خانه » همه » مذهبی » وهابیت و جبر و اختیار

وهابیت و جبر و اختیار


وهابیت و جبر و اختیار

۱۳۹۳/۰۳/۲۸


۱۰۱۲ بازدید

نظر وهابیت در رابطه با جبر و اختیار چیست؟ مایلم نظر علمای وهابیت همچون ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب و بن باز را بدانم. جواب ما به نظر آنها چیست؟

همواره این سوال در جامعه مسمانان وجود داشته که آیا انسان مجبور است یا مختار. در پاسخ به این سوال سه نظر مطرح شده که هر یک از آیات قران هم استفاده کرده اند اما قطعا یکی از این نظرات درست است و دو نظر دیگر اشتباه دراین جابه طرح این سه نظر و معرفی کسانی که به آنها معتقد هستند می پردازیم:
1-گروهی با استناد به آیاتی از قرآن، اعمال انسان را به خدا نسبت می دهند و می گویند که هیچ کاری جز به اراده خدا انجام نمی شود حتی کارهای شر و گناهان و اگر انسانها گناه هم می کنند به خواست خداست این گروه برای اثبات نظر خود به آیاتی مثل والله خلقکم و ما تعملون استناد کرده و از آن مفهوم خلق افعال عباد را بیرون کشیده اند و در تایید آن به آیات زیادی اشاره کرده اند که اراده انسان را تابع اراده خدا می داند و همه کارها را با اذن و قدرت او معرفی می کند این گروه بر این عقیده اند که انسان تنها آلتی است که خدا برای اعمال خواسته های خود او را به کار می برد و هر چه انجام میدهد قبل از خلقتش برایش ثبت شده و کارهای بد او جایی برای سرزنش ندارد یکی از این روایتهایی که مورد استفاده این گروه است و تقریبا در تمام کتب معتبر صحاح وسنن اهل سنت از ابی هریره نقل شده اینست که موسی و آدم علیهما السلام با یکدیگر گفتگو کردند موسی به آدم علیه السلام گفت تو به خاطر اشتباهت ما را از بهشت محروم کردی وآدم در پاسخ گفت این عملی بود که خدا قبل از خلقت من برایم مقدر کرده بود پس بر کاری که من مجبور به انجامش بودم مرا سرزنش نکنصحیح البخاری ج3/ص1251ح3228صحیح مسلم ج4/ص2042ح2652صحیح ابن حبان ج14/ص55ح6179سنن النسائی الکبرى ج6/ص284ح10985سنن أبی داود ج4/ص226ح4701سنن ابن ماجه ج1/ص31ح80سنن الترمذی ج4/ص444ح2134مسند أحمد بن حنبل ج2/ص248ح7381تقریبا تمامی اهل تسنن بویژه اهل حدیث در کتب عقیدتی خود در بحث قدر این مطلب را با آوردن روایات بسیاری مورد تاکید قرار داده اند و ایمان به آنرا در حد ایمان به اصول دین دانسته اند. (هنوز هم روش احمد بن حنبل در میان اهل سنت طرفدارانى دارد ، و در قرن هشتم ، احمد بن تیمیه حرانى دمشقى (661-728 ق ) ظهور کرد و درصدد ترویج مذهب حنابله برآمد. ابن تیمیه مانند حنابله ، علم کلام را مردود دانست و متکلمان را اهل بدعت معرفى کرد در مساءله صفات خدا، او مانند حنابله صفات خبریه را بدون هر گونه تاءویل و توجیه پذیرفت و به طور کلى هر گونه عقل گرایى را محکوم کرد. ابن تیمیه علاوه بر حمایت از روش و عقاید اهل حدیث ، عقاید جدیدى را نیز اضافه کرد که قبلا سابقه نداشت .براى مثال ، او سفر کردن به قصد زیارت قبر پیامبر صلى الله علیه و آله و تبرک جستن به قبر او و توسل به اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله را شرک دانست و فضایل اهل بیت علیه السلام را که در صحاح اهل سنت و حتى در مسند امامش احمد بن حنبل وجود داشت ، انکار کرد و تلاش ‍ مى کرد تا مانند بنى امیه و حکومت عثمانى ، شاءن امام على علیه السلام و فرزندانش را پایین آورد و…)
2- گروهی این تفکر را مقابل عقل بدیهی بشر دانسته و نظری کاملا مخالف آن داده اند آنها هم به آیاتی از قران استناد کرده اند این گروه که مفوضه هستند گفتند خدا انسان را آفرید و به او اختیار و قدرت داد و همه چیز را به خودش واگذار کرد اما هر دو گروه به برخی آیات قران استناد کرده اند و برخی از آیات را ندیده گرفته اند یا آنها را تاویل کرده اند.
3-نظر سومی هم وجود دارد که میگوید انسان در تمام کارهای خود محتاج اراده و قدرت خداست ولی در کارهای خود مجبور نیست و مسئول اعمال خود بوده و به خاطر کارهای خوب وبد خود پاداش متناسب دریافت خواهد کرد این گروه تمام اعمال خیر که انسانها انجام می دهند را به خواست و رضای خدا می دانند و تمامی افعال بد را به قدرت خدا و قضای او ولی به اراده انسان و صادر از او می دانند.
این نظر توسط امام صادق علیه السلام در مقابل جبر و تفویض مطرح شده و طرفداران آن به عنوان عدلیه شناخته شده اند.
درک و تحلیل نظرسوم مستلزم توجه به نکاتی است:
1- بدون اراده خدا انسان هیچ اراده ای ندارد (و ما تشاؤون الا ان یشاء الله)
2- خدا به انسان اختیار داده که مسیر زندگی خود را انتخاب کند.
3- خدا می داند که انسان با اختیار خود چه مسیری را انتخاب خواهد کرد.
4- قضا و قدر خدا دو صورت حتمی و غیر حتمی دارد قضا و قدر حتمی تخلف نمی پذیرد اما غیر حتمی ممکن است به خاطر عواملی تغییر کند مثل اینکه کسی به خاطر ظلم و گناه عمرش کوتاه شده ومرگش زودتر ازاجل حتمی فرا رسد.
5- خدا در قران بسیاری از کارهای را به خود نسبت می دهد مثل هدایت یا گمراهی در این گونه امور انسان مقدمه آن کار را فراهم می کند وبعد در مسیری قرار می گیرد که برگشت از آن ممکن نیست در این صورت آن حرکت غیر اختیاری به خدا نسبت داده می شود در حالیکه انسان با اختیار خود قدم در آن مسیر گذاشته.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد