طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مهدى علیه السلام نزد اهل سنّت

مهدى علیه السلام نزد اهل سنّت


مهدى علیه السلام نزد اهل سنّت

۱۳۹۲/۰۷/۰۶


۶۳۲ بازدید

مهدویت یکى از مسایل مورد اتفاق شیعه و سنّى است ؟

گفته آمد که یکى از مسایل مورد اتفاق شیعه و سنّى مسأله مهدویت و عقیده به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) است. همچنین اعتراف جمعى از علماى اهل سنت به صحت و تواتر احادیث راجع به حضرت مهدى(علیه السلام)گذشت. در این بخش، آراى گروهى از علماى ایشان را درباره آن حضرت مى آوریم تا اتفاق مسلمانان در این قضیّه، روشن تر شود.ابن ابى الحدید معتزلى مى گوید:
«وقد وقع اتّفاق الفِرَق من المسلمین أجمعین على أنّ الدنیا والتکلیف لاینقضی إلاّ علیه»( ۱ )
«تمام فرقه هاى مسلمانان اتفاق دارند که دنیا و تکلیف به پایان نمى رسد مگر این که مهدى(علیه السلام) ظهور نماید».
محمّد امین سویدى مى گوید:
«الّذی اتّفق علیه العلماء أنّ المهدیّ هو القائم فی آخر الوقت، وأنّه یملأ الأرض عدلاً، والأحادیث فیه وفی ظهوره کثیرة».( ۲ )
«آنچه مورد اتّفاق همه دانشمندان است این است که مهدى(علیه السلام) کسى است که در آخر الزمان قیام مى کند، و زمین را از عدل پر مى نماید، و روایات درباره مهدى(علیه السلام) و ظهور او فراوان است».
ابن منظور، نویسنده کتاب «لسان العرب» مى گوید:
«المهدی الّذی قد هداه اللّه الى الحقّ، وقد استعمل فی الأسماء حتّى صار کالأسماء الغالبة، وبه سُمّی المهدیّ الذی بشّر به النبی ـ صلّى اللّه علیه ]وآله [وسلّم ـ أنّه یجیء فی آخر الزمان».( ۳ )
«مهدى یعنى کسى که خدا او را به سوى حقّ هدایت کرده باشد. کلمه مهدى به قدرى در نام گذارى اشخاص به کار رفته است که به صورت اسم در آمده است. و مهدى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) ظهور او را در آخر الزمان، بشارت داده است، به همین نام، نامیده شده است».
ابن اثیر مى گوید:
«المهدی الّذی بشّر به رسول اللّه ـ صلّى اللّه و علیه ]وآله[و سلّم ـ إنّه یجیء فی آخر الزمان».( ۴ )
«آن مهدى موعود(علیه السلام) که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) ظهور او را بشارت داده است، در آخر الزمان خواهد آمد».
زبیدى نویسنده کتاب «تاج العروس» مى گوید:
«المهدی الّذی بُشّر به، إنّه یجیء فی آخر الزمان، جعلنا اللّه من أنصاره».( ۵ )
«مهدى موعودى که بشارت ظهور او را داده اند، در آخرالزمان مى آید. خداوند ما را از جمله یارانش قرار دهد».
ابن حجر مکّى مى گوید:
«وقد ظهرت برکة دعائه ـ صلّى اللّه علیه ]وآله[ وسلّم ـ فی نسلهما (یعنی علیّاً و فاطمة(علیهما السلام)) فکان منه من مضى و من یأتی، و لو لم یکن فی الآتین إلاّ الإمام المهدیّ(علیه السلام) لکفى».( ۶ )
«برکت دعاى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در موقع ازدواج على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام)در نسل آن دو بزرگوار ظاهر شد و از نسل على و فاطمه(علیهما السلام)، عدّه اى آمدند که از این دنیا رفتند و عدّه اى هم خواهند آمد که اگر در میان آیندگان از نسل على و فاطمه(علیهما السلام)کسى جز مهدى موعود(علیه السلام) نبود، براى ظهور برکت دعاى پیامبر بس بود».
همین ابن حجر در جاى دیگر مى گوید:
«مهدى منتظر(علیه السلام) یک تن بیشتر نیست و هرگز تعددى در آن وجود ندارد».( ۷ )
شمس الدین ذهبى مى گوید:
«إنّ الإمام المهدی من أولاد الإمام الحسن العسکری(علیه السلام) و هو باق إلى أن یأذن اللّه له بالخروج، فیملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً».(۸)
«حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان امام حسن عسکرى(علیه السلام)است و او موجود و حاضر است تا روزى که خداوند اذن ظهورش دهد و زمین را پر از عدل و داد کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد».
شمس الدین قرطبى مى گوید:
«إنّ جمیع ملوک الدنیا کلّها أربعة: مؤمنان و کافران، فالمؤمنان سلیمان بن داوود والإسکندر، و الکافران نمرود و بخت النصر، و سیملکها من هذه الاُمّة خامسٌ و هو المهدی عجّل اللّه تعالى فرجه».( ۹ )
«پادشاهانى که بر سراسر دنیا حکومت نمودند چهار نفرند; دو نفر مؤمن و دو نفر کافر. دو نفر مؤمن حضرت سلیمان(علیه السلام) و اسکندر (ذوالقرنین) بودند و دو نفر کافر نمرود و بخت النصر، و در آینده نفر پنجمى هم از این امّت تمام جهان را مالک خواهد شد و او حضرت مهدى(علیه السلام) است».
مقدّسى شافعى ـ که از علماى قرن هفتم هجرى است ـ در دیباچه کتاب «عقد الدرر فی اخبار المنتظر» پس از آن که مقدارى از دست زمانه و کثرت فتنه ها شکایت مى کند، مى گوید:
«برخى به قرینه ظاهر بعضى از اخبار، گمان کرده اند که حال روزگار پیوسته به همین وضع باقى خواهد ماند. من گفتم: ما صحّت این احادیث را قبول داریم، و آنها را به گوش جان مى شنویم و به چشم اطاعت مى نگریم، ولى در اخبار دلیلى وجود ندارد که آن فتنه ها تا قیام قیامت دوام داشته باشد. شاید آن فتنه ها در موقع ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) از بین بروند، و نابودى آنها منوط به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)باشد; زیرا احادیث زیادى که علماى این امّت آنها را در کتاب هاى خود نوشته اند به ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) بشارت مى دهند، و مژده مى دهند که خداوند شخصى را بر مى انگیزد که زمینه حکومت او را آماده مى نماید که کوههاى بلند در برابر او خراب خواهد شد، از دور و نزدیک او را یارى مى دهند، و او مالک کوه و دشت و تمام کره زمین مى گردد، و سراسر زمین را پر از عدل و داد مى کند».( ۱۰ )
بخارى (معروف به خواجه پارساى) مى گوید:
«ومناقب المهدی ـ رضی اللّه عنه ـ صاحب الزمان، الغائب عن الأعیان، الموجود فی کلّ زمان، کثیرة. و قد تظاهرت الأخبار على ظهوره و إشراق نوره، یجدّد الشریعة المحمّدیّة، و یجاهد فی اللّه حقّ جهاده، و یطهّر من الأدناس أقطار بلاده، زمانه زمان المتّقین، و أصحابه خلصوا من الریب، وسلموا من العیب، وأخذوا بهدیه وطریقه واهتدوا من الحقّ إلى تحقیقه، به ختمت الخلافة والإمامة، وهو الإمام من لدن مات أبوه إلى یوم القیامة، وعیسى(علیه السلام) یصلّی خلفه، ویصدّقه على دعواه ویدعو إلى ملّته الّتی هو علیها، والنبی(صلى الله علیه وآله وسلم) صاحب الملّة».( ۱۱ )
«مناقب حضرت مهدى صاحب الزمان(علیه السلام) که از دیده ها پنهان و در هر زمانى حاضر است، فراوان است. احادیث بسیار زیادى رسیده است که مهدى(علیه السلام) ظاهر مى شود و نور وجودش همه جا را روشن مى کند، و دین اسلام و شریعت محمّدى(صلى الله علیه وآله وسلم)را تجدید مى نماید، و آن گونه که باید، در راه خدا جهاد مى کند، و سراسر مملکت اسلامى را در زمان خود از آلودگیها پاک مى سازد. روزگار او روزگار پرهیزکاران است. کسانى که به امامت او معتقدند از هر نکوهش و سرزنشى پیراسته اند که راه حقّ را پیموده اند و به روش او گام برداشته اند و به راهنمایى او به شاهراه هدایت رسیده اند. امامت و پیشوایى اُمّت اسلامى به وسیله او پایان مى یابد. او از روز وفات پدر بزرگوارش تا روز رستاخیز امام است. حضرت عیسى(علیه السلام) پشت سر او نماز مى گزارد، و او را در امامتش تصدیق مى نماید و مردمان را به دین و شریعت او که همان شریعت پاک محمّدى است دعوت مى کند».
محیى الدین عربى مى گوید:
«واعلموا أنّه لابدّ من خروج المهدى(علیه السلام) لکن لایخرج حتّى تمتلىء الأرض جوراً و ظلماً فیملأها قسطاً وعدلاً . . . وهو من عترة رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم) من ولد فاطمة ـ رضی اللّه تعالى عنها ـ جدّه الحسین بن علی بن أبی طالب ووالده الإمام حسن العسکرى(علیهم السلام)».( ۱۲ )
«بدانید و آگاه باشید که مهدى موعود(علیه السلام) قطعاً ظهور خواهد کرد، ولى او ظاهر نمى شود مگر این که زمین پر از ظلم و ستم شده باشد که آنگاه او بیاید و آن را پر از عدل و داد کند. او از عترت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) از نسل حضرت فاطمه(علیها السلام)است. جدّش امام حسین(علیه السلام) و پدرش امام حسن عسکرى(علیه السلام)است».
نویسنده کتاب «ارشاد المستهدى» مى گوید:
«بپرهیز اى خردمند از هر شبهه و شکّى در ظهور حضرت مهدى(علیه السلام)، زیرا عقیده به ظهور آن حضرت، اتمام ایمان به خدا و رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)و آنچه پیغمبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)آورده و از آن خبر داده است، مى باشد. و پیغمبر، صادق و مصدّق است.
همچنین شبهه اى نداشته باش در این که مهدى موعود(علیه السلام)تا حال ظاهر نشده و هرکس این ادّعا را کرد دروغگو و کذّاب است، به جهت این که علامات و نشانیهایى که در روایات شریف ذکر شده در آن اشخاص موجود نیست، و ظهور مهدى(علیه السلام)و راه شناسایى او مشهور و روشن است، و ظهور او پیش از نزول حضرت عیسى(علیه السلام)خواهد بود و اجتماع او با حضرت عیسى(علیه السلام) بر حسب اخبار ثابت، امرى ضرورى و بدیهى است. هرکس بخواهد به طور مبسوط اطلاع پیدا کند به کتابهایى که در این موضوع تألیف شده رجوع نماید، مقصود ما در این کتاب (ارشاد المستهدى) اثبات تواتر روایات ظهور آن حضرت به اختصار است».(۱۳)
و در جاى دیگر در رابطه با احادیث ظهور چنین مى گوید:
«این احادیث و آثار را، عموم محدّثین و غیر محدّثین در کتابهایشان نقل کرده اند، و ایمان به ظهور مهدى ـ رضى اللّه عنه ـ (این تعبیر از خود اوست) مشهور و شایع در بین صحابه بوده است و اصحاب، این عقیده و ایمان را از پیغمبر(صلى الله علیه وآله وسلم) اخذ کرده اند، و همچنین است آثار و مراسیلى که از تابعین رسیده; زیرا آنها در این گونه از مسایل به رأى (خود) و از پیش خود چیزى نمى گفتند».(۱۴)
منبع: ظهور حضرت مهدى(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان،سید اسد اللّه هاشمى شهیدى
پی نوشت ها:
۱ ـ تتمة المنتهى، جلد سوّم منتهى الآمال، ص ۳۶۸ ـ ۳۶۹.
۲ ـ کشف الاستار، ص ۴۳، و در چاپ دیگر، ص ۷۶.
۳ ـ روزگار رهایى، ج ۱، ص ۲۸۷ ـ ۲۸۸.
۴ ـ کشف الاستار، ص ۲۱۲، ط ۳.
۵ ـ المهدى، ص ۱۶۲ ـ ۱۶۳.
۶ ـ حلّه، یکى از شهرهاى بزرگ عراق است که میان بغداد و کوفه واقع شده است، (لغتنامه دهخدا).
۷ ـ مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص ۲۴۹، فصل ۲۷، چاپ دار الفکر بیروت.
۸ ـ الغدیر، ج ۳، ص ۳۰۸ و ۳۰۹.
۹ ـ دانشمندان عامّه و مهدى موعود(علیه السلام)، ص ۳۹.
۱۰ ـ روزگار رهایى، ج ۱، ص ۲۸۸.
۱۱ ـ دیباچه اى بر رهبرى، ص ۲۰۰ .
۱۲ – همان، ص ۲۰۱.
۱۳ – دیباچه اى بر رهبرى، ص ۲۰۲ و ۲۰۳.
۱۴ – دیباچه اى بر رهبرى، ص ۹۱ ـ ۹۲ .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد