شناخت و معرفت شناسنامه ای تنها مراد نبوده و کافی نیست. معرفت امام وقتی منجر به حیات می شود و از مرگ جاهلی انسان را می رهاند که همراه با ایمان و اعتقاد به امامت و فضایل ایشان بوده، و مسیر تبعیت از آن بزرگواران را هموار سازد. 1ـ شناخت تاریخی : که برای این منظور باید کتب تاریخ اهل بیت علیهم السلام را مطالعه فرمایید ؛ نظیر کتاب منتهی الآمال ، تالیف شیخ عبّاس قمّی یا کتاب سیره ی پیشوایان ،تالیف مهدی پیشوایی2ـ شناخت جنبه ی امامت و خلافت آنها : که برای این منظور باید کتب اعتقادی مربوط به امامت را مطالعه فرمایید. به عنوان نمونه به کتب زیر مراجعه فرمایید:ـ آنگاه هدایت شدم ، دکتر محمّد تیجانی ـ وی قبلاً سنّی بوده ــ حق جو و حقّ شناس ، سیّد شرف الدین عاملی ، ترجمه محمّد جعفر امامیـ امامت در بینش اسلامی ، علی ربّانی گلپایگانی3ـ شناخت باطنی و نوری امامت ؛ یا به تعبیری شناخت مقام ولایت آن بزرگواران. برای این منظور مطلب زیر تقدیم حضور می شود.ــ شناخت نوری اهل بیت علیهم السلام معرفت اهل بیت علیهم السلام دارای مراتبی است که باید از پایین ترین مرتبه ی آن شروع و مرتبه به مرتبه بالا رفت تا به معرفت نوری انسان کامل راه یافت. بنا بر این ، چنین نیست که مراتب پایین معرفت ، مطلوب نباشند ؛ بلکه کسب این مراتب لازم است تا انسان بتواند به مراتب بالا راه یابد. امّا معرفت نوری اهل بیت علیهم السلام خود دارای مراتبی است ، بر دو رکن استوار می باشد ؛ یک رکن مربوط می شود به شخص ادراک کننده و رکن دیگر مربوط می شود به وجود اهل بیت علیهم السلام .
الف ـ معرفت در هر درک کننده ای دارای دو قسم می باشد ؛ 1-معرفت ذهنی و مفهومی 2-معرفت باطنی و حضوری . در معرفت مفهومی انسان با خودِ وجود خارجیِ معلوم مواجه نیست بلکه وجود خارجی را با حدّ و حدود مفهومی آن می شناسد. لذا چنین معرفتی ، اگر چه نسبت به جهل ، نور می باشد ، ولی چون از پس حجاب و پرده ی مفهوم می باشد ، معرفت ظلمانی قلمداد داد می شود. امّا در معرفت حضوری ، روح انسان با وجود خارجی معلوم اتّحاد یافته آن را بی واسطه می شناسد. لذا در چنین معرفتی ، پرده و حجاب مفهوم و ذهن در کار نیست. از اینرو معرفت حضوری را معرفت نوری نیز می نامند. معرفت اهل بیت علیهم السلام با نورانیّت ، معرفت حضوری است نه معرفت مفهومی صرف. البته شکّی نیست که معرفت حصولی و مفهومی به فضائل وجودی اهل بیت علیهم السلام ، هم لازم و ضروری است هم نورانیّت دارد و هر چه عمیقتر و برهانی تر باشد ، نورانیّت بیشتری دارد. لکن این مقدار معرفت ، تضمین کننده ی قطعی سعادت نمی باشد. چرا که معرفت مفهومی اوّلاً همواره در معرض شبهه است و ثانیاً لزوماً انسان را به سمت عمل سوق نمی دهد. رهبر و الگوی زمان و تنها عامل پیوند ما با خداوند شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. نشناختن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود به معنی عدم ارتباط با امام است. عدم ارتباط با امام یعنی قطع پیوند هدایت با خداوند و این همان مرگ جاهلیت و خروج از دین و گمراهی است. شناخت آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف به گونهای که سبب سالم ماندن از شبهههای ملحدان گردد و مایه نجات از گمراه ساختن گمراهکنندگان شود. به دست آوردن این شناخت از اهم واجبات است.
معرفت امام به میزان آگاهی، مطالعه و ژرفنگری در رفتار و کردار امام بستگی دارد و هرچه درک از آن وجود مقدس با تعمق بیشتری صورت پذیرد، زوایای گستردهتری از شخصیت بینظیرش روشن میشود. انسانها اگر درصدد شناخت واقعی آن حضرت برنیایند، به موجودی بیروح مبدل میشوند که عطش جاودانگی را به جرعه حقیقت بر طرف نکرده و ندای فطرت را به پاسخی حقیقی ارضا نکردهاند.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دریایی مواج از علم و حکمت و معرفت حق است. به اراده الهی از نظرها غایب گشت، تا در هنگامیای خاص ظهور کند و اهل ایمان را پیروز و سربلند سازد. آن حضرت، بسان خورشید پشت ابر، شیعیان را از گرمی و نور وجودش بینصیب نمیگذارد. خداوند متعال معرفتی را به بندگان عطا و نقش انسان در تحقق آن فقط قبول و یا ردّ آن معرفت عطا شده میباشد. معرفت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به لطف و عنایت خداوند است. بنده باید از او درخواست کند و بخواهد تا شامل چنین فضلی شود. برای طلب معرفت امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف وسایل و اسبابی از طرف خداوند قرار داده شده است که انسان با توجه به آنها میتواند به نتیجه و مقصود خود برسد. بعضی از این اسباب و وسایل عبارتند از:
1. طلب و درخواست از خداوند متعال (دعا)
2. توسل پیدا کردن به ائمه برای طلب معرفت
3. پناه بردن به وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و طلب معرفت و یاری ایشان در این راه
4. تفکر و تدبر در کلمات نورانی اهل بیت درباره آن بزرگوار (تفقه)
5. تسلیم و گردن نهادن به ولایت امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف
6. مطالعه معجزات و عنایات خاصی که به دست امامان عزیز و مهربان واقع شده.
معرفت صحیح امام عصاره و نتیجه شناخت دین و فهم صحیح روایات و تسلیم در مقابل آن است. شناخت صحیح امام عجل الله تعالی فرجه الشریف آثاری دارد که قلب شناسا را پر از محبت میکند و قلبی که مملو از محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد همه حالاتش بر اساس آن شکل میگیرد و اعمال او متناسب به میزان محبت قلبیاش روح و ارزش پیدا میکند و چنین محبتی است که باعث میشود که انسان در همه احوال به یاد امام زمانش باشد و از یاد او غافل نگردد و او را به انتظار فرج مولایش مینشاند تا جاییکه وظیفه خود میداند که برای رفع غم و غریبی آن حضرت تلاش کند و دست به دعا بردارد.
الف ـ معرفت در هر درک کننده ای دارای دو قسم می باشد ؛ 1-معرفت ذهنی و مفهومی 2-معرفت باطنی و حضوری . در معرفت مفهومی انسان با خودِ وجود خارجیِ معلوم مواجه نیست بلکه وجود خارجی را با حدّ و حدود مفهومی آن می شناسد. لذا چنین معرفتی ، اگر چه نسبت به جهل ، نور می باشد ، ولی چون از پس حجاب و پرده ی مفهوم می باشد ، معرفت ظلمانی قلمداد داد می شود. امّا در معرفت حضوری ، روح انسان با وجود خارجی معلوم اتّحاد یافته آن را بی واسطه می شناسد. لذا در چنین معرفتی ، پرده و حجاب مفهوم و ذهن در کار نیست. از اینرو معرفت حضوری را معرفت نوری نیز می نامند. معرفت اهل بیت علیهم السلام با نورانیّت ، معرفت حضوری است نه معرفت مفهومی صرف. البته شکّی نیست که معرفت حصولی و مفهومی به فضائل وجودی اهل بیت علیهم السلام ، هم لازم و ضروری است هم نورانیّت دارد و هر چه عمیقتر و برهانی تر باشد ، نورانیّت بیشتری دارد. لکن این مقدار معرفت ، تضمین کننده ی قطعی سعادت نمی باشد. چرا که معرفت مفهومی اوّلاً همواره در معرض شبهه است و ثانیاً لزوماً انسان را به سمت عمل سوق نمی دهد. رهبر و الگوی زمان و تنها عامل پیوند ما با خداوند شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. نشناختن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود به معنی عدم ارتباط با امام است. عدم ارتباط با امام یعنی قطع پیوند هدایت با خداوند و این همان مرگ جاهلیت و خروج از دین و گمراهی است. شناخت آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف به گونهای که سبب سالم ماندن از شبهههای ملحدان گردد و مایه نجات از گمراه ساختن گمراهکنندگان شود. به دست آوردن این شناخت از اهم واجبات است.
معرفت امام به میزان آگاهی، مطالعه و ژرفنگری در رفتار و کردار امام بستگی دارد و هرچه درک از آن وجود مقدس با تعمق بیشتری صورت پذیرد، زوایای گستردهتری از شخصیت بینظیرش روشن میشود. انسانها اگر درصدد شناخت واقعی آن حضرت برنیایند، به موجودی بیروح مبدل میشوند که عطش جاودانگی را به جرعه حقیقت بر طرف نکرده و ندای فطرت را به پاسخی حقیقی ارضا نکردهاند.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دریایی مواج از علم و حکمت و معرفت حق است. به اراده الهی از نظرها غایب گشت، تا در هنگامیای خاص ظهور کند و اهل ایمان را پیروز و سربلند سازد. آن حضرت، بسان خورشید پشت ابر، شیعیان را از گرمی و نور وجودش بینصیب نمیگذارد. خداوند متعال معرفتی را به بندگان عطا و نقش انسان در تحقق آن فقط قبول و یا ردّ آن معرفت عطا شده میباشد. معرفت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف به لطف و عنایت خداوند است. بنده باید از او درخواست کند و بخواهد تا شامل چنین فضلی شود. برای طلب معرفت امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف وسایل و اسبابی از طرف خداوند قرار داده شده است که انسان با توجه به آنها میتواند به نتیجه و مقصود خود برسد. بعضی از این اسباب و وسایل عبارتند از:
1. طلب و درخواست از خداوند متعال (دعا)
2. توسل پیدا کردن به ائمه برای طلب معرفت
3. پناه بردن به وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و طلب معرفت و یاری ایشان در این راه
4. تفکر و تدبر در کلمات نورانی اهل بیت درباره آن بزرگوار (تفقه)
5. تسلیم و گردن نهادن به ولایت امام عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف
6. مطالعه معجزات و عنایات خاصی که به دست امامان عزیز و مهربان واقع شده.
معرفت صحیح امام عصاره و نتیجه شناخت دین و فهم صحیح روایات و تسلیم در مقابل آن است. شناخت صحیح امام عجل الله تعالی فرجه الشریف آثاری دارد که قلب شناسا را پر از محبت میکند و قلبی که مملو از محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شد همه حالاتش بر اساس آن شکل میگیرد و اعمال او متناسب به میزان محبت قلبیاش روح و ارزش پیدا میکند و چنین محبتی است که باعث میشود که انسان در همه احوال به یاد امام زمانش باشد و از یاد او غافل نگردد و او را به انتظار فرج مولایش مینشاند تا جاییکه وظیفه خود میداند که برای رفع غم و غریبی آن حضرت تلاش کند و دست به دعا بردارد.
شناخت امام عصر عليه السلام حديث من مات