موضع کشورها و بازیگران روبهروی ایران در تمدید مذاکرات
۱۳۹۳/۰۵/۱۵
–
۱۰۸ بازدید
ایران و گروه ۱+۵ توافق کردند که مهلت مذاکرات جامع را برای یک دوره چهار ماهه منتهی به سوم آذر، تمدید کنند. بیانیه مشترک «محمدجواد ظریف» و «کاترین اشتون» نیز تأکید داشت که طرفین طی هفتههای آینده و به اشکال مختلف گردهم آمده و مذاکرات را ادامه دهند. براساس این بیانیه، اجرای برنامه اقدام مشترک تا ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ که مطابق با زمانبندی پیشبینی شده در برنامه است ادامه خواهد یافت. در همین راستا و برای بررسی موضع کشورها و بازیگران روبهروی ایران، این موضوع تجزیه و تحلیل میشود.
علل عدم نتیجه مذاکرات در دور نخست
علل عدم نتیجه مذاکرات در دور نخست
یکی از مهمترین عواملی که موجب شد این مرحله به نتایج کاملاً ملموس نرسد، توقع دولتهای اروپایی و گروه ۵+۱ (که از سالها پیش تاکنون توقع زیادی از ایران دارند) است. در واقع انتظار برآورده شدن مسائلی را داشتهاند که با حقوق بینالملل مطابقت نداشته و ندارد. در حالی که از کشوری که سازمان بینالمللی انرژی هستهای به حق طبیعی و صلحآمیز بودن تحقیقات هستهایاش اشاره داشته، نمیتوان خواست به پژوهشهای خود ادامه ندهد.
لذا این امر از موضوعاتی است که دولتمردان ایران و تیم مذاکرهکننده بر آن تأکید کردهاند. نکته دیگر تحریمها است. تحریمها در چندین مرحله بر ضد ایران اعمال شده است و برداشتن این تحریمها زمانبر بوده و نیاز به یک سری عوامل و بسترهای لازم دارد. یعنی رفع تحریمها بدان گونه نیست که با دستور اوباما انجام شود، بلکه باید از مجاری گوناگون برداشته شود.
در این راستا تأکید ایران بر رفع تحریمها است. جدا از این، هر چند کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که باید با ایران مدارا کنند؛ اما در اثر سیاستهای چند سال گذشته خود (که افکار عمومی خود را بر ضد ایران شورانده بودند)، برگشت از این مرحله و اقناع افکار عمومی برای آنان کار چندان سادهای نیست.
در همین راستا اکنون افکار عمومی اروپا به این نتیجه رسیده که دولتهای اروپایی و به ویژه آمریکا باید در همه موارد با ایران به توافق برسند. چنانچه این موضوع را میتوان در مطبوعات و رسانههای اروپایی دید. برای نمونه یکی از معتبرترین هفتهنامههای آلمان در صفحه نخست خود مقاله مفصلی در مورد ایران نوشته و اتهامات وارد شده به ایران را آورده و بدان پاسخ داده و خطاب به اروپاییها و آمریکاییها گفته است که در مورد ایران اشتباه میکردید و اکنون وقت تجدید نظر در مورد روابط با ایران است. همچنین به مسائل مختلف عراق، غزه، لبنان و افغانستان اشاره و به اروپاییها توصیه کرده است که باید پذیرفت که ایران مهمترین بازیگر منطقه است و بدون ایران نمیتوان کاری کرد.
در واقع افکار عمومی در اروپا در چند ماه گذشته به این نتیجه رسیده است که اگر به توافق با ایران نرسند، در حقیقت چالش و مانع اصلی این امر، غرب و زیادهخواهیهای آن از ایران (که از نظر حقوق بینالملل هم درست نیست) است. لذا باید به نوعی با ایران همکاری کنند. گذشته از این هیئتهای اروپایی و غربی در مذاکرات چندان قدرت نداشتند که در مورد مذاکرات تصمیمگیری کنند. این موضوع موجب سخت شدن گفتوگوها شد. چنانچه اگر به مذاکرات توجه کنیم، زمانی که وزرای پنج کشور در وین حاضر بودند، وزیر خارجه آمریکا در زمان برگشت به کشورش گفت که گفتوگوهای وین را باید با شخص رئیسجمهور آمریکا مطرح کنم. بنابراین دو طرف به این نتیجه رسیدند که گفتوگوها ادامه یابد.
اروپا و نگاه به بنبست در مذاکرات
تمدید مذاکرات نشان میدهد که مذاکرات به بنبست نرسیده و هنوز راهی برای رسیدن به توافق وجود دارد. یعنی از گفتوگوهای دو طرف هم میتوان این امر را نتیجه گرفت. دو طرف به این امر دست یافتهاند که امکان دستیابی به توافق کامل وجود دارد، اما نیاز به زمان بیشتری است. موضوع دیگر این است که درخواستهای ایران منطقی است و طرف مقابل باید دیر و یا زود این امر را بپذیرد. همچنین درخواستهای زیادهخواهانه آنها از ایران عملی نیست.
باید گفت وقتی که آقای آمانو در کنفرانسی اعلام کرد که ایران همکاری کاملی با آژانس داشته است، بهانه عدم همکاری ایران از دست رفته است. در همین راستا نگاه به موضوع مذاکرات برد ـ باخت نیست، بلکه برد ـ برد است. اکنون باید گفت کشورهای اروپایی و آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که در هر صورت باید با ایران به توافق برسند، لذا نیاز به گفتوگوهای بیشتری وجود دارد تا حد و حدود امتیازدهی مشخص باشد.
در همین حین نیز مطبوعات اروپایی به این نکته توجه میکنند که توافق با ایران کار سختی است، چراکه ایرانیان گفتوگوگران ماهری هستند. همین امر هم روند گفتوگوها را کند میکند.
تفاوت دیگر اروپاییها و آلمان در مذاکرات هستهای
با اینکه بزرگترین اقتصاد اروپا را دارد و قدرتمندترین کشور اروپایی است، اما در این مورد موضع بیطرفی گرفته است و تمایل دارد به ایران با توافق برسد. همچنین آلمان بازیگری است که با وجود شرکت در گفتوگوها، سنگاندازی نمیکند. چنانچه در زمان حضور شش وزیر خارجه در وین، وزیر خارجه آلمان گفت به آلمان برمیگردد و فوتبال تماشا خواهد کرد.
از طرف دیگر، فرانسه در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای سیاسی بسیاری در کشورهای عربی و شورای همکاری خلیجفارس کرده و مواضعش در مورد سوریه، لبنان و… با مواضع امروز اتحادیه اروپا در تضاد است. در حقیقت فرانسه وزن سیاست خود را بر کشورهای عربی متمرکز کرده و برگشت از این امر برای فرانسه ساده نیست.
در این بین، کشورهای عربی هم فرانسه را تحت فشار قرار میدهند تا موضع سرسختتری در مورد ایران بگیرد. انگلیس به عنوان یکی دیگر از مذاکرهکنندگان اروپایی، کاملاً به مسائل منطقه آشنا است و میتوان گفت این کشور در این فریند به نوعی دنبالهرو آمریکا است. یعنی انگلیس و آمریکا دارای مواضع بسیار نزدیکی هستند.
نگاه بازیگران منطقهای و بینالمللی به تمدید مذاکرات هستهای ایران
نگاه کلی بازیگران بر این مبنا است که مذاکرات به مرحلهای رسیده که امکان سازش وجود دارد ولی قطعی نشده است. یعنی اگر مذاکرات تمدید نمیشد و وقتی را مشخص نکرده بودند، وضعیت متفاوت بود.
اما با توجه به مهلت چهار ماه (تا نوامبر)، در چند هفته آینده باز دو طرف با هم گفتوگو میکنند. توافق جامع پس از این همه سال، کار سادهای نیست. نکته دیگر، مورد توجه قرار گرفتن فتوای مقام معظم رهبری در مورد سلاح هستهای است. هر چند اروپاییها درکی از مسائل فقهی ما ندارند، اما در نظر بسیاری از آنها، این سخن و فتوا، حرف آخر است.
در بعد دیگر، موضع روسیه و چین موضعی الزاماً بیطرفانه است. آنها بازیگران اصلی گروه ۵+۱ نیستند. چین و روسیه هر دو از تحریم ایران سودهای سرشاری بردهاند و از سوی دیگر هم نمیخواهند روابط خود با ایران را بر سر این موضع بر هم زنند. در نتیجه تلاش میکنند تا موضع میانی اتخاذ کنند.
از طرف دیگر، رهبران رژیم صهیونیستی درباره تمدید مذاکرات هستهای گفتهاند که تمدید مذاکرات از یک توافق بد بهتر است. در این حال، رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی به شدت درگیر بحران غزه و با آن دست به گریبان است. دولت عربستان هم اکنون از این مسئله میهراسد که در صورتی که ایران با کشورهای غربی به نوعی توافق برسد، نقش عربستان در چند سال گذشته در منطقه از دست میرود.
در حقیقت عربستان در چند ماه اخیر درک کرده است که وزنهاش به شدت در حال سبک شدن است و به همان نسبت، وزنه ایران درحال سنگین شدن است. در عین حال سیاست عربستان و نوع حمایت این کشور از گروههای تروریستی، از دید غرب مخفی نمانده است؛ لذا ریاض به هیچ وجه تمایلی به تمدید و به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران با غرب ندارد.
در همین حین نیز بیانات مقام معظم رهبری به آقای روحانی و تأکید بر اینکه باید روابط با همسایگان را به حد مطلوب رساند، نشان میدهد که ایران تلاش خواهد کرد به نوعی با عربستان گفتوگو کند و عربستان را به سمتی ببرد که احساس خطری از جانب ایران نکند. گذشته از این، قطر هم خود را از این موضوع کنار میکشد.
در واقع غرب هم متوجه این امر شده که رویکرد کشورهای عربی در شمال آفریقا، ممکن است به مرور زمان، خطری برای اروپا باشد. در این بین فقط یک کشور در منطقه بازیگر اصلی است که بدون آن، هیچ پیشرفتی در منطقه حاصل نمیشود و آن ایران است. این موضع را افکار عمومی اروپا درک کرده و همسایگان ما هم در حال پذیرفتن آن هستند. در واقع همین که ما گفتوگو میکنیم، نشان میدهد که ما در حقیقت آمادگی داریم که به عنوان بازیگر اصلی منطقه، نقش ایفا کنیم.
چالشهای فراروی آینده مذاکرات
در واقع افکار عمومی غرب از دولتمردان خود میخواهد تا با ایران به توافق برسند. این امر کاملاً در غرب و در تمام مطبوعات غربی مورد توجه است. شاید نود درصد خوانندگان روزنامهها و رسانههای غربی این پرسش را مطرح میکنند که چرا غرب نمیخواهد با ایران به توافق برسد؟ چرا باید غرب در راه رسیدن به توافق سنگاندازی کند؟
باید گفت در حقیقت اقناع افکار عمومی غرب زمانبر است و دولتمردان غربی به این وضع توجه اساسی دارند که بر دروغهایی که طی سالهای اخیر در مورد ایران گفتهاند سرپوش گذارند. در واقع این پرسش مد نظر افکار عمومی غرب است که چرا تمام سخنان پیشین در مورد ایران واقعیت نداشته است؟ لذا این امر یکی از چالشهای اصلی غرب در آینده مذاکرات هستهای است. چالش مهم دیگر، بحث تحریمهاست. نزدیک به 70 درصد تحریمهای یکجانبهای که آمریکا علیه ایران اعمال کرده است، مصوبه کنگره را دارد و به نوعی تصمیمگیری درباره لغو آن باید با رضایت کنگره باشد، لذا یکی از موضوعات مهم برای ایران، سرنوشت تحریمهای اعمالی از سوی آمریکا است.
دکترین دفاعی و تسلیحاتی ایران و نقش آن در مذاکرات
دکترین دفاعی و تسلیحاتی ایران ربطی به گفتوگوها ندارد. ما کشور مستقلی بوده و مسائل راهبردی خود را تعیین میکنیم و کسی نمیتواند به ما در مسائل دفاعی دیکته کند. یعنی تأکید تیم مذاکرهکننده کشورمان، کوتاه نیامدن در این حوزه است. چنانچه غربیها هم این مسئله را درک کردهاند که ایران حاضر به مذاکره در این مورد نیست. یعنی نمیتوان از کشوری خواست که مسائل امنیتی و دفاعی خود را برای دیگری روشن کند. در واقع غربیها در آغاز، سطح خواستهها را چنان بالا نگه داشتند که برای پایین آوردن آن، به زمان احتیاج دارند.
چشمانداز مذاکرات هستهای
غیر از غنیسازی و تعداد سانتریفیوژهای ایران، موضوعات دیگری از جمله رآکتور آبسنگین اراک، تأسیسات فردو، تحریمهای اعمالی علیه ایران، مهم و محل اختلاف ایران و گروه 1+5 است. در این بین دو طرف در طی چهار ماه بر روی موارد جزئی بیشتر با هم گفتوگو خواهند کرد.
(بصیرت، عباس لقمانی، 14 مرداد 1393)