مشورت امیرالمومنین از باب ترفندها وتاکتیکهای نظامی نبود که باعث شکست ایرانیان شود بلکه مشورت او بیشتر برای حفظ مرزهای سرزمین های اسلامی در برابر رومیان و حفظ مرکز جهام اسلام در برابر توطئهچینی دشمنان داخلی مثل منافقان و مرتدان باقیمانده از دوران قبل بود که برای نهال اسلام بسیارخطرناک بودند، علت این مشورت هم این بود که خلیفه قصد داشت از تمام نقاط جهان اسلام برای حمله به ایران نیروی عظیمی فراهم کند و میخواست مثلا به تمام نیروهای نظامی مستقر در شام که همجوار روم بود فراخوان دهد که لازمه آن خالی شدن مرزهای جهان اسلام بود ودشمن قدیمی که از مسلمانان قبلا شکست خورده اند براحتی میتوانستند وارد سرزمین اسلام شوند و از طرف دیگر خلیفه قصد داشت این لشکر بزرگ را خود فرماندهی کند وبه سمت ایران برود که امام با مشورت هردو طرح خلیفه را بهم زد ایشان گفتند اولا فراخوان دادن به همه نیروها باعث خالی شدن شهرها از قوای نظامی می شود و دشمنانی که در همجواری ما هستند مانعی برای تسلط خود بر شهرها نمیبینند ، ثانیا با رفتن خلیفه از مرکز خلافت، دشمنان داخلی زمینه را برای بهم ریختن جامعه فراهم میبینند و شروع به توطئه علیه اسلام میکنند ، نتیجه این مشورت و قبول کردن خلیفه هم نهال اسلام حفظ شد و هم مانع خسارت بیشتر و کشت و کشتار فراوانی برای ایرانیان شد.
امام سلمان فارسی هم به همراه لشکر فرستاد تا با صحبت با مردم آنها را با دین اسلام آشنا کند و مانع خسارت فراوان به ایرانیان شود.
امام سلمان فارسی هم به همراه لشکر فرستاد تا با صحبت با مردم آنها را با دین اسلام آشنا کند و مانع خسارت فراوان به ایرانیان شود.