خانه » همه » مذهبی » نظام باورمندی الهی در حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام

نظام باورمندی الهی در حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام


نظام باورمندی الهی در حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام

۱۳۹۲/۰۸/۱۸


۴۲ بازدید

نظام باورمندی الهی در حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام

یکی از مباحث مهم در معارف مربوط به حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نظام اعتقادی آن حکومت جهانی است. آنچه در پی می‌آید گفت‌گویی است در این باره با حجت الاسلام سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

بهتر است سخن را با جایگاه پرستش در آموزه‌های وحیانی آغاز کنیم. بفرماید پرستش خداوند در این نظامات چه جایگاه و گستره‌ ای دارد؟

آغاز خوبی است برای این گفت‌وگو، نخست تشکر می‌کنم از همة کسانی که با حوصله به این صحبت‌ها توجه می‌کنند.

نظام باورمندی الهی در حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام

یکی از مباحث مهم در معارف مربوط به حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام نظام اعتقادی آن حکومت جهانی است. آنچه در پی می‌آید گفت‌گویی است در این باره با حجت الاسلام سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

بهتر است سخن را با جایگاه پرستش در آموزه‌های وحیانی آغاز کنیم. بفرماید پرستش خداوند در این نظامات چه جایگاه و گستره‌ ای دارد؟

آغاز خوبی است برای این گفت‌وگو، نخست تشکر می‌کنم از همة کسانی که با حوصله به این صحبت‌ها توجه می‌کنند.

بی تردید یگانه‌پرستی پایه باورهای همة ادیان آسمانی و بندگی خداوند، هدف اصلی آفرینش انسان‌ها و آرمان همة پیامبران الهی است.

قرآن، در بارة گسترة دین اسلام، به‌گونه‌ای گسترده و از زوایای گوناگون سخن به میان آورده است: دسته‌ای از آیات رسالت پیامبر اکرم صلی‌الله ‌علیه ‌وآله را جهانی دانسته؛ برخی دیگر، قرآن را هدایت‌گر همة بشر در سراسر گیتی می‌دانند و سرانجام، بخش پرشماری از آیات چیرگی دین اسلام بر ادیان دیگر را امری ناگزیر پیش‌گویی کرده‌اند.

خداوند در این باره می فرماید: بگو ای مردم! من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم. و یا در آیه ای دیگر می فرماید: و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.

در این آیه رسالت پیامبر اسلام، رحمت همگانی شناخته می‌شود. تعبیر به «عالمین» آن‌چنان مفهوم گسترده‌ای دارد که همة نژادها، ملت‌ها و همه کشورها را دربر‌می‌گیرد و به جهانی‌بودن رسالت الهی پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره می‌کند.

ور در آیه ای سرانجام دین داری را متابعت از اسلام دانسته می‌فرماید: و هر که جز اسلام، دینی [دیگر] جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود، و وی در آخرت از زیان‌کاران است.

درباره پیروزشدن اسلام بر ادیان دیگر، از آیات یادشده به دست می‌آید اسلام بر همة ادیان، چه حق و چه باطل، پیروز می‌شود.

بر پایة قراین و شواهد معتبر، مانند: تعبیر «کلّه» در آیة یادشده و آیات بسیاری دیگر که پیروان ادیان آسمانی پیش از اسلام را بر پذیرش این دین به عنوان دینی همگانی فرا می‌خواند.

بنابراین دین حق در هر زمانی یکی بیش نیست و اکنون که دین اسلام، ادیان پیشین را نسخ کرده، یگانه دین رسمی در پیشگاه خداوند بوده و پیروی از آن بر همه بشر بایسته است. از این‌رو، دین اسلام که فراگیرترین و کامل‌ترین ادیان خداوند به شمار می‌آید، رسالت جهانی دارد و نیاز همگانی انسان‌ها به هدایت را در هر نقطه از جهان پاسخ می‌گوید.

حال که سخن به اینجا رسید به بحث اصلی بپردازیم و آن اینکه دین و دینداری در عصر موعود چگونه خواهد بود؟

اجازه دهید پیش از پاسخ به شما این نکته مهم را یادآور شوم که یکی از ویژگی‌های ارزشمند جهان در آستانة ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام، رواج نافرمانی مردم از دستورات خداوند و دوری از دین و دینداری است؛ به گونه‌ای که مردم گروه گروه از پیروی آیین خداوند دور می‌شوند و زندگی کفرآلود و مشرکانه‌ای خواهند داشت.

روز به روز عوامل فراوانی، گوهر تابناک دین را در هاله ای از غبار فراموشی فرو می برد، از ایــن رو در گروه‌های انسانی، دین رو به کم رنگ‌شدن می رود و خرافه‌ها و کژی‌های گوناگونی، گریبان‌گیر آن می شود.

امیرمؤمنـان علی علیه‌السلام حقیقت یادشده را این گونه بیان فرمود: :ای مردم! به زودی زمانی بر شما می‌رسد که اسلام چونـان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است، ریخته می شود.

تا آنکه حضرت مهدی علیه‌السلام به‌پا می‌خیزد و غبار شرک از چهرة گوهر دین بر می‌گیرد؛ آن‌گونه که بسیاری می پندارند این دین نویی است که آن حضرت آورده است!

بی‌گمان حضرت مهدی علیه‌السلام, می‌آید، تا با بیدارکردن سرشت‌های خفته, زمینه را برای یکتاپرستی همگان، که همانا هدف آفرینش است, فراهم کند. او نه فقط هرگز برای پذیرش باور یکتاپرستی کسی را زیر فشار و ناگزیری قرار نخواهد داد, بلکه با فراهم‌کردن بسترهای بایسته برای پذیرش این امانت الهی, شهد شیرین خداپرستی را میان همة انسان‌ها، آنسان که شایسته‌اند، قسمت خواهد کرد. وی با فراهم‌کردن شرایط مناسب و از بین‌بردن موانع, همگان را به اندیشیدن در نشانه‌های پروردگار فرا می‌خواند. و برآیند این اندیشیدن به آغاز و انجام, ارمغانی جز پرستش حقیقی خداوند نخواهد بود.

روشن است که با فراهم‌شدن همة شرایط و کناررفتن همة موانع, آن کسی که سرِ فرمان‌برداری برابر حقیقت فرود نیاورد, کسی نیست مگر انسانی گستاخ و طغیان‌گر که با همة هستی، برابر حق ایستاده است و بدون شک در چنان شرایطی, نه فقط آن امام همام او را برنخواهد تافت که همة مردم که زخم ستم هنوز بر پیکرشان است؛ از این رو است که روایات فراوانی یگانه دین مورد پذیرش در عصر ظهور را، همانا «دین اسلام» دانسته, می‌گوید در عصر ظهور، ندای یکتاپرستی در سراسر گیتی حکم فرما خواهد شد.

آرمان ارزشمندی است، از کجا و چگونه آغاز می کند؟

نخستین گام در این راه آموزش همگانی آموزه‌های وحی و قرآن است. روایت‌های فراوانی در دست است که نشان می‌دهد یکی از کارهای پایه‌ای در عصر ظهور اهتمام به آموزش قرآن به شکل درست آن است و افراد فراوانی در این راه پیش‌گام خواهند شد.

امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در این باره می‌فرماید: گویا می‌بینم شیعیان ما در مسجد کوفه خیمه‌ها زده‌اند و قرآن را همان‌گونه که نازل شده به مردم می‌آموزند.

و نیز فرمود: گویی غیرعرب‌ها را می‌بینم که خیمه‌های شان در مسجد کوفه است و قرآن را همان‌گونه که نازل شده به مردم می‌آموزند.

با این سخنان و چندین برابر آن، تردیدی نمی‌ماند که پایة دین در آن دوران بر رفتار به آموزه‌های قرآن استوار خواهد بود.

پس اینکه گفته شده دستورالعمل‌های نوینی خواهد آورد چگونه تحلیل می شود؟

حضرت مهدی علیه‌السلام به عنوان تحکیم‌بخش دین اسلام و گسترندة قانون قرآن در سراسر گیتی ناگزیر باید اسلام و آموزه‌های قرآن را به گروه‌های بشری عرضه کند و مردمان را به پذیرش و باور اصول و فروع آن فرا خواند.

امام مهدی علیه‌السلام بر بیشتر تفسیر و تأویل هایی که در قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه‌ وآله و امامان معصوم علیهم ‌السلام صورت گرفته است، خط بطلان می کشد و آرا و اندیشه ها را پیرو قرآن می سازد و در چارچوب های قرآنی می آورد

و بدینسان امام، مسائل و معارف و احکام جدیدی را مطرح می کند که برای مردم ناشناخته است و آن‌ها را آیین جدید و کتاب تازه می انگارند و گه گاه با امام بر سر این مسائل درگیر نیز می شوند، و در این صورت جنگ با خودی و جامعة اسلامی رخ می دهد.

فرازهایی از دعای ندبه از این چگونگی، پرده برداشته، می گوید:

کجا است آن کسی که برای تجدید و زنده‌کردن فرایض و سنن ]آیین اسلام که محو و فراموش شده[ ذخیره شده است؟ کجا است آن کسی که برای برگرداندن ]حقایق[ ملّت و شریعت ]دین مقدّس اسلام[ برگزیده شده است؟ کجا است آن‌که برای زنده‌کردن کتاب آسمانی قرآن و حدودش مورد امید و آرزوست؟ کجا است زنده‌کننده نشانه های دین و اهل آن؟….

بنابراین اساس‌نامه و منشور حکومت جهانی مهدوی چیزی جز کتاب و سنت پیام‌آور وحی صلی‌الله‌علیه‌وآله در شکل اصیل و درست نخواهد بود. از آن‌جا که مهدی موعود عجل‌الله‌فرجه وارث علوم نبوی و عامل به دستورات پدران بزرگوار خود است، بدعت‌ها و سنت‌ها را به خوبی می‌شناسد. پیش از هر چیز بدعت‌ها را از دامن فرهنگ و اندیشه اسلامی می‌زداید و سنت‌هایی که متروک و مهجور مانده‌اند احیا و اجرا می‌کند. امام باقر علیه‌السلام در این باره فرموده است: هنگامی که قائم عجل‌الله‌فرجه به پا خیزد بدعت‌ها را نابود می‌سازد و سنت‌ها را بر پا می‌دارد.

با این اوصاف سرنوشت پیروان دیگر ادیان در این دوران چگونه خواهد شد؟

البته در این باره سخنان فراوانی گفته شده است.

و بنده به یاد این شعر افتادم

معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد هر کس حکایتی به تصور چرا کنند

حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟!

بی شک برای برپایی جامعة یگانه و فراگیری حکومت جهانی، یک موضوع بایسته است و آن جهان‌بینی واحد و اعتقاد یگانه است. بر این پایه است که در حکومت مهدوی، جهان بینی یگانه‌ای بر جهان چیره و راه و روش و برنامه ها نیز یکی می شود و یکپارچگی راستین در باور و مرام پدید می آید و مردمان همه یکدل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح حرکت می کنند.

امام صادق علیه‌السلام به روشنی به این نکته اشاره کرده است آنجا که فرمود: به خدا سوگند!… ناهماهنگی و چندگانگی مذاهب و ادیان از میان می رود و فقط یک دین در سراسر گیتی حکومت می کند؛ چنان که خدای تبارک و تعالی فرموده است: به راستی دین در نزد خدا، اسلام است.

با این حال ممکن است گفته شود: براساس برخی از آیات و روایات، یهود و نصارا از میان نمی روند و تا قیامت باقی هستند؛ پس این اسلام نمی تواند فراگیر شود؟!

اگرچه رسیدن به یک دیدگاه قطعی نیازمند بررسی‌های فراگیر در این باره است که در پژوهش‌های مفصل می‌با‌یست به دنبال آن بود ولی در اندازة مختصر در اینجار و با توجه به آنچه یاد شد در بارة حضور پیروان ادیان در عصر ظهور به نظر می‌رسد در مرحلة پایانی و برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی علیه‌السلام بر زمین، جایی برای مشرکان که همانا پیروان ادیان تحریف‌شدة آسمانی است نخواهد ماند. والبته فرض این‌که آنها پای‌بند به دین تحریف‌نشده خواهند بود، نیز فرض غیرقابل قبولی است چراکه حقیقت همة ادیان الهی نوید به دین اسلام که پایان‌بخش همة ادیان است، می‌باشد. و اگر آنها بخواهند به دستورات راستین دین خود عمل کنند باید اسلام بیاورند. ضمن اینکه فرض وجود پیروان حضرت مسیح علیه‌السلام ـ در حالی که خود آن حضرت به مهدی موعود علیه‌السلام اقتدا کرده ـ فرضی ناشدنی می‌نماید. مگر آنکه آن مسیحی موجود در آن زمان، خود را پیرو مسیحی دیگر بداند.

افزون بر آنچه یاد شد در برخی آیات از شرک با عنوان ظلم عظیم یاد شده است. و حکومتی که زمین را پر از عدل خواهد ساخت چگونه ظلم بزرگ که همانا شرک پیروان اهل کتاب است را برخواهد تافت؟

و نیز در برخی روایات گفته شده حضرت مهدی علیه‌السلام زمین را از دشمنان خداوند که همانا مشرکان و کفار است پاک می‌کند (وَ بِهِ أُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِی ) و این طهارت و پاکیزگی زمین از آلودگی شرک هرگز محقق نمی‌شود تا آنگاه که همة مشرکان از روی زمین برداشته شوند.

با سپاس از شما برای شرکت در این گفت و گو

منبع: ایسکا: (اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد