خانه » همه » مذهبی » پیامبر رحمت و مجازات توهین کنندگان؟

پیامبر رحمت و مجازات توهین کنندگان؟


پیامبر رحمت و مجازات توهین کنندگان؟

۱۳۹۳/۱۱/۰۸


۲۲۹ بازدید

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - پیامبر رحمت و مجازات توهین کنندگان؟دانشجوی گرامی اصل واکنش اعتراضی نسبت به اهانت به مقدسات امری طبیعی و فطری است و حتی آنهایی که اهانت به مقدسات مسلمانان را به عنوان آزادی بیان توجیه کرده و حتی برخی از آنها با کمال شرم به مسلمانان پیام می دهند که آنها نیز می توانند در باره حضرت مسیح کاریکاتور تمسخر آمیز بکشند و یا دیگران را آزاد می دانند که به حضرت مسیح اهانت نمایند (همچون نخست وزیر انگلیس) نیز در اصل، اعتقاد به لزوم واکنش نسبت به اهانت به مقدسات دارند،با این تفاوت که مقدسات آن

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - پیامبر رحمت و مجازات توهین کنندگان؟دانشجوی گرامی اصل واکنش اعتراضی نسبت به اهانت به مقدسات امری طبیعی و فطری است و حتی آنهایی که اهانت به مقدسات مسلمانان را به عنوان آزادی بیان توجیه کرده و حتی برخی از آنها با کمال شرم به مسلمانان پیام می دهند که آنها نیز می توانند در باره حضرت مسیح کاریکاتور تمسخر آمیز بکشند و یا دیگران را آزاد می دانند که به حضرت مسیح اهانت نمایند (همچون نخست وزیر انگلیس) نیز در اصل، اعتقاد به لزوم واکنش نسبت به اهانت به مقدسات دارند،با این تفاوت که مقدسات آنها تغییر یافته است به عنوان مثال غربی ها که اینگونه خود را در برابر اهانت به مقدسات خودشان، دارای سعه صدر معرفی می کنند در واقع، پیامبران برایشان هیچ تقدسی ندارند، بلکه مقدسات آنها امور دیگری می باشد همچون هولوکاست وبه همین دلیل همین غربی که امروزه از کاریکاتور های اهانت آمیز بر علیه مقدسات اسلامی و یا ساخت فیلم های موهن بر علیه پیامبر اکرم ، به بهانه حمایت از آزادی بیان حمایت می کنند ، به هنگام برگزاری کنفرانس بین المللی بررسی هولوکاست در تهران ، قطعنامه های شدید اللحنی در محکومیت برگزاری این کنفرانس علمی صادر کرده و برخی شرکت کنندگان در این کنفرانس را نیز تحت پیگر قرار دادند . همین رفتار حاکی از این است که حتی مدعیان آزادی بیان نیز ، آنگاه که مقدساتشان مورد هجمه قرار می گیرد نه تنها نسبت به آن واکنش اعتراضی از خود نشان می دهند بلکه ، حتی شدیدترین برخوردها را نیز صورت می دهند ، منتها باید مقدسات همین افراد را شناخت و صداقتشان را هنگامی دریافت که مقدسات واقعی آنها مورد هجمه قرار می گیرد و نه مقدسات ادعایی و ظاهری . ثانیا اکثر واکنش هایی که در زمینه اهانت به مقدسات مسلمانان صورت می گیرد کاملا مسالمت آمیز است و هدف آنها نیز صرفا جلوگیری از تکرار حرمت شکنی و قداست زدایی از مقدسات و پرهیز از تداوم توهین هاست و این حداقل کاری است که یک مسلمان غیور در قبال اهانت به پیامبر خوبی ها که بشریت را از ورطه هلاکت و گمراهی نجات داده و به سوی نور و روشنایی هدایت نموده است می تواند انجام دهد ، در واقع تشکر از رسول مهربانی ها و دفاع از ساحت قدسی وی حق هر مسلمانی است و نباید به هیچ بهانه ای چنین حقی را از وی سلب نمود . ثالثا رخدادهای تاریخی که مثال زده شده است نمی تواند توجیهی برای عدم واکنش در برابر اهانت ها تلقی گردد چرا که برخی از رخدادهایی که مورد استناد قرار می گیرد در دورانی اتفاق افتاده که پیامبر و یاران ایشان در محاصره بت‌پرستان مکه زندگی می‌کردند و عملاً امکانی برای مقابله با چنین جسارت‌هایی وجود نداشت، بر خلاف دوران حکومت در مدینه و پس از فتح مکه که دیگر کسی جرأت چنین جسارت‌هایی را به محضر پیامبر نداشت. به گونه‌ای که هرگونه جسارت با خشم و مقابله جدی مسلمانان مواجه می‌شد. مسئله بعدی این است که ما در موضوع رهبران دینی لازم است دو مفهوم را از یکدیگر متمایز کنیم. یکی شخص و دیگری شخصیت. پیامبر، امام و جانشینان ایشان، دارای یک شخصیت فردی هستند و یک شخصیت اجتماعی. به تبع دارای یک‌سری حقوق فردی هستند و یک‌سری حقوق اجتماعی. حقوق فردی مسائلی است که ارتباط شخصی با ایشان دارد که هم می‌توانند آن را احقاق کنند و هم از آن چشم‌پوشی نمایند. اما حقوق اجتماعی ایشان مسائلی نیست که وابسته به خود ایشان باشد، بلکه با کل جامعه در ارتباط است و شخصیت یک رهبر دینی بر اساس آموزه‌های اسلامی لازم است حفظ شود. بنابر این ممکن است در مواردی پیامبر به عنوان شخصیت فردی خود از اهانت هایی که صورت می گرفت ، حتی در دوران حکومت مدینه گذشت نموده باشد اما نمی توان این اقدام وی را به عنوان یک رویه اجتماعی ثابت برای رفتار مسلمانان اثبات نمود و مدعی شد هر کسی حق دارد نسبت به پیامبر اهانت نماید و دیگران حق ندارند نسبت به او واکنشی نشان دهند ، در واقع اهانت به رهبر دینی یک جامعه در واقع اهانت به کل جامعه و افراد آن است. بنابراین امری نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. ضمن اینکه در این رخدادها باید به مصلحت هایی که برخی گذشت های پیامبر برای اسلام و جامعه اسلامی داشت نیز توجه داشت ، چنانکه داستانی که ذکر کرده اید حاکی از این مصلحت است ، اما وقتی سکوت امروزین در برابر اهانت ها نه تنها منجر به نتیجه مثبتی نمی شود بلکه با توجه به تکرار اهانت ها و حتی تشدید آن و قداست زدایی از ساحت قدسی پیامبر باعث سستی اعتقادات جمعی دیگر می شود ، مسلما سکوت نه تنها فاقد هر گونه مصلحتی می باشد بلکه تنها راهکار ، اعتراض خواهد بود . بنابر این در همه جا نمی توان حکم واحدی داد کما اینکه پیامبر اسلام نیز حکم واحدی در قبال اهانت ها نمی دادند بلکه در کنار سکوت کریمانه ای که در قبال برخی اهانت ها داشتند ، شاهد آن هستیم که به امر الهی حکمی تحت عنوان «ساب النبی» هم داشتندکه بر اساس آن اهانت کنندگان به پیامبر ، محکوم به اشد مجازات می شدند و یا با وجود عفو کریمانه نسبت به مشرکان مکه ، شاهد آن هستیم که حکمی صادر کردند که حدود ده نفر از مشرکان ، هر کجا باشند و لو اینکه به پرده کعبه آویخته باشند باید کشته شوند که تعدادی از این مشرکان ، افرادی بودند که رذالت را در سرودن هجو نسبت به پیامبر و اهانت های رکیک به آن حضرت به اوج رسانده بودند . فتوای حضرت امام ره بر علیه سلمان رشدی مرتد نیز در چنین فضایی و با چنین هدفی صادر شد و توطئه ای عظیم و حساب شده را خنثی کرد . اعطای لقب «سر» (شوالیه) به نویسنده این کتاب بعد از گذشت بیش از دو دهه از تاریخ انتشار این کتاب توسط ملکه انگلیس در شرایطی که جهان اسلام در آتش تهاجم نظامی وحشیانه غرب به سرکردگی آمریکا و انگلیس، می سوزد، به خوبی بیانگر توطئه و سیاسی بودن اقدام سلمان رشدی است که هیچ ارتباطی با مباحث فرهنگی و … ندارد و حاکی از این است که اقدام سلمان رشدی مرتد اقدامی در جهت توطئه اسلام ستیزی غرب بود و نه کار فردی لذا برای ایستادگی در برابر چنین اقدام مهم سیاسی اعتقادی لازم بود تا شخصیتی تاثیر گذار چنان واکنشی نشان دهد که بتواند در برابر هجمه ای که با حمایت امپراتوری مالی و رسانه ای ریشه اعتقادات اسلامی را نشانه رفته بود ایستادگی کند . فتوایی نیز که امام خمینی ره صادر نمودند فتوایی بود که پس از چندین ماه از انتشار این کتاب در انگلستان و به دنبال ماهها درگیری خونین در برخی از کشورهای اسلامی و به ویژه هند و پاکستان صادر شد و نشان دهنده عمق اهانت و کج دهنی جهان غرب به جهان اسلام و بی توجهی نسبت به خواسته های مسلمانان در احقاق حقوق پایمال شده شان بود که باعث شد تا امام خمینی ره خود وارد میدان شده و چنان ابتکار عمل را به دست بگیرد که تا سالها جامعه اسلامی را نسبت به چنین تهاجمات دامنه دار و سازمان یافته ای بیمه نماید .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد