۱۳۹۳/۰۶/۲۲
–
۲۵۵۷ بازدید
آیا نفرین حقیقت دارد و نفرین کسى که دلش را شکستى حتمی است؟
پرسشگر گرامی با سلام و ادب و سپاس از ارتباط با این مرکز
1. نفرین نوعی دعا علیه کسی و دعا برای نابودی و یا آسب دیدن و به رنج و زحمت افتادن دیگری است . درآیات قرآنی و روایات بیشتر تاکید بر دعای خیر و درخواست خیر و خوبی و بهروزی و آمرزش و امثا اینها است و دعای علیه و به عبارت دیگر نفرین کمتر یافت می شود . آیات قرآن مملو از دعا برای خود و اهل ایمان و پدرو مادرو فرزندان و برادران و خواهران ایمانی و درخواست عفو و بخشش برای اینها است مانند : ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و…. نیز : ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب و:رب اجعانی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء و مانند این دعاهاو البته تعداد کمی نفرین نیز در قرآن آمده است مانند نفرین حضرت نوح -ع- بر قومش پس از سال ها هدایت و ارشاد و رویگردانی آنها از قبول هدایت : رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا( نوح- 26 ).
2. از روایت فهمیده مى شود که لعنت بر چهار قسم است؛ لعنت حرام، مکروه، جایز و مستحب. لعنت حرام: لعنت مؤمن و کسى که مستحق لعنت نیست حرام مى باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: «هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه مى کند، اگر راهى به سوى آن چیزى که متوجه آن شده است یافت به طرفش مى رود وگرنه به طرف کسى که از دهانش خارج شده است برمى گردد». امام باقر(ع) فرمودند:« از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمى گردد». حتى شخصى کسى را که پیامبر او حد مى زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است). لعنت مکروه: لعنت حیوانات است که انسان حیوانى را لعن کند. لعنت جایز: لعنت کافرین (احزاب، آیه 64)، لعنت ظالمین و کسانى که به خداوند دروغ مى بندند (هود، آیه 18)، لعنت مردان زن نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دین، قصاص کسى که جرم مرتکب نشده است، کسى که پدر و مادر خویش را لعن کند، رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو، کسى که بین مرد و زنى سعایت کند تامیان آنها جدایى افکند، کسى که میان مؤمنان سخن چینى کند، کسى که تقدیر خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، کسى که احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازه خوان و….، (ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5324). لعنت مستحب: لعنت به کسانى که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب، آیه 57)، کسانى که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا مى زنند (نور، آیه 23 – هود، آیه 60 و 99 – قصص، آیه 42)، کسانى که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسأله دو روایت در وسائل الشیعه، ج 4، کتاب الصلاة، ابواب التعقیب ذکر گشته است. ب) راه هاى مختلفى مى تواند داشته باشد، از جمله علم به سوابق افراد.
3. به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیاء و اولیای الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند. نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غضب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی بر غضبش سبقت دارد (سبقت رحمتی غضبی).
4. نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: «و قال نوح رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا * انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند و از آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید» (نوح، آیه 26 و 27). البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند. اگر قدرت روحی و ظرفیت انسان زیاد باشد و با چشم مهربانی و دلسوزی و شفقت به انسان ها نگاه کند معمولا کمتر دیگران را نفرین می کند. مطالعه زندگی پیامبران و امامان معصوم(ع) و پیروان واقعی آنها که با وجود تحمل اذیت و ظلم و آزار از دیگران، برای آنها دل می سوزاندند و طلب هدایت می کردند و بدی آنها را با خوبی پاسخ می دادند، می تواند ظرفیت و تحمل انسان را در برابر آزار و ظلم دیگران بیشتر نماید چون آنها الگوها و رهبران ما هستند و ما باید در همه امور البته به اندازه ظرفیت و گنجایش درونی خود از آنها تبعیت و پیروی نماییم.
5.البته نفرینی که در هنگام عصبانیت از انسان سر می زند و اگر حالش عادی و معمولی بود هرگز فرد چنین نفرینی نمی کرد مثل نفرینی که مادر هنگام عصبانیت و اذیت فرزند نسبت به او دارد، شاید نفرین مستجابی نباشد چون از ته دل و از روی میل واقعی و باطنی نفرین کننده نمی باشد و دلیلش هم این است که پس از نفرین فرد پشیمان می شود و از خدا می خواهند فرزندش و یا کسی که مورد نفرین واقع شده دچار بلا و گرفتاری نشود. در واقع نفرین در حال عصبانیت نوعی عکس العمل طبیعی در برابر ناملایمات و عوامل نامساعد و ناراحتی و فشار است و در برگیرنده خواست واقعی نفرین کننده نمی باشد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100116615)
1. نفرین نوعی دعا علیه کسی و دعا برای نابودی و یا آسب دیدن و به رنج و زحمت افتادن دیگری است . درآیات قرآنی و روایات بیشتر تاکید بر دعای خیر و درخواست خیر و خوبی و بهروزی و آمرزش و امثا اینها است و دعای علیه و به عبارت دیگر نفرین کمتر یافت می شود . آیات قرآن مملو از دعا برای خود و اهل ایمان و پدرو مادرو فرزندان و برادران و خواهران ایمانی و درخواست عفو و بخشش برای اینها است مانند : ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و…. نیز : ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب و:رب اجعانی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء و مانند این دعاهاو البته تعداد کمی نفرین نیز در قرآن آمده است مانند نفرین حضرت نوح -ع- بر قومش پس از سال ها هدایت و ارشاد و رویگردانی آنها از قبول هدایت : رب لا تذر علی الارض من الکافرین دیارا( نوح- 26 ).
2. از روایت فهمیده مى شود که لعنت بر چهار قسم است؛ لعنت حرام، مکروه، جایز و مستحب. لعنت حرام: لعنت مؤمن و کسى که مستحق لعنت نیست حرام مى باشد. رسول خدا(ص) فرمودند: «هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه مى کند، اگر راهى به سوى آن چیزى که متوجه آن شده است یافت به طرفش مى رود وگرنه به طرف کسى که از دهانش خارج شده است برمى گردد». امام باقر(ع) فرمودند:« از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمى گردد». حتى شخصى کسى را که پیامبر او حد مى زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است). لعنت مکروه: لعنت حیوانات است که انسان حیوانى را لعن کند. لعنت جایز: لعنت کافرین (احزاب، آیه 64)، لعنت ظالمین و کسانى که به خداوند دروغ مى بندند (هود، آیه 18)، لعنت مردان زن نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دین، قصاص کسى که جرم مرتکب نشده است، کسى که پدر و مادر خویش را لعن کند، رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو، کسى که بین مرد و زنى سعایت کند تامیان آنها جدایى افکند، کسى که میان مؤمنان سخن چینى کند، کسى که تقدیر خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، کسى که احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازه خوان و….، (ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5324). لعنت مستحب: لعنت به کسانى که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب، آیه 57)، کسانى که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا مى زنند (نور، آیه 23 – هود، آیه 60 و 99 – قصص، آیه 42)، کسانى که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسأله دو روایت در وسائل الشیعه، ج 4، کتاب الصلاة، ابواب التعقیب ذکر گشته است. ب) راه هاى مختلفى مى تواند داشته باشد، از جمله علم به سوابق افراد.
3. به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیاء و اولیای الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند. نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غضب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است. در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی بر غضبش سبقت دارد (سبقت رحمتی غضبی).
4. نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد. در قرآن کریم نیز نمونه هایی از نفرین انبیا(ع) وجود دارد که مورد اجابت خداوند قرار گرفته است مثل نفرین حضرت نوح(ع) در مورد کفار و مشرکان: «و قال نوح رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا * انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا؛ پروردگارا! بر روی زمین هیچ کافری باقی مگذار چون اگر آنها در زمین باقی بمانند بندگانت را گمراه می سازند و از آنها تنها فرزندانی گنهکار و کافر به وجود می آید» (نوح، آیه 26 و 27). البته این در هنگامی بود که نوح(ع) حجت را کاملا بر آنها تمام کرده بود و آن کافران با گستاخی و لجاجت در برابر حق ایستادگی می کردند و باعث گمراهی دیگران می شدند. اگر قدرت روحی و ظرفیت انسان زیاد باشد و با چشم مهربانی و دلسوزی و شفقت به انسان ها نگاه کند معمولا کمتر دیگران را نفرین می کند. مطالعه زندگی پیامبران و امامان معصوم(ع) و پیروان واقعی آنها که با وجود تحمل اذیت و ظلم و آزار از دیگران، برای آنها دل می سوزاندند و طلب هدایت می کردند و بدی آنها را با خوبی پاسخ می دادند، می تواند ظرفیت و تحمل انسان را در برابر آزار و ظلم دیگران بیشتر نماید چون آنها الگوها و رهبران ما هستند و ما باید در همه امور البته به اندازه ظرفیت و گنجایش درونی خود از آنها تبعیت و پیروی نماییم.
5.البته نفرینی که در هنگام عصبانیت از انسان سر می زند و اگر حالش عادی و معمولی بود هرگز فرد چنین نفرینی نمی کرد مثل نفرینی که مادر هنگام عصبانیت و اذیت فرزند نسبت به او دارد، شاید نفرین مستجابی نباشد چون از ته دل و از روی میل واقعی و باطنی نفرین کننده نمی باشد و دلیلش هم این است که پس از نفرین فرد پشیمان می شود و از خدا می خواهند فرزندش و یا کسی که مورد نفرین واقع شده دچار بلا و گرفتاری نشود. در واقع نفرین در حال عصبانیت نوعی عکس العمل طبیعی در برابر ناملایمات و عوامل نامساعد و ناراحتی و فشار است و در برگیرنده خواست واقعی نفرین کننده نمی باشد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100116615)