[… در تاریخ ایران به حاکمان زراندوز بسیاری بر میخوریم، امّا پولدوستی فتحعلیشاه و اثرات منفی آن در سیاست خارجی ایران از مقولهٔ دیگری است، مهم این نبود که جعبه جواهرات و بازوبند دریای نور پیوسته تا لحظه مرگ همراه شاه بود (سپهر، ۵۱۹/۱)، چون آقامحمد خان و پیش از او لطفعلیخان زند نیز با همین شیوه جواهرات سلطنتی را با خود حمل و حفظ میکردند (سپهر، ۱۳۷۷ش، ۷۱/۱ ).
مهم بیتابی و شیفتگی شاه در برابر هدایای سفیران خارجی بود، و این هدایا ماهیّتی جز رشوه برای مقاصد سیاسی علیه منافع ایران نداشت. سروان جان ملکم افسر کمپانی هند شرقی اولين فرستادهٔ انگلیس در این عصر بود که توانست موافقتنامهٔ مهمی به امضای دولت ایران برساند. او با تقدیم یکی از درشتترین الماسهایی که از هند آورده بود به اضافه ۲۷۳ هزار لیره رشوه به فتحعلیشاه و دولتمردان او توانست موافقتنامهٔ ۱۲۱۶ق را عليه منافع ایران در افغانستان به دولت ایران تحمیل نماید. شادروان محمود محمود مورخ معاصر در کتاب تاریخ روابط ایران و انگلیس نوشت:
«کاپیتان ملکم در یادداشت خود مینویسد که او مأموریت داشت از دو راه با دولت ایران داخل اتحاد شود: اوّل سالی سه یا چهار لک روپیه برای مدّت سه سال به دولت ایران بدهد و مساعدت آنها را جلب کند. دوّم به شاه و وزرای او مبلغی رشوه بدهد و آنها را به طرف دولت انگليس جلب کند. کاپیتان ملکم پس از مطالعهٔ دقیق، راه اخیر را اتخاذ نمود و در یادداشت خود نوشت: «هر اشکالی تحتِتأثیر طلای دولت انگلیس بهطور معجزهمانندی از پیش برداشته میشد. محمود محمود، ۱۳۵۳ش، ۴۵/۱) شگفت آنجاست که تاریخنویسان عصر قاجار به پیروی از فتحعلی شاه از زیبایی هدایا و همراهان ملکم بیشتر گفتوگو کردهاند تا متن موافقتنامهٔ تحمیلی همین شخص ہر دولت ایران…]
نقل از:
«خاقان صاحبقران و علمای زمان» احمد کاظمی موسوی، انتشارات آگاه، ص ۲۳۴
دفتر ایام از روزگاران ایران