مواجهه با استکبار؛ تسلیم یا مقاومت؟
۱۳۹۴/۰۸/۲۷
–
۱۱۸ بازدید
پرسشگر گرامی همانطوری که می دانید،استکبار ستیزی یکی از ابعاد مهم دین مبین اسلام می باشد.به عبارتی استکبار یکی از صفات مذمومه ای می باشدکه در جامعه بشری همواره وجود داشته است و یکی از مهمترین اهداف و رسالت های انبیاء نیز مبارزه با استکبار بوده است.در این زمینه بهتر است به استکبار ستیزی از منظر دین مبین اسلام اشاره ای داشته باشیم تا با دریافت جایگاه عظیم و رفیع این موضوع در دین مبین
با سلام و احترام خدمت شما، پرسشگر گرامی ضمن تشکر از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوالات خویش انتخاب نموده اید، در پاسخ به این سوال لازم است مطالبی را متذکر گردیم: همانطوری که می دانید، استکبار ستیزی یکی از ابعاد مهم دین مبین اسلام می باشد. به عبارتی استکبار یکی از صفات مذمومه ای می باشدکه در جامعه بشری همواره وجود داشته است و یکی از مهمترین اهداف و رسالت های انبیاء نیز مبارزه با استکبار بوده است. در این زمینه بهتر است به استکبار ستیزی از منظر دین مبین اسلام اشاره ای داشته باشیم تا با دریافت جایگاه عظیم و رفیع این موضوع در دین مبین اسلام و به طور کلی تمام ادیان، علت اهتمام به این اصل را بهتر بفهمیم: استکبار از دیدگاه فرهنگ سیاسی اسلام، وجود نوعی سلطه گری و سلطه جویی و استعمار و بهره کشی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی توسط اقلیت محدودی زورگو و نفع طلب بر خیل عظیم توده های محروم می باشد. این عمل می تواند داخلی باشد به همان طریق که یک عده دیکتاتور و زورگو بر ملت های محروم تحت سلطه خود حاکمیت داشته و آنها را تحت فشار و ظلم قرار دهند و همچین می توانند بین المللی باشد، بدین معنا که دولت و یا کشوری سایر جوامع و ملت ها را استثمار و به استضعاف بکشاند که نمونه بارز آن در گذشته و حال اعمال سیاست های استعمارگونه و امپریالیستی قدرتهای بزرگ شرق و غرب در جهان می باشد. (سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، منوچهر محمدی، نشر دادگستر، 1377، ص 33) ویژگی های استکبار: 1. منفعت طلبی: اصولا مبنای تمام ظلم ها و ستم های انسان چیزی جز منفعت طلبی نیست. و این موضوع در قدرت های استکباری در حد بالایی وجود دارد. و آنان به تنها چیزی که اهمیت می دهند نفع مادی و حیوانی آنان است. و لذا در صورت به خطر افتادن این منافع، حاضرند که از مردم کشور خویش نیز بگذرند و دوستان و متحدان و نوکران خود را فدا کنند تا منافع آنها تامین شود. 2. جهان خواری و به دست آوردن سلطه جهانی دست یابی به امکانات موجود در سراسر جهان یکی از ویژگی های کشورهای استکباری است؛ از این رو، کسب سلطه جهانی و تصاحب ذخایر ملت های دیگر و به چنگ آوردن شریان حیات اقتصادی جهان، از ویژگی هایی است که در تمامی مستکبران دیده می شود. 3. عقب نگه داشتن مستضعفان از رشد واقعی یکی استراتژیهای مهم استکبار جهانی جهت حفظ سلطه و برتری خود بر جهان و ادامهء بقاء و حیات خویش، جلوگیری از پیشرفت ملت های مستضعف در جنبه های مختلف فکری، علمی، صنعت و تکنولوژی، اقتصاد و … است. و در این جهت از انجام هیچ گونه اقدامی ، اعم از جذب نخبگان کشورهای جهان سوم و یا در حال پیشرفت، کارشکنی در برنامه های آنان، اعمال تحریم ها و محدودیت های بین المللی و … به بهانه های مختلف ، دریغ نمی ورزند. 4. اضطراب و ترس درونی: استکبار همواره در صدد تجاوز به حقوق دیگران است و اصولا با تجاوز به حقوق دیگران رشد می کند. دیگرانی که حقوق آنها پایمال شده است درصدد بازگرداندن حقوق از دست رفته خود و ضربه زدن انتقامجویانه به مستکبران اند. از این رو، مستکبر همواره در خوف و اضطراب به سر می برد. از سوی دیگر، تلاش روز افزون استکبار در به دست آوردن هر چه بیشتر منافع و منابع دیگران، خواب راحت را از چشمان آنان خواهد ربود. از این جهت همواره دلهره و نگرانی با مستکبران همراه است.
(اندیشه های فقهی _ سیاسی امام خمینی(ره)، کاظم قاضی زاده، 1377، ص 609) استکبار جهانی جهت دستیابی به اهداف شوم خود از زمینه ها و راهکارهایی نظیر، ایجاد اختلاف بین مردم کشورهای مستضعف، ترویج فساد و فحشا منزوی کردن نیروهای کارآمد و متعهد (همان)استفاده از عناصر داخلی وابسته و روشنفکران غرب گرا استفاده می کنند. دلایل مبارزه با استکبار: هر فرد مسلمان و هر دولت اسلام بر اساس منطق و آموزه های دینی، موظف به مقابله با ظلم و استکبار جهانی است . توضیح آنکه: 1. از نظر عقلی: نمی توان «برای حیات زیر سلطه غیر» ارزشی قائل شد زیرا «ارزش حیات به آزادی و استقلال است»(صحیفه نور، ج 5، ص 114) لذا حضرت امام(ره) تاکید دارند بر این که «این مطابق هیچ منطقی نیست که سی میلیون جمعیت، همیشه تحت فشار [باشد] و همیشه این جمعیت کار بکنند و حاصل کارشان را دیگران ببرند» زیرا «زندگانی ای که در آن استقلال نباشد [و یک ملتی] به زحمت کار بکنند برای استفاده دشمن ها ، این که زندگانی نیست» (همان، ج 2، ص 138 و ج 6، ص 233) 2. از نظر شرعی : در آیات و روایات متعدد، مستضعفین یعنی کسانی که مورد ظلم و تهاجم استکبار، قرار گرفته اند، موظف به دفاع و مقابله با مستکبرین شده اند. به عنوان نمونه قرآن کریم می فرماید: «و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا»؛ (سوره نساء، آیه 141) ؛ «و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان»؛ (سوره نساء ، آیه 75) ؛ «قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا» ؛ (سوره بقره، آیه 190) و کسانی که در راه حمایت از مستضعفین کوتاهی و سستی می کنند ، مورد مواخذه قرار می دهد: «ما لکم لا تناصرون» ؛ (سوره صافات، آیه 25) همان گونه که حضرت علی(ع) فرمودند: «کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا» ؛ (نهج البلاغه، نامه 47) بر این اساس طبق قانون اساسی «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند» (قانون اساسی، اصل 154) در هر صورت اصل وقوع انقلاب اسلامی برای رهایی از یوغ استکبار بود و حفظ آن و همچنین تامین اهداف و منافع کشور ادامه این مبارزه را می طلبد. عمل به آموزه های دین مبین اسلام ، حکم عقل و منطق و قانون اساسی ما را بر آن می دارد که در جهت حفظ عزت استقلال و رعایت منافع کشور خود و همچنین دستیابی به پیشرفت و توسعه همه جانبه از یکسو و دفاع از حقوق همه ستمدیدگان و مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار جهانی را تا سر حد پیروزی نهایی ادامه دهیم. البته پر واضح است که منظور از مبارزه با استکبار، فقط مبارزه نظامی نیست. بلکه ضمن عدم مداخله در امور سایر کشورها و رعایت قوانین بین المللی، بیشترین تاکید بر مبارزه فرهنگی و تلاش برای بیداری و رشد سیاسی ملل مظلوم جهان است چنانکه حضرت امام(ره) می فرماید: «اگر ملتی بخواهد سر پای خود بایستد، لازم است که اول بیدار شود»(صحیفه نور، ج 14، ص 1)و در جای دیگر می فرماید: «بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید، زنده شوید و مردگان را حیات بخشید و در تحت پرچم توحید برای درهم پیچیدن استعمار سرخ و سیاه و خود فروختگان بی ارزش، فداکاری کنید» (همان، ج 1،ص 254) اندیشه رفاه در سایه سلطه پذیری: در بخشی از نامه خود چنین گفته اید که « ما داخل کشورمون مردممون با انواع مشکلات زندگی میکنن در صورتی که میتونستیم با سرخم کردن مقابل قدرتها زندگی مرفهی داشته باشیم» که در این زمینه نیز گفتنی است: ملت ایران به علل متعددی از جمله به تاراج رفتن سرمایه های مادی و معنوی شان و فقر، بدبختی و عقب ماندگی عظیمی که در سایه سلطه رژیم وابسته به استکبار برایشان حاصل شده بود، کاسه صبرشان لبریز شده و به امید زندگی بهتر و رشد و پیشرفت همه جانبه در سایه حکومت اسلامی، بر علیه طاغوت و حامیان آن از جمله آمریکا قیام کرده و بعد از انقلاب اسلامی شرایط امروز را رقم زده اند و تجربه این سالها نیز نشان داده است که همواره حاضر به پرداخت هزینه های آن نیز شده اند و با توجه به حاکمیت فرهنگ عاشورایی در میان مردم می توان به راحتی دریافت که این مردم هرگز حاضر به بازگشت به زندگی ذلیلانه سابق نیستند. از طرفی دیگر یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی مردم ایران ، این است که در سایه خود اتکایی و پیشرفت همه جانبه ، بهترین زندگی ها برای مردم رقم زده شود به گونه ای که هم پیشرفت و رفاه در آن وجود داشته باشد و هم عزتمندی مردم حفظ شود . نه اینکه به اندازه ای وابسته باشیم که اگر هم رفاهی موقت وجود داشته باشد به اندازه ای شکننده باشد که با کوچکترین ابراز مخالفتی نسبت به سیاست های استکباری غرب ، آنها از این اهرم برای تحمیل خواستهای خود و بر هم زدن آسایش ظاهری استفاده نمایند و در واقع از این ابزار برای به ذلت کشاندن ملت ها بهره برداری نمایند. در واقع نتیجه ایستادگی در برابر تحریم ها، آسایش و رفاه دائمی و غیر قابل نفوذ می باشد و حال آنکه در عقب نشینی از آرمان ها و تن دادن به خواست های استکباری ، حتی اگر رفاه و آسایشی ظاهری هم برای ما فراهم شود این آسایش خرد و شکننده و البته ذلت بار و تحقیر آمیز خواهد بود که در نهایت به سوهان روح ملت ها تبدیل خواهد شد و آیندگان را به لعن و نفرین مسئولان امروز جامعه وا خواهد داشت. ضمن اینکه نتیجه تن دادن به خواستهای قدرتهای غربی همواره آسایش و رفاه ظاهری و مادی هم نبوده است و غرب تنها در راستای اهداف نامشروع خویش به برخی کشورها اجازه داشتن رفاه و آسایش و پیشرفت ظاهری را می دهد به گونه ای که منافع آن در نهایت به خود غرب باز می گردد و در مورد سایر ملت ها هرگز قدمی در مسیر آسایش و رفاه آنان بر نمی دارد که نمونه بارز آن دهها کشوری هستند که با غرب در ارتباط بوده و جزء اقمار آمریکا به شمار می آیند ولی فاقد کمترین آسایش ، رفاه و پیشرفتی هستند همچون اکثر کشورهای آفریقایی و کشورهای بلوک شرق سابق که به جرگه آمریکا پیوستند ولی نتیجه این وادادگی ها جز فقر و بدبختی ملت های آنها نبوده است. مطلب آخر نیز این است که تجربه کشورهایی همچون لیبی(که کلیه فناوری هسته ای خویش را سوار کشتی کرده و به آمریکا فرستاد و به تمام خواست های غرب تن در داد ولی در مقابل ، غرب ، نه تنها از تحریم ها عقب نشینی نکرد بلکه به تعهداتی که در مقابل این کار لیبی داده بود عمل نکرد)باید درس عبرتی باشد برای اینکه بدانیم غرب هرگز قابل اعتماد نیست و نباید عقب نشینی را مساوی با برداشته شدن تحریم ها و فشارها دانست . همچنین تجربه جمهوری اسلامی ایران در ایستادگی بر سر حقوق خویش که باعث شده است تا حتی غربی ها هم مجبور شوند از کنار آمدن با ایران هسته ای سخن به میان آورند و از حق ایران در داشتن فناوری هسته ای صلح آمیز دفاع کنند نشان دهنده این است که صحنه نظام ناعادلانه بین المللی و تمدن مادی گرا و منفع طلب غرب ، به گونه ای است که در آن حق را باید با ایستادگی و با چنگ و دندان گرفت و هیچ کس هیچ تعهدی برای دادن حقوق ملت های دیگر در درون خود احساس نمی کند.