۱۳۹۳/۰۹/۰۲
–
۱۱۸۳ بازدید
سلام منبع این روایت چیست؟آیا معتبر است باتشکر
امام صادق (ع) می فرماید،روزی نوح (ع) در افتاب نشسته بود که ملک الموت به محضر ایشان امد و سلام کرد.نوح بعد از جوابش گفت،ای ملک الموت برای چه امده ای؟ گفت،امده ام که روحت را بگیرم.نوح گفت،اجازه می دهی که از زیر افتاب به سایه بروم.او گفت،اری.نوح به زیر سایه رفت و گفت،انچه که در دنیا بر من گذشت مانند از افتاب به سایه رفتن بود،پس ماموریت خویش را انجام بده.عزرائیل جانش را گرفت.ابن اثیر در کامل می گوید،چون مرگ نوح فرا رسید پرسیدند،دنیا را چگونه دیدی؟ گفت،مانند خانه ای که دو در داشت،از یک در وارد شدم و از در دیگری بیرون رفتم
حدیث مورد سوال در کافی نقل شده است که ذیلا می آویم :
429- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: عَاشَ نُوحٌ ع أَلْفَیْ سَنَةٍ وَ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمَانُمِائَةٍ وَ خَمْسِینَ سَنَةً «5» قَبْلَ أَنْ یُبْعَثَ وَ أَلْفُ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً وَ هُوَ فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ وَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ السَّفِینَةِ وَ نَضَبَ الْمَاءُ فَمَصَّرَ الْأَمْصَارَ وَ أَسْکَنَ وُلْدَهُ الْبُلْدَانَ ثُمَّ إِنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ جَاءَهُ وَ هُوَ فِی الشَّمْسِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَرَدَّ عَلَیْهِ نُوحٌ ع قَالَ مَا جَاءَ بِکَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ قَالَ جِئْتُکَ لِأَقْبِضَ رُوحَکَ قَالَ دَعْنِی أَدْخُلْ مِنَ الشَّمْسِ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ فَتَحَوَّلَ ثُمَّ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ کُلُّ مَا مَرَّ بِی مِنَ الدُّنْیَا مِثْلُ تَحْوِیلِی «6» مِنَ الشَّمْسِ إِلَى الظِّلِّ فَامْضِ لِمَا أُمِرْتَ بِهِ فَقَبَضَ رُوحَهُ ع. (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 8، ص: 284).
برخى از اصحاب ما از امام صادق علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود: نوح علیه السّلام دو هزار و سیصد سال عمر کرد، هشتصد و پنجاه سال پیش از اینکه به پیغمبرى مبعوث شود، و نهصد و پنجاه سال در میان مردم آنها را به خدا دعوت کرد و پانصد سال پس از (طوفان که از) کشتى فرود آمد و آب فرو نشست، و در این مدت شهرها را از نو بنا کرد و فرزندانش را در شهرها جا داد، سپس فرشته مرگ در وقتى که در آفتاب نشسته بود به سراغش آمد و باو گفت: آمده ام تا قبض روحت کنم، نوح فرمود: اجازه میدهى تا من از آفتاب به سایه بروم؟ گفت: آرى، نوح از آفتاب به سایه آمد سپس فرمود: اى ملک الموت آنچه از این عمر دنیا بر من گذشت بمانند همین جابجا شدن من از آفتاب به سایه بود، اکنون ماموریت خود را انجام ده، پس ملک الموت جانش را گرفت.
429- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: عَاشَ نُوحٌ ع أَلْفَیْ سَنَةٍ وَ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمَانُمِائَةٍ وَ خَمْسِینَ سَنَةً «5» قَبْلَ أَنْ یُبْعَثَ وَ أَلْفُ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً وَ هُوَ فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ وَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ السَّفِینَةِ وَ نَضَبَ الْمَاءُ فَمَصَّرَ الْأَمْصَارَ وَ أَسْکَنَ وُلْدَهُ الْبُلْدَانَ ثُمَّ إِنَّ مَلَکَ الْمَوْتِ جَاءَهُ وَ هُوَ فِی الشَّمْسِ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَرَدَّ عَلَیْهِ نُوحٌ ع قَالَ مَا جَاءَ بِکَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ قَالَ جِئْتُکَ لِأَقْبِضَ رُوحَکَ قَالَ دَعْنِی أَدْخُلْ مِنَ الشَّمْسِ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ فَتَحَوَّلَ ثُمَّ قَالَ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ کُلُّ مَا مَرَّ بِی مِنَ الدُّنْیَا مِثْلُ تَحْوِیلِی «6» مِنَ الشَّمْسِ إِلَى الظِّلِّ فَامْضِ لِمَا أُمِرْتَ بِهِ فَقَبَضَ رُوحَهُ ع. (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج 8، ص: 284).
برخى از اصحاب ما از امام صادق علیه السّلام روایت کرده اند که فرمود: نوح علیه السّلام دو هزار و سیصد سال عمر کرد، هشتصد و پنجاه سال پیش از اینکه به پیغمبرى مبعوث شود، و نهصد و پنجاه سال در میان مردم آنها را به خدا دعوت کرد و پانصد سال پس از (طوفان که از) کشتى فرود آمد و آب فرو نشست، و در این مدت شهرها را از نو بنا کرد و فرزندانش را در شهرها جا داد، سپس فرشته مرگ در وقتى که در آفتاب نشسته بود به سراغش آمد و باو گفت: آمده ام تا قبض روحت کنم، نوح فرمود: اجازه میدهى تا من از آفتاب به سایه بروم؟ گفت: آرى، نوح از آفتاب به سایه آمد سپس فرمود: اى ملک الموت آنچه از این عمر دنیا بر من گذشت بمانند همین جابجا شدن من از آفتاب به سایه بود، اکنون ماموریت خود را انجام ده، پس ملک الموت جانش را گرفت.