طلسمات

خانه » همه » مذهبی » همسر بهشتی

همسر بهشتی


همسر بهشتی

۱۳۹۵/۰۴/۰۳


۲۱۶۰ بازدید

با سلام و خسته نباشید خدمت شما عزیزان عرصه اگاهی و فرهنگ سازی های معنوی و فرهنگی
من چند وقت پیش جایی شنیدم اگر پسرس یا دختری همدیگر و بخوان یا یکی از انها دیگری و بخواد اگه به هم رسیدن از طریق ازدواج مشروع و یا اینکه خواست پروردگار بود که به هم نرسن این دو فرد در روز قیامت انها اگر در این دنیا به هم رسیدن میتوانند به عنوان همسر دنیایی اونجا هم با هم دیگر روابط زناشویی را دنبال کنند. و اگر به هم نرسیدن این دو فرد در این دنیا یکی از انها دیگری را میتواند به عنوان همسر خود انتخاب کند. ایا این گفته روایت و یا سند معتبری دارد

1. اگر شخصی که انسان در دنیا او را دوست داشته است و به هر دلیلی به ان شخص نرسیده است اهل ایمان و خدا پرستی و تقوا باشد امید است که در آخرت به انسان برسد همان گونه که در روایت بسیار زیبایی از وجود نازنین پیامبر اکرم نقل شده است که حضرت فرمودند:«هنگامى که انسان وارد بهشت مى ‌شود سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را مى ‌گیرد، به او مى ‌گویند: آن‌ها به درجه و مقام و عمل تو نرسیده‌ اند، عرض مى‌ کند پروردگارا! من براى خودم و آن‌ها عمل کردم، در اینجا دستور داده مى ‌شود که آن‌ها را به او ملحق کنید.» [تفسیر مراغى جلد 27 صفحه 26]و باز طبق آیه شریفه قرآن که می‌فرماید:
این در حالى است که ظرف‌هاى غذا و جام‌هاى طلایى شراب طهور را گرداگرد آن‌ها مى ‌گردانند و در آن بهشت آنچه دل‌ها مى ‌خواهد و چشمها از آن لذت مى‌ برد موجود است و شما همیشه در آن خواهید ماند . [زخرف آیه 71]در تفسیر کلمه [آنچه دلها مى ‌خواهد] آمده است که انسان هر چه دلش بخواهد و و تمنا کند برایش مهیا می‌شود منتها دلی که به بهشت می‌رود همان دل سالمی است که فقط چیزهای خوب و لذت‌های حلال را تمنا می‌کند مثلا شخصی نزد پیامبر آمد و به توجه به آیه فوق گفت:
آیا در بهشت شتر هم پیدا مى ‌شود؟ زیرا من بسیار به شتر علاقمندم!.
پیامبر صل الله علیه و آله که مى‌ داند در آنجا نعمتهایى است که با وجود آن، مرد اعرابى شتر خود را فراموش خواهد کرد، در پاسخ با عبارتى کوتاه و پرمعنى مى ‌فرماید : «اى اعرابى اگر خدا ترا وارد بهشت کند آنچه دلت بخواهد و چشمت از دیدنش لذت برد در آنجا خواهى یافت!». [روح البیان جلد 8 صفحه 391]و به تعبیر دیگر آنجا عالمى است که انسان کاملا با واقعیت‌ها هماهنگ مى شود و به گفته شاعر:
آنچه بینى دلت همان خواهد! / و آنچه خواهد دلت همان بینى!
بله ممکن است وقتی شما به بهشت بروید و حور العین‌های زیبا و نعمت‌های دیگر بهشتی را ببینید آن قدر محو لذت این نعمت‌ها بشوید که دیگر میلی به این معشوق دنیایی که به آن نرسیده‌اید نداشته باشید و شاید خداوند از سر اتمام نعمت در صورت میل شما به این معشوق دنیایی با توجه به این آیه شریفه ایشان را نیز به شما ملحق سازد همان گونه که در روایتی وارد شده است که:
« اگر درجه و مقام مرد بهشتى از زن دنیایى اش، بالاتر باشد، اختیار با مرد است که آن زن را براى همسرى برگزیند و اگر درجه و مقام زن بهشتى از شوهر دنیایى اش بالاتر باشد، اختیار با زن است». [ نورالثقلین، ج 2، 499؛ بحارالأنوار، ج 8، ص 105] .
2. برای وضعیت آخرتی مرد و زنی که در دنیا همسر هم بوده اند چند فرض را می توان بیان کرد: 1 ـ زن و مرد هر دو بهشتی باشند. 2 ـ زن، بهشتی و مرد، جهنّمی باشد. 3 ـ مرد، بهشتی و زن، جهنّمی باشد. 4 ـ زن و مرد هر دو جهنّمی باشند. 5 ـ زن با شوهران خود، هر دو گروه، بهشتی باشند. 6 ـ مرد با زنانش، هر دو گروه، بهشتی باشند. و… در مورد اول، اگر هر دو همدیگر را انتخاب کنند؛ یعنی، اگر مرد رتبه ی بالاتر داشته باشد و زن را انتخاب کند و یا اگر زن رتبه ی بالاتر داشته باشد و مرد را انتخاب کند، در این صورت به هم می رسند. این مطلب در ضمن روایتی از امام صادق(ع) رسیده است که فرمود: «اگر در بهشت، مرد از زن بالاتر بود و او را انتخاب کرد، زن یکی از همسران مرد می شود و اگر زن بالاتر بود و مرد را انتخاب کرد، زن همسر مرد می شود.»[1] در فرض دوم، سوم و چهارم هم بالاخره یا هر دو یا یکی از آنان در جهنم است و شخصی که در بهشت نباشد نمی تواند با زن و یا مرد بهشتی اش در کنار هم باشند. در فرض ششم هم با توجه به همین روایت، اگر مرد بالاتر باشد می تواند همسرانش را انتخاب کند. فرض پنجم،که مورد سؤال است خوشبختانه در روایات ما آمده آست. مثل همین سؤال را امّ سلمه، همسر گرامی پیامبر اسلام از ایشان پرسید که اگر زنی در دنیا چند همسر داشته است و در روز قیامت همگی وارد بهشت شوند، زن همسر کدام یک از مردان می شود؟ پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «ای ام سلمه، بهترین آنها را از نظر خلق و خوی انتخاب کن. شخصی را برگزین که برای خانواده اش از همه بهتر بوده، چرا که حسن خلق، خیر دنیا و آخرت را به همراه دارد.»[بحار الانوار، چاپ بیروت، ج 8، ص 109] یعنی زن، در این صورت هر کدام از مردان را که بخواهد می تواند انتخاب کند. در خصوص نوع زندگی در بهشت و لذات بهشت , قبل از هر چیز باید اشاره شود که جزئیات نحوه زندگی انسان در آخرت از نظر بسیاری از مسایل به طور کامل و صد درصد با تمام امور جزئی برای کسی جزء حضرات معصومین ـ علیهم السّلام ـ روشن نیست و ما تنها بر اساس برخی آیات و روایات به مواردی بسیار اندک از نحوه زندگی در آخرت آگاه هستیم. نکته دیگر آن است که جریان پیوند زناشویی که از طریق ازدواج بین یک مرد و زن پدید می‌آید تنها مربوط به عالم دنیا است و زنانی که در دنیا همسری داشته‌اند ملزم نیستند که در آخرت هم با همان شخصی زندگی کنند. چون عقد زناشویی که بین آن دو خوانده شده مربوط به زندگی دنیایی آن‌هاست و در آخرت هر کسی مهمان عمل خود است و اختیار خود را دارند. لکن در برخی روایات اشاره شده که در آخرت خداوند زنان مؤمنه را به صورت حورالعین در می‌آورد و با همسران صالح خود در بهشت نیز زندگی می‌کنند.[۱] اما این گونه روایات به مفهوم آن نخواهد بود که زنان مجبور باشند که در آخرت نیز با همسران دنیایی خود زندگی کنند. اما اگر خود بخواهند می‌توانند.[۲] و هم چنین در تفسیر مجمع‌البیان آمده که مراد از زنانی که در بهشت نصیب انسان می‌شوند همین زنانی هستند که مؤمنین در دنیا دارند ولی در آخرت به صورت حورالعین در می‌آیند و با همسران خود در بهشت زندگی می‌کنند.[۳] از این مطلب معلوم می‌شود که در بهشت نیز زنان می‌توانند با همسران دنیایی خود زندگی کنند. در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورت‌هایی از مردان و زنان هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل می‌شود و آن جا مجتمع حورالعین است. از این روایت نیز به خوبی بدست می‌آید که زنان مثل مردان می‌تواند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کند سرانجام زنان بی شوهر و یا زنانی که شوهرشان اهل جهنم است نظیر آسیه زن فرعون، در بهشت چه خواهد شد؟ باید گفت: چون در بهشت برای بهشتیان همه چیز فراهم است و هرگونه لذت در اختیار آنان قرار می‌گیرد،[۴] طبق این اصل کلی برای آن دسته از زنان در بهشت همسران صالح بهشتی فراهم خواهد شد تا آن دسته از زنان مؤمنه در کنار آن همسران خود زندگی خوب و شیرین داشته باشد. (توضیح این مسئله در بند بعدی خواهد آمد) مثلاً در قرآن کریم آمده: (و فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین)[۵] یعنی در بهشت آنچه دل می‌خواهد و چشم از آن لذت می‌برد موجود است و از آن جا که جمله (ما تشتهیه الا نفس) همه نوع لذت‌ها را شامل می‌شود.[۶] می‌توان گفت که زنان بهشتی از داشتن همسران صالح بهشتی بهره‌مند خواهد بود. و در آیه دیگر نیز به همین مسئله که هر چه مورد آرزوی بهشتیان باشد تأکید شده و فرمود: (و لکم فیها ما تشتهی انفسکم و لکم فیها ما تدّعون)[۷] یعنی برای شما هر چه بخواهید در بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما می‌دهند . و روشن‌تر از همه این آیه مبارکه است که می‌فرماید: (و لهم فیها ازواج مطهره)[۸] یعنی برای بهشتیان در آن جا همسران پاک و پاکیزه است. از مجموع این آیات به خوبی به دست می‌آید که زنان بهشتی همانند مردان بهشتی از هرگونه لذت دل خواه بهره مند خواهند بود و از جمله لذت زندگی با همسر دل خواه.[۹] و هم چنین در برخی روایات آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:در بهشت بازاری است که در آن جا هیچ خرید و فروشی نیست مگر صورت‌هایی از مردان و زنان هر کس میل و اشتهای صورتی را داشته باشد در آن بازار داخل می‌شود و آن جا مجتمع حورالعین است.[۱۰] از این روایت نیز به خوبی بدست می‌آید که زنان مثل مردان می‌تواند مردی مورد علاقه خود را در بازار بهشتی بیابند و با آن زندگی کند. در خصوص لذت جنسی در بهشت باید دانست در بهشت هر گون نعمتی را تصور کنید وجود دارد ، از جمله نعمت ها و لذایذ آمیزش جنسی است اما به شکلی دیگر و در صورتی تکامل یافته تر از آنچه در این دنیا هست . در آن دنیا برای مومنان هر لذتی است، سراسر خوشی و راحتی است و هیچ گونه درد و رنجی همراه آن نیست بر خلاف لذتهای این دنیا که در کنارشان درد و سختی نیز هست . جهان آخرت ( بهشت و جهنم ) سرای تکلیف نیست بلکه دار پاداش و جراست. تکلیف مربوط به این دنیاست. در این عالم خاکی است که بخاطر مصالحی و دوری از مفاسدی مساله محرم و نامحرم مطرح شده است. این عالم مادی بخاطر ویژگی جسمانی اش پیوسته در حال تضاد و تزاحم است و همین امر موجب گشته تا برای حفظ آن محدودیت هایی در قالب تکلیف و امر و نهی در آن مطرح گردد. مساله محرم و نامحرم نیز یکی از مواردی است که باعث حفظ کرامت و ارزش والای انسانی و در نتیجه حرکت بی خطر انسان به سوی سرای ابدی اش می گردد. تمام تکلیف های موجود در دنیای خاکی تنها از آن رو تکلیف و دشوار به نظر که ما بیشتر اوقات مصلحت نهفته در پس آن را نمی بینیم که اگر می دانستیم بی سرو پا بسویش می شتافتیم. در ادامه باید به چند نکته توجه داشت تا مساله روشن گردد : نکته اول: در عالم هستى عوالمى وجود دارد (در یک دیدگاه کلى سه عالم مادى، مثال، تجرد) هر یک از این عوالم داراى احکام، قوانین و سنن مختص به خود است، عالم دنیا و عالم آخرت و قیامت دو عالم از عوالم هستى اند که هر یک داراى آثار ویژه خود مى باشند به همین جهت است که بر اساس آیات و روایات براى ورود روح و بدن به عالم قیامت نیاز به تحول اساسى است تا روح و بدن قابلیت پذیرش احکام و قوانین قیامت را بیابند به عنوان مثال بدن مادى در این دنیا با سوزشى صدمه خورده و از میان مى رود ولى در قیامت بسا تحولات اساسى که در این بدن ایجاد مى شود، به صورتى مى گردد که در عین حال که سوزش و ناراحتى شدید دارد اما بدن از میان نمى رود اگر این تحولات نسبت به بدن مادى ایجاد نشود، این بدن با این صفات نمى تواند احکام و سنن قیامت را تاب بیاورد. یا مثلاً در دنیا حرکت و تغییر است، جوان پیر مى شود، نو کهنه مى گردد، کهنه ها از میان مى روند، گیاهان پژمرده مى شوند و… اما در جهان آخرت تغییر و تحول این چنینى وجود نداشته و نوعى ثبات و بقاء حاکم است (نک:نحل، آیه 96، یونس، آیه 24، حدید، آیه 20، آل عمران، آیه 197، نساء، آیه 77، کهف، آیه 46، مریم، آیه 76، طه، آیه 73، غافر، آیه 39 و…) در زندگى دنیوى خوشى با رنج، حیات با مرگ، لذت با محنت، اندوه با شادى، اضطراب با آرامش آمیخته است. اما در آخرت چنین نیست، بلکه گروهى همیشه و از هر جهت متنعم، شاد و آسوده اند و دسته اى دیگر همواره معذب، غمگین و ناراحت اند (نک: قلم، آیه 33، رعد، آیه 34، طه، آیه 73، زمر، آیه 26، آل عمران، آیه 15، نساء، آیه 77، اعراف، آیه 32، یوسف، آیه 109، نحل، آیه 30 و …) در واقع با توجه به آیات و روایات، در عالم قیامت نظام کنونى عالم مادى دگرگون مى شود، پدید آمدن زلزله عظیم در زمین (مزمل، آیه 14)، شکافته شدن دریاها (تکویر، آیه 7) به حرکت در آمدن کوه ها (کهف، آیه 47) و درهم کوبیده شدنشان (حاقه، آیه 14) خاموش گشتن ماه و خورشید و ستارگان عظیم (تکویر، آیه 2) و پر از دود و ابر شدن فضاى جهان (فرقان، آیه 25) پاره اى از تغییر و تحول اساسى نظام کاینات است. در قیامت همه اسباب و روابط قطع مى شود و تمام ارتباطات و تأثیراتى که موجودات در نظام وجودشان در عالم جسم و جسمانیت و نیز در عالمى که به دنبال آن مى آید، دارند، از میان مى رود و نه شیئى در شیئى دیگر اثر خواهد کرد و نه شیئى از شیئى دیگر تأثیر خواهد پذیرفت. نه از شیئى نفع برده خواهد شد و نه از آن زیانى خواهد رسید. (بقره، آیه 166، مؤمنون، آیه 101). نکته دوم که در واقع نتیجه تأمل و دقت در نکته اول است عبارت از این است که: ما نباید انتظار داشته باشیم که در عالم قیامت احکام، قوانین و سنن عالم مادى و دنیا جارى باشد و اگر گاهى در لسان آیات و روایات از مواردى چون خوردن، آشامیدن، با زنان جوان زیبا روى بودن، در کنار نهرها و زیردرختان بودن یاد مى شود، از باب تقریب ذهن ما به دریافت حقایق عالم قیامت است نه آنکه آشامیدن آنجا مانند آشامیدن این جا باشد یا خوردن آنجا مانند خوردن اینجا و همین طور …. با توجه به این دو نکته، پاسخ پرسش شما روشن مى گردد. بر اساس برخى آیات قرآن براى آدمى زنان پاک و باکره، خوش اندام و زیبا هست که از آنها لذت مى برد، ولى باید توجه داشت که این لذت همانند لذت جنسى این دنیا نمى باشد. چنان که زنان آنجا نیز مانند زنان اینجا نیستند، بلکه زنانى هستند که به هیچ وجه دچار عادت ماهانه نشده و همواره باکره خواهند بود. (نک:بقره، آیه 25، آل عمران، آیه 15، نساء، آیه 57، صافات، آیه 49 – 48، ص، آیه 52، زخرف، آیه 7، دخان، آیه 54، طور، آیه 20، الرحمن، آیه 56، 74 – 70، واقعه، آیه 23 – 22، 37 – 34، نبأ، آیه 33). همچنین اهل بهشت مى توانند فرزند داشته باشند، ولى این موضوع به دلیل سنن حاکم بر قیامت به شیوه اى که در این دنیا وجود دارد نیست. نظام حاکم بر قیامت نظام دفعى است نه نظام تدریجى؛ یعنى، در قیامت خواستن مساوى است با شدن و تحقق، برخلاف نظام این عالم که براى عملى شدن خواسته ها، باید زمینه، اسباب و شرایط آن فراهم شود تا آن آرزو محقق گردد. در این دنیا کسى که فرزندى مى خواهد باید ازدواج کرده و با جمع یک سلسله شرایط و به تدریج و در زمان معینى داراى فرزند شود. اما در نظام قیامت چنین نیست، بلکه بهشتیان هر چه مى خواهند، بر ایشان محقق مى شود، (نک: فصلت، آیه 31 و ق، آیه 35) و نیاز نیست که با جمع شرایط و پدید آمدن مقدماتى، به تدریج آن خواسته محقق شود. از این رو، خواستن فرزند در عالم بهشت مساوى است با حضور بچه فى الحال و در همان آن. چنان که روایاتى نیز بر خصوص این امر وارد شده است. پی نوشت ها : [۱] . مجلسی، بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۱۳٫ [۲] . همان. [۳] . طبرسی، مجمع‌البیان، ج ۱ ـ ۲، ص ۸۱، ذیل آیه ۲۵، سوره بقره. [۴] . سوره واقعه، آیه ۲۱٫ [۵] . سوره زخرف، آیه ۷٫ [۶] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ج ۶، ص ۲۷۳٫ [۷] . سوره فصلت، آیه ۳۱٫ [۸] . سوره بقره، آیه ۲۵٫ [۹] . ناصر مکارم، پیام قرآن، ح ۶، ص ۲۶۰٫ [۱۰] . جامع الاخبار، فصل ۱۳۷، ص۲۰۲٫

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد