به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ قرار بود تیم منتخب تهران با بازیکنان اصلی در این مسابقه برابر یاران پله بزرگ قرار گیرد اما تیم ملی در پیونگ یانگ جهت بازی با کره شمالی به سر برده و از آنجا هم قرار بود به کشور تایلند برود تا در جام ملتهای آسیا حضور یابد.
در اردیبهشت ۱۳۵۱ ابتدا قرار بود تیم تاج به مصاف سانتوز برود اما ستارگان تاج همراه تیم ملی در شرق آسیا بودند به همین دلیل پیشنهاد شد به جای تیم تاج، تیم منتخب تهران با بازیکنان برتر تیم های مختلف که ملی پوش نبودند به مصاف تیم سانتوز برود.
سانتوز در استانبول ۶-۱ فنرباغچه را شکست داده بود و حالا در تهران به دنبال برد دیگری بود. یک روز قبل از بازی، مردم در فرودگاه به مصاف برزیلی ها رفتند. مرحوم مهراب شاهرخی که شباهتی هم به پله داشت از ۳ صبح به فرودگاه رفته بود تا از پله شخصا استقبال کند! تیم برزیلی با ۲۴۰ هزار تومان برای بازی به تهران آمد.
رایکوف سرمربی تاج، برای هدایت تیم منتخب ستارگان خودش را در اختیار نداشت، حجازی، کارگرجم، قراب، جباری، حق وردیان و غلامحسین مظلومی و … به دلیل همراهی تیم ملی آن روز در تهران نبودند، پرسپولیسی ها هم که ملی پوشان خود را در اختیار نداشتند از جمع سایر بازیکنان خود تنها اصغر ادیبی را به تیم منتخب دادند. تیم منتخب با این چیدمان به میدان رفت؛ کیوان نیک نفس درون دروازه، حسن حبیبی و مهدی لواسانی در قلب دفاع، عزت جان ملکی و مسعود معینی مدافعان کناری، همایون شاهرخی، نصراله عبدالهی (رودروی پله) و اصغر ادیبی (بازیکنی از پرسپولیس) در خط میانی. حسین باباخانلو، غلام وفاخواه و پرویز میرزاحسن در خط حمله… با قضاوت عبدالرضا موزون و دستیاری محمد صالحی و منوچهر نبوی این بازی آغاز شد.
در نیمه اول پله گل زد و پرویز میرزاحسن بازی را به تساوی کشاند، بازی تا دقیقه ۸۲ یک بر یک بود و داور بازی ۳ گل تیم حریف را مردود اعلام کرد، ۲ گل را پله زده بود! در ۸ دقیقه پایانی تیم فوتبال سانتوز ۴ گل دیگر زد و ۵ بر یک برنده شد، تماشاگران شروع به هو کردن تیم منتخب کردند، سوت پایان نواخته شد اما بازیکنان همگی در پی گرفتن عکس یادگاری با پله بودند!
پله آمد و گسترش امواج هیجان آن قدر گسترده بود که نام باشگاه دیهیم، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج، به پله تغییر یافت. استادیوم دیهیم در شرق تهران استادیوم پله نام گرفت. مرحوم پرویز ابوطالب بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان (یکی از خدمتگذاران فوتبال ایران که شیفته ستاره برزیلی بود) سلطان را بر بالین پسر تازه به دنیا آمده اش در بیمارستان آسیا برد و نام فرزند نورسیده اش را پله گذاشت… پله ابوطالب بعدها به میدان رفت، مهندس مکانیک شد. دو پله در یک عصر؛ یکی در برزیل و یکی در ایران.
بیشتر بخوانید: