خوانندگانِ نوشتههای ما سلیقهها، جهانبینیها، و تحصیلاتِ یکسان ندارند. نوشتهمان را، تا جای ممکن، همهفهم بنویسیم. وقتی سرگرم نوشتن برای دیگران هستیم، همواره به این بیندیشیم که خواننده مطلبِ ما را بهقصد یادگیری مطالعه میکند. او حتی ممکن است دربارهٔ موضوعِ نوشتهمان هیچ چیز نداند. مقاله باید برای چنین خوانندهای هم مفید باشد.
اگر میتوانید از بهکار بردنِ اصطلاحاتِ تخصصی پرهیز کنید، حتماً چنین کنید. هرگز خواننده را فراموش نکنید. فرض کنید خواننده قصد دارد مقالهای با عنوانِ «نظریهٔ جهانهای موازی» بخواند. اگر مطلب را برای مجلهای عمومی مینویسید، بهتر است کمتر از اصطلاحاتِ فیزیک یا ریاضیاتِ پیشرفته استفاده کنید، و تنها اشارهوار از آنها بهره بگیرید.
نکتهای که هرگز نباید فراموش کرد این است: پیچیدهترین مفاهیم را میتوان با سادهترین جملهها بیان کرد. طوری ننویسیم که رغبت نکنند نوشتهمان را بخوانند. دیگران را نرمانیم. اظهار فضلِ ادیبانه در نوشتههای علمی جایی ندارد.
مخاطب را با اصطلاحاتِ تخصصی بمباران نکنیم. او از این کار خوشش نمیآید. اگر لازم است اصطلاحی کاملاً تخصصی بهکار ببریم، ببریم؛ این با آنچه پیشتر گفته شد منافات ندارد. اگر مخاطبمان خاص است، او بیشترِ اصطلاحاتِ نوشته و گفتهٔ ما را میشناسد، و شاید سالهاست با آنها مأنوس است. اما، در مطلبی که برای نشریهای عمومی مینویسیم، اگر لازم است اصطلاحی تخصصی بهکار ببریم، بهاختصار و به زبانی ساده و ترجیحاً همراهبا درجهای از فروتنی، قدری دربارهاش توضیح دهیم.
حمید حسنی
سادهنویسی