خانه » همه » مذهبی » نحوست – نحوست عدد ۱۳

نحوست – نحوست عدد ۱۳


نحوست – نحوست عدد ۱۳

۱۳۹۴/۱۱/۱۳


۹۹۷ بازدید

آیا درباره نحس نبودن عدد ۱۳ ،فرمایشی از حضرت علی(ع)داریم؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
1. مطلبی در رابطه با این موضوع از امیر مومنان ع در منابع نیافتیم .
2. روایتى از امیر مؤمنان على ع در رابطه با نفی نحوست ایام است نقل شده که چنین است :
شخصى از امام علی ع درخواست کرد تا در باره روز چهارشنبه و فال بدى که به آن مى زنند و سنگینى آن، بیانى فرماید که منظور کدام چهارشنبه است؟
فرمود
آخر اربعاء فى الشهر و هو المحاق و فیه قتل قابیل هابیل اخاه … و یوم الاربعاء ارسل اللَّه عز و جل الریح على قوم عاد : منظورچهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتاد، و در همین روز قابیل برادرش هابیل را کشت … و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد .
لذا بسیارى از مفسران به پیروى بسیارى از روایات آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس مى دانند، و از آن تعبیر به اربعاء لا تدور مى کنند (یعنى چهارشنبه اى که تکرار نمى شود). تفسیر نمونه، ج 23، ص: 42
3. توضیح بیشتر
در میان مردم معمول است که بعضى از روزها را روز سعد و مبارک، و بعضى را روز شوم و نحس مى شمرند، هر چند در تعیین آن اختلاف بسیار است، سخن اینجا است که این اعتقاد عمومى تا چه حد در اسلام پذیرفته شده؟ و یا از اسلام گرفته شده است؟
البته این از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضى داراى ویژگی هاى نحوست، و بعضى ویژگی هاى ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات یا نفى چنین مطلبى در اختیار نداریم، همین اندازه مى گوئیم ممکن است ولى از نظر عقل ثابت نیست.
بنا بر این اگر دلائل شرعى از طریق وحى که افقهاى وسیعترى را روشن مى سازد بر این معنى در دست داشته باشیم قبول آن نه تنها بى مانع بلکه لازم است.
در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به نحوست ایام شده است:
یکى در آیات مورد بحث، و دیگرى در آیه 16 سوره فصلت که در باره همین ماجراى قوم عاد سخن مى گوید در آنجا مى خوانیم: فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِساتٍ: ما تندبادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختیم .
و در نقطه مقابل، تعبیر مبارک نیز در بعضى از آیات قرآن دیده مى شود، چنان که در باره شب قدر مى فرماید إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ: ما قرآن را در شبى پر برکت نازل کردیم (دخان- 3).
همانگونه که گفتیم نحس در اصل به معنى سرخى فوق العاده افق است که آن را به صورت نحاس یعنى شعله آتش خالى از دود در مى آورد، سپس به همین مناسبت در معنى شوم به کار رفته است.
به این ترتیب قرآن جز اشاره سربسته اى به این مساله ندارد، ولى در روایات اسلامى به احادیث زیادى در زمینه نحس و سعد ایام برخورد مى کنیم که هر چند بسیارى از آنها روایات ضعیف است و یا احیانا آمیخته با بعضى روایات مجعول و خرافات مى باشد، ولى همه آنها چنین نیست، بلکه روایات معتبر و قابل قبولى در میان آنها بدون شک وجود دارد، چنان که مفسران نیز در تفسیر آیات فوق بر این معنى صحه نهاده اند.
محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسى نیز روایات فراوانى در بحار الانوار در این زمینه آورده است .
آنچه به طور فشرده و خلاصه در اینجا مى توان گفت چند مطلب است:
الف- در روایات متعددى سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثى که در آن واقع شده است تفسیر شده، فى المثل در یا اینکه در مورد نوروز در حدیثى از امام صادق ع مى خوانیم که فرمود: روز مبارکى است که کشتى نوح بر جودى قرار گرفت، و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزى است که على ع بر دوش پیامبر ص رفت بتهاى کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود …
این گونه تعبیرات، در روایات فراوان است که سعد و نحس ایام را با بعضى از حوادث مطلوب، یا نامطلوب پیوند مى دهد، مخصوصا در مورد روز عاشوراکه بنى امیه به گمان پیروزى بر اهل بیت ع آن را روز مسعودى مى شمردند، و در روایات شدیدا از تبرک به آن روز نهى شده، و حتى دستور داده اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن نکنند، بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملا از برنامه بنى امیه فاصله بگیرند مجموع این روایات سبب شده که بعضى مساله سعد و نحس ایام را چنین تفسیر کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمین به این حوادث است، تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخى سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرب و روش بنیان گذاران آنها فاصله گیرند.
این تفسیر ممکن است در مورد قسمتى از این روایات صادق باشد ولى در مورد همه آنها مسلما صادق نیست، چرا که از بعضى از آنها استفاده مى شود تاثیر مرموزى در بعضى ایام احیانا وجود دارد که ما از آن آگاهى نداریم.
ب: این نکته نیز قابل دقت است که بعضى در مساله سعد و نحس ایام به اندازه اى راه افراط را پوییده اند که به هر کارى مى خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ایام مى روند، و عملا از بسیارى فعالیتها باز مى مانند، و فرصتهاى طلایى را از دست مى دهند.
یا این که بجاى بررسى عوامل شکست و پیروزى خود و دیگران استفاده از این تجربیات گرانبها در زندگى، گناه همه شکست ها را به گردن شومى ایام مى اندازند، همانگونه که رمز پیروزى ها را در نیکى ایام جستجو مى کنند! این یک نوع فرار از حقیقت، و افراط در مساله، و توضیح خرافى حوادث زندگى است که باید از آن به شدت پرهیز کرد، و در این مسائل نه گوش به شایعات میان مردم داد، نه سخن منجمان، و نه گفته فال گیران، اگر چیزى در حدیث معتبر در این زمینه ثابت شود باید پذیرفت، و گرنه بى اعتنا به گفته این و آن باید خط زندگى را ادامه داد، و با تلاش و سعى و کوشش به پیش محکم گام برداشت، و از توکل بر خدا یارى جست و از لطف او استعانت خواست.
ج: مساله توجه به سعد و نحس ایام علاوه بر اینکه غالبا انسان را به یک سلسله حوادث تاریخى آموزنده رهنمون مى شود، عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى، و استمداد از ذات پاک پروردگار، و لذا در روایات متعددى مى خوانیم: در روزهایى که نام نحس بر آن گذارده شده مى توانید با دادن صدقه، و یا خواندن دعا، و استمداد از لطف خداوند، و قرائت بعضى از آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.
از جمله در حدیثى مى خوانیم که یکى از دوستان امام حسن عسکرى ع روز سه شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد:
دوشنبه بود، و من در این روز حرکت را ناخوش داشتم! فرمود:
من احب ان یقیه اللَّه شر یوم الاثنین فلیقرأ فى اول رکعة من صلاة الغداة هل اتى على الانسان ثم قرأ ابو الحسن (ع) فوقیهم اللَّه شر ذلک الیوم و لقیهم نضرة و سرورا:
کسى که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان بماند در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتى بخواند، سپس امام ع این آیه از سوره هل اتى را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ …
خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه مى دارد او به آنها خرمى و طراوت ظاهر و خوشحالى درون عطا مى کند .
در حدیث دیگر مى خوانیم که یکى از یاران امام ششم ع از آن حضرت پرسید: آیا در هیچ روزى از روزهاى مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام ع در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیة الکرسى را به هنگامى که مى خواهى حرکت کنى تلاوت کن (و هر کجا مى خواهى
برو) .
در حدیث دیگرى نیز آمده است که یکى از یاران امام دهم على بن محمد الهادى ع مى گوید: خدمت حضرت ع رسیدم در حالى که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام فرمود: با ما ارتباط دارى و چنین مى گویى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مى شمرى؟ آن مرد عرض مى کند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من من استغفار مى کنم، و از خدا آمرزش مى طلبم، امام ع افزود:
ما ذنب الایام حتى صرتم تتشامون بها اذا جوزیتم باعمالکم فیها؟:
روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مى شمرید هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را مى گیرد؟! راوى مى گوید: عرض کردم من براى همیشه از خدا استغفار مى کنم و این توبه من است اى پسر رسول خدا.
امام ع فرمود:
ما ینفعکم و لکن اللَّه یعاقبکم بذمها على ما لا ذم علیها فیه، اما علمت ان اللَّه هو المثیب و المعاقب، و المجازى بالاعمال، عاجلا و آجلا،؟ قلت: بلى یا مولاى، قال لا تعد و لا تجعل للایام صنعا فى حکم اللَّه!
این براى تو فایده اى ندارد، خداوند شما را مجازات مى کند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد، آیا تو نمى دانى که خداوند ثواب و عقاب مى دهد، و جزاى اعمال را در این سرا و سراى دیگر خواهد داد، سپس افزود:
دیگر این عمل را تکرار مکن و براى روزها در برابر حکم خداوند کار و تاثیرى قرار مده! .
این حدیث پر معنى اشاره به این است که اگر روزها هم تاثیرى داشته باشد به فرمان خدا است، هرگز نباید براى آنها تاثیر مستقلى قائل شد، و از لطف خداوند خود را بى نیاز دانست، و آن گهى نباید حوادثى را که غالبا جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد به تاثیر ایام ارتباط داد، و خود را تبرئه کرد. و شاید این بیان بهترین راه براى جمع میان اخبار مختلف در این باب است (دقت کنید).
ر. ک : تفسیر نمونه، ج 23، ص: 42

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد