طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ولایت و امامت شرط توحید

ولایت و امامت شرط توحید


ولایت و امامت شرط توحید

۱۳۹۸/۱۲/۲۳


۹۱۳ بازدید

سلام.من دوستی دارم که خیلی متقی و با خدا است، نماز و روزه و قران او ترک نمیشود، و رنگ و بوی خدا دارد، اما من و او سر موضوع اهل بیت خیلی بحث میکنیم، نظر اون این است که اهل بیت تنها بندگان خوب خدا هستند و نباید مانند قدیس با انها رفتار کرد، من به او میگویم اهل بیت راه اتصال ما به خدا اند، ولی او قبول نمیکند و میگوید خدا در قران گفته ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم و نیاز به واسطه برای ارتباط با خدا نداریم. چگونه او را قانع کنم

دوست گرامی. دوست شما در اعتقاد به امامت و ولایت دچار مشکل است. در این اختلاف حق با شما است. توحید بدون ولایت نه ممکن است نه موثر. به مطالب زیر دقت کنید.
ولایت شرط توحید
توحید و ولایت دو رکن اصلی اسلام و مذهب شیعه است که هرگز نمی توان آنها را از هم جدا کرد. لذا امکان ندارد کسی بدون ولایت و سرپرستی امام معصوم (ع) به مقام بندگی و مقامات معنوی و عرفانی برسد.
در حدیث ثقلین آمده پیامبر خدا (ص) هنگام رحلت فرمودند: إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی ؛ من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.
قرآن کریم، کتاب توحید و راه رسیدن به خدا است و اهل بیت (ع) که ولی، راهنما و سرپرست این راه است، هرگز نباید از هم جدا شوند، توحید بدون ولایت و ولایت بدون توحید، سازنده نیست و بلکه گمراه کننده است. این دو با هم ابعاد فردی و اجتماعی انسان را در مسیر تعالی و کمال و سعادت شکوفا می کنند.
حضرت رضا (ع) در روایت سلسله الذهب که مربوط به توحید و رابطه آن ولایت است، فرمودند: قال الله تعالی: کلمة لا اله الا اللّه حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى، و لکن بشرطها و شروطها و انا من شروطها؛ خدای متعال فرمود: کلمه طیبه (لا اله الا اللّه) دژ استوار من است، هر کس آن را بگوید، در این دژ استوار داخل مى شود، و اگر در آن وارد شود، از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود. و سپس امام (ع ) بدنبال حدیث افزود: و امّا به شرط و شروط اش (و با دست اشاره به خود فرمود:) و من از شروط آن هستم . از این بیان انتهایی حدیث برداشت می شود که ولایت شرط دین و جزء کامل کننده آن است.
ولایت و محبت اهل بیت (ع) هم شرط تمامیت دین است، هم شرط کمال دین و هم شرط رضایت الهی و لذا در غدیر خم هنگامی که پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) على ابن ابیطالب (ع) را به ولایت منصوب نمود، آیه اکمال دین نازل شد: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا؛ در این روز (با نصب علی (ع) به امامت جامعه) برای شما دین را کامل نمودم و برای شما نعمت خود را تمام نمودم و راضی شدم که توحید ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد.
همچنین شرط قبولی اعمال و عبادات نیز ولایت و محبت اهل بیت (ع) است. در حدیث از امام باقر (ع) است: من دان الله بعباده یجهد فیها نفسه و لا امام له من الله فسعیه غیر مقبول؛ کسی که به خدا ایمان دارد و عبادت های طاقت فرسا هم انجام می دهد ولی امام لایقی از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده است.
ضرورت توسل
بدون شک آدمى براى تحصیل کمالات مادى و معنوى، به غیر خود؛ یعنى، خارج از محدوده وجودى خویش، نیازمند است. عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّک به سبب ها و وسایل براى رسیدن به کمالات مادى و معنوى، لازمه این نظام است.
برهمین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقرب کرده است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ؛ اى مؤمنان پرواى الهى داشته باشید و به سوى او وسیله تحصیل کنید
بنابراین همچنان که اصل دعا از اسباب و وسیله هاى فیض است و مى توان حاجت را به طور مستقیم از خداوند درخواست کرد؛ توسّل به اولیاى الهى در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است.
هر که با مردان حق پیوست، عنوانی گرفت – قطره چون واصل به دریا می‌شود، دریا شود.
بنابراین یکی از شرایط بسیار مهم و لازم خودسازی و سلوک راه خدا توسل به مقربان درگاه الهی یعنی انبیا و اولیای خدا و معصومین (ع) است. سالک باید از توسّل به ساحت مقربان درگاه الهی و ارتباط روحی با آنان غفلت نورزد. اماکن مرتبط با آنها، به ‌ویژه مرقد آنها را زیارت کند و دائماً از آنان همت بطلبد.
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه که – زیارتگه رندان جهان خواهد بود. (دیوان حافظ)
به خصوس توسّل به عنایت حجّت زندۀ هر عصر بسیار مهم است که در زمان ما مهدی موعود حجت ‌بن‌ الحسن العسکری (عج) هستند. ضرورت اعتنای تام به حضرت حجت که استاد خاصّ و قطب عالم امکان اند، ضرورت قطعی دارد.
همچنین توسّل به عنایت باب الله الواسع و ثار الله حضرت سید الشهداء امام همام حسین ‌بن ‌علی ‌بن ابی‌طالب سلام الله علیهما، کیمیا است و مس وجود سالک را طلای ناب می‌کند. تجلی ذاتی برای سالکان بیشتر در دو حال رخ می‌دهد که یک حالش، زمان توسّل به دامن این بزرگوار است.
با یک زیارت خالصانه امام حسین (ع) سید‌ هاشم حداد به آن کمالات دست یافت. و مرحوم قاضی پس از زیارت حضرتش به کمال رسید. ایشان به یکی از شاگردان خود فرموده است: برای رسیدن به مقامی که مطلوب من بود، وجب به وجب صحن مطهر امام حسین (ع)، شب تا صبح بیتوته کرده‌ام.
بی‌جهت نیست که امام صادق (ع) فرمودند: زیارت حضرت سید الشهدا (ع) آنقدر توصیه شده است و ثواب آن برابر با زیارت خدا در عرش به حساب آمده است .
در ذیل آیه: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا؛ و برای خداوند است اسمای حسنا پس به وسیله این اسماء خدا را بخوانید، روایت از امام صادق (ع) است که فرمود: نحن والله الاسماء الحسنی؛ به خدا قسم اسمای حسنای الهی ما هستیم.
در روایت آمده است پس از اینکه حضرت آدم (ع) از بهشت رانده شد، جبرائیل (ع) نحوه توسل به اهل بیت و امام حسین(ع) را به او آموخت و او چون نام آن حضرت را شنید دلشکسته شد و جبرئیل با خواندن روضه مصائب آن حضرت را بازگو کرد و به همین وسیله توبه حضرت آدم (ع) پذیرفته شد. این روایت در ذیل سوره بقره آیه 37 فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه. آمده است.
همچنین در روایت نبوى – مستند نزد شیعه و اهل سنت – آمده است: کل دعاء محجوب حتّى یُصلّى على محمد و آل محمد؛ هر دعایى محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود. بنابراین صلوات و درود بر پیامبر (ص) و اهل بیت و توجه به آنان، یکى از مهم ترین وسایل تقرب به خدا و بهره گیرى از فیوضات الهى است.
خدای متعال منشا فیض است و ایشان واسطه فیض میان خداوند و سایر بندگان او، پس ضمن اعتقاد به اینکه: لا موثر فی الوجود الا الله، تنها خدای متعال است که نیازهای ما را برطرف می کند و حاجت های ما را عطا می کند، معتقد هستیم که این اتفاق با وساطت معصومین (ع) می افتد و تا ایشان راضی نباشند و شفاعت نکنند، اتفاقی نخواهد افتاد.
در اواخر زیارت جامعه کبیره می خوانیم: یا وَلِىَّ اللَّهِ اِنَّ بَیْنى وَبیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لا یَاْتى عَلَیْها اِلاّ رِضاکُمْ؛ ای ولی خدا بین من و خدا گناهانی است که بخشیده نمی شود مگر اینکه شما راضی باشید. حتی در قبولی توبه ایشان دخیل هستند.
در روایاتی که از ائمه اطهار رسیده است، آنان خود را به عنوان وسیله (وسیله ای برای تقرب به خداوند) معرفی کرده اند علت اینکه خداوند به پیامبران و اولیاى الهى، چنین نقشى را داده و خواسته است که مردم به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، این است که اوّلاً خداوند، با این کار، اولیاى خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار داده است تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگیرى از آنان، به طریق هدایت و سعادت دست یابند.
ثانیاً چون اولیاى الهى، انسان هایى مثل خود ما هستند، خیلى زود و راحت مى توانیم با آنان رابطه عاطفى و نزدیک برقرار مى کنیم و همین ارتباط سریع، ما را به این اسوه ها نزدیک مى کند و در معرض هدایت آنان قرارمى دهد. ترقیات روحی پس از انجام واجبات و ترک محرمات بدون توسلات جدی و حقیقی به خاندان عصمت امکان پذیر نیست
توسل و تشیع:
حقیقت توسل با حقیقت تشیع بسیار نزدیک است. شیعه، یعنی پیروی از اهل بیت(ع) برای نزدیک شدن به خداوند و توسل هم چیزی جز واسطه قرار دادن معصوم و پیروی از آنها برای تقرب به خداوند نیست. این واسطه گری برای قرب الهی و کمال انسانی مهمترین اثر تربیتی توسل به امام معصوم (ع) است.
به طور مثال علم، صفت خداوند است و ما از طریق علم به خدا نزدیک می شویم، اما برای این منظور بهترین روش توسل به انسان کامل و مظهر علم الهی است . در این روش ما علم امام را الگو و وسیله قرار می دهیم و سعی می کنیم از این نظر شبیه امام شویم. اینجا علم امام وسیله قرب به علم الهی شده است و حقیقت توسل چیزی جز این نیست.
مثال دیگر وسیله قرار دادن امام معصوم در اخلاق است؛ اگر کسی اخلاق خود را با اخلاق امام تنظیم کند در حقیقت امام را وسیله خودسازی اخلاقی خویش قرار داده و از این طریق به اخلاق الهی نزدیک شده است.
به همین صورت در حوزه عمل و عبادت هم باید ائمه را الگو و وسیله قرب به خداوند قرار دهیم. ببینیم آنها چگونه عمل می کردند چگونه عبادت می کردند، سعی کنیم به آنها در این حوزه نزدیک شویم. این تمسک و توسل همان تشیع واقعی است.
راهبرد خودسازی و کمال انسان، توحید و قرب به خدا است، اما این نزدیکی عملا از طریق امام محقق می شود. روش الگویی در مکتب شیعه بسیار مهم است، محبت امام،‌ توسل به امام، رضایت امام، شفاعت امام و ولایت و سرپرستی تکوینی و تشریعی امام، نقش بسیار مهمی در موفقیت و پیشرفت سالک دارد.
تاکتیک شیعه برای رسیدن به قرب خداوند، نزدیک شدن به امام معصوم است. هدف و نیت سالک در سلوک خود قرب به خدا است، اما این قرب و نزدیکی از طریق امام انجام می شود؛ امام مظهر خدا است و قرب به امام عین قرب به خدا است. حقیقت این است که در مکتب شیعه، توحید و ولایت به یک نوع وحدت می رسند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد