واکنش منطقى در مقابل رفتارهاى ناصحیح دیگران
۱۳۹۳/۰۴/۲۷
–
۳۰۴۷ بازدید
به نظر ما برای حل این حل مسأله نیاز به دقت و بررسى نسبتا عمیق و برخوردارى از هوش اجتماعى کافى و مناسب است. به طور کلى مى توان گفت، در مورد چنین رفتارهائى که ناشى از ویژگى هاى شخصیتى معیارهاى درونى شده افراد مى کند، انسان نه مى تواند به آسانى با او همراه شد و آن را بپذیرد و نه این که آن را رها کند. به طور خلاصه مى توان گفت در مواردى که رفتارهاى افراد با تفکرات و معیارهاى درونى ما متفاوت است چند عکس العمل صحیح است و چند عکس العمل اشتباه است.
عکس العمل هایى که صحیح است مانند :
– حفظ آرامش و متانت.
– تفکر درباره زیربناى فکرى رفتار طرف مقابل که دو فایده دارد :
عکس العمل هایى که صحیح است مانند :
– حفظ آرامش و متانت.
– تفکر درباره زیربناى فکرى رفتار طرف مقابل که دو فایده دارد :
اولاً، اگر صحیح است آن را بپذیریم.
ثانیاً، اگر غلط است از آن آگاه شویم تا با تغییر آن به طور منطقى، رفتار فرد را تغییر دهیم چه این که زیربناى رفتار آدمى تفکرات اوست.
3. برخورد منطقى و مستدل براى راهنمایى و ارشاد فرد.
اما عکس العمل هایى که در این مواقع اشتباه است مانند :
– دست برداشتن از اعتقادات یقینى خود و تسلیم طرف مقابل شدن (همرنگ جماعت شدن).
– تحمیل کردن فکر و عقیده خود به دیگران.
– برآشفته شدن و حالت تدافعى گرفتن.
– بى تفاوت بودن و نادیده گرفتن رفتارهاى طرف مقابل.
در اینجا تذکر یک نکته مهم ضرورى است و آن این که گاهى لازم است براى راهنمایى و ارشاد یک فرد و دور کردن او از رفتار ناشایست، برآشفته شویم یا بالعکس به او بى اعتنایى کنیم و ظاهراً رفتارش را نادیده بگیریم که در این صورت مى توان از این ابزارها استفاده کرد تمام سختگیرى ها و خشونت هایى که در اسلام تجویز شده است و تحت عنوان امر به معروف و نهى از منکر قرار دارد، به همین دلیل است. اما در حالت عادى، برآشفته شدن و استفاده از خشونت کار سازنده اى نیست.
در سیره پیامبر خدا و ائمه اطهار در برخورد با رفتارهاى ناشایست دیگران، نمونه هاى فراوانى وجود دارد. به طور مثال نقل شده است روزى عربى بیابانى که از تعالیم اسلام هیچ اطلاعى نداشت وارد مسجد شد و در حالى که پیامبر خدا و عده اى از مسلمانان حضور داشتند به گوشه از مسجد رفت و ادرار کرد مسلمانان به محض مشاهده این رفتار ناپسند، او را مورد حمله قرار دادند و قصد کردند او را تنبیه سختى نمایند. در این هنگام رسول خدا (ص) آنان را از این کار منع کرد و فرمود: با یک سطل آب مى توان مسجد را تطهیر کرد. سپس رو به آن مرد عرب که بسیار ترسیده بود کرد و فرمود: اى برادر اینجا مسجد و محل عبادت و نماز است و نباید آن را آلوده کرد. آن مرد از این حرکت منطقى و همراه با عاطفه و مهربانى پیامبر خوش آمد و با کمى تأمل مسلمان شد و از آن به بعد همیشه با لباس تمیز و پاکیزه در مسجد حاضر مى شد. در اینجا پیامبر خدا (ص) روش برخورد و منطقى در مقابل رفتارهاى غیر منطقى افراد را به مسلمانان مى آموزد که هم اشتباه افراد را به آنها بفهمانند و هم حرمت آنها را خدشه دار نکنند.
اکنون به بعضى از مواردى که به عنوان واکنش منطقى در مقابله با رفتارهاى ناصحیح دیگران محسوب مى شود، اشاره مى کنیم :
1. عصبانى و پرخاشگر نشوید زیرا باعث عکس العمل منفى در طرف مقابل مى شود.
2. سکوت و تحمل بیجا نداشته باشید و روحیه سلطه پذیرى را از خود دور کنید زیرا نه تنها خودتان دچار رنجش درونى مى شوید بلکه طرف مقابل را نسبت به رفتارش جسورتر مى کنید.
3. با جرأت و شجاعت احساستان را به طرف مقابل بگویید زیرا هم ارزش و شأن خود را حفظ کرده اید و هم ارزشمندى او را خدشه دار نکرده اید.
در اینجا با ذکر مثالى مطلب را به پایان مى بریم : فرض کنید در یک تئاتر شلوغ، افراد پشت سر شما با صداى بلند شروع به صحبت مى کنند، این صدا موجب حواسپرتى شما از موضوع نمایش شده و لذت ناشى از آن را کاهش مى دهد سالن هم آن قدر شلوغ است که نمى توانید صندلى خود را تغییر دهید. در اینجا سه نوع پاسخ مى توان داد:
الف) چیزى نمى گویید و در سکوت، تحمل مى کنید.
ب) به عقب برمى گردید و با عصبانیت به آنان مى گویید: «چرا براى دیگران احترام قائل نیستید؟ اگر فورا ساکت نشوید مدیر سالن را صدا مى کنم تا از سالن بیرونتان کند».
ج) به عقب برمى گردید و در حالى که مستقیما به افراد در حال صحبت نگاه مى کنید مى گویید: «صحبت شما باعث مى شود که من نتوانم از نمایش لذت ببرم».
در مقایسه پاسخ ها با یکدیگر مى گوییم :
پاسخ اول، سلطه پذیرانه است چون شما خود را مجبور مى کنید که رفتار آنها را تحمل کنید. علاوه بر این که در درون خود احساس خفت و بى ارزشى مى کنید و همین شما را بیشتر آزرده خاطر مى کند.
پاسخ دوم، گرچه شما را کمى ارضا مى کند ولى باعث مى شود آنها احساس ناخوشایندى نسبت به شما پیدا کنند علاوه بر این که ممکن است به شما پاسخ پرخاشگرانه بدهند و از رفتارشان هم دست نکشند.
پاسخ سوم، خردمندانه است که هم شما را به هدف مى رسا ند و باعث رضایت خاطر شما مى شود و هم تأثیرات نامطبوع پاسخ هاى اول و دوم را ندارد.
بنابراین شاید بتوان گفت مسأله چگونگى انتقاد از دیگران براى تأثیر مثبت در آنها موضوعى است که بیشتر مربوط به مسأله مخاطب شناسى و تأثیرگذارى است. اگر بتوان از اصول روانشناختى در تأثیرگذارى آگاهى کافى داشته و عملا به آن پاى بند باشیم. مطمئنا به هدف مورد نظر خواهید رسید. به همین دلیل نکاتى را نیز درباره نحوه تأثیرگذارى خدمتتان عرض مى کنیم.
مسأله تأثیرپذیرى یا تأثیرگذارى در حدود کیفیت آن بستگى به توان ها و قابلیت هاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهم ترین امورى که در تأثیرگذارى دخالت دارند ویژگى هاى روحى از قبیل اراده استوار اخلاق نیکو حسن معاشرت و آگاهى ها و توان هاى علمى بالا است. تأثیرپذیرى مثبت نیز تا حدودى به این امور و نیز به میزان انعطاف پذیرى و حقیقت طلبى شخص ارتباط دارد و تأثیر پذیرى هاى منفى برخاسته از ضعف آگاهى و اراده مى باشد. بنابراین هر اندازه در تقویت اراده خود گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسندیده و افزون سازى آگاهى ها ودانش هاى خود به ویژه در زمینه مسایل دینى فرهنگى و اجتماعى تلاش کنید تدریجا توان تأثیرگذارى بیشترى خواهید یافت.
پس تأثیرگذارى یک مهارتى است که به تدریج حاصل مى شود و تأثیرگذار و تأثیر گیرنده و فضاى روانى از آمادگى لازم و شرائط کافى برخوردار باشد که با تمرین و ممارست به این مهارت دسترسى پیدا مى شود.
با رعایت اصول و نکات زیر فرد مى تواند میزان تأثیرگذاری خویش را افزایش دهد :
1. کار خود را با تحسین و قدردانى صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید.
2. با اندکى تفحص و جستجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وى به خاطر وجود آن امر مثبت ارتباط خود را با وى پى گیرى نمائید.
3. در صورتى که اشتباه و لغزشى در وى مشاهده کردید مستقیما از او گلایه نکنید و وى را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید.
4. قبل از انتقاد از دیگران درباره اشتباهات خود حرف بزنید.
5. سعى کنید شنونده خوبى باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خود براى شما حرف بزنند.
6. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید و به آنها این محبت باطنى خود را اعلام کنید.
7. به دیگران اعتبار بدهید و کارى کنید که احساس کنند مهم هستند.
8. در طرف مقابل نسبت به کارى که مى خواهى انجام دهد میل شدیدى ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضاى روانى لازم را براى انجام آن عمل فراهم نمائید.
9. هر رفتارى را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید همان را با ایشان در پیش گیرید.
10. سعى کنید نقطه نظرات و دیدگاه هاى خویش را بر دیگران تحمیل نکنید زیرا مردم سخن کسى را که بخواهد عقیده اش را بر آنان تحمیل کند نمى پذیرند و با کسى که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند دوستى نمى ورزند و به او اعتماد نمى کنند.
در این زمینه براى آگاهى بیشتر ر. ک :
1 آئین دوست یابى، دیل کارنگى
2 دوستى و دوستان، سید هادى مدرسى، انتشارات آستان قدس رضوى
3 دوستى در قرآن، محمدى رى شهرى