خانه » همه » مذهبی » والدينم به زور دختري را به عقد من درآورده اند كه همطراز خودم است و گفته اند كه بين ما محبت مي آيد من از اول كار با اين وصلت مخالف بوده ام و هستم دختر هم هيچ عيبي ندارد ولي من به او علاقه اي ندارم و تصوري كه از زن آينده ام داشته ام نيست پدر ومادرم هم اصرار مي كنند اما من خواهان طلاق او هستم از شما در اين مورد همكاري و مشورت مي خواهم؟

والدينم به زور دختري را به عقد من درآورده اند كه همطراز خودم است و گفته اند كه بين ما محبت مي آيد من از اول كار با اين وصلت مخالف بوده ام و هستم دختر هم هيچ عيبي ندارد ولي من به او علاقه اي ندارم و تصوري كه از زن آينده ام داشته ام نيست پدر ومادرم هم اصرار مي كنند اما من خواهان طلاق او هستم از شما در اين مورد همكاري و مشورت مي خواهم؟

از آنجا كه يكي از اهداف اسلام ايجاد پيوند ميان افراد و تشكيل كانونهاي خانوادگي است و طلاق را كه مخالف فطرت و طبيعت انسان مي باشد، مورد نكوهش قرار داده و شايستة  سرزنش مي شمرد و آن را امري مبغوض خداوند معرفي كرده است، «از طرفي اسلام عزيز مايل نيست كه آزادي و آرامش انسانها از بين رفته و در سختي و عذاب به سر برند و هيچ عقل و وجداني هم بر اين مساله رضايت نمي دهد. از اين رو برخلاف مسيحيت، (كه طلاق را غير جايز و ممنوع اعلام كرده است) تنها مقررات و شرايطي براي محدود ساختن طلاق وضع نموده، تا ميزان آن را به حداقل ممكن كاهش دهد و از نظر اسلام طلاق آخرين راه مداواي ناسازگاري زن و شوهر است.»[1] امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «ما مِن شي ممّا احَلّ اللهُ اَبغَضُ اليه مِن الطّلاق و انَّ اللهَ عَزَوجَلَ يَبغَضُ المُطَلّاق الذَّواق» هيچ چيزي در بين چيزهاي حلال مبغوض تر از طلاق نزد خدا نيست،‌ خداوند متعال هر شخص طلاق دهنده از روي هوسهاي زودگذر را مبغوض مي دارد.[2] گاهي اوقات عامل دلسردي بلند پروازيها و توقعات بي جاي پسر و دختر است،‌مثلا توقع داشته همسرش در حد عالي زيبايي و بدون عيب باشد، ولي حالا فهميده كه اينگونه نيست، يا اينكه در صورت يا بدن داراي عيب كوچك و قابل اغماضي است يا اخلاق و رفتار اجتماعي يا كيفيت خانه داري او در حد توقع نيست و بعدا فهميده كه بر طبق دلخواهش نيست و به طور كلي عامل دلسردي او از همسرش اين است كه ايده آل و طبق دلخواهش نيست و توقعات و آرزوهايش را برآورده نمي سازد، نه اينكه شرايط و مزاياي يك همسر معمول و متعارف را ندارد.
آن طور كه جنابعالي در نامه مرقوم فرموده بوديد همسر شما هيچ عيبي ندارد اما شما به او هيچ علاقه اي نداريد و تصوري كه از همسر آيندة  خود داشته ايد او آن  نيست بيان شما مقداري مبهم است اينكه تصور  شما براي همسر آينده تان چه بوده است كه اين خانم بي عيب (به قول خودتان) با آن تصور قبلي شما هماهنگي و مطابقت نمي كند. به هر حال:
الف: اگر تصورات شما يك سري تصورات ايده آل و صد در صد از يك شخص به عنوان همسر آينده شماست كه همسر ايده آل و صد در صد مطابق دلخواه انسان پيدا نمي شود و «گل بي خار و بي عيب خداست» و چه بسا اگر اين همسر را هم رها كنيد معلوم نيست كه بعدا بتواني به همسر ايده آل خود دست پيدا كني و از طرفي خانوادة‌ شما در اين مورد پشتيبان شما بوده و آمادة‌ حمايت شما از جهات مختلف هستند.
ب: ولي گاهي عامل دلسردي فقدان يكي از شرايط مهم و غير قابل اغماض ازدواج است مانند بي ديني يا بي عفتي يا انحرافات اخلاقي شديد و گاهي دختر و پسر به هر دليلي همسر خود را دوست ندارد و شديدا از او نفرت دارد به طوري كه براي او قابل تحمل نمي باشد. در اين اصل گونه موارد توصيه مي شود كه خجالت را كنار گذاشته و بطور صريح و قاطع به پدر و مادرتان بگوييد اين شخص را اصلا دوست ندارم چون ملاك هاي يك همسر خوب را ندارد و حاضر نيستم با او زندگي كنم مرا در طلاق دادن كمك كنيد هر چند مي دانم طلاق بد است و عواقبي را هم در پي خواهد داشت كه بعضا ناگوار است من اين ناراحتي را در اين مرحله كه خانوادة ما هنوز تشكيل نشده ترجيح مي دهم بر اينكه در چنين حالتي ازدواج رسمي كنيم و عمري خودم و همسرم و احيانا فرزنداني كه بوجود مي آيند در ناراحتي به سر ببريم. اگر پدر و مادرت و ديگران سفارش كردند كه عروسي كن بعد از آن محبت ايجاد مي شود،‌ اين سخن درستي نيست حتما در تصميم خويش براي انقطاع ازدواج قاطع باشيد زيرا چنين محبتي بعد از ازدواج بوجود نخواهد آمد، طلاق بعد از عروسي هم دشواريهاي فراواني را در پي خواهد داشت، خدا از قلب شما آگاه است اگر در اين جهت صادق باشيد نزد او نيز معذور مي باشيد.»[3] براي قانع كردن والدين و خانواده همسر و همسرتان مي توانيد از مشاوره ازدواج حضوري كمك بگيرد.
آنچه در آخر به شما توصيه مي كنيم اين است كه «اصل واقع بيني» را هرگز فراموش نكنيد، با رجوع به كتاب هايي كه دربارة ازدواج نوشته شده است ملاك هاي همسر ايده ال و خوب را مطالعه كنيد و آنها را با همسر خود مقايسه كنيد اگر ملاك ها در همسرتان بود او را همسر شايسته اي بدانيد و به زندگي خود ادامه دهيد و بدانيد كه خداوند خود به ازدواج هايي كه بر اساس ايمان، اخلاق و دينداري صورت مي گيرد عنايت دارد و بين زن و شوهر مهر و الفت ايجاد مي كند. ديگر اينكه گاهي انسان متوجه يك بعد است و از ابعاد ديگر غافل است سعي كنيد به ابعاد مختلف توجه كنيد. شرائط را در كنار هم نگاه كنيد به بعد مذهبي، اصالت خانوادگي، عقل و درايت، سلامت جسم و روح توجه داشته باشيد و تناسب ها و هماهنگي  را بين خود بسنجيد اگر از نظر ايمان، اخلاق، زيبايي، تحصيلات، سن، اجتماعي،‌ اقتصادي، سياسي و… با هم تناسب نسبي داشتيد بدانيد كه ايشان براي شما مناسب است. انسان ها همه كمالات را ندارند. بالاخره هر كسي نقصي دارد اما آنچه كه در وهلة‌ اول براي همسر بودن ملاك است،‌ ايمان، اخلاق نيك، اصالت خانوادگي است.
تذكر: خود دختر نباشد مثلا از اجبار والدين خود ناراحت هستيد و يا چون هنوز تصور خوبي از ملاك هاي ازدواج نداريد او را نمي پسنديد به هر حال سعي كنيد با مشورت و مطالعه و كمك از مشاور ازدواج تصميم گيري كنيد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اميني، ابراهيم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولياء و مربيان، چاپ سوم، 1379.
2. گواهي، زهرا، بررسي حقوق زنان در مسالة طلاق، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، 1373.
3. كيهان نيا، الف 1، جوانان و ازدواج، انتشارات مادر، چاپ چهارم، 1379.
4. مشاوره ازدواج و خانواده، سيد مهدي حسيني بيرجندي، نشر آواي نور.

پي نوشت ها:
[1] . گواهي، زهرا، بررسي حقوق زنان در مساله طلاق، انتشارات سازمان تبليغات، چاپ اول، 1373.
[2] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، انتشارات اسلاميه، 1367، ج15، ص267.
[3] . اميني، ابراهيم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولياء و مربيان، چاپ سوم، 1379، ص 228.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد