منع آزار حیوانات – کشتن حیوانات – آزار حیوانات
۱۳۹۵/۱۰/۱۸
–
۱۷۴ بازدید
کدام حدیث درباره آزار حیوانات است که اگر سهوا حیوانی را کشت باید صدقه داد؟
در اسلام، از آزار و اذیت حیوانات و کشتن بی دلیل آنها( مخصوصا نسبت به حیوانات غیر موذی)، نهی شده است.
حتی در روایتی از امام صادق(ع)، این عمل، از زشت ترین گناهان شمرده شده است. [1] . لذا باید به درگاه الاهی توبه نموده و از او طلب آمرزش کرد. نظر شما را به حدیثی در این باره جلب می نماییم:
فردی به نام ابا حمزه، کبوتران نوه اش را از روی غضب سر می برد و گویا بعدها از این عمل خویش پشیمان شده و شرح این واقعه را در سفری که به مکه داشته برای امام باقر(ع) بیان می کند. امام به او می فرمایند:
اى ابا حمزه، کار زشتی انجام دادی، نمی دانى که چون اهل زمین بچه هاى ما را به بازى گیرند، با بال زدن کبوتر، زیان از آنها دفع می شود و [ نیز اینکه ] کبوتران در پایان شب، ما را [ به نماز آگاهى دهند. از هر کدامشان یک دینار طلا صدقه بده زیرا از روی خشم آنها را کشتى2]البته علما، از جمله مرحوم مجلسی و صاحب وسائل الشیعه، امر به پرداخت صدقه در این حدیث را حمل بر استحباب می نمایند. [3] بنابر این هر چند در این موضوع، کفاره ای واجب نمی باشد، اما بهتر است بابت کشتن کبوتر مقداری صدقه دهید.
در پایان، نظر شما به دو استفتاء دیگر در همین موضوع جلب می نماییم:
س: کشتن حیوانات اهلى مانند گربه، آن هم بطور فجیع که در اطاق حبس شود و با شدت ضربات آن را بکشند و یا پرندهاى مانند کبوتر و کبک اهلى را از روى غضب سر از تنش بکنند موجب صدقه یا مثلا دیه مىشود یا نه؟
ج: دیه ندارد و لکن این گونه اذیت به حیوانات، ظلم است و مکافات آن عذاب اخروى است. [4]س: گناهانى از جمله اذیت کردن و یا کشتن حیوانات را چگونه مىتوان جبران کرد؟ آیا با توبه بخشیده خواهد شد یا خیر؟
ج: چنانچه شخص از گناهى که کرده توبه کند مورد عفو قرار مىگیرد لکن اگر مال دیگرى را تلف کرده باید صاحب مال را راضى کند و حقّ او را اداء کند یا از او حلالیت بگیرد، و اللّه العالم. [5] .
منبع: اسلام کوئست
پی نوشت:
[1] . شیخ حر عاملی،وسائل الشیعة، ج 12، ص 5، ح 15494، موسسه آل البیت، قم، 1409ه ق.
[2] . شیخ حر عاملی،وسائل الشیعة، ج11، ص521، ح 15431، موسسه آل البیت، قم، 1409ه ق.
[3] . همان؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج62، ص 15، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404ه ق.
[4] . گلپایگانى، سید محمد رضا موسوى، مجمع المسائل، ج3، ص 278 ، دار القرآن الکریم، قم – ایران، دوم، 1409 ه ق.
[5] . تبریزى، جواد، استفتاءات جدید ج2، ص 227 ، قم – ایران، اول، ه ق.
حتی در روایتی از امام صادق(ع)، این عمل، از زشت ترین گناهان شمرده شده است. [1] . لذا باید به درگاه الاهی توبه نموده و از او طلب آمرزش کرد. نظر شما را به حدیثی در این باره جلب می نماییم:
فردی به نام ابا حمزه، کبوتران نوه اش را از روی غضب سر می برد و گویا بعدها از این عمل خویش پشیمان شده و شرح این واقعه را در سفری که به مکه داشته برای امام باقر(ع) بیان می کند. امام به او می فرمایند:
اى ابا حمزه، کار زشتی انجام دادی، نمی دانى که چون اهل زمین بچه هاى ما را به بازى گیرند، با بال زدن کبوتر، زیان از آنها دفع می شود و [ نیز اینکه ] کبوتران در پایان شب، ما را [ به نماز آگاهى دهند. از هر کدامشان یک دینار طلا صدقه بده زیرا از روی خشم آنها را کشتى2]البته علما، از جمله مرحوم مجلسی و صاحب وسائل الشیعه، امر به پرداخت صدقه در این حدیث را حمل بر استحباب می نمایند. [3] بنابر این هر چند در این موضوع، کفاره ای واجب نمی باشد، اما بهتر است بابت کشتن کبوتر مقداری صدقه دهید.
در پایان، نظر شما به دو استفتاء دیگر در همین موضوع جلب می نماییم:
س: کشتن حیوانات اهلى مانند گربه، آن هم بطور فجیع که در اطاق حبس شود و با شدت ضربات آن را بکشند و یا پرندهاى مانند کبوتر و کبک اهلى را از روى غضب سر از تنش بکنند موجب صدقه یا مثلا دیه مىشود یا نه؟
ج: دیه ندارد و لکن این گونه اذیت به حیوانات، ظلم است و مکافات آن عذاب اخروى است. [4]س: گناهانى از جمله اذیت کردن و یا کشتن حیوانات را چگونه مىتوان جبران کرد؟ آیا با توبه بخشیده خواهد شد یا خیر؟
ج: چنانچه شخص از گناهى که کرده توبه کند مورد عفو قرار مىگیرد لکن اگر مال دیگرى را تلف کرده باید صاحب مال را راضى کند و حقّ او را اداء کند یا از او حلالیت بگیرد، و اللّه العالم. [5] .
منبع: اسلام کوئست
پی نوشت:
[1] . شیخ حر عاملی،وسائل الشیعة، ج 12، ص 5، ح 15494، موسسه آل البیت، قم، 1409ه ق.
[2] . شیخ حر عاملی،وسائل الشیعة، ج11، ص521، ح 15431، موسسه آل البیت، قم، 1409ه ق.
[3] . همان؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج62، ص 15، مؤسسه الوفاء، بیروت، 1404ه ق.
[4] . گلپایگانى، سید محمد رضا موسوى، مجمع المسائل، ج3، ص 278 ، دار القرآن الکریم، قم – ایران، دوم، 1409 ه ق.
[5] . تبریزى، جواد، استفتاءات جدید ج2، ص 227 ، قم – ایران، اول، ه ق.