۱۳۹۳/۱۲/۰۲
–
۴۵۳ بازدید
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به منظور پاسخ به سوال شما به نظر می رسد مطالعه مقاله ذیل که از سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی عینا نقل می شود راهگشا باشد : وقتی قلیان ها شکستند نگاهی به رقابت های روس – انگلیس در جریان تحریم تنباکو ۲۴ اردیبهشت ماه یادآور قرارداد «۱۸۹۰ رژی» است که در زمان زمامداری ناصرالدین شاه قاجار و توسط یکی از تاجران انگلیسی به نام «ماژور جرالد تالبوت» با دولت وقت ایران منعقد شد اما با قیام عمومی که علیه این قرارداد شکل گرفت و به تحریم تنباکو مشهور شد و نهایتاً قرارداد لغو شد، اولین «مقاومت منفی» در ایران قبل از عصر مشروطیت رقم خورد.
دانشجوی محترم ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، به منظور پاسخ به سوال شما به نظر می رسد مطالعه مقاله ذیل که از سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی عینا نقل می شود راهگشا باشد : وقتی قلیان ها شکستند نگاهی به رقابت های روس – انگلیس در جریان تحریم تنباکو 24 اردیبهشت ماه یادآور قرارداد «1890 رژی» است که در زمان زمامداری ناصرالدین شاه قاجار و توسط یکی از تاجران انگلیسی به نام «ماژور جرالد تالبوت» با دولت وقت ایران منعقد شد اما با قیام عمومی که علیه این قرارداد شکل گرفت و به تحریم تنباکو مشهور شد و نهایتاً قرارداد لغو شد، اولین «مقاومت منفی» در ایران قبل از عصر مشروطیت رقم خورد. این در حالی است که در دوران تاریخ زندگی بشر «مقاومت منفی» زیاد اعمال شده و می توان گفت بسیاری از تحولات و پیشرفت هایی که در کلیه شئون پدید آمده نتیجه به کار بردن این نحو مبارزه بوده است – «مقاومت منفی» در مسائل سیاسی، اجتماعی، تجارتی و غیره دیده می شود و باید گفت این عمل مقدمه تحولات عمیق تری است چنانچه در انقلاب کبیر فرانسه هم ابتدا جنبه مبارزه منفی داشت. در همین راستا کنت پولاک نویسنده امریکایی تاریخ سیاسی ایران در این خصوص می نویسد؛ «نخستین بار در سال 1890، با مشاجره تنباکو، مخالفت های نهفته و در آستانه غلیان، به صورت جنبش اولیه به منصه ظهور درآمد. هنوز کشور با فقدان پول و نقدینگی مواجه بود و رژیم قاجار به بریتانیا امتیاز می داد. مثلاً به ماژور جرالد تالبوت حق انحصاری فروش تنباکو در کل ایران اعطا شد. قیمت تنباکو، که در میان ایرانیان مصرف عجیبی داشت، برای مصرف کنندگان داخلی افزایش یافت و از طرفی از تنباکوکاران و صاحبان اراضی کشت تنباکو، محصول آنان با نازل ترین قیمت خریداری می شد و در واقع خرید و فروش تنباکو، بنا به حق انحصاری آن، مطابق قانون وضع شده ماژور بود. با اعطای امتیاز تنباکو، دست روی جای حساسی گذاشته شده بود. وقتی شرکت سلطنتی تنباکو به شهر شیراز – در جنوب – وارد شد، یعنی مرکز تجاری تنباکوی ایران، علی اکبر فال اسیری – یک روحانی پرشور و هیجان – جهاد علیه شرکت دخانیات را اعلام کرد و جنبش و شورش گسترده و وسیعی توسط او رهبری شد. جنبش تنباکو به سرعت، به جنبشی ملی مبدل شد. بازاریان، طبقه رعایا و روشنفکران به قیام علیه این امتیاز برخاستند و یکی از روحانیت شیعه، فتوای قدغن کردن و ممنوعیت تنباکو را صادر کرد و تظاهرات های اعتراض آمیز، روند رو به افزایشی را طی کرد و در سطح ملی این بایکوت و تحریم، به شاه فشار آورد تا امتیاز را لغو کند گرچه هزینه 500 هزار پوندی باج به شرکت سلطنتی دخانیات، موجب بیشتر بدهکار شدن خزانه دولتی شد. جنبش تنباکو، برای ایران نتایج دامنه داری با ابعاد وسیع دربرداشت و یکی از آن پیامدهای مهم، تحریک افکار عمومی علیه اعطای امتیازات بود و موقعیت بریتانیا به خاطر برچیدن بساط امتیازات سابق – در ایران – به شدت تضعیف شد و مردم با اشتیاق ملی گرایانه علیه امتیاز رویتر متحد شدند و این مساله به نمودار شدن بسیاری از شکاف های بین رژیم قاجار و جامعه ایرانی کمک کرد. به طور همزمان روشنفکران، نخبگان، بازاریان، روحانیون و حتی بعضی از طبقه رعایا با علایق و انگیزه مشترک، به راهپیمایی های اعتراض آمیز دست زدند و توانستند با اتحاد و همبستگی روند کشورشان را تغییر دهند. از این لحاظ جنبش تنباکو پیام آور و منادی اتفاقات جدید آینده ایران بود. »1 مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا فکر انحصار دخانیات یا تاسیس اداره ای به منظور بستن مالیات به دخانیات با آنکه مقرراتی به نام «قانون نامه» برای آن نوشته و به تصویب ناصرالدین شاه هم رسیده بود، به جایی نرسید تا آنکه در ماه شعبان 1306 هجری قمری ناصرالدین شاه برای سومین بار عزم سفر به اروپا کرد. این سفر نیز مانند سفرهای قبل ظاهراً به عنوان دیدن ترقیات کشورهای اروپایی و مخصوصاً تماشای اکسپوزیسیون پاریس (نمایشگاه کالا در پاریس) بود ولی در حقیقت مقاصد دیگری داشت که مهم تر از همه دیدار امپراتور روس بود و می خواست به این وسیله از فشار و تقاضاهای وزیر مختار آن دولت پرنس الکساندر دالکورکی بکاهد. هر چند روس ها ابتدا حاضر نمی شدند ناصرالدین شاه از راه روسیه به اروپا برود ولی بالاخره با زحمات شاه و امین السلطان وزیر اعظم بعد از دو ماه با این مسافرت از طریق روسیه موافقت کردند – به علاوه در تحریض و تشویق شاه به این مسافرت، انگلیسی ها خیلی دخالت داشتند و توسط میرزا علی اصغرخان امین السلطان (1325 – 1275 ق) او را به انگلستان می خواندند. منظور انگلیسی ها از این اصرار آن بود که اولاً می خواستند به واسطه امتیاز تاسیس بانک و تراموا در ایران که تازه به آنها واگذار شده بود (به قول اعتمادالسلطنه) «اظهار امتنان دولت انگلیس را روبه رو به بندگان همایون متوجه و معلوم» سازند و ثانیاً تقاضاهای بعدی خود را دایر بر گرفتن امتیازات دیگری در همانجا به شاه عرضه دارند . در مدت توقف ناصرالدین شاه در انگلستان انگلیسی ها پیشنهادهایی به شاه ایران و وزیر اعظم او دادند که از آن جمله امتیاز توتون و تنباکوی ایران بود. ماموریت این کار را به عهده یکی از مهمانداران همراهان به نام ماژور جرالد تالبوت از مشاوران و نزدیکان لرد سالیزبوری نخست وزیر انگلستان که مردی شیرین سخن و زیرک بود واگذار کردند. 2 ظاهراً مذاکره درباره واگذاری انحصار توتون و تنباکوی ایران به انگلیسی ها در شهر براتین شروع شد زیرا هنگامی که ناصرالدین شاه در نقاط مختلف انگلستان گردش می کرد، اعتمادالسلطنه با ماژور تالبوت مدت یک هفته در این شهر اقامت کرد و ماژور تالبوت در این مدت درباره توتون و تنباکوی ایران و چگونگی انحصار آن در این کشور از اعتمادالسلطنه تحقیقاتی کرد و اعتمادالسلطنه هم چون در این موضوع مطالعاتی کرده و نظریاتی داشت صاف و پوست کنده اطلاعات خود را در دسترس او گذاشت و مستر تالبوت با امین السلطان و دیگران وارد مذاکره شد و وقتی دانست آنها به انجام گرفتن این امر بی میل نیستند، دریافت با دادن رشوه به شاه و وزیر اعظم و دیگر متنفذین خیلی خوب می تواند به مقصود نائل شود. پس از ورود ناصرالدین شاه و امین السلطان به شهر براتین، مستر تالبوت با هوش و فراستی که داشت به کمک سردرومند ولف وزیر مختار انگلیس در ایران که در آن هنگام در انگلستان بود مشغول فریفتن امین السلطان شد و با دادن وعده های فریبنده او را با خود همراه کرد – امین السلطان هم این موضوع را با شاه در میان نهاد و منافع و فواید این عمل را به رخ او کشید و آن را یک «گنج باد آورده » خواند. ناصرالدین شاه که قطعاً فکر می کرد با پولی که از این راه به دست خواهد آمد نه تنها هزینه مسافرت را جبران کرده بلکه خرج یک سفر دیگر را هم تامین می کند، مصمم شد این امتیاز را به انگلیسی ها واگذارد – گذشته از اینها در شهر قشنگ براتین که همه چیز مخصوصاً زن های زیبایش ناصرالدین شاه را مفتون خود کرده آیا می شود پیشنهاد به این خوبی، آن هم از طرف شخصی که دخترش «مقبول» شاه است رد شود؟ به هر ترتیب ناصرالدین شاه، ماژور تالبوت را به ایران دعوت می کند و قول و وعده می دهد که امتیاز انحصار دخانیات ایران را به او واگذار کند. به طور کلی می توان کسانی را که با دادن امتیاز دخانیات به انگلیسی ها مخالفت می کردند به سه دسته تقسیم کرد؛ اول؛ نمایندگان و ماموران دولت روسیه تزاری و ایرانیانی که وابسته به آنها بودند. دوم؛ تجار ایرانی اعم از تنباکوفروش و غیره که اجرای مواد این امتیازنامه باعث ورشکستگی و زیان های جبران ناپذیر برای آنان می شد. سوم؛ علمای روحانی و یک عده از وطن پرستان ایران که این امر را مخالف با قوانین شرعی دانسته و آن را مباین حیثیت و استقلال کشور خود می شمردند. مهمانی سفارت روس در خلال جنبش مردم ایران که در کشورهای مختلف روی می داد شبی وزیر مختار جدید امپراتور روسیه دبوتزوف از نمایندگان خارجی و عده ای از رجال ایرانی دعوتی به عمل آورد تا در مهمانی سفارت روس شرکت کنند. مدیر شرکت انحصار دخانیات که در این وقت شخصی موسوم به ارنستین بود نیز دعوت داشت. جالب توجه آن است که در این مهمانی انواع و اقسام خوراکی ها و مشروبات بود لیکن سیگار و قلیان به هیچ وجه استعمال نشد. مدعوین همه در سفارت روس حضور یافتند ولی هیچ کس نمی پرسید منظور از این مهمانی بی موقع چیست. فقط وقتی که سفیر روس گیلاس خود را بلند کرد و با صدای بلند گفت «به سلامتی اتحاد و اتفاق ملت ایران»، همگی غرق در تعجب شدند و از خود می پرسیدند در این هنگام که هر آن خطر بزرگی خارجی ها را تهدید می کند، انعقاد این مجلس و گفتن این جمله آن هم از طرف نماینده رسمی دولتی که مدت ها است با رقیب نیرومند خود مشغول دست و پنجه نرم کردن بوده و هر کدام برای بلعیدن این کشور نقشه ها طرح کرده اند برای چیست. وزیر مختار روس وقتی آثار تعجب را در حضار مشاهده کرد، اظهار داشت؛ اگر اجازه بفرمایید من می خواهم امشب در این مجلس مطالب لازمی را خیلی واضح و بی پرده به اطلاع شما برسانم. وزیر مختار روس پس از اشاره به وضع نامطلوب موجود گفت قریب یک میلیون اجناس از قبیل قلیان و سر قلیان چینی و بلور ساخت روسیه که برای فروش به ایران آورده شده در انبارها معطل افتاده و معلوم نیست چه بر سر آنها خواهد آمد. آیا به فروش خواهد رسید یا نه؟ و همچنین عده یی از تجار کشورهای دیگر که دارای این قبیل متاع هستند و با این ترتیب بیم خسارت کلی و ورشکستگی آنان می رود و می دانیم که علت این پیشامد هم عملی است که برخلاف آیین و شریعت اسلام شده و رئیس مسلمانان هم برای بر هم زدن آن حکم تحریم استعمال توتون و تنباکو را صادر کرده و ما همگی دیدیم که چگونه این حکم منتشر شد و مردم چطور با آنکه از صحت و سقم آن اطلاع صحیحی نداشتند از آن پیروی کردند. منشاء این خسارات و خسارات بعدی و بانی و باعث ایجاد این وضع هم معلوم است کیست؛ یک شرکت نفع پرست انگلیسی که اکنون هم نماینده و رئیس آن (اشاره به ارنستین) در این مجلس حضور دارد امتیاز نامه یی را که برخلاف دین اسلام است با دولت ایران منعقد کرده است. شما آقایان سفرای محترم که نمایندگان دول معظم اروپا هستید دقت بفرمایید البته زیان هایی که تاکنون از این قضیه با اروپاییان وارد شده زیاد نیست و اگر دامنه آن بیش از این کشیده نشود جای حرفی نخواهد بود. ولی با اوضاع موجود اگر کمپانی رژی معامله را دنبال کند و از آن طرف هم رئیس مسلمانان رویه سخت تری پیش گیرد مثلاً بنویسد چای هم مثل توتون و تنباکو است فکر می کنید چه لطمه یی به تجارت اروپا در ایران وارد می شود؟بازرگانانی که اجناس مربوط به آن مثل قند و چای و سماور و قوری و استکان و نعلبکی و سینی و غیره وارد ایران کرده و می کنند تکلیف شان چه خواهد بود؟ از اینها بالاتر اگر این مرد مسلم القول حکم تحریم کلیه مال التجاره اروپا را صادر کند و بگوید مایحتاج مردم باید در داخل تهیه شود یا اگر حکم قتل عام خارجی های مقیم این کشور را بدهد آیا عواقب وخیم آن را متوجه هستید؟ و می دانید که میزان تلفات و خسارات چقدر خواهد بود؟ البته اگر چنین پیشامدی بکند، دولت ایران مسوولیتی نخواهد داشت زیرا در بلوای عمومی هر قتلی که واقع شود و هر زیان و خسارتی که وارد آید کسی را نمی توان مسوول دانست. من که اتباع دولت متبوعه خود را در معرض این مخاطرات می بینم شما را از خواب غفلت بیدار کرده و خاطرنشان می کنم که تا زود است اقدامی بکنید وگرنه مسوول هر پیشامدی شماها خواهید بود. صاحب امتیاز بیچاره که حرف های وزیر مختار روس را گوش می داد سر خود را پایین انداخته و هیچ نمی گفت. سفرا و نمایندگانی که در آنجا بودند همگی گفته های نماینده روس را تصدیق کرده و ارنستین مدیر شرکت را مخاطب قرار داده تیرهای دشنام و ناسزا به طرف او رها کردند و هر یک او را منشاء این فتنه دانسته سرزنشش می کردند و می گفتند جان و مال ما در خطر است و باید هر چه زودتر فکری کنی یا این امتیازنامه را لغو کرده دنبال کار خود بروی یا رضای روسای دینی مردم را جلب کنی. ارنستین می گوید تا به حال دو میلیون تومان برای رشوه و تعارف و سایر وسایل کار داده شده چگونه می توان دست از این عمل برداشت؟وزیر مختار روس فوری توی حرفش دویده اظهار کرد اول چرا این فکر را نکردید. شماها که می دانستید این قرارداد برخلاف آیین و شریعت اسلام و مخالف قواعد و عرف این مردم است و بدون رضای روسای دینی آنها نمی شود این کار را کرد. حال که شرکت دانسته عمل خلافی کرده باید این ضرر را هم متحمل شود و باید این امتیاز که مانع آزادی تجارت اتباع روس است لغو شود. دیگران نیز حرف وزیر مختار روس را تکرار کردند. ارنستین که خود را در معرض اعتراض نمایندگان خارجی و حضار آن مجلس دید وعده داد که هر چه زودتر (به خیال خود) با دادن رشوه به این کار سر و صورتی بدهد. پس از تحریم تنباکو در ایران امپراتور روس برای آنکه نظر میرزای شیرازی را به خود جلب کند نامه یی در نهایت ادب همانطور که برای پاپ می نویسند به مرحوم میرزا می نویسد و از اقدام او در موضوع تحریم تنباکو سپاسگزاری می کند و ضمناً می گوید؛ «من اوامر شما را در ممالک روسیه نسبت به مسلمانان اجرا می کنم و حاضرم برای پیشرفت مقاصد شما در مملکت ایران هر اقدامی بنمایم. » این نامه را سرکنسول روسیه در بغداد به سامره می برد که به میرزای شیرازی تقدیم کند. سرکنسول روس در سامره دو سه روز در کشتی توقف کرده و تقاضای ملاقات از میرزا می کند ولی مرحوم میرزای شیرازی از پذیرایی و ملاقات سرکنسول روس عذر خواست و او را به حضور خود نپذیرفت و به بهانه اینکه آداب نامه نگاری با امپراتور را نمی داند از دادن جواب نیز امتناع کرد و همین قدر پیغام داد که شما از طرف من اظهار امتنان به امپراتور بنویسید. انگلیسی ها که ناظر اعمال رقیب خود بودند به همین مضامین نامه یی از طرف پادشاه انگلستان برای ایشان فرستادند و از طریق کنسول خود پیغام دادند که انتظار جواب ندارند و فقط ممنون می شوند که میرزای شیرازی دریافت نامه را قبول کند. کشف اسلحه کمپانی رژی پس از اینکه امتیازنامه لغو شد و فسخ و بطلان آن را رسماً به همه جا اطلاع دادند، چند صندوق که دارای علامت «کمپانی رژی» و به نام صاحب امتیاز بود به یکی از گمرکخانه های جنوبی ایران رسید. نماینده صاحب امتیاز می خواست آنها را مثل سابق بدون اینکه ماموران ایران جعبه ها را بازدید کنند از گمرک خارج کرده به تهران حمل کند. ولی ماموران گمرک به این بهانه که امتیازنامه لغو شده و دیگر نمی توان چیزی را بدون بازرسی از گمرکخانه خارج کرد، اجازه نمی دادند ندیده انگلیسی ها جعبه ها را از گمرک حمل کنند. هنگامی که جعبه ها گشوده می شود، معلوم می شود که اصرار انگلیسی ها برای چه بوده است. زیرا جعبه ها پر بود از تفنگ و فشنگ و نارنجک و باروت بی دود و غیره. وقتی این قضیه به تهران اطلاع داده می شود از طرف دولت دستور ضبط آنها داده و به سفارت انگلیس نیز در این باره اعتراض می شود و سفارت انگلیس جواب می دهد که صاحب امتیاز را برای این عمل که بدون اطلاع آنها بوده در سفارت توقیف کرده به انگلستان روانه خواهند ساخت تا در آنجا محاکمه شود. این موضوع چنانکه گفته شد عکس العمل بدی داشت و در همه جا شهرت دادند که انگلیسی ها برای تسخیر شهرهای ایران به این کار مبادرت کرده اند. (منبع : سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ، http://bcir.pchi.ir/show.php?page=contents&id=17188 ) نتیجه اینکه انگلیسی ها در ماجرای جنبش تحریم تنباکو ، اصلی ترین نقش را در تحریک برای آغاز جنبش داشتند ، چرا که اصل این جنبش از قرار داد استعماری این دولت و شرکت تابعه آن ناشی می شد ، روس ها نیز در جریان این جنبش قصد سوء استفاده از نارضایتی مردم از سیاست های استعماری انگلستان و پیشبرد اهداف خود در جریان رقابت های درون گروهی با انگلیس را داشتند که خوشبختانه با هوشیاری مرجعیت شیعه این توطئه ناکام ماند .