۱۳۹۳/۰۲/۰۴
–
۱۵۶۰ بازدید
نقش ولایت فقیه در جنگ تحمیلی چه بود؟
« نقش ولایت فقیه در دفاع مقدس »
ولایت و رهبری در اسلام به غیر از ریاست و مدیریت جامعه و انسان در عالم سیاست میباشد. رهبری اسلامی دارای اختیارات وسیع حکومتی در امر مدیریت و دفاع از اسلام و کشور است. چون از نظر جهان بینی الهی افزون بر عوامل مادی یک سلسله عوامل معنوی در عالم وجود است که در سرنوست جهان و انسان موثر است و رهبری اسلامی مکلف به حفظ و شکوفایی آنهاست. منطق قرآن نیز وعده میدهد که گروهی اندک و برخوردار از معنویت برگروه کثیر بهرهمند از عوامل مادی چیره میشود. چنان که امام خمینی (ره) «رمز پیروزی اسلام در برابر سربازان روم را سلاح معنوی میداند.»
شاخصهای جهاد دفاعی در نزد ولایت عبارتند از:
الف) مقاله اسلام و کفر
ب) شکوفایی ایمان و معنویت
ج) درخشش ایثارگری و شهادت
د) نمایش مدیریت و فرماندهی اسلامی جنگ
ه )صدور اخلاق اسلامی
و) اثبات و وجود امدادهای غیبی
ز) ظلم ستیزی با تمام مظلومیت
جنگ در اصطلاح پیکار مسلحانه و خونین گروههای متشکل است یا جنگ کشمکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو گفته شده است. اما در قاموس اسلام جنگ جلوه دینی یافته و انواعی مییابد که یکی از آنها جهاد دفاعی است. دفاع در حقوق بینالملل نیز پذیرفته شده و مشروعیت دارد. بنابراین امر دفاع نیازی به شواهد قرآنی و روایی هم ندارد چون فطری و عقلی است چنان که آن پیر سفر کرده فرمود: «دفاع بر هر مکلفی به هر وسیله شرط واجب است.»
نظر بر آن که رهبران اسلامی با برخورداری از سه ویژگی معماری، فرماندهی و فقاهت زعامت مینمایند لذا اعلام جنگ و صلح از شئونات ولایی محسوب میگردد. حضرت امام خمینی (ره) از جمله آن رهبران اسلامی بود که بزرگترین جنگ فرسایشی قرن را فرماندهی کرد. چون اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بند 5 «اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها در نظام جمهوری اسلامی را از جمله اختیارات رهبری برشمرده و براساس بند 6 همین اصل نیز عزل و نصب فرماندهان عالی رتبه نظامی و انتظامی از وظایف رهبری است.»
1- ولایت و رهبری در آغازین روزهای جنگ تحمیلی: بنابراین دلایل مختلفی را کارشناسان برای آغاز جنگ عراق علیه ایران برشمردند که از جمله آنها به موارد ذیل میتوان اشاره کرد: اختلافات ارضی، دشمنی غرب با انقلاب پویای اسلامی، هراس دولتهای منطقه از اسلام خواهی و بیداری اسلامی مردم منطقه و خوی تجاوزگری بعثیان و صدام با حمایت کشورهای عربی و غربی بهترین فرصت را برای تجاوز فراهم ساخت. زیرا که نظام ستم شاهی و دست نشانده فرو پاشیده و رهبران انقلابی نیز هنوز تحکیم و تثبیت نگردیده بودند. مزدوران متواری نظام پیشین در کنار صدام ماموریت مییابند تا جمهوری اسلامی را نابود و کشور ایران را تجزیه نمایند. به دنبال این بسترهای تاریخی تهاجم همه جانبه از زمین و هوا و دریا آغاز میگردد اما غافل از آن که به قول امام بزرگوار که فرمود: «صدام گمان میکرد با یک مملکت آشفته و منزوی شده روبروست و تا چند ساعت دیگر تهران را فتح خواهد کرد. او غافل از خدا بود.» پس ایمان به خدا و آخرت جوهره اصلی اسلام را تشکیل میدهد و رهبری به عنوان مرجع و کارشناس دینی مفسر آن اصول میباشد. همین پشتوانه در غالب فرماندهی کل قوا در وجود امام راحل تحقق یافت و امکان اداره جنگ و جهاد را میسر ساخت.
2- تداوم رهبری و تشدید جنگ: بلافاصله پس از آغاز تهاجم، امام خمینی(ره) صدام را کافر و نوکر امریکا خطاب کرد و از مردم برای دفاع استمداد طلبید. با فرمان امام راحل رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس 95% از 182 عملیات جنگی جبههها را با حضور گسترده بسیجیان داوطلب اداره نمودند. و 75% نیروی یگانها را نیز از نیروهای مردمی تشکیل دادند و با آزاد سازی مناطق اشغالی زمینههای نفوذ به خاک دشمن را فراهم ساختند. روند جنگ از دفاع به تشدید حملات و سپس واکنش نظام بینالمللی منتهی شد. مقاومت مصمم و پایداری مردم ایران در نخستین سال جنگ تحمیلی مراکز بینالمللی را وادار به نرمش ساخت به طوری که سازمان کنفرانس اسلامی ضمن تشکیل کمیته بررسی مذاکره ،خاتمه جنگ را با دو شرط اعلام نمود و آنها عبارت بودند از :
الف- عدم عملیات نظامی از سوی ایران
ب- اعلام آتش بس با توافق ایران
هر دو شرط آشکارا بر علیه ایران است برای همین امام فرمود: «صلح بین اسلام و کفر معنا ندارد.» هر چند اصولا توقف عملیات نظامی یا آتش بس آنهم از سوی ایران نه عراق غیر از صلح است. علاوه بر این شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از دو سال تعلل خواستار آتش بس و عقب نشینی شد. این روند متاسفانه تا سال 66 از سوی محافل و مراکز بینالمللی ادامه داشت تا بالاخره به صدور قطعنامه 598 انجامید.
3- نقش رهبری در خاتمه جنگ: پس از فتح خرمشهر ماهیت جنگ با ورود سلاحهای کشتار جمعی تغییر یافت. ولی امر مسلمین به عنوان فرماندهی کل قوا پس از استدلالهای منطقی فرماندهان جنگ رضایت به ادامه دفاع در خاک عراق داد. مناطق مسکونی و شهرها هدف بمبارانها و موشکهای مختلف قرار گرفت اما در هر صورت 6400 کیلومتر مربع خاک متصرفی از سوی عراق به دفاع در عمق 1500 کیلومتر مربع بوسیله ایران تبدیل گشت. پایان جنگ مورد توافق طرفین قرار گرفت صدام همچنان بر موج حملات خود افزود. ولی سرانجام با فشارهای بینالمللی طرفین رضایت به آتش بس و اجرای قطعنامه دادند. امام در پذیرش قطع نامه ضمن بیان معامله آبروی خود با خدا و نوشیدن جام زهر میگوید: کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خواران را نمیدانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.»
ما حصل جنگ تحمیلی یا بعبارت بهتر دفاع مقدس مساوی تخریب گسترده و نابودی ذخایر و منابع ملی و تحلیل فزاینده نیروی انسانی و کشتار مردم هر دو کشور بوده اما از سوی ایران دفاع منتهی به دستاوردهای بزرگی گردید که از جمله آنها میتوان به ارائه یک الگوی برجسته مقاومت و اثبات تواناییهای دفاعی اشاره کرد، و دیگر صدور انقلاب بود، که طنین حق طلبی آن در عین مظلومیت به گوش جهانیان رسید و مورد تجلیل آگاهان جهانی واقع شد و بالاخره خود باوری، نصرت؛ انجام تکلیف، تحقق شعارهای انقلاب و شکست ابهت شرق و غرب و موجب شناسایی دوست و دشمن شد. (محقق ، جعفر ، نقش ولایت فقیه در دفاع مقدس ، پایگاه اطلاع رسانی علوم و معارف دفاع مقدس )
« شیوه ها و تدابیر مدیریتی امام خمینى (ره )درهـشـت سال دفاع مقدس»
حـضـرت امـام خـمـیـنـى( ره ) بـه عـنـوان مدیر ، رهبر و فرمانده کل قوا و فرماندهى عالى جنگ ، تعیین و هدایت اسـتـراتـژى جـنـگ را بـر عـهـده داشـت و در این مدت با بهره گیرى از شیوه ها و تدابیر خاص خویش هشت سال دفاع مقدس را رهبرى و مدیریت نمود و اعجاب و شگفتى سیاستمداران دشمن را برانگیخت .
در این میان به تعدادی از این شیوه ها و تدابیر اشاره می نماییم :
1 ـ بسیج همگانى و سازماندهى مردم و نیروهاى مسلح
بـراى آنکه کلیه نیروهاى داوطلب بتوانند در حد توانایى ها و استعدادهاى خویش در این امر مهم سهیم باشند، امام اقدام به این مهم نمودند و در این رابطه فرمودند: ((هرکس مى تواند جبهه باید برود و هرکه نمى تواند در پشت جبهه کمک کند))
2 ـ توسعه تشکیلات نظامى و فرمان بر تشکیل نیروهاى سه گانه سپاه
ایـن امـر مـوجـب شـد تـا سپاه بتواند با هماهنگى بیشتر با نیروهاى ارتش ، در عرصه هاى نبردحضور قوى ترى داشته باشند.
3ـ هماهنگى و انسجام در نیروهاى مسلح
هـمـان گـونـه کـه در انـدیـشـه سـیـاسـى امـام وحـدت و یـکـپـارچـگـى اقشار مختلف ملت و احزاب گـونـاگـون عـامـل پـیـروزى مـلت ایران به شمار مى آید. انسجام نیروهاى نظامى را نیز ضامن اقـتـدار نیروهاى مسلح در دفاع مقدس مى دانست . از این رو امام به نیروهاى ارتش ، سپاه و بسیج فرمود: ((هـمـه در هـم ذوب شـوید و تو و من را از میان بردارید و چون ید واحده و قدرت واحده به دشمن بتازید))
4 ـ هماهنگى و به کارگیرى امکانات پشت جبهه
امـام نـیـروهـاى پـشـت جـبـهـه اعـم از دسـتگاه هاى اجرایى و تبلیغى و سیاسى را به هماهنگى بایـکـدیـگـر و تـوجـه بـه مـسـائل جـنگ دعوت مى کردند و کلیه فعالیت هاى سیاسى ، تبلیغى واقتصادى پشت جبهه را با دفاع مقدس مرتبط مى ساختند و همواره ارگان ها و سازمان هاى دولتى را در جهت تقویت و آمادگى رزمى مردم و پشتیبانى از جنگ به کار مى گرفتند و مى فرمودند: ((به پشتیبانى مادى و معنوى خود از جبهه هاى نبردو رزمندگان ادامه دهند و سپاهیان نور را حمایت کنند))
5 ـ مقابله با عوامل بازدارنده داخلى و تبلیغات دشمن
در دوران دفـاع مـقـدس حـوادث گـوناگونى پدید مى آمد، برخى از این حوادث مانند رقابت هاى جـنـاح هـاى مـخـتـلف در کـشـور مـعـلول شـرایـط سـیـاسـى داخـل کـشـور بـود، کـه بـعـضـا فـضـاى سـیـاسى کشور را ملتهب مى ساخت ، برخى از پیشامدها را عـوامـل آگـاه و مـزدور دشـمـن پـدیـد مـى آوردنـد و بـرخـى دیـگـر نـتـیـجـه اعـمـال گـروه هـاى نـاآگـاه داخـلى بـود و هـر کـدام از این حوادث به طور مستقیم یا غیرمستقیم مى تـوانـسـت در حـضـور رزمـنـدگـان اسـلام در جـبـهـه هـا بـراى ادامـه دفـاع مـقـدس مـشـکـل ایـجـاد نـمـایـد. اما حضرت امام باشیوه هاى در خور تحسین رهبرى خویش ، تاثیر منفى وشـکـنـنده هر یک از این حوادث را بر عرصه هاى نبرد و روحیه رزمى و معنوى رزمندگان اسلام راخنثى مى کرد.
دشـمن بعثى نیز با در اختیار داشتن امکانات تبلیغى استکبار جهانى و به تعبیرى ((امپراتورى خـبرى و رسانه اى )) با کمک کارشناسان و مشاوران خارجى و بهره ورى از امکانات و شیوه هاى گوناگون ، جنگ روانى خود را براى مشوّه جلوه دادن چهره جمهورى اسلامى در میان مسلمانان جهان و جـلب حـمـایـت هـاى منطقه اى براى تقویت رژیم عراق به راه انداخته بود. دراین جنگ روانى هم حضرت امام با درایت و ژرف نگرى تمام ، با این شیوه هاى تبلیغى و روانى دشمن مقابله نمود.
6 ـ رعایت اصول تصمیم گیرى
حـضـرت امـام اطلاعات و اخبار کافى و لازم را از طریق نمایندگان خود در نیروهاى مسلح و یگانهاى رزمى و فرماندهان قرارگاه ها به دست مى آوردند. امـام مـبناى تصمیم گیرى هاى مهم خود رابر اساس اطلاعات دقیق از وضعیت جنگ و مشورت با مسؤولان لشـگـرى و کـشورى بنیان مى نهاد، رهنمودهاى حضرت امام بر اجراى عملیات هاى نظامى ودفـاعـى و ورود بـه خـاک عـراق ،اقـدامـات مـقـابـله بـه مـثـل در جـنـگ شـهـرهـا و قـبـول قـطـعـنـامـه 598 سـازمـان ملل بر همین اصل و اساس استوار بود.
7 ـ تفویض اختیارات
گـسـتـردگـى و تـخـصـصـى بـودن امـور جنگ باعث شده بود که حضرت امام مسؤ لیت برخى ازمـسـائل اجـرایـى و کـارشـنـاسـى مـرتبط با جنگ را به مسؤ لان کشور تفویض نماید و خودشان سـیـاسـت کـلى و راهـبـردى دفـاع مـقـدس را تـرسـیم و برانجام آنها نظارت مى کردند از این رومسئولیت ها را بدین گونه تفویض و تعیین فرمودند:
الف) شـوراى عـالى دفـاع و قـرار گـاه خـاتـم الانـبـیـا و جـانـشـیـنـىفـرمـانـدهـى کل قوا در برنامه ریزى هاى نظامى
ب ) شوراى عالى پشتیبانى جنگ براى جذب نیرو و تهیه امکانات
ج ) تشکیل ستاد مناطق بمباران شده
د ) تعیین وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى براى تبیین سیاست هاى دفاعى ایران در مجامع بین المللى
ه ) تشکیل شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى
8 ـ تشویق به نبرد
هـنر مدیریت و رهبرى امام ، نفوذ معنوى ایشان در قلب میلیون ها انسان مخلص و متعهد و شیفته به ولایت و رهبرى بود.
هرگاه پیام هاى حماسى و شور آفرین حضرت امام همانند جمله هاى : ((امروز روز حضور در حجله جـهاد و شهادت و میدان نبرد است ؛ روز نشاط عاشقان خداست )) صادر مى شد، هم جبهه هاى نـبـرد را از جـوانـان پـر شور و با اخلاص آکنده مى ساخت و هم در گرما گرم نبرد، چون آبشارنـور بـر دل هـاى تـشـنـه و مشتاق جهاد و شهادت جارى مى گشت و توان رزم آنان را دو چندان مى ساخت و در یک کلام ((معجزه )) مى آفرید.
9 ـ تقویت روحیه رزمندگان
کـلمـات دلنـشـیـن و نـافـذ و روح بـخـش پـیـام هـا و سـخـنـان حـضـرت امـام دردل و و جـان رزمـنـدگـان اثـر شـگـرفـى مـى گذاشت ؛ سخنرانى هاى ایشان در جمع فرماندهان قرارگاه ها و رزمندگان دلاور و پیام هایى که به مناسبت هاى مختلف براى رزمندگان صادر مى گردید، قوت قلبى براى دلاورمردان جبهه ها بود.پـیـام امـام به فرماندهان جبهه پس از عملیات بدر، بارزترین نمونه تاءثیر معنوى پیام هاى امام در تقویت روحیه رزمندگان و فرماندهان در بحرانى ترین شرایط جنگ است .
روحیه بسیجی
برجستهترین، مهمترین و کاربردیترین ارزش و پیامد جنگ برای جامعه که میتواند قوام آن و استمرار و پویایی انقلاب را حفظ نماید، ضرورت وجود روحیه بسیجی است. یکی از دلایل اصلی و بنیادی پیروزی انقلاب اسلامی بر دنیای استکبار و ساقط کردن حکومت شاهنشاهی، روحیه ازخودگذشتی خیل مردم مسلمان و بیاعتنایی آنان به نمودهای دنیوی بود که باعث و بانی ایجاد چنین روحیهای و محرک اصلی آن، حضرت امام خمینی(س) بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.» آن حضرت با تحمل سختیها و ریاضتها و عدم تعلق مطلق به مظاهر دنیا توانست در مقابل صاحب دنیا یعنی امریکا و اذناب آن بایستد و سرانجام بر آنان غلبه نماید و باهمین روحیه و با ارائه معارف توحیدی ناب تا لحظه مرگ، شور و شوق در صحنه انقلاب ماندن را در مردم زنده نگه داشت و به همین خاطر هیچگاه افق دید مردم متوجه مسایل سطحی و پیش پا افتاده روزمره نبود، لذا با اقتدار کامل از دین و انقلاب صیانت میکردند.
در جنگ تحمیلی، این روحیه عمق بیشتری یافت و جایگاه و نام اصلی خود را پیدا کرد. در این عرصه نیز تنها همین روحیه موجب شکست توطئه دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. در غیر این صورت یک نظام نوپا و کم تجربه در ابعاد سیاسی، نظامی و … قادر نبود در مقابل امپریالیسم آمریکا، شوروی و ارتجاع منطقه دوام بیاورد. زیرا توازن قوا در جنگ تحمیلی میان ایران و عراق به میزان بسیار زیادی به نفع عراق بود. ارتش عراق تا بن دندان تسلیح و تجهیز، و بطور همه جانبه از سوی قدرتهای بزرگ حمایت میشد. لذا ضرورت ایجاب میکرد از شیوههیا غیرکلاسیک و متکی به نیروی انسانی در عملیاتها استفاده شود. طبیعی بود که در این شیوه، جنگ در شب برای مصون ماندن از تکنولوژی تسلیحاتی دشمن و همچنین استفاده از روحیات انقلابی و شهادتطلبی رمز موفقیت و عامل اصلی پیشبرد جنگ به شمار میرفت. در چنین شرایطی، عنصر اصلی میدان نبرد، شجاعت، فداکاری، قناعت، خودفراموشی، خداخواهی و … بود که خیل بسیجیان عاشق امام با روحیه بسیجی توانستند حامل اصلی این ارزشها باشند و مقاصد دشمنان اسلام را از آغاز جنگ با شکست مواجه نمایند.
10 ـ توجه دادن رزمندگان به معنویت
حـضـرت امـام (ره ) دائمـا رزمـنـدگـان و فـرمـانـدهـان قـرارگـاه هـا را بـه مـسـائل مـعـنـوى توجه مى داد تا حماسه سازى رزم آوران عرصه پیکار با عرفان دینى و الهى آمیخته باشد.
تـوجـه دادن رزمندگان به اراده و قدرت خداوند تبارک و تعالى در پیروزى و جنگ ، تذکر به اعتماد و اعتقاد به نصرت الهى ، تاکید بر ذکر خداوند و تهجد در جبهه ها، پرهیز دادن از غرور و تـوجـه دادن نـیـروهـا بـه تـوانـایـى هـاى قـدرت ایـمـان و اخـلاص در رزمـنـدگـان درمقابل تجهیزات دشمن از جمله تذکرات امام به رزمندگان بود.
اصـولا درانـدیـشـه و سیره حضرت امام هر گونه تلاش و اقدامات سیاسى ، فرهنگى و نظامىبـدون در نـظـر گـرفـتـن بعد الهى و معنوى فاقد هرگونه ارزش اسلامى است ، از این رو به رزمندگان اسلام آمیختگى عمل ظاهرى را به معنویت دینى و الهى تذکر داد و فرمود: ((زدن و پـیـروز شدن و فتح کردن و همه اینها اگر آن بعد معنوى اش نباشد همه اش شکست است.))
11 ـ تقویت بنیه دفاعى
اهتمام فراوان حضرت امام برتقویت بنیه دفاعى و حمایت هاى ایشان از بالا بردن کیفیت و کمیّت امکانات و تجهیزات نظامى و تاءمین بودجه هاى جنگ و دفاع مقدس از خصوصیات تدبیر رهبرىایـشـان در دفـاع مـقدس بود. این اهتمام حضرت امام تا روزهاى پایانى جنگ نیز ادامه داشت و طى دستورالعملى به مسؤ لان سیاسى نظامى فرمود: ((بـایـد… در تـجـهـیـز کـلیـه آحـاد و افـراد ایـن کـشـور بـر اسـاس اصـول و فـرمـول خـاص دفـاع هـمـه جـانـبـه تـا رسـیـدن بـه تشکّل واقعى و حقیقى بسیح و ارتش بیست میلیونى کوشش نمود))
بـه فـرمـانـدهـان نـظـامـى نـیـز فـرمود: ((نیروهاى نظامى ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند و در هر شرایطى باید بنیه دفاعى کشور در بهترین وضعیت باشد.))
ولایت و رهبری در اسلام به غیر از ریاست و مدیریت جامعه و انسان در عالم سیاست میباشد. رهبری اسلامی دارای اختیارات وسیع حکومتی در امر مدیریت و دفاع از اسلام و کشور است. چون از نظر جهان بینی الهی افزون بر عوامل مادی یک سلسله عوامل معنوی در عالم وجود است که در سرنوست جهان و انسان موثر است و رهبری اسلامی مکلف به حفظ و شکوفایی آنهاست. منطق قرآن نیز وعده میدهد که گروهی اندک و برخوردار از معنویت برگروه کثیر بهرهمند از عوامل مادی چیره میشود. چنان که امام خمینی (ره) «رمز پیروزی اسلام در برابر سربازان روم را سلاح معنوی میداند.»
شاخصهای جهاد دفاعی در نزد ولایت عبارتند از:
الف) مقاله اسلام و کفر
ب) شکوفایی ایمان و معنویت
ج) درخشش ایثارگری و شهادت
د) نمایش مدیریت و فرماندهی اسلامی جنگ
ه )صدور اخلاق اسلامی
و) اثبات و وجود امدادهای غیبی
ز) ظلم ستیزی با تمام مظلومیت
جنگ در اصطلاح پیکار مسلحانه و خونین گروههای متشکل است یا جنگ کشمکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو گفته شده است. اما در قاموس اسلام جنگ جلوه دینی یافته و انواعی مییابد که یکی از آنها جهاد دفاعی است. دفاع در حقوق بینالملل نیز پذیرفته شده و مشروعیت دارد. بنابراین امر دفاع نیازی به شواهد قرآنی و روایی هم ندارد چون فطری و عقلی است چنان که آن پیر سفر کرده فرمود: «دفاع بر هر مکلفی به هر وسیله شرط واجب است.»
نظر بر آن که رهبران اسلامی با برخورداری از سه ویژگی معماری، فرماندهی و فقاهت زعامت مینمایند لذا اعلام جنگ و صلح از شئونات ولایی محسوب میگردد. حضرت امام خمینی (ره) از جمله آن رهبران اسلامی بود که بزرگترین جنگ فرسایشی قرن را فرماندهی کرد. چون اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بند 5 «اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها در نظام جمهوری اسلامی را از جمله اختیارات رهبری برشمرده و براساس بند 6 همین اصل نیز عزل و نصب فرماندهان عالی رتبه نظامی و انتظامی از وظایف رهبری است.»
1- ولایت و رهبری در آغازین روزهای جنگ تحمیلی: بنابراین دلایل مختلفی را کارشناسان برای آغاز جنگ عراق علیه ایران برشمردند که از جمله آنها به موارد ذیل میتوان اشاره کرد: اختلافات ارضی، دشمنی غرب با انقلاب پویای اسلامی، هراس دولتهای منطقه از اسلام خواهی و بیداری اسلامی مردم منطقه و خوی تجاوزگری بعثیان و صدام با حمایت کشورهای عربی و غربی بهترین فرصت را برای تجاوز فراهم ساخت. زیرا که نظام ستم شاهی و دست نشانده فرو پاشیده و رهبران انقلابی نیز هنوز تحکیم و تثبیت نگردیده بودند. مزدوران متواری نظام پیشین در کنار صدام ماموریت مییابند تا جمهوری اسلامی را نابود و کشور ایران را تجزیه نمایند. به دنبال این بسترهای تاریخی تهاجم همه جانبه از زمین و هوا و دریا آغاز میگردد اما غافل از آن که به قول امام بزرگوار که فرمود: «صدام گمان میکرد با یک مملکت آشفته و منزوی شده روبروست و تا چند ساعت دیگر تهران را فتح خواهد کرد. او غافل از خدا بود.» پس ایمان به خدا و آخرت جوهره اصلی اسلام را تشکیل میدهد و رهبری به عنوان مرجع و کارشناس دینی مفسر آن اصول میباشد. همین پشتوانه در غالب فرماندهی کل قوا در وجود امام راحل تحقق یافت و امکان اداره جنگ و جهاد را میسر ساخت.
2- تداوم رهبری و تشدید جنگ: بلافاصله پس از آغاز تهاجم، امام خمینی(ره) صدام را کافر و نوکر امریکا خطاب کرد و از مردم برای دفاع استمداد طلبید. با فرمان امام راحل رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس 95% از 182 عملیات جنگی جبههها را با حضور گسترده بسیجیان داوطلب اداره نمودند. و 75% نیروی یگانها را نیز از نیروهای مردمی تشکیل دادند و با آزاد سازی مناطق اشغالی زمینههای نفوذ به خاک دشمن را فراهم ساختند. روند جنگ از دفاع به تشدید حملات و سپس واکنش نظام بینالمللی منتهی شد. مقاومت مصمم و پایداری مردم ایران در نخستین سال جنگ تحمیلی مراکز بینالمللی را وادار به نرمش ساخت به طوری که سازمان کنفرانس اسلامی ضمن تشکیل کمیته بررسی مذاکره ،خاتمه جنگ را با دو شرط اعلام نمود و آنها عبارت بودند از :
الف- عدم عملیات نظامی از سوی ایران
ب- اعلام آتش بس با توافق ایران
هر دو شرط آشکارا بر علیه ایران است برای همین امام فرمود: «صلح بین اسلام و کفر معنا ندارد.» هر چند اصولا توقف عملیات نظامی یا آتش بس آنهم از سوی ایران نه عراق غیر از صلح است. علاوه بر این شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از دو سال تعلل خواستار آتش بس و عقب نشینی شد. این روند متاسفانه تا سال 66 از سوی محافل و مراکز بینالمللی ادامه داشت تا بالاخره به صدور قطعنامه 598 انجامید.
3- نقش رهبری در خاتمه جنگ: پس از فتح خرمشهر ماهیت جنگ با ورود سلاحهای کشتار جمعی تغییر یافت. ولی امر مسلمین به عنوان فرماندهی کل قوا پس از استدلالهای منطقی فرماندهان جنگ رضایت به ادامه دفاع در خاک عراق داد. مناطق مسکونی و شهرها هدف بمبارانها و موشکهای مختلف قرار گرفت اما در هر صورت 6400 کیلومتر مربع خاک متصرفی از سوی عراق به دفاع در عمق 1500 کیلومتر مربع بوسیله ایران تبدیل گشت. پایان جنگ مورد توافق طرفین قرار گرفت صدام همچنان بر موج حملات خود افزود. ولی سرانجام با فشارهای بینالمللی طرفین رضایت به آتش بس و اجرای قطعنامه دادند. امام در پذیرش قطع نامه ضمن بیان معامله آبروی خود با خدا و نوشیدن جام زهر میگوید: کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خواران را نمیدانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند.»
ما حصل جنگ تحمیلی یا بعبارت بهتر دفاع مقدس مساوی تخریب گسترده و نابودی ذخایر و منابع ملی و تحلیل فزاینده نیروی انسانی و کشتار مردم هر دو کشور بوده اما از سوی ایران دفاع منتهی به دستاوردهای بزرگی گردید که از جمله آنها میتوان به ارائه یک الگوی برجسته مقاومت و اثبات تواناییهای دفاعی اشاره کرد، و دیگر صدور انقلاب بود، که طنین حق طلبی آن در عین مظلومیت به گوش جهانیان رسید و مورد تجلیل آگاهان جهانی واقع شد و بالاخره خود باوری، نصرت؛ انجام تکلیف، تحقق شعارهای انقلاب و شکست ابهت شرق و غرب و موجب شناسایی دوست و دشمن شد. (محقق ، جعفر ، نقش ولایت فقیه در دفاع مقدس ، پایگاه اطلاع رسانی علوم و معارف دفاع مقدس )
« شیوه ها و تدابیر مدیریتی امام خمینى (ره )درهـشـت سال دفاع مقدس»
حـضـرت امـام خـمـیـنـى( ره ) بـه عـنـوان مدیر ، رهبر و فرمانده کل قوا و فرماندهى عالى جنگ ، تعیین و هدایت اسـتـراتـژى جـنـگ را بـر عـهـده داشـت و در این مدت با بهره گیرى از شیوه ها و تدابیر خاص خویش هشت سال دفاع مقدس را رهبرى و مدیریت نمود و اعجاب و شگفتى سیاستمداران دشمن را برانگیخت .
در این میان به تعدادی از این شیوه ها و تدابیر اشاره می نماییم :
1 ـ بسیج همگانى و سازماندهى مردم و نیروهاى مسلح
بـراى آنکه کلیه نیروهاى داوطلب بتوانند در حد توانایى ها و استعدادهاى خویش در این امر مهم سهیم باشند، امام اقدام به این مهم نمودند و در این رابطه فرمودند: ((هرکس مى تواند جبهه باید برود و هرکه نمى تواند در پشت جبهه کمک کند))
2 ـ توسعه تشکیلات نظامى و فرمان بر تشکیل نیروهاى سه گانه سپاه
ایـن امـر مـوجـب شـد تـا سپاه بتواند با هماهنگى بیشتر با نیروهاى ارتش ، در عرصه هاى نبردحضور قوى ترى داشته باشند.
3ـ هماهنگى و انسجام در نیروهاى مسلح
هـمـان گـونـه کـه در انـدیـشـه سـیـاسـى امـام وحـدت و یـکـپـارچـگـى اقشار مختلف ملت و احزاب گـونـاگـون عـامـل پـیـروزى مـلت ایران به شمار مى آید. انسجام نیروهاى نظامى را نیز ضامن اقـتـدار نیروهاى مسلح در دفاع مقدس مى دانست . از این رو امام به نیروهاى ارتش ، سپاه و بسیج فرمود: ((هـمـه در هـم ذوب شـوید و تو و من را از میان بردارید و چون ید واحده و قدرت واحده به دشمن بتازید))
4 ـ هماهنگى و به کارگیرى امکانات پشت جبهه
امـام نـیـروهـاى پـشـت جـبـهـه اعـم از دسـتگاه هاى اجرایى و تبلیغى و سیاسى را به هماهنگى بایـکـدیـگـر و تـوجـه بـه مـسـائل جـنگ دعوت مى کردند و کلیه فعالیت هاى سیاسى ، تبلیغى واقتصادى پشت جبهه را با دفاع مقدس مرتبط مى ساختند و همواره ارگان ها و سازمان هاى دولتى را در جهت تقویت و آمادگى رزمى مردم و پشتیبانى از جنگ به کار مى گرفتند و مى فرمودند: ((به پشتیبانى مادى و معنوى خود از جبهه هاى نبردو رزمندگان ادامه دهند و سپاهیان نور را حمایت کنند))
5 ـ مقابله با عوامل بازدارنده داخلى و تبلیغات دشمن
در دوران دفـاع مـقـدس حـوادث گـوناگونى پدید مى آمد، برخى از این حوادث مانند رقابت هاى جـنـاح هـاى مـخـتـلف در کـشـور مـعـلول شـرایـط سـیـاسـى داخـل کـشـور بـود، کـه بـعـضـا فـضـاى سـیـاسى کشور را ملتهب مى ساخت ، برخى از پیشامدها را عـوامـل آگـاه و مـزدور دشـمـن پـدیـد مـى آوردنـد و بـرخـى دیـگـر نـتـیـجـه اعـمـال گـروه هـاى نـاآگـاه داخـلى بـود و هـر کـدام از این حوادث به طور مستقیم یا غیرمستقیم مى تـوانـسـت در حـضـور رزمـنـدگـان اسـلام در جـبـهـه هـا بـراى ادامـه دفـاع مـقـدس مـشـکـل ایـجـاد نـمـایـد. اما حضرت امام باشیوه هاى در خور تحسین رهبرى خویش ، تاثیر منفى وشـکـنـنده هر یک از این حوادث را بر عرصه هاى نبرد و روحیه رزمى و معنوى رزمندگان اسلام راخنثى مى کرد.
دشـمن بعثى نیز با در اختیار داشتن امکانات تبلیغى استکبار جهانى و به تعبیرى ((امپراتورى خـبرى و رسانه اى )) با کمک کارشناسان و مشاوران خارجى و بهره ورى از امکانات و شیوه هاى گوناگون ، جنگ روانى خود را براى مشوّه جلوه دادن چهره جمهورى اسلامى در میان مسلمانان جهان و جـلب حـمـایـت هـاى منطقه اى براى تقویت رژیم عراق به راه انداخته بود. دراین جنگ روانى هم حضرت امام با درایت و ژرف نگرى تمام ، با این شیوه هاى تبلیغى و روانى دشمن مقابله نمود.
6 ـ رعایت اصول تصمیم گیرى
حـضـرت امـام اطلاعات و اخبار کافى و لازم را از طریق نمایندگان خود در نیروهاى مسلح و یگانهاى رزمى و فرماندهان قرارگاه ها به دست مى آوردند. امـام مـبناى تصمیم گیرى هاى مهم خود رابر اساس اطلاعات دقیق از وضعیت جنگ و مشورت با مسؤولان لشـگـرى و کـشورى بنیان مى نهاد، رهنمودهاى حضرت امام بر اجراى عملیات هاى نظامى ودفـاعـى و ورود بـه خـاک عـراق ،اقـدامـات مـقـابـله بـه مـثـل در جـنـگ شـهـرهـا و قـبـول قـطـعـنـامـه 598 سـازمـان ملل بر همین اصل و اساس استوار بود.
7 ـ تفویض اختیارات
گـسـتـردگـى و تـخـصـصـى بـودن امـور جنگ باعث شده بود که حضرت امام مسؤ لیت برخى ازمـسـائل اجـرایـى و کـارشـنـاسـى مـرتبط با جنگ را به مسؤ لان کشور تفویض نماید و خودشان سـیـاسـت کـلى و راهـبـردى دفـاع مـقـدس را تـرسـیم و برانجام آنها نظارت مى کردند از این رومسئولیت ها را بدین گونه تفویض و تعیین فرمودند:
الف) شـوراى عـالى دفـاع و قـرار گـاه خـاتـم الانـبـیـا و جـانـشـیـنـىفـرمـانـدهـى کل قوا در برنامه ریزى هاى نظامى
ب ) شوراى عالى پشتیبانى جنگ براى جذب نیرو و تهیه امکانات
ج ) تشکیل ستاد مناطق بمباران شده
د ) تعیین وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى براى تبیین سیاست هاى دفاعى ایران در مجامع بین المللى
ه ) تشکیل شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى
8 ـ تشویق به نبرد
هـنر مدیریت و رهبرى امام ، نفوذ معنوى ایشان در قلب میلیون ها انسان مخلص و متعهد و شیفته به ولایت و رهبرى بود.
هرگاه پیام هاى حماسى و شور آفرین حضرت امام همانند جمله هاى : ((امروز روز حضور در حجله جـهاد و شهادت و میدان نبرد است ؛ روز نشاط عاشقان خداست )) صادر مى شد، هم جبهه هاى نـبـرد را از جـوانـان پـر شور و با اخلاص آکنده مى ساخت و هم در گرما گرم نبرد، چون آبشارنـور بـر دل هـاى تـشـنـه و مشتاق جهاد و شهادت جارى مى گشت و توان رزم آنان را دو چندان مى ساخت و در یک کلام ((معجزه )) مى آفرید.
9 ـ تقویت روحیه رزمندگان
کـلمـات دلنـشـیـن و نـافـذ و روح بـخـش پـیـام هـا و سـخـنـان حـضـرت امـام دردل و و جـان رزمـنـدگـان اثـر شـگـرفـى مـى گذاشت ؛ سخنرانى هاى ایشان در جمع فرماندهان قرارگاه ها و رزمندگان دلاور و پیام هایى که به مناسبت هاى مختلف براى رزمندگان صادر مى گردید، قوت قلبى براى دلاورمردان جبهه ها بود.پـیـام امـام به فرماندهان جبهه پس از عملیات بدر، بارزترین نمونه تاءثیر معنوى پیام هاى امام در تقویت روحیه رزمندگان و فرماندهان در بحرانى ترین شرایط جنگ است .
روحیه بسیجی
برجستهترین، مهمترین و کاربردیترین ارزش و پیامد جنگ برای جامعه که میتواند قوام آن و استمرار و پویایی انقلاب را حفظ نماید، ضرورت وجود روحیه بسیجی است. یکی از دلایل اصلی و بنیادی پیروزی انقلاب اسلامی بر دنیای استکبار و ساقط کردن حکومت شاهنشاهی، روحیه ازخودگذشتی خیل مردم مسلمان و بیاعتنایی آنان به نمودهای دنیوی بود که باعث و بانی ایجاد چنین روحیهای و محرک اصلی آن، حضرت امام خمینی(س) بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.» آن حضرت با تحمل سختیها و ریاضتها و عدم تعلق مطلق به مظاهر دنیا توانست در مقابل صاحب دنیا یعنی امریکا و اذناب آن بایستد و سرانجام بر آنان غلبه نماید و باهمین روحیه و با ارائه معارف توحیدی ناب تا لحظه مرگ، شور و شوق در صحنه انقلاب ماندن را در مردم زنده نگه داشت و به همین خاطر هیچگاه افق دید مردم متوجه مسایل سطحی و پیش پا افتاده روزمره نبود، لذا با اقتدار کامل از دین و انقلاب صیانت میکردند.
در جنگ تحمیلی، این روحیه عمق بیشتری یافت و جایگاه و نام اصلی خود را پیدا کرد. در این عرصه نیز تنها همین روحیه موجب شکست توطئه دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. در غیر این صورت یک نظام نوپا و کم تجربه در ابعاد سیاسی، نظامی و … قادر نبود در مقابل امپریالیسم آمریکا، شوروی و ارتجاع منطقه دوام بیاورد. زیرا توازن قوا در جنگ تحمیلی میان ایران و عراق به میزان بسیار زیادی به نفع عراق بود. ارتش عراق تا بن دندان تسلیح و تجهیز، و بطور همه جانبه از سوی قدرتهای بزرگ حمایت میشد. لذا ضرورت ایجاب میکرد از شیوههیا غیرکلاسیک و متکی به نیروی انسانی در عملیاتها استفاده شود. طبیعی بود که در این شیوه، جنگ در شب برای مصون ماندن از تکنولوژی تسلیحاتی دشمن و همچنین استفاده از روحیات انقلابی و شهادتطلبی رمز موفقیت و عامل اصلی پیشبرد جنگ به شمار میرفت. در چنین شرایطی، عنصر اصلی میدان نبرد، شجاعت، فداکاری، قناعت، خودفراموشی، خداخواهی و … بود که خیل بسیجیان عاشق امام با روحیه بسیجی توانستند حامل اصلی این ارزشها باشند و مقاصد دشمنان اسلام را از آغاز جنگ با شکست مواجه نمایند.
10 ـ توجه دادن رزمندگان به معنویت
حـضـرت امـام (ره ) دائمـا رزمـنـدگـان و فـرمـانـدهـان قـرارگـاه هـا را بـه مـسـائل مـعـنـوى توجه مى داد تا حماسه سازى رزم آوران عرصه پیکار با عرفان دینى و الهى آمیخته باشد.
تـوجـه دادن رزمندگان به اراده و قدرت خداوند تبارک و تعالى در پیروزى و جنگ ، تذکر به اعتماد و اعتقاد به نصرت الهى ، تاکید بر ذکر خداوند و تهجد در جبهه ها، پرهیز دادن از غرور و تـوجـه دادن نـیـروهـا بـه تـوانـایـى هـاى قـدرت ایـمـان و اخـلاص در رزمـنـدگـان درمقابل تجهیزات دشمن از جمله تذکرات امام به رزمندگان بود.
اصـولا درانـدیـشـه و سیره حضرت امام هر گونه تلاش و اقدامات سیاسى ، فرهنگى و نظامىبـدون در نـظـر گـرفـتـن بعد الهى و معنوى فاقد هرگونه ارزش اسلامى است ، از این رو به رزمندگان اسلام آمیختگى عمل ظاهرى را به معنویت دینى و الهى تذکر داد و فرمود: ((زدن و پـیـروز شدن و فتح کردن و همه اینها اگر آن بعد معنوى اش نباشد همه اش شکست است.))
11 ـ تقویت بنیه دفاعى
اهتمام فراوان حضرت امام برتقویت بنیه دفاعى و حمایت هاى ایشان از بالا بردن کیفیت و کمیّت امکانات و تجهیزات نظامى و تاءمین بودجه هاى جنگ و دفاع مقدس از خصوصیات تدبیر رهبرىایـشـان در دفـاع مـقدس بود. این اهتمام حضرت امام تا روزهاى پایانى جنگ نیز ادامه داشت و طى دستورالعملى به مسؤ لان سیاسى نظامى فرمود: ((بـایـد… در تـجـهـیـز کـلیـه آحـاد و افـراد ایـن کـشـور بـر اسـاس اصـول و فـرمـول خـاص دفـاع هـمـه جـانـبـه تـا رسـیـدن بـه تشکّل واقعى و حقیقى بسیح و ارتش بیست میلیونى کوشش نمود))
بـه فـرمـانـدهـان نـظـامـى نـیـز فـرمود: ((نیروهاى نظامى ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند و در هر شرایطى باید بنیه دفاعى کشور در بهترین وضعیت باشد.))