هدف اصلی پوتین فاصله انداختن میان اروپا و آمریکا و تعریف مرزهای جدید برای اروپاست
۱۳۹۳/۱۲/۱۵
–
۴۷ بازدید
مدیر مرکز اروپا و آمریکای اندیشکده بروکینگز:
هدف اصلی پوتین فاصله انداختن میان اروپا و آمریکا و تعریف مرزهای جدید برای اروپاست
مدیر مرکز آمریکا و اروپای اندیشکده بروکینگز در گزارشی نوشت که روسیه به دنبال تعریف حوزه نفوذهای جدید و فاصله انداختن در روابط فراآتلانتیک میان آمریکا و اروپاست.
مدیر مرکز اروپا و آمریکای اندیشکده بروکینگز:
هدف اصلی پوتین فاصله انداختن میان اروپا و آمریکا و تعریف مرزهای جدید برای اروپاست
مدیر مرکز آمریکا و اروپای اندیشکده بروکینگز در گزارشی نوشت که روسیه به دنبال تعریف حوزه نفوذهای جدید و فاصله انداختن در روابط فراآتلانتیک میان آمریکا و اروپاست.
به گزارش خبرگزاری فارس، نشریه «نشنال اینترست» در مقاله ای تحت عنوان «پوتین به راستی به دنبال چیست» به قلم «فیونا هیل» (Fiona Hill)، مدیر مرکز آمریکا و اروپای اندیشکده بروکینگز به تحلیل تحولات اخیر در اروپا و اوکراین و بررسی جایگاه کنونی روسیه و آمریکا و کشورهای اروپایی پرداخت. مدیر مرکز آمریکا و اروپای اندیشکده بروکینگز که به تازگی کتابی تحت عنوان «آقای پوتین: مأمور با نفوذ در کرملین» را منتشر کرده است، بر این باور است که دوره قدرت آمریکا و غرب در نظم بین المللی به پایان خود نزدیک می شود و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه درصدد است تا با بر هم زدن نظم یک قطبی جهانی به رهبری آمریکا، جایگاه قدرت روسیه در نظام بین المللی را احیا کند تا دوباره احترام به روسیه بازگردد.
این گزارش مینویسد؛ «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه، طی کنفرانسی خبری در بوداپست در تاریخ 17 فوریه، به یکی از سرگرمیهای مورد علاقهاش پرداخت: یکی به دو کردن با خبرنگاران. یکی از خبرنگاران از پوتین پرسید که اگر آتش بس اخیر در اوکراین به شکست بیانجامد، آنوقت پاسخ روسیه به ارسال تسلیحات به اوکراین توسط آمریکا چه خواهد بود؟ در پاسخ پوتین تأکید کرد که «همین الآن هم به اوکراین سلاح ارسال میشود.» سپس وی با ژستی که بیشتر شبیه به تفسیرهای ورزشی بود تا دیپلماسی، اعلام کرد که درگیری ها و بازی های نظامی در شرق اوکراین به اتمام رسیده است. کیاف (و به طور ضمنی ایالات متحده آمریکا) از گروهی از معدنچیان و کشاورزان شورشی شکست خوردهاند. وی ادامه داد «هضم باخت و شکست، هیچگاه برای بازنده آسان نیست، و همیشه همراه با نوعی سرخوردگی برای طرف بازنده است، به ویژه وقتی که به عدهای کشاورز و معدنچی که تا همین دیروز در معدن و بر روی زمینهای زراعیشان کار میکردند، میبازید. اما زندگی، زندگی است، و میبایست که در جریان باشد. من فکر نمیکنم که ما باید خودمان را مشغول چنین مسائلی کنیم.»
پوتین به دنبال ایجاد حوزه های نفوذ جدید برای روسیه است
در ادامه این گزارش آمده است؛ پوتین با این لفاظیها، شکست نظامی اوکراین را ترسیم کرد. وی بر این باور است که روسیه روی دورِ برد است. پوتین طی سفر کوتاهش به مجارستان، در پی امتیازگیری برای روسیه بود. او در پی یارگیری از اوکراین و اروپا نیست. همچنین، وی در پی احیای امپراطوری روسیه و بنای نظم ژئوپلتیک با مرکزیت مسکو، نیست. پوتین در پی کسب احترام برای روسیه است. وی به دنبال کسب احترام با شیوههای قدیمی و با بهرهگیری از قدرت سخت است. دیگر کشورها باید بسیار هوشیار و محتاط باشند تا منافع حیاتی روسیه را زیرپا نگذارند و به آن تجاوز نکنند. وی هم اکنون منطقه کریمه را زیر کنترل خود دارد. پوتین به دنبال بازگرداندن زمان به 70 سال پیش است، به زمان «توافق یالتا» در سال 1945. او در تلاش برای ایجاد حوزههای نفوذ جدیدی برای روسیه است. از دید پوتین، کرانههای نفوذ روسیه با مرزهای تاریخی امپراطوری روسیه و شوروی سابق مطابقت دارد. از این منظر، اولویتهای روسیه، مسائل دیگر را تحت الشعاع خودش قرار میدهد. روسیه- آنگونه که پوتین طی سخنرانیهای متعدد ابراز کرده – تنها کشور در این منطقه است که دارای تمدنی منحصر به فرد است. (تمدنی که در زبان و آیین ارتودکس روسیه ریشه دارد). تاریخ طولانی امپراطوری، اقتصادی قوی (وابسته به صادرات انرژی و منابع فراوان طبیعی) و با قابلیت دفاع از مرزها و منافعش و نیز با توانایی گسترش نفوذش در خارج از مرزها. در سطح بینالمللی، تنها آمریکا و چین، در این دسته قرار میگیرند (هر چند که پوتین همواره آمریکا را به باد انتقاد میگیرد)، اما با این حال تنها چند کشور معدود از چنین استقلال در مواضع برخوردارند.
پوتین مرزهای اروپا را به چالش کشیده است
پوتین اِعمالگر واقعگرایی سیاسی در بارزترین و شدیدترین شکل آن است. پوتین، در تعاملاتش با رهبران منطقهای، تأکید کرده که این کشورها از دل شوروی سابق زاده شدهاند و جزیی از خاک روسیه هستند و باید به روسیه وفادار بمانند. دیگر کشورهای اروپایی، قدرت های بزرگ سابق، مانند آلمان، فرانسه، و بریتانیا از اقمار آمریکا هستند و زیر چتر ناتو و اتحادیه اروپا جمع شدهاند. آنگونه که پوتین یکبار پیش از این به رهبر گرجستان اشاره کرده بود کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، نیز زیر سایه این دو بلوک عمل میکنند. تنها پرسش باقی مانده آن است که، کدام یک تصمیم گیرنده نهایی درباره مرزهای یالتای جدید است، روسیه یا آمریکا؟ آینده اوکراین و درگیریها در شرق این کشور، از مسائل تعیین کننده در این رابطه هستند. روسیه اعلام کرده که در جاهای دیگر، کنترلهای مرزی میان روسیه و شورشیان جدایی طلب گرجستان در آبخازیا و «اوستیای جنوبی» را متوقف خواهد کرد؛ اما پوتین در مورد اعمال چنین چیزی در مرزهای واقع در حوزههای نفوذ قدیمی شوروی در بالتیک و شرق اروپا، تردید دارد. وی با جذابیت و گیرایی داشتن برای کشورهای ارتودکس در شرق اروپا مانند یونان و قبرس، مرزهای اتحادیه اروپا را به چالش کشیده است؛ کشورهایی که سیاستمداران و مردمش احساس میکنند به واسطه رفتارهای سختگیرانه قدرتهای پروتستان-مذهب شمال اروپا مورد تجاوز قرار گرفتهاند،کشورهایی که تحمیل کننده اصلاحات اقتصادی به یونان هستند.
ترسیم مجدد مرزها در کریمه نخستین پیروزی مهم پوتین بود. پوتین مدت ها بود که درباره از دست رفتن جایگاه ژئوپولتیک روسیه در اروپا همزمان با سقوط دیوار برلین ابراز نارضایتی می کرد. و حال با گذشت بیست و پنج سال از آن واقعه پوتین به جهانیان اعلام کرد که روسیه دیگر عقب نشینی نخواهد کرد. وی در سخنرانی خود در زمان الحاق کریمه به خاک روسیه در تاریخ 18 مارس 2014 از یک پیروزی و موفقیت شخصی سخن گفت. روسیه موفق شد کریمه را پس بگیرد و از این پس این روسیه است که مسیر خود را در اروپا و جهان ترسیم خواهد کرد. پوتین در این سخنرانی افزود: روسیه از دیرباز نیز مکررا اعلام کرده بود که با نظم بین المللی ایجاد شده توسط آمریکا و متحدان اروپاییاش در دهه 1990 مخالف است. روسیه در آن زمان چاره ای جز سکوت در برابر اهانت از دست دادن سرزمین ها و جمعیتش نداشت و نمی توانست از منافعش دفاع کند، اما روسیه امروز کشور کاملا متفاوتی است.
اتحادیه اروپا کاملا ضعیف شده است
در حال حاضر پوتین در قبال غرب احساس برتری و قدرت می کند و غرب را ضعیف می بیند. از سوی دیگر بحران منطقه یورو نیز اتحادیه اروپا را از لحاظ سیاسی و اقتصادی ضعیف کرده است. آمریکا نیز هنوز به شدت تحت فشار بیش از یک دهه جنگ در عراق و افغانستان است و به نظر می رسد قادر به حل بحران های اخیر در خاورمیانه نیست. چین به یک بازیگر اصلی در شرق آسیا تبدیل شده و روسیه نیز به تحریم های غرب بی اعتنایی می کند و به نظر می رسد بسیار بهتر از دیپلمات های اروپایی که ظاهرا نگران جنگ در اوکراین هستند، اوضاع را تحت کنترل خود دارد. تصویری که پوتین از خود به نمایش گذاشته، تصویر رهبر یک ائتلاف بین المللی از سیاستمداران محافظه کار و ملت هایی است که مقابل غربی رو به زوال و انحطاط ایستادهاند. و تاریخ روسیه، مذهب و ارزش های این کشور همگی دست به دست هم داده اند تا به پوتین کمک کنند جایگاه روسیه در جهان را احیا کند.
در حالی که هنوز مشخص نیست سرانجام اوکراین چه خواهد شد، پوتین به نظر می رسد که بیش از هر چیز دیگر بر اروپا متمرکز شده است. قرار است تحریم های کنونی آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه در فاصله زمانی ماه مارس تا ژوئیه 2015 مورد بازبینی قرار گیرد. در شرایط فعلی بازار نفت و اقتصاد جهان، به نظر می رسد پوتین همچنان در حوزه انرژی و تجارت، موفقیت را از آن خود می بیند. وی در مجارستان به عنوان نماینده یک قدرت بزرگ و تأمین کننده اصلی ذخایر انرژی مورد استقبال قرار گرفت و به زودی چنین موفقیتی را در قبرس نیز شاهد خواهد بود. یونانی ها، بلغاری ها، صرب ها، مقدونی ها و ترک ها همگی به شدت مایل به تعاملات تجاری با روسیه هستند. و تمام اینها به پوتین کمک می کند تا بر این حقیقت تأکید کند که روسیه حتی در داخل اروپا نیز ائتلاف خود را دارد. هدف اصلی پوتین جداکردن اروپایی ها از آمریکا و حتی جداکردن کشورهای اروپایی از یکدیگر است تا اتحادیه اروپا را مجبور کند تحریم ها علیه روسیه را لغو کنند. در حقیقت پوتین می خواهد اروپا متوجه این موضوع شود که نظم یک قطبی به رهبری آمریکا دیگر به پایان کار خود نزدیک شده است. زمانی آمریکا پیروزی خود در جنگ سرد را در بوق و کرنا کرد و حالا نوبت غرب است که طعم شکست را بچشد. هدف نهایی پوتین ترسیم مرزهای جدیدی برای یک اروپای آزاد، کامل و در صلح است که آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا پس از سال 1989 تعریف کردند.
– See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931211001753#sthash.WpqWoobq.dpuf