همسانی احادیث امامان با احادیث پیامبر
۱۳۹۲/۰۱/۱۵
–
۴۰۴ بازدید
مـیگـوینـد: شیعیـان احـادیث امـامـان خـود را همسـان بـا احـادیث پیـامبـر (ص) میداننـد. وقتـی کـه حـدیث را از امـام صـادق یا امـام بـاقر (ع) نقل میکنند بقیه سند را ذکر نمیکنند. آیا این بدان معنی نیست که وحی بر آنها نازل میشود؟
پیامبر گرامی (ص) به هنگام رحلت دو حجت در میان مردم نهاد. یکی قرآن و دیگری عترت. از اینکه عترت در کنار قرآن قرار گرفته است میتوان گفت که آنان نیز بسان کتاب خدا معصومند و آگاهی آنان از معارف و احکام مربوط به تعلیم الهی است و هرگز از دیگران اخذ نکردهاند و این نوع آموزش غیبی بدون داشتن مقام نبوت چیز جدیدی نیست. قرآن فردی را معرفی میکند درحالیکه او پیامبر نبوده آموزشهای غیبی داشته است. خدا درباره فردی که بنا شد موسی (ع) با او ملاقات کند و از او آموزش بگیرد چنین میفرماید:
{فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً} (کهف: ۶۵)
بنـدهای از بنـدگـان مـا را یـافت کـه مـا از پیش خـود، نعمتـی داده بـودیـم و دانشـی از نـزد خـود به او آموختـه بـودیـم.
چون موسی(ع) از واقعیت این مرد آگاه بود هنگامی که به او رسید چنین گفت:
{هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً} (کهف: ۶۶)
اجازه میدهی با تو همراهی کنم، تا از آن رشد و آگاهی که خدا به تو داده، مرا نیز بیاموزی؟
از ایـن بیـان میتـوان مسئله علـم و دانش امـامـان را دریـافت. آنـان بـه امـر الهـی، بـرای تکمیـل دین، آموزشهای غیبی داشتهاند و نزد کسی درس نخواندهاند و پیش استادی زانو نزدهاند، با این همه، پاسخگوی کلیه نیازهای امت بودهاند.
از آنجا که آگاهی آنان از جهان غیب بود، خود امامان شیعه آشکارا میگویند که احادیث ما همان احادیث رسول خداست. امام صادق (ع) میفرماید: حدیث من، حدیث پدرم امام باقر (ع) و حدیث او حدیث پدرش سیدالساجدین (ع) و حدیث او حدیث پدرش حسین بن علی (ع) و حدیث او حدیث امیرمؤمنان (ع) و حدیث وی حدیث رسول خداست و لذا وقتی سند به یکی از این امامان میرسد، ذکر بقیه امامان لازم نیست.
{فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً} (کهف: ۶۵)
بنـدهای از بنـدگـان مـا را یـافت کـه مـا از پیش خـود، نعمتـی داده بـودیـم و دانشـی از نـزد خـود به او آموختـه بـودیـم.
چون موسی(ع) از واقعیت این مرد آگاه بود هنگامی که به او رسید چنین گفت:
{هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً} (کهف: ۶۶)
اجازه میدهی با تو همراهی کنم، تا از آن رشد و آگاهی که خدا به تو داده، مرا نیز بیاموزی؟
از ایـن بیـان میتـوان مسئله علـم و دانش امـامـان را دریـافت. آنـان بـه امـر الهـی، بـرای تکمیـل دین، آموزشهای غیبی داشتهاند و نزد کسی درس نخواندهاند و پیش استادی زانو نزدهاند، با این همه، پاسخگوی کلیه نیازهای امت بودهاند.
از آنجا که آگاهی آنان از جهان غیب بود، خود امامان شیعه آشکارا میگویند که احادیث ما همان احادیث رسول خداست. امام صادق (ع) میفرماید: حدیث من، حدیث پدرم امام باقر (ع) و حدیث او حدیث پدرش سیدالساجدین (ع) و حدیث او حدیث پدرش حسین بن علی (ع) و حدیث او حدیث امیرمؤمنان (ع) و حدیث وی حدیث رسول خداست و لذا وقتی سند به یکی از این امامان میرسد، ذکر بقیه امامان لازم نیست.