اخیراً بریده فیلمی (کلیپی) پخش شد که محققی با آب و تاب هر چه تمام تر در مورد پیشرفتهای خیره کننده انسان در هوشمندسازی پدیده های جهان داد سخن می داد که بسیار جالب توجه بود.
جهان از این جهت هوشمند است که هر چیزی ضمن انجام وظیفه خود به همه جوانب دیگر جهان و محیط خود توجه دارد و نتیجه اینکه همه چیز هم سر جای خود قرار دارد و هم همه چیز کنترل شده است و نظم عمومی و یا زیست بوم (اکو سیستم) به هم نمی خورد و اگر می خورد به وسیله انسان است.
انسان امروزی با استفاده از هوش خدادادی خویش در حوزه های علم و فناوری تا جایی پیشرفت کرده که ناشده هارا به «شد» تبدیل کرده است. هوشمندی اشیاء که به آن «اینترنت اشیاء» هم گفته می شود حاصل به کارگیری هوشمندی انسان برای کشف و در استخدام گرفتن هوشمندی جهان است؛ از این رو می گوییم: اشیاء هوشمند، وسایل نقلیه هوشمند، جنگاوری هوشمند، پزشکی هوشمند، مهندسی هوشمند، و همینطور…
از نظر ساخت اشیای هوشمند انسان تا به جایی رسیده است که ربات های هوشمند ساخته است، رباتهایی که نه تنها بخشی از کارهای انسان را انجام می دهد بلکه دیگر مانند خود انسان، با همان سرعت و کیفیت، و شاید بیشتر و بهتر کار می کند؛حتی طول عمر انسان را دارند بالا می برند. شهر هوشمند به گونه ای است که دیگر آدم های غیر هوشمند به معنای غیر مجهز به فناوری در آن جایی ندارد.
دو سؤال مهمی که در اینجا مطرح است این است که آیا این هوشمندسازی اشیاء در همه موارد، چیزی برخلاف جریان طبیعت و جهان هوشمند است یا در همان راستااست؟
و سؤال دوم اینکه آیا این غلبه و پیروزی انسان بر این کیفیت ها با خداشناسی در تعارض است یا در همان راستاست و خدا این قابلیت را به بشر داده است و او باید شاکر باشد؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که کشف این هوشمندی، یعنی کشف خواصی که در جهان طبیعت وجود دارد خواص خداداده است. حتی اگر خواصی انسان به چیزی می دهد و آن چیز آن را می پذیرد، همین پذیرش ذاتی آن شیء است. در نتیجه هوشمندسازی اشیاء تقلیدی از هوشمندی جهان است و این بهره برداری از توانمندیهایی است که خدا به انسان و سایر پدیده های جهان داده است. بنابراین پاسخ سؤال دوم هم خود به خود داده می شود و اینکه همه چیز با جعل خداوندی دارای خواصی ذاتی مربوط به خود است، و میل به ترکیب با عناصری و پرهیز از تعامل با عناصری ناهمگون از جملة آنها است و طبعاً خدا از بشر خواسته است که از این توانمندیها در جهت درست استفاده کند. این ها همه پیشرفت در حوزه علم و فناوری است که قدرت بشر را نشان می دهد و این قدرت خود نشان دهنده قدرت خدا است.
نوع نگاه برای استفاده بهینه با اصل اکتشافات متفاوت است. نابسامانی های جهان امروز نه از باب اکتشافات در جهان است بلکه به نوع بهره برداری از آنها بر می گردد. تفاوت راه خدا و شیطان هم در همین است و نه اکتشاف رازهای نهفته در جهان آفرینش از جمله خود انسان.
در اینجا فرق بین خدا و خلق خدا در چیست؟
فرقی که کار انسان با کار خدا دارد می تواند این باشد که او شاید بتواند بسیاری از نمونه ها را بسازد اما اثراتش را نمی تواند کنترل کند یا اگر می کند محدود است و در آینده معلوم خواهد شد که بازتاب این تعرضهای بی جا به حوزه های مختلف چه عواقبی به بار آورده است و اینکه غرور کاذبِ به بشر داده شده ناشی از اکتشافات علمی به خاطر آموزه های غلطی بوده است که کشف علم را تجاوز به حریم خدا وانمود کرده اند! خدا کشف رازها را در جهان آفرینش از بشر خواسته، اما راه صحیح بهره برداری را هم از آنها طلب کرده است.
اگر چه بشر تا حدود زیادی به اکتشاف رازها و رمزها در جهان آفرینش دست یافته است اما کنترل بازتاب ها از عهده او خارج است؛ زیرا یا هوای نفس و بلندپروازی های او اجازه نمی دهد تا عمق مسائل را پیش بینی کند، یا نقص دانش او، او را محدود می سازد.
به عنوان مثال کاغذ یا حتی دستمالی که استفاده می کنیم هیچ محاسبه نمی کنیم که برای ساخت آن چه مقدار آب یا چوب درخت مصرف شده است و یا برداشت های بی رویه از زمین و عوارض آن را چگونه می توان جبران کرد.
نمونه دیگر استفاده بیش از حد از امواج و تأثیرات آن بر روی سلولهای بدن انسان است. داشتن اطلاعات و همه چیز را برای راحتی هوشمند کردن بسیار مطلوب است اما بازتاب این اقدامات در حال و آینده قابل محاسبه و پیش بینی نیست و وقتی عوارض آن پدید آمد بشر با اقدامی دیگر که خود، نتایج دیگری در بر خواهد داشت به برطرف کردن نقایص پیش آمده می پردازد.
حالا از دستکاری در ژن ها برای تولید ویروسی مانند کرونا به کنار، که درآن حرف و حدیث هایی بوده و هست. این اقدامات اگر حساب شده نباشد و به منظور خودنمایی، ماجراجویی یا قدرت نمایی باشد حاصل خود را نشان خواهد داد. نتایج این قدرت نمایی، راحت طلبی برای عده ای، غرور علمی برای جمعی، از بین بردن بسیاری از توده مردم از ناحیه ای، شکاف طبقاتی بیشتر از جهتی، حذف احساسات و مردم دوستی از جانبی، ماشینی شدن زندگی، به هم زدن نظم زیستی، مبارزه با عوارض ناشی از این دست درازی ها و تلاش برای برون رفت ها در قبال این پیشرفت ها از جهات دیگر است.
جهانی شدن به گونه ای دیگر و با خشونتی متفاوت صورت گرفته و ایجاد ترس و وحشت برای عموم در عین آسایش برای عده ای خاص را باید به آن ها اضافه کرد. اگر چه پدیده ای چون کرونا ممکن است این معادله را به هم زده باشد. در نتیجه آماده کردن مردم برای پذیرش زندگی ماشینی بی احساس و خشک است، و اینکه آینده بشر چگونه خواهد بود و به کجا خواهد رفت، خدا می داند.
این پیشرفت بشر در زمینه های علمی و فناوری انسان را به یاد اشعار سعدی می اندازد که بخشی از آن چنین است:
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
تا کنون این اشعار را درحوزه معنویت به کار می بردند ولی می توان آن را در زمینه پیشرفتهای علم و فناوری هم به کاربرد. دانشمندی که در علم و فناوری تلاش می کند همواره از خور و خواب و خشم و شهوت به دور است و برای کشف رازهای آفرینش صمیمانه تلاش می کند. همچنانکه از نظر معنوی انسان می تواند به جایی برسد که به جز خدا نبیند از نظر علمی و فناوری هم می تواند آنچنان خلاقیت از خود نشان دهد که جز قدرت خدا را نبیند. او اکتشافاتی را که انجام می دهد نشان دهنده قدرت خدا است و اگر آموزه های درست به مردم داده می شد و حضور در صحنه های علمی را خط قرمز و تجاوز به حریم خدا قلمداد نمی کردند قطعاً فروتنی و تواضع بیشترِ بشر امروز را در پیشگاه خداوند شاهد بودند. آموزش از این جهت که فیزیک و متافیزیک هر دو مخلوق خدا است و هر چیزی ظاهر و باطنی دارد و کشف بواطن، دستیابی به غیب از جانب خدا است و در محدوده اختیارات داده شده از طرف حضرت اوست. منتها باید به هوش باشیم که هدف را خدمت به خلق در نظر گیریم و مصرف را بهینه کنیم تا نه به خلق خدا صدمه بزنیم و نه طبیعت را از دائرة بهره وری دور سازیم.
* استاد تمام دانشگاه تهران