نرگس کیانی: «اجرای تئاتر در شرایط عادی، مساوی جنگیدن بود، حال تصور کنید در شرایط غیرعادی چه معنایی میدهد!» وضع تئاتریها هیچوقت خوب نبوده است. این جملهای نیست که از غلیان احساس برآمده باشد. آنها همیشه با سختگیریهای شورای نظارتوارزشیابی و عدم حمایت مالی دولت روبهرو بوده و در سالهای اخیر چارهای جز تماشای بیسروسامانی تئاتر خصوصی نداشتهاند. آنچه با کرونا و اعتراضات اخیر ایران بر تئاتریها گذشت اما، شرایط بد پیشین را بدتر کرد.
تئاتری تنها چند ماه بود که از بلای کرونا جان به در برده بود که با حادثه ۲۵ شهریور مواجه شد. حادثهای که چرایی وجودش را زیر سوال برد. تئاتر تعطیل شد اما یکی از نکات مورد تاکید اهالیاش برای بازگشت، نخست این بود که کار دیگری بلد نیستند و راه امرار معاششان، اجرای تئاتر است. آنها در درجه دوم بر این تاکید میکردند که میدانند چه متنی را چگونه و در چه سالنی اجرا کنند تا به معنای مدنظرشان نزدیک شود. ضمن این که بخشیشان هم معتقد بودند اگر آنها نباشند، کسانی میآیند که به اجرای آثاری سراسر ایدئولوژیک میپردازند.
دلایل اهالی تئاتر برای بازگشت به صحنه هرچه بود اما باعث نشد سوالات فراموش شود: آیا میتوانید آنچه را در خیابان دیدیم روی صحنه نشان دهید؟ اساسا گمان میکنید باید چنین کاری کنید یا نه؟ اگر موافق انجامش هستید، میگذارند که از عهدهاش برآیید؟ اگر نگذارند، چه میکنید؟ غایبِ صحنه میشوید یا به سوی تئاتر زیرزمینی میروید؟ غیابتان، تاثیرگذار است؟ آیا مخاطب میپذیرد آنچه را در خیابان احضار شده است روی صحنه سالن شما در زیرِ زمین ببیند؟ و آیا حضورتان موثر خواهد بود؟ و… سوالاتی که پاسخ هرکدامش میتواند مسیری متفاوت پیش روی اهالی تئاتر بگشاید. این مقدمه بحثی بود که با حضور کهبد تاراج، رضا بهرامی، مجید رحمتی و الهه شهپرست؛ گروه اجرایی نمایش «تاناکورا» در کافهخبر خبرآنلاین مطرح شد. آنچه در ادامه میخوانید پاسخ کهبد تاراج به این سوال است.
میتوانیم آگاهیبخش باشیم
کهبد تاراج، نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگری شناختهشده است و کارنامهای پروپیمان دارد. او که تجربه تولید اثر نمایشی در دوران کرونا هم بهوفور در سابقهاش دیده میشود در پاسخ به این که چرا اکنون روی صحنه است، چنین میگوید: «زمانی که اتفاقات اخیر آغاز شد ما در تماشاخانه سنگلج در حال اجرای نمایش «پایینگذر سقاخانه» بودیم. با تعطیلی سالنهای تئاتر، نخستین سوالی که پیش آمد این بود که چرا بقیه اصناف به کار خود مشغولند و اهالی تئاتر، نه؟ نگاه کردن به اتفاقات اخیر در بستری اجتماعی، تاریخی یا هنری زوایای دید گوناگونی در برابرمان میگذارد. نکته حائز اهمیت در این میان، آن است که ما، اهالی تئاتر، کار دیگری بلد نیستم. (با اشاره به آبی که در برابرش است) اگر بلد بودیم بطری آب معدنی را پر و خالی کنیم و از این راه پول درآوریم، این کار را انجام میدادیم. ما هم در مقطعی از زمان برای پیشگیری از وارد آمدن آسیبی به تماشاگرانمان، مخالف اجرا بودیم اما از آن زمان تاکنون بر این عقیدهایم که این تئاتر نیست که باید تعطیل شود، بلکه باید چنان آگاهیبخش و روشنکننده باشد که موجب تعطیلی جاهایی که باید، شود.»
چه حرفی را چهطور و در کجا بزنیم؟
نویسنده نمایشنامه «تاناکورا» با بیان این که «قطعا این جمله را بسیار شنیدهاید که وقتی همهجا باز است و هیچ صنفی در حال اعتصاب نیست چرا بخشی از اهالی تئاتر باید همچنان بر ادامه تعطیلی اصرار کنند؟!» ادامه میدهد: «ما اگر معتقدیم که در حال انجام کار هنری هستیم، باید بدانیم که رسالتی بر دوش داریم. رسالتی که باید به آن پایبند بمانیم. ما این سوال را از خود پرسیدهایم که اگر میگوییم تئاتر باید به صحنه برگردد، این کار را به چه قیمتی انجام میدهیم؟ خاطرم هست ۲۲ تیر ۱۳۹۱، روزی که زندهیاد حمید سمندریان درگذشت، تئاتر شهر تعطیل شد. این سوال را بسیاری پرسیدند که چرا تئاتر باید تعطیل میشد؟ حمید سمندریان معتقد بود تئاتر، در هر شرایطی، باید برپا باشد و بیشک دوست نداشت مرگ خودش موجب تعطیلی آن شود.»
او با اشاره به این که وقتی اتفاقات اخیر رخ داد در حال اجرا بودند، میگوید: «ما به خاطر قرارداد با سالن نمیتوانستیم اجرایمان را یکطرفه کنسل کنیم. در این میان حرفوحدیث هایی هم در قالب پستها و استوریهای اینستاگرام شکل گرفت. حرفهایی که از خودمان و کارمان دلزدهمان کرد و صادقانه میگویم این روزها با دلزدگی روی صحنه میرویم. وقتی روزانه با بین ۳۰ تا ۵۰ تماشاگر مواجه میشوید یعنی تئاتر دارد روزهای بدی را میگذراند. ما باید در روز بد کنار تئاتر باشیم، روز خوبش را که همه هستند. ما در این روز بد در حال انجام چه کاری هستیم؟ چه حرفی را چهطور و در کجا میزنیم؟ من میگویم اینگونه تئاتر کار کردن، نه بدترین که بهترین کار است. ما در حال اجرای اثری در تماشاخانه ایرانشهر، زیر نظر رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هستیم. من به شما قول میدهم این کار نمیتوانست در تئاتر شهر به عنوان سالنی زیر نظر ادارهکل هنرهای نمایشی اجرا برود چرا که نگاه ممیزان شکل به شکل شده و به تئاتر شهر به گونهای و به ایرانشهر به گونهای دیگر، است و درواقع در سالنهای مختلف به اشکال متفاوت عمل میکنند.»
بیشتر بخوانیم:
«تاناکورا» و قصه چند قتل خانوادگی
تاراج در پایان میگوید: «ما از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ به این سو با جنگی روبهرو شدیم که از همه سویش خوردیم. اجرای «تاناکورا» ابدا کار سادهای نبود. وقتی شما میخواهید بازیگر انتخاب کنید با هر کسی که تماس میگیرید میشنوید که بعد از عید به صحنه بازخواهد گشت. بی آن که برای ما روشن باشد بعد از عید چه اتفاقی قرار است رخ دهد. شاید آنها تئاتر را به شکلی متفاوت از ما آموختهاند. من بی آن که بخواهم متهمشان کنم یا به آنها بیاحترامی کنم معتقدم این فاصله باید شکسته شود و دو طرف را با یکدیگر آشتی دهد. من معتقدم در شرایط فعلی تنها پنج درصد از تئاتریها پا پیش گذاشتهاند و جملهای را که گفتم تکرار می کنم: تئاتر در روز خوشش، دورش پر است و ماییم که نباید در روز بدش تنهایش بگذاریم. شما «تاناکورا» را دیدهاید و میدانید ما در چنین شرایطی از چه چیزی حرف زدهایم. کانسپت ما «تئاتر، زن و صدا» است. در خیابانها چه گذشت و آیا آنچه ما در صحنه میگوییم با آن مطابق نیست؟ تئاتر اجرا کردن، در حالت عادی، نیازمند جنگیدن بود پس تصور کنید اکنون که شرایط غیرعادی است، ما چه میکشیم؟»
مشروح کافه خبر نمایش «تاناکورا» با حضور کهبد تاراج (نویسنده)، رضا بهرامی (کارگردان)، مجید رحمتی و الهه شهپرست (دو نفر از بازیگران) به زودی منتشر خواهد شد. در خلاصه داستان این نمایش چنین آمده است: « سه خواهر که دوستدار تعزیه هستند با ممانعت برادران خود مواجه میشوند و…»
عکسها از تیوال/ عکاس: رضا جاویدی
۲۵۹۲۵۹