عصراسلام: این شخص را خود حسن صباح تعیین کرده بود و او نیز به نوبه خود پیش از مرگش در سال ۱۱۳۸/۵۳۲ پسر خود محمد را به جانشینی برگزید و بدین ترتیب سلسلهای از داعیان را تاسیس کرد که در این زمان بر قلمرو کوچک اسماعیلی الموت در دره بالای رودبار و قلعههای واقع در سوریه و قهستان در شرق ایران حکومت میکردند و بیش از یک قرن این نواحی را در تیول خود داشتند (قلعههای واقع در اصفهان و ارنجان اندکی پس از سال ۱۱۰۰ به دست سلجوقیان فتح شده بود).
آدم کشیها ادامه یافت و برجستهترین قربانیان عبارت بودند از خلفای بغدادی، مستر شد (۱۱۲۵/۵۲۹) و راشد (۱۱۳۸/۵۳۲) و سلطان داود سلجوقی (۱۱۴۸/۵۴۲). پس از آن نوبت به چندین وزیر و والی و مخصوصا قاضیانی پی در پی از شهرهای بزرگ رسید که با احکام و فتواهای شرعی و موعظههای خود با اسماعیلیان به مخالفت پرداخته بودند. پوشیدن زره سینه در زیر لباس برای اشخاص برجسته امری معمول شد.
اسماعیلیه نزاری در دوران رهبری حسن دوم (۱۱۶۲- ۱۱۶۶ /۵۵۷-۵۶۱) نوه بزرگ امید انگیزهای بدست آوردند. این شخص در سومین سال زمامداری خود اعلام کرد که قیامت، عصر قائم، آغاز شده و احکام شرع اسلامی که تا آن زمان با دقت فراوان مراعات شده بود، به فرمان امام غایب ملغی شده است.پس از ایراد موعظهی خطاب به جمعیتی که در محوطه قلعه الموت گرد آمده و پشت به قبله کرده بود، داعی حاضران را در نیمه ماه رمضان (۱۱۶۴ اوت/ ۱۷ رمضان ۵۵۹) به ضیافتی دعوت کرد. جوامع ساکن در قهستان و سوریه از این دعوی پیروی کردند، عبادت اسلامی ممنوع شد و انجام آن کیفر در پی داشت.