۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۱۸۸ بازدید
اگر همه مردم به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند و بنا شود که همه ی افراد در وضع اجتماع دخالت کرده و ناظر بر رفتار یک دیگر باشند، آیا این موضوع موجب برخوردها در جامعه و در نهایت هرج و مرج اجتماعی نمی شود؟
اسلام دین الهی است و تمام احکام و قوانین آن، در جهت رشد و تکامل بشر وضع و تشریع شده است؛ از سوی دیگر، با توجه به پیوند سرنوشت افراد در زندگی جمعی، حق نظارت بر رفتار دیگران حق طبیعی و از آثار زندگی در اجتماع است و این مقتضای حکم عقل و فطرت است. اما در پاسخ این سؤال باید بگوییم که:
اولاً، هرج و مرج زمانی به وجود میآید که قوانین و چارچوبهای این فریضه مشخص نباشد و هر کسی بخواهد به صورت سرخود اقدام نماید اما زمانی که در احکام اسلام معروفها و منکرها مشخص شده؛ وظایف افراد و حکومت بهطور دقیق مشخص شده و حتی مراتب، شرایط و نحوه امر به معروف نیز معلوم گردیده لذا دیگر جایی برای هرج و مرج باقی نمیماند.
ثانیاً، برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر، یک مرتبه وظیفه ی عمومی مردم است.[ آل عمران (3)، آیه 110 (((کنتم خیر أمة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون باللّه)))؛ ر.ک توبه/71 و 112.] و همه موظف اند که با رعایت شرایط آن را انجام دهند، و یک مرتبه ی بالاتری هم وجود دارد که مخصوص جمعیت خاص و آموزش دیده است.[ آل عمران (3)، آیه104 (و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون)، (حج/41، اعراف/157).]
قسمت اول که وظیفه ی عمومی مردم است، محدود به توانایی افراد است و از تذکر دادن، اندرز نمودن، اعتراض و انتقاد و نظایر آن تجاوز نمی کند و مسلماً یک اجتماع زنده باید تمام افرادش در برابر منکرات و مفاسد اجتماعی دارای چنین مسئولیتی باشد.
امّا قسمت دوّم که مخصوص جمیعت ویژه است، از شئون حکومت اسلامی محسوب می شود؛ به این معنا که اگر نیاز به شدت عمل و حتّی قصاص و اجرای حدود باشد، این جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم و متصدیان حکومت اسلامی انجام وظیفه کنند.[ تفسیر نمونه، ج 3، ص41 ؛ ر.ک حر عاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، ج18، ص338، ابواب مقدمات حدود.] این دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق، از ابتکارهای قوانین اسلامی به شمار می آید و این خود مهمترین مانع در ایجاد هرج و مرج اجتماعی در اجرایی شدن این فریضه دینی می باشد.
علاوه بر این، برخوردهای متعارض زمانی روی می دهد که اختلاف نظرهایی در حوزه تئوری و عملی این فریضه دینی وجود داشته باشد در حالی که امر به معروف و نهی از منکر در حیطه امور واجب و حرام صورت می گیرد و ضوابط امر به معروف و نحوه آن مشخص است که همین امر مانع از دخالت سلیقه های گوناگون در این موضوع و ایجاد هرج و مرج می گردد. [ ر.ک: عبدالحسین رضائی راد، امر به معروف در ترازوی عقل، قم، موسسه بوستان کتاب، 1387ش، اول، ص75- 81.]
باید خاطر نشان نمود بیشتر خشونت هایی که تصور می شود به دلیل عدم رعایت دقیق شروط و ویژگی های این اصل می باشد که با آموزش و راهنمایی مردم و جوانان می توان مانع از برخوردهای احتمالی متعارض گردید.
از طرفی افراط و تفریط در این فریضه، خود گناهی بزرگ می باشد که ناظران و اطرافیان و یا حتی همان فرد خاطی (نهی شونده) می تواند بر اساس قواعد این فریضه نسبت به افراط و سوء استفاده (طرف مقابل خود) تذکر دهد. یعنی این فریضه قابلیت آن را دارد که خودش را اصلاح نماید و با گذشت زمان چنان نهادینه شود که جلوی هرگونه سوء استفاده ای را بگیرد. بنابراین با توجه به شرایط و مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر و حدود و مقررات هر یک، نه تنها هرج و مرجی در جامعه ایجاد نمی شود، بلکه اجتماع از صورت جامعه ی بی تفاوت و فاقد تحرک بیرون آمده و به جامعه ی زنده و پویا تبدیل می گردد و یکی از مهمترین اهداف امر به معروف و نهی از منکر همان جلوگیری از هرج و مرج و ایجاد امنیت و صلح و صفا در جامعه است.
اولاً، هرج و مرج زمانی به وجود میآید که قوانین و چارچوبهای این فریضه مشخص نباشد و هر کسی بخواهد به صورت سرخود اقدام نماید اما زمانی که در احکام اسلام معروفها و منکرها مشخص شده؛ وظایف افراد و حکومت بهطور دقیق مشخص شده و حتی مراتب، شرایط و نحوه امر به معروف نیز معلوم گردیده لذا دیگر جایی برای هرج و مرج باقی نمیماند.
ثانیاً، برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر، یک مرتبه وظیفه ی عمومی مردم است.[ آل عمران (3)، آیه 110 (((کنتم خیر أمة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون باللّه)))؛ ر.ک توبه/71 و 112.] و همه موظف اند که با رعایت شرایط آن را انجام دهند، و یک مرتبه ی بالاتری هم وجود دارد که مخصوص جمعیت خاص و آموزش دیده است.[ آل عمران (3)، آیه104 (و لتکن منکم امة یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون)، (حج/41، اعراف/157).]
قسمت اول که وظیفه ی عمومی مردم است، محدود به توانایی افراد است و از تذکر دادن، اندرز نمودن، اعتراض و انتقاد و نظایر آن تجاوز نمی کند و مسلماً یک اجتماع زنده باید تمام افرادش در برابر منکرات و مفاسد اجتماعی دارای چنین مسئولیتی باشد.
امّا قسمت دوّم که مخصوص جمیعت ویژه است، از شئون حکومت اسلامی محسوب می شود؛ به این معنا که اگر نیاز به شدت عمل و حتّی قصاص و اجرای حدود باشد، این جمعیت اختیار دارند که زیر نظر حاکم و متصدیان حکومت اسلامی انجام وظیفه کنند.[ تفسیر نمونه، ج 3، ص41 ؛ ر.ک حر عاملی، محمدبن حسن، وسایل الشیعه، ج18، ص338، ابواب مقدمات حدود.] این دو شکل از مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق، از ابتکارهای قوانین اسلامی به شمار می آید و این خود مهمترین مانع در ایجاد هرج و مرج اجتماعی در اجرایی شدن این فریضه دینی می باشد.
علاوه بر این، برخوردهای متعارض زمانی روی می دهد که اختلاف نظرهایی در حوزه تئوری و عملی این فریضه دینی وجود داشته باشد در حالی که امر به معروف و نهی از منکر در حیطه امور واجب و حرام صورت می گیرد و ضوابط امر به معروف و نحوه آن مشخص است که همین امر مانع از دخالت سلیقه های گوناگون در این موضوع و ایجاد هرج و مرج می گردد. [ ر.ک: عبدالحسین رضائی راد، امر به معروف در ترازوی عقل، قم، موسسه بوستان کتاب، 1387ش، اول، ص75- 81.]
باید خاطر نشان نمود بیشتر خشونت هایی که تصور می شود به دلیل عدم رعایت دقیق شروط و ویژگی های این اصل می باشد که با آموزش و راهنمایی مردم و جوانان می توان مانع از برخوردهای احتمالی متعارض گردید.
از طرفی افراط و تفریط در این فریضه، خود گناهی بزرگ می باشد که ناظران و اطرافیان و یا حتی همان فرد خاطی (نهی شونده) می تواند بر اساس قواعد این فریضه نسبت به افراط و سوء استفاده (طرف مقابل خود) تذکر دهد. یعنی این فریضه قابلیت آن را دارد که خودش را اصلاح نماید و با گذشت زمان چنان نهادینه شود که جلوی هرگونه سوء استفاده ای را بگیرد. بنابراین با توجه به شرایط و مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر و حدود و مقررات هر یک، نه تنها هرج و مرجی در جامعه ایجاد نمی شود، بلکه اجتماع از صورت جامعه ی بی تفاوت و فاقد تحرک بیرون آمده و به جامعه ی زنده و پویا تبدیل می گردد و یکی از مهمترین اهداف امر به معروف و نهی از منکر همان جلوگیری از هرج و مرج و ایجاد امنیت و صلح و صفا در جامعه است.