«ولایت» از ریشه «وَلِىَ» در لغت براى آن معانى مختلفى ذکر شده است، لکن آنچه از معانى لغوى آن در اینجا لحاظ شده است، «سرپرستى و صاحب اختیار بودن بر امورى است که به “مولى” واگذار شده، و “مولى” داراى یک نحوه اشراف و تسلطى بر آن میباشد». «ولایت» در اصطلاح: سرپرستى «انسان کامل بر سایر انسانها در ابعاد مختلف فردى و اجتماعى، دینى و دنیوى، ظاهر و باطن نیات و قلوب افراد و بر تشریع و تکوین (عالم هستى) است، تا آنها را به سعادت نهایى دنیوى و اخرویشان برساند و خود واسطه فیض برایشان واقع شود.
پیششرط این مقام، عصمت و طهارت باطن و برخوردارى از علم لدّنى (ارتباط با عالم غیب) و سعه صدر است. و نتیجه آن اتمام حجت بر دیگران و شاهد بودن بر اعمال ظاهرى و باطنى کل انسانها در دنیا، و ارائه آن شهادت در آخرت است. از دیدگاه شیعه کسى میتواند «امام» جامعه اسلامى گردد که داراى این ولایت کلیه الهیه باشد و یا اینکه مأذون از طرف او باشد و إلاّ غاصب محسوب میشود؛ زیرا تا افضل و اکمل حضور و ظهور داشته باشد، نوبت به سایرین نمیرسد.