توجه

  1. توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

توجه توجه : متاسفانه تا اطلاع ثانوی درگاه پرداخت زرین پال از دسترس خارج شده

خانه » همه » مذهبی » پيامبر «اصحاب الايكه» چه كسي بود؟ «ايكه» كجاست؟

پيامبر «اصحاب الايكه» چه كسي بود؟ «ايكه» كجاست؟

اصحاب الايكه نام قومي در قرآن است كه رسالت پيامبر خود شعيب عليه السلام را نپذيرفتند و به عذاب الهي گرفتار شدند. نام اين قوم ۴ بار در قرآن ذكر شده است:
« وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمين»[1] « كَذَّبَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلينَ»[2] « وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ»[3] « وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعيدِ»[4] واژه «ايكه» به معناي بيشه اي است كه درختان انبوه و در هم پيچيده اي داشته باشد و جمع آن «ايك» است. با توجه به اين معنا در مي يابيم كه محل زندگي اصحاب ايكه پر از درخت بوده و به نام آنها در تاريخ ثبت شده است. حال ببينيم مكان اين بيشه كجا بوده است؟ مفسرين گفته اند اصحاب ايكه همان مردم مدين بوده اند كه در نزديكي شهرشان بيشه اي بوده است. علامه طباطبايي معتقد است منزلگاه قوم لوط و قوم ايكه هر دو بر سر شاهراهي قرار داشت. مقصود از اين شاهراه راهي است كه مدينه را به شام وصل مي كند. شهرهايي كه در اين مسير قرار داشتند منزلگاه قوم لوط و شعيب بوده اند و چون همه اين مسافت جنگلي نبوده نتيجه مي گيريم كه قوم ايكه يك طايفه از قوم شعيب بوده اند و سرزمين ايشان نيز يك ناحيه از حوزه دعوت شعيب بوده كه بيشه زار بوده است و در نهايت خداوند آنها را به خاطر كفرشان هلاك نمود.
برخي ديگر معتقدند حضرت شعيب براي هدايت دو قوم مبعوث شد، بار اول به سوي مردم مدين و بار دوم به سوي اصحاب ايكه مبعوث شد.
اما ديدگاه عموم قرآن پژوهان بر اين است كه ايكه به گونه اي با مدين قرابت و نزديكي داشته و در نتيجه در ساحل شرقي درياي سرخ واقع بوده و به علت نزديكي با مدين، برخي حدس زده اند كه ايكه همان مدين است. درنتيجه مي توان جغرافياي مدين و ايكه را يكي دانست و با توجه به اينكه مدين امروزه به نام معان خوانده مي شود، مي توان ايكه را همان شهر معان امروزي دانست كه در كشور اردن واقع است.[5]

پي نوشت:
[1] .حجر،۷۸
[2] .شعراء،۱۷۶
[3] .ص،۱۳
[4] .ق،۱۴
[5] . دانشنامه اماكن جغرافيايي قرآن مجيد، محمدحسن عرب، تهران، فرهنگ مكتوب، ۱۳۸۸، ص۱۱۱-۱۱۶

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد