خانه » همه » مذهبی » نظریه نجات بخشی در ادیان چیست؟

نظریه نجات بخشی در ادیان چیست؟

تحول شگرف ارتباطاتی در عصر ما باعث شده به محض تولد هر فکر و اطلاعی در هر گوشه ای از دهکده ی بزرگ جهانی طرح شود، لحظاتی بعد، تمام مردم جهان، امکان دست یابی به آن را دارند. برگ برنده در دست کسی است که بهترین و عقلانی ترین سخن را عرضه کند; زیرا، انسان، به مقتضای فطرت خود، از بهترین گفتارها استقبال می کند. (1)؛ مسئله ی «نجات و انتظار منجی » و چگونگی نگرش به فرجام جهان و تاریخ از مهمترین مقوله ها در بین ادیان بزرگ است. یکی از رمزهای توفیق ادیان، همین زنده کردن مشعل امید در قلب و جان پیروان خود برای رهایی از اینهمه رنج و ظلم نیز است.
الف) آیین زردشت:
در کیش «زردشتی » ، مسئله ی نجات – با توجه به منظومه ی عقیدتی آن، به نحو خاصی مطرح می شود. در این دین، یک قدرت کیهانی یا «روح خیر» ، به نام «اهورا مزدا» و یک قدرت کیهانی متضاد یا «روح بزرگ شر» به نام «اهریمن » ، خودنمایی می کند. (3)؛ در طول تاریخ، این دو نیرو با هم تا آخر الزمان – که با ظهور «سوشیانس » آغاز می شود. در ستیزند. در آن زمان، خوبی بر شر غلبه می کند و دوره ی صلح و پاکی و اعتلای «اهورامزدا» فرا می رسد و با ظهور سوشیانس، آخر الزمان آغاز می شود. (4)؛ وظیفه ی این نجات دهنده، حفاظت جهان راستی و پاکی است. و جهانی که اندکی قبل از رستاخیز آراسته خواهد شد، در آن، راستگو بر دروغگو چیره می شود، نور بر ظلمت و خیر بر شر غلبه می یابد. بدین سبب، سوشیانس نامیده شده که به سراسر جهان مادی، سود خواهد رساند.(5)؛
ب) آیین یهود
در آیین یهود نیز مسئله ی «نجات انسان » مطرح است و کتاب مقدس آنان «تورات » ، «عهد عتیق،» و نیز «تلمود» – حاوی مژده به نجات انسان ها است و بشارت به پایان یافتن «آفت و شر» و غلبه ی «خیر و خوبی » است. در صحیفه ی دانیال نبی، آن گاه که از دوره ی اسارت بابلی سخن می گوید، بشارت می دهد که دنیای پر از آفت و شر، به پایان خواهد رسید.(6)؛
نیز ظهور منجی و مسیحا را مژده می دهد که «او، فرزند منتخب داوود است.» . (7) ؛ عیسی – آن نجات دهنده ای که خدا وعده اش را به اسراییل داد – از نسل همین داوود پادشاه است.(8)؛
بدین ترتیب، اندیشه ی مسیحا به انتظار قیام پادشاهی بزرگ و شکوه مند خاندان داوود مبدل گشت که به فرمان الهی و با دمیده شدن روح خدا در او و حکومتی که در «صهیون » بر پا خواهد کرد، برای همه جهان، نمونه خواهد شد.(9)؛
از این رو امید به «آینده ی روشن » و «نجات انسان » ، نقطه ی مشترک همه ی ادیان است که برخی از محققان، همین عطش و سوز فطری و دسته جمعی بشر را، بهترین دلیل بر وجود منجی ای می دانند که انسان را به نجات برساند و عطش او را سیراب کند; زیرا، عطش انسان، بهترین گواه بر وجود آب در هستی است.(10)؛
در مقابل، برخی با ارائه ی تحلیلی مادی گرایانه، علت اعتقاد جمعی و عمومی ادیان به منجی را در جای دیگری می جویند. آنان، انگیزه ی پیدایش چنین فکری را، وجود فشارهای اجتماعی و کمبودها و ضعف های مروجان و پیروان ادیان می دانند که برای رهایی از انبوه مسائل یاس آفرین، به یک دژ خیالی (امید به آینده روشن) پناه آورده اند، نه آن که عطش واقعی به این مسئله، در بشریت احساس شود. روشن است که عطش کاذب – اگر دلیل باشد – دلیل بر سراب است، نه آب!
جدای از مباحث فکری و استدلالی، تاریخ، گواه سستی این دیدگاه و دوری آن از واقعیت است; زیرا، ادیان – بویژه اسلام – دراوج عظمت و قدرت خود، مسئله ی منجی و پایان زیبای جهان را مطرح کرده اند. مژده و بشارت هایی که در شهر مدینه و در اوج عظمت و قدرت اسلام مطرح شده، در مکه و در غربت اسلام بیان نشده است. این خواست و عطش همگانی، حکایت از واقعیت خارجی «آب » دارد، نه «سراب »!
ـــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
(1). فبشر عباد الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه.
.
(3). ادیان زنده ی جهان، ص 369.
(4).تاریخ ادیان، جان بی ناس، ترجمه ی حکمت، ص 318.
(5). نجات بخشی ادیان، ص 4; ر. ک: کلیات الهیات رهایی بخش.
(6). تاریخ ادیان، ص 366; انتظار مسیحا در آیین یهود، کرینستون، ترجمه ی توفیقی.
(7). تاریخ ادیان، جان ناس، ص 366; انتظار مسیحا در آیین یهود.
(8). خدمات رسولان، 14: 123.
(9). انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 30.
(10). مهدی تجسم امید و نجات، ص 55.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد