۱۳۹۵/۰۱/۰۵
–
۶۸۴۸ بازدید
تفاوت ولایت مطلقه با مقیده چیست؟حکومت ما بر چه اساس و به چه علت بر آن اساس اداره میشود؟
در مورد ولایت فقیه دو دیدگاه کلی در میان فقها وجود دارد ، یک دیدگاه ، که از آن به ولایت مقیده فقیه تعبیر می شود ، معتقد است که اختیارات ولی فقیه در عصر غیبت تنها محدود به امور حسبیه( اموری که خداوند متعال در هیچ زمانی راضی به تعطیل شدن آن نیست مانند سرپرستی ایتام و اموری که متصدی خاص ندارد) و ضروری است . این دیدگاه خود از نظر گستره و دامنه امور حسبیه به دو دیدگاه تقسیم می شود . یک دیدگاه قایل به گستره خاص امور حسبیه است و آن را محدود به امور جزیی و خاص مانند سرپرستی امور غابین و قاصرین و مانند آن می داند . دیدگاه دیگر قایل به گستره عام امور حسبیه است و معتقد است که امور حسبیه تنها محدود به امور جزیی نبوده و شامل هر امر ضروری و لازمی از جمله تشکیل حکومت ، ایجاد امنیت ، دفاع در برابر دشمنان و حفظ اساس اسلام نیز می شود . (ر.ک: تبریزی ، میرزا جواد ، ایصال الطالب الی تعلیق علی المکاسب ، قم: دفتر نشر برگزیده ، 1411ق، ج3، ص 36-40) دیدگاه دوم که از آن به ولایت عامه تعبیر می شود ، بر این باور است که ولایت فقیه به امور حسبیه اختصاص نداشته و گستره آن فراتر از امور حسبیه است ، به گونه ای که حوزه تشکیل حکومت را نیز در برمی گیرد . این نظریه قرائت مشهور از نظریه ولایت فقیه است. (انصاری ، مرتضی ، المکاسب ، ج2، ص 36) این دیدگاه نیز از نظر گستره و حدود اختیارات ولی فقیه به دو دیدگاه تقسیم می شود . یک دیدگاه ولایت عامه فقیه در چارچوب احکام فرعیه که ضمن اینکه ولایت عامه فقیه را می پذیرد ، اما آن را محدود و مقید به احکام فرعی می داند . (ر.ک: صابری همدانی ، احمد ، الهدایه الی من له الولایه ، تقریر مباحث آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی ، ص 46) دیدگاه دیگر ولایت عامه فقیه فراتر از چارچوب احکام فرعیه است بر اساس ، این دیدگاه گستره ولایت فقیه همه اختیاراتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام در امر حکومت و اداره امور جامعه دارا بودند ، را شامل می شود مگر آنکه موردی از اختیارات خاص معصوم علیه السلام باشد . از این دیدگاه به « ولایت مطلقه فقیه » تعبیر می شود . بنابر این ، ولایت مطلقه فقیه ناظر به گستره حوزه و قلمرو اختیارات ولی فقیه و بدین معناست که اختیارات ولی فقیه در عصر غیبت نه محدود به امور حسبیه و ضروری است و نه محصور در احکام فرعیه است ، بلکه ولی فقیه در زمان غیبت, تمام اختیاراتی که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام در امر حکومت وسیاست و اداره جامعه بر عهده داشتند ، را دارا می باشد . مقصود از اطلاق در عبارت ولایت مطلقه فقیه شمول و مطلق بودن نسبی در مقابل سایر دیدگاههایی است که این اطلاق و شمول را قایل نیستند ، نه اینکه مطلق از هر جهت باشد . به عبارت دیگر مقصود از اطلاق گسترش دامنه ولایت فقیه تا آنجاست که شریعت امتداد دارد و مسئولیت اجرایی ولی فقیه در تمامی ابعاد مصالح امت می باشد . بنابر این ، قید مطلقه در ولایت مطلقه فقیه و اطلاق آن نسبت به تقیید در دیدگاه ولایت مقیده فقیه است و به معنای محدود نبودن ولایت فقیه به امور حسبیه وضروری و احکام فرعیه است نه اینکه ولایت فقیه از هر جهت مطلق بوده و محدود به هیچ شرط وضابطه ای نباشد، زیرا ولی فقیه ملزم به رعایت احکام و قوانین اسلامی و توجه به مصالح اسلام و مسلمین است .با توجه به توضیحات بالا طبیعی است که وقتی گفته می شود کشوری بر اساس مدل حکومت ولایت فقیه اداره می شود مقصود از ولایت فقیه ، همان ولایت مطلقه یا عامه فقیه است چرا که همانطور که اشاره شد قائلان ولایت مقیده فقیه معتقدند محدوده ولایت فقیه شامل حکومت نمی شود و بر اساس این مدل، اساسا حکومتی شکل نمی گیرد مگر بخشی از قائلان به ولایت مقیده فقیه که حکومت را نوعی از امور حسبه تعریف می کنند. بنابر این لازمه اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه که امام خمینی ره و اکثریت فقها، علما و مراجع شیعه بدان اعتقاد دارند، لزوم تشکیل حکومت اسلامی در صورت فراهم شدن شرایط است و با توجه به اینکه امام خمینی ره با قیام و انقلابی که آن را رهبری کردند زمینه چنین حکومتی را فراهم کردند لذا طبیعی است که نظامی که از آن سر بر آورد نظامی باشد که مبتنی بر اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه می باشد.