عنوان نذر بیبی تندوری صورت میگیرد. این نذر شبیه دخیل بستن در کنار قبور ائمه است، که طنابی را به گردن و بخشی از آن را به مشبکهای ضریح میبندند، در اینجا طناب به درخت گز بسته میشود و در جوار مقبره، تنور نانپزی قرار دارد. اگر نیت آنها برآورده شود دور تنور را آب و جارو میزنند نان میپزند و به صورت خیرات بین همسایهها تقسیم میکنند.
5. دفن شدگان:
محوطهی دور تا دور مقبره، قبرستان قدیمی و فعلی روستاهای مجاور است و میتوان گفت مقبره تقریباً در وسط این قبرستان قرار گرفته است. قبرها به دو صورت است، قبرهای جدید با سنگ مرمر و دارای مشخصات و قبرهای قدیمی و بدون مشخصات. قبر برادر بیبی دوست با نام سیدحسین در بیست متری سمت شرق مقبره قرار دارد.
دربارهی چگونگی فوت سیدحسین روایات مختلفی نقل میشود، از جمله این روایتها نقل غلامعلی رئیس الذاکرین است (کندو، فرهنگ مردم سیستان، ص85).
برادر وی (سیدحسین) نیز به همراه (بیبی دوست) بود و او نیز در قسمت شرق زیارت کنونی در خاک ناپدید شد. عدهای نیز معتقدند که برادر بیبی بعدها در این مکان فوت کرده و دفن شده است. قبر سیدحسین تا حدود سی سال قبل مقبره نداشت تا اینکه طبق گفتهی راوی، زنی فرزند خود را برای شفا به آنجا میبرد و در خواب میبیند که فرزندش شفا یافته است. این زن پس از شفا یافتن فرزندش هزینه ساخت این اتاق سی متری را میپردازد. در سال 1384 داخل اتاق با هزینهی شخصی به نام آذریان که بنایی آن را یک افغانی مهاجر انجام داده است گچکاری میشود. در همان سال کف اتاق با هزینه هیئت امنا موزاییک و فرش میشود و قبر داخل نیز به ارتفاع یک متر بالاتر از سطح زمین قرار میگیرد. بر روی قبر پارچهای مشکی پهن شده است. ارتفاع دیوارهای این اتاق دو متر است. سقف آن با تیرآهن و آجر پوشیده شده است. این اتاق سیمکشی برق دارد. در وردی آن از فلز و به ابعاد یک در دو متر و بیست سانتیمتر و به رنگ سبز است. ورود خانمها و آقایان به این مکان بلامانع است.
6. متولیان و خادمان:
در سالهای قبل از بازسازی مقبره، این مکان را افرادی اداره مینمودند که در نزدیکی آن زندگی میکردند. این افراد هفت خانواده با نامهای ذیل هستند:
کربلایی فیض محمدشیخ؛ کربلایی سیدی شخی؛ سرگل گل محمد شیخ؛ شاهگل شیخ؛ شیرعلی قاسم شیخ؛ پکیر شیخ؛ غلامعلی یارمحمدی.
این خانوادهها بعد از خشکسالی سیستان مجبور به ترک آنجا و کوچ به منطقهی دره گز شدند. طبق گفتههای راوی، دیوارهای دور مقبره را آنها ترمیم کردهاند. همه ساله این خانوارها به زیارت بیبی دوست میآیند و دو شبانه روز در آن مکان میمانند. بعد از مهاجرت افراد یاد شده، مقبره را اهالی محلی با تشکیل هیئت امنایی چهار نفره از افراد مورد اعتماد اهالی اداره میکنند. این افراد، موسی آخوندزاده، غلامرضا صیادی، علی غلامینی و علی رضایی هستند.
همچنین نگهبانی به نام محمد صیادی از طرف اداره اوقاف و امور خیریه در این مکان حضور دارد.
راویان محلی:
غلامرضا صیادی، عضو هیئت امنای مقبره؛ برات پودینه؛ زینب میر
تحقیق میدانی:
1388/12/5
منبع مقاله :
کمالیان، امینرضا؛ (1390)، شماری از مقبرههای استان سیستان و بلوچستان شهرستانهای ایرانشهر، تهران: بنیاد ایرانشناسی، چاپ اول.