نابودی رژیم صهیونیستی زیر ۲۵ سال
۱۳۹۴/۰۷/۰۷
–
۵۷ بازدید
نابودی رژیم صهیونیستی زیر ۲۵ سال
براساس تجزیهوتحلیل آیندهپژوهان سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) که به نمایندگان منتخب سنای و کمیتهی منتخب دائم مجلس نمایندگان در امور اطلاعات ارائه شده است، اسرائیل تا سال ۲۰۲۹ بیشتر دوام و بقا نخواهد یافت.
براساس تجزیهوتحلیل آیندهپژوهان سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) که به نمایندگان منتخب سنای و کمیتهی منتخب دائم مجلس نمایندگان در امور اطلاعات ارائه شده است، اسرائیل تا سال ۲۰۲۹ بیشتر دوام و بقا نخواهد یافت.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا 25 سال از دغدغهی ایران آسودهایم؛ بعد از 25 سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما 25 سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا 25 سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت» سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد نابودی رژیم صهیونیستی را میتوان با استفاده از شواهد و واقعیت موجود در منطقه بهخوبی تبیین کرد. در این مطلب سعی میشود مهمترین چالشها و شکافهایی که «بقای» رژیم صهیونیستی را تهدید میکنند، بررسی شوند.
شکاف قومی-طبقاتی
یکی از مهمترین شکافهایی که در سالهای اخیر جامعهی اسرائیل را بهسمت نوعی نارضایتی و بیثباتی سوق داده است، «تبعیض قومی-طبقاتی» است. جامعهی صهیونیستی از دو گروه عمده تشکیل میشود که اشکنازی و سفاردی نامیده میشوند. سفاردیها یهودیانی هستند که در شبهجزیرهی «ایبریا» شامل اسپانیا و پرتغال میزیستند و پس از سقوط خلافت اسلامی اندلس در سال 1492 میلادی، از آن کشور گریختند و در جنوب اروپا، شمال آفریقا و شهرهای لندن، آمستردام و هامبورگ سکونت گزیدند. امروزه واژهی سفاردی از نظر معنایی توسعهیافته و تمامی جوامع یهودیان شامل آفریقا، عراق، سوریه، یونان، ترکیه و سایر یهودیان (غیراشکنازی) را شامل میشود. اشکنازیها نیز گروه قدرتمند دیگر اسرائیل هستند. واژهی اشکناز نام عبری آلمان است و بنابراین اشکنازی در اصل بهمعنی یهودی آلمانی است که بهتدریج بر همهی یهودیانی که از تمام اروپا و آمریکا به فلسطین آمدند، اطلاق شد.1
هویتی که بنیانگذاران صهیونیست آن را به ایدئولوژی غالب در حوزهی شکافهای قومی-مذهبی تبدیل کرده بودند، چالشهای قومی-مذهبی ایجادشده در جامعهی اسرائیل و تضادهای نهفته در ایدئولوژی صهیونیسم را بیشتر از هر زمان دیگری عیان کرده است. تضادهایی که اقلیتهای قومی-مذهبی و حتی خود یهودیان به آن معترفاند.
بین سفاردیها و اشکنازیها دشمنی دیرینهای وجود دارد؛ چراکه سفاردیها اشراف یهود بودند و از اینکه با اشکنازیها هممحل شوند، احساس شرم میکردند و همواره سعی داشتند فاصلهی خود را با اشکنازیها حفظ کنند و با آنان عبادت یا ازدواج نمیکردند. اما بعدها وضعیت کاملاً برعکس شد. درحالیکه سفاردیها تبدیل به اقلیت شدهاند، اشکنازیها در تمدن غربی و همچنین دولت رژیم صهیونیستی موقعیت برجستهای یافتهاند. برخی از تحلیلگران معتقدند که شکاف میان سفاردیها و اشکنازیها بیشتر اقتصادی است تا ایدئولوژیک. به همین دلیل، قابل پر کردن است. اما عدهای دیگر معتقدند که این نابرابری نهادینهشده است؛ بهگونهای که نسل سوم سفاردیها هنوز جزء طبقهی کارگر و طبقات پایین هستند، درحالیکه همین نسل اشکنازیها به طبقات متوسط رو به بالا تعلق دارند. برخی از رهبران رژیم صهیونیستی، یهودیان سفاردی را قرونوسطایی نامیدهاند که فاصلهی بسیار زیادی با یهودیان اشکنازی دارند. حتی اشکنازیها سفاردیها را از نظر عقلی، عقبمانده مینامند. سفاردیها و اشکنازیها یکدیگر را نجسزاده میشمارند و ازدواج با یکدیگر را ممنوع میدانند.
از نظر اقتصادی نیز سیاستهای کلی بهگونهای طراحی شده است که منجر به تقویت بنیان اقتصادی اشکنازیها و فقر و بیکاری و ناامیدی سفاردیها میشود. نتیجهی این سیاستها، ایجاد دو طبقهی فرادست و فرودست در میان جامعهی یهودیان است. از نظر سیاسی هم راه نیل به مناصب عالیهی حکومت صهیونیستی برای سفاردیها مسدود یا حداقل همراه با دشواریهای بسیاری است. آمار مربوط به تعداد سفاردیها در کنست یا کابینه، مبین تبعیض سیاسی حاکم بر این گروه است. در حوزهی مسائل نظامی نیز اکثر مناصب مهم تحت کنترل اشکنازیها قرار دارد و امور سخت و جانفرسای نظامی معمولاً بهعهدهی یهودیان سفاردی است.2 به عقیدهی تحلیلگران، این شکاف اجتماعی بهمرور میتواند زمینهی فروپاشی از درون این رژیم را فراهم آورد.
شکاف مذهبیون-سکولارها
یکی دیگر از اختلافات اصلی در جامعهی صهیونیستی، پیرامون مفاهیمی اساسی مانند یهودیت، صهیونیسم و دولت است. در یک طرف این تضاد، بنیادگرایان مذهبی طرفدار صهیونیسم و در طرف دیگر، سکولارهای منادی پستصهیونیسم قرار دارند. در جامعهی صهیونیستی، در سه دههی گذشته، گرایشهای مذهبی تقویت و به تبع آن، شکاف میان مذهبیون و سکولارها نهادینه شده است. در چنین شرایطی، رژیم صهیونیستی قادر نیست منازعات مذهبی را به دلخواه خود مدیریت کند. احزاب و جریانهای مذهبی، خواهان تعریف رژیم صهیونیستی بهعنوان یک رژیم یهودی و نهادینه کردن تبعیض مذهبی هستند. حال آنکه احزاب و جریانهای سکولار با تأکید بر ماهیت سکولار این رژیم، میکوشند اقلیتهای غیریهودی را در این جامعه ادغام کنند. هویتی که بنیانگذاران صهیونیست آن را به ایدئولوژی غالب در حوزهی شکافهای قومی-مذهبی تبدیل کرده بودند، چالشهای قومی-مذهبی ایجادشده در جامعهی اسرائیل و تضادهای نهفته در ایدئولوژی صهیونیسم را بیشتر از هر زمان دیگری عیان کرده است. تضادهایی که اقلیتهای قومی-مذهبی و حتی خود یهودیان به آن معترفاند.3 در حقیقت، با گذشت زمان، تضادها و تناقضات ایدئولوژیک بنیانهای رژیم صهیونیستی، خود را بیشتر نمایانده است؛ تا جایی که صدای موافقان این رژیم را درآورده است.
مهاجرت معکوس
اساس شکلگیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیستها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیدهای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمینهای اشغالی بهدلایل مختلف، بهویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک میگویند و به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. بنیان رژیم صهیونیستی بر مهاجرت گذاشته شده است. اهمیت مهاجرت تنها در تأثیر آن بر میزان جمعیت و نرخ رشد آن نیست، بلکه میتوان گفت مهاجرت متغیر مهمی در تعیین ویژگیهای نژادی و فرهنگی و شکلدهی به ساختار طبقاتی جامعهی اسرائیل محسوب میشود.4
یکی از پژوهشهای جدید صورتگرفته در رژیم صهیونیستی نشان میدهد که طی دو دههی گذشته، یک میلیون صهیونیست سرزمین اشغالی را ترک کردهاند. براساس گزارشهای رسمی این رژیم، در حال حاضر حدود 750 الی 850 هزار یهودی با تابعیت اسرائیلی در خارج از (فلسطین اشغالی) زندگی میکنند. پدیدهی مهاجرت معکوس تنها به این یک میلیون صهیونیست که عملاً سرزمینهای اشغالی را ترک کردهاند، ختم نمیشود، بلکه هماکنون بسیاری از شهروندان صهیونیست ساکن این رژیم درصدد دریافت گذرنامهی خارجی هستند. در نظرسنجیهای انجامگرفته در این مورد، دو عامل «ضعف ایدهی صهیونیست» و «کاهش امنیت و رفاه اجتماعی» بهعنوان دو عامل مهم مهاجرت ذکر شده است.5
در سال 2014 میلادی شبکهی تلویزیونی «العاشره» رژیم صهیونیستی نیز نتایج یک نظرسنجی در مورد مهاجرت معکوس در اسرائیل را منتشر کرد. بنا بر این نظرسنجی، بیشتر از نیممیلیون نفر بهدلیل شرایط بد معیشتی، آمادهی ترک اسرائیل هستند و پنجاه درصد از مردم ساکن در سرزمینهای اشغالی به فکر آماده کردن شرایط برای خروج از این رژیم هستند. این شبکه همچنین اعلام کرد که تاکنون هشتصد هزار نفر بهصورت دائمی و همیشگی اسرائیل را ترک کردهاند.
در همین حال، شانزده مؤسسه و نهاد اطلاعاتی آمریکا در پژوهشی که انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل تا سال 2025 فرومیپاشد. پژوهش نهادهای امنیتی آمریکا در ادامه، به دلیل این فروپاشی میپردازد و اعلام میکند که یهودیان بهمیزان بسیار بالایی در حال بازگشت از فلسطین به کشورهایی که از آنجا آمدهاند هستند. همچنین براساس تجزیهوتحلیل آیندهپژوهان سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) که به نمایندگان سنای منتخب در امور اطلاعات و کمیتهی منتخب دائم مجلس نمایندگان در امور اطلاعات ارائه شده است، اسرائیل تا سال 2029 بیشتر دوام و بقا نخواهد یافت. وخامت اوضاع اقتصادی، تهدیدهای امنیتی و کاهش احساس تعلق به دین یهود، مهمترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
چالشهای نظامی-امنیتی
رژیم صهیونیستی در نُه سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزبالله لبنان و گروههای مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکتهی مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط همپیمانان غرب این رژیم به مدرنترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ 33روزه، 22روزه و هشتروزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند. اما در جنگ 51روزه در سال گذشته، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلیها را غافلگیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروههای مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشکهای پیشرفتهتری نسبت به قبل دست پیدا کردهاند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بیشک تهدیدات امنیتی یکی از مهمترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است
از کنار هم قرار دادن تمامی چالشها و شکافهای موجود در مورد اسرائیل میتوان نتیجه گرفت که پیشبینی رهبر معظم انقلاب در مورد نابودی اسرائیل تا 25 سال دیگر با واقعیتهای موجود در مورد رژیم صهیونیستی کاملاً همخوانی دارد و چهبسا عمر این رژیم زودتر از این موعد نیز به سر آید
پینوشتها:
1. مراجعه شود به: عبدالعالی، عبدالقادر، رژیم اسرائیل و گسستهای سیاسی-اجتماعی آن، ترجمهی محمد خواجویی، مؤسسهی ابرار معاصر، 1391.
2. http://zionism.pchi.ir/show.php?page=contents&id=6013
3. http://isrjournals.ir/fa/special-articles/1101-special-article-farsi69.html
4. موشه لیساک و الیعیزر لیشیم، من روسیا الی اسرائیل: ثقافه و هویه فی حاله تحول. تل أبیب، الکیبوتس الموحد، 2001، ص251-250.
5. بهعنوان نمونه، به لینکهای زیر توجه کنید:
ازدیاد الهجرة العکسیة من إسرائیل، قابل دسترسی در:
http://www.aljazeera.net/news/reportsandinterviews/2012/12/23
مستجدات عن الهجرة الیهودیة المعاکسة من إسرائیل، قابل دسترسی در:
http://www.alrai.com/article/685396.html
نمو المسلمین الفلسطینیین بأراضی 48، قابل دسترسی در:
http://www.aljazeera.net/news/reportsandinterviews/2014/10/24/3-4-
گزارش سازمان سیا دربارهی حتمیت نابودی رژیم صهیونیستی، قابل دسترسی در:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8712211186
Reverse immigration grips Jews, in
http://gulfnews.com/opinion/thinkers/reverse-immigration-grips-jews-1.1471310
محمدرضا مرادی
منبع: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)