۱۳۹۵/۰۲/۲۷
–
۲۱۱۵ بازدید
منظور از شناخت سندی قران کریم چیست؟
هنگامی که می خواهیم بدانیم انتساب کتاب به نویسنده آن تا چه اندازه قطعی است چه باید کرد؟ مثلا فرض کنید که می خواهم دیوان حافظ و یا خیام را بشناسیم. اول کاری که باید بکنیم این است که ببینیم آیا آنچه که به نام دیوان حافظ مشهور شده همه اش مال حافظ است و یا تنها بعضی از قسمتهایش به حافظ تعلق دارد و بقیه اش الحاقی است و همچنین در مورد خیام و دیگران. اینجاست که پای نسخه ها در میان می آید. آن هم قدیمی ترین و معتبرترین نسخه ها، و می بینیم که هیچیک از این کتابها از این نوع شناخت بی نیاز نیست. حافظی که مرحوم قزوینی چاپ کرده و در آن معتبرترین نسخه ها را ملاک قرار داده با حافظهای معمولی که در ایران یا بمبئی چاپ می شد و در خانواده ها وجود داشت، بسیار متفاوت است. حافظ هایی که 30-40 سال پیش چاپ کرده بودند در حدود دو برابر حافظ هایی است که امروز نسخه شناس ها معتبر می دانند، در حالی که میان اشعاری که نسخه شناسها آنها را به اصطلاح منحول (سخن یا شعر دیگری که به خود بربسته باشند) و مجعول می دانند احیانا اشعاری یافت می شود در سطح اشعار عالی حافظ. و یا وقتی به رباعیات منسوب به خیام نگاه می کنید شاید حدود 200 رباعی پیدا کنید که همه تقریبا در یک سطح قرار دارند و اگر اختلافی هست در میان حدودی است که میان اشعار همه شاعران است.حال آنکه هرچه از نظر تاریخی به عقب بروید و به عصر خیام نزدیکتر شوید می بینید که از این تعداد آنچه قطعا منسوب به اوست شاید کمتر از 200 رباعی باشد و باقی یا در صحت انتسابشان تردید هست و یا آنکه قطعا به دیگران تعلق دارد. بنابراین اولین مرحله در شناخت یک کتاب این است که ببینیم اینکه در دست ما است از نظر اسناد به گوینده و آورنده اش چقدر اعتبار دارد؟ آیا اسناد همه آن درست است یا آنکه قسمتی درست است و قسمتی نادرست؟ در این صورت چه درصدی از مطالب را می توانیم از نظر انتساب تأیید کنیم؟ به علاوه به چه دلیل می توانیم بعضی را قطعا نفی و برخی را قطعا اثبات و پاره ای را مشکوک تلقی کنیم؟این نوع شناخت آن چیزی است که قرآن از آن بی نیاز است و از این نظر کتاب منحصر به فرد جهان قدیم محسوب می شود. در میان کتابهای قدیمی کتاب دیگری نتوان یافت که قرنها بر آن گذشته باشد و تا این حد بلاشبهه (بدون شبهه) باقی مانده باشد. مسائلی از این قبیل که فلان سوره مشکوک است، فلان آیه در فلان نسخه هست و در فلان نسخه نیست و…. در مورد قرآن اساسا مطرح نیست.قرآن بر نسخه و نسخه شناسی پیشی گرفته است. جای کوچکترین تردیدی نیست که آورنده همه این آیات موجود، حضرت محمد بن عبدالله (ص) است، که آنها را به عنوان معجزه و کلام الهی آورد، و احدی نمی تواند ادعا کند و یا احتمال بدهد که نسخه دیگری از قرآن وجود داشته و یا دارد. هیچ مستشرقی هم در دنیا پیدا نشده که قرآن شناسی را بخواهد از اینجا شروع کند که بگوید به سراغ نسخه های قدیمی و قدیمی ترین نسخه های قرآن برویم و ببینیم در آنها چه چیزهایی هست و چه چیزهایی نیست. اگر در مورد تورات و انجیل و اوستا یا شاهنامه و گلستان سعدی و هر کتاب دیگر این نیاز هست، برای قرآن چنین نیازی نیست. سر این مطلب پیشی گرفتن قرآن بر نسخه و نسخه شناسی است.
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 11- 13
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 11- 13