خانه » همه » مذهبی » پیش به سوی ظهور (۲ )

پیش به سوی ظهور (۲ )


پیش به سوی ظهور (۲ )

۱۳۹۲/۱۰/۰۷


۱۳۷ بازدید

پیش به سوی ظهور (۲ )

( بسیج و کنش جمعی در انقلاب جهانی مهدوی )

رحیم کارگر

۲-بسیج نیروهای رزمی (منابع)

۲-۱. نیروی انقلابی ده هزار نفری

پیش به سوی ظهور (2 )

( بسیج و کنش جمعی در انقلاب جهانی مهدوی )

رحیم کارگر

2-بسیج نیروهای رزمی (منابع)

2-1. نیروی انقلابی ده هزار نفری

پس از حضور 313 تن از یاران خاص در رأس قیام مهدوی، ده هزار نیروی سازمان دهی شده، به آنان می‌پیوندند و نهضت را آغاز می‌کنند. امام باقر علیه السلام فرمود: «فاذا اجتمع الیه العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج…»؛ «آن گاه که ده هزار نفر نزد او گرد آیند[از محل اولیه قیام، به سوی دیگر مناطق] حرکت خواهد کرد». [74] امام صادق علیه السلام فرمود: «قائم در میان کمتر از فئه (گروه) خروج نخواهد کرد و فئه از ده هزار کمتر نیست». [75] ابوبصیر نیز می‌گوید: مردی از امام صادق علیه السلام پرسید: چند نفر با قائم خروج می‌کنند؟ مردم می‌گویند با او 313 تن به تعداد مجاهدان بدر خروج می‌کنند؟ فرمود: به جز [اینها] در بین عده‌ای اولوالقوه (نیرومند)، خروج می‌کند و اینها کمتر از ده هزار نفر نیستند». [76] بر اساس روایتی امام علی علیه السلام می‌فرماید: «مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با لشکری دوازده هزار نفری یا پانزده هزار نفری از مکه حرکت می‌کند و در دل دشمنان ترس و وحشت می‌اندازد…». [77]
2-2. هفتاد هزار صدیق و 36 هزار محافظ

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «وقتی قائم ظهور می‌کند و به کوفه وارد می‌شود، خداوند از ورای کوفه، هفتاد هزار صدّیق را بر می‌انگیزد که یارو یاورش باشند». [78] علاوه بر این در روایتی آمده است «تعداد محافظان وی 36 هزار نفراند و بر سر هر یک از بزرگ راه‌های منتهی به بیت المقدس، دوازده هزاز نفر مستقر می‌شوند». [79]
2-3. تمامی شیعیان

طبرسی صاحب مجمع البیان ذیل آیه اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا می‌نویسد: «در اخبار اهل بیت علیه السلام نقل شده که مقصود اصحاب مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخر الزمان است» و امام رضا علیه السلام فرمود: «به خدا قسم! وقتی قائم ما قیام کند، خداوند همه شیعیان ما را از تمام مناطق به دور او جمع خواهد کرد. [80]
2ـ 4. سایر گروه‌ها

نیروهای انقلابی، منحصر در این تعداد نیست؛ چنان که حر عاملی می‌گوید: «در روایت است که تعداد یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صد هزار نفر است». [81] حتی بر اساس روایتی عده‌ای از پیروان ادیان دیگر و صالحانی که از دنیا رفته‌اند (و رجعت کرده اند)، به انقلاب جهانی مهدوی می‌پیوندند. امام صادق علیه السلام فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد ظهور کند، تعدادی از پشت کعبه بیرون می‌آیند که عبارت‌اند از: 27 نفر از قوم موسی (آنان که به حق قضاوت می‌کردند)، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر»[82] و….

در کنار این گروه‌های انقلابی، زنان مبارز و مجاهد نیز حضور داشته و با تمام توان به یاری نهضت خواهند شتافت. نخستین گروه از زنانی که جزء یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار می‌گیرند، کسانی‌اند که در زمان او زندگی کرده و همانند دیگر اصحاب به هنگام ظهور در مکه به انقلابیون می‌پیوندند. امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «و یجیء و الله ثلاثمائه عشر رجالاً فیهم خمسون امرأه یجتمعون بمکة…»[83]؛ «به خدا سوگند! 313 تن می‌آیند که پنجاه تن از این عده زن هستند که [بدون هیچ قرار قبلی] در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد…». علاوه بر این عده، سیزده زن نیز از یاران امام عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود. مفضل بن عمر می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «همراه قائم، سیزده زن هستند». عرض کردم آنان چه می‌کنند و چه نقشی دارند؟ فرمود: «زخمی‌ها را مداوا می‌کنند و از بیماران پرستاری می‌نمایند؛ همچنان که همراه رسول خد صلی الله علیه و آله و سلم بودند». [84]
3. نیروها و کنش‌گران انقلابی

بر اساس روایات چندین جنبش و گروه انقلابی عظیم به یاری نهضت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌شتابند و با تمام وجود در پیروزی آن می‌کوشند. مهم‌ترین این نهضت‌ها، جنبش سید خراسانی و سید حسنی از ایران و جنبش یمانی از یمن است. علاوه بر اینها، دسته‌ها و گروه‌های مختلفی نیز به قیام حق طلبانه مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌پیوندند. این گروه‌ها در روایات، چنین معرفی شده‌اند: عصبة من المسلمین، رایات سود، رایات من المشرق، ناسٌ من المشرق، فتی التمیمی (صاحب الرایه المهدی)، فتیان من محالهم (جوانانی در منطقه خودشان)، اعوان آل محمد، عساکر خراسان، اصحاب السبال (یاران صاحبان ریش)، قوم خرجوا بالمشرق، رایات هدی (پرچم‌های هدایت)، انصار المهدی، عصائب، نجباء و… البته برخی از این عناوین، ممکن است مصداق واحدی داشته و مربوط به یک یا چند گروه خاص باشند که به بعضی از آنها اشاره می‌شود.

3-1. نهضت مردم مشرق زمین

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: «یخرج ناسٌ من المشرق یوطئون للمهدی»[85]؛ «مردمی از مشرق خروج می‌کنند و برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زمینه سازی می‌نمایند» و نیز می‌فرماید: «اهل بیت من به سختی دچار بلاها و گرفتاری‌ها می‌شوند و آن گاه خداوند پرچم‌های سیاهی را از طرف مشرق می‌فرستد. هر کس آنها را یاری کند، خدا را یاری کرده است و هر کس آنها را زبون سازد، خدا را زبون ساخته است. این پرچم‌ها به اهتزاز در می‌آید تا با مردی که هم نام من است، بیعت نموده و او را به رهبری خود انتخاب کنند و خدایش او را تأیید می‌کند». [86] از امیرمؤمنان علیه السلام نقل شده است: «پرچم‌های بی نام و نشان از خاور زمین به اهتزاز در می‌آید که از پنبه و کتان و ابریشم نیست. آنها را بر سر نیزه‌ها می‌زنند و نام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر آنها نقش می‌شود و آنها را مردی از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رهبری می‌کند. چون از مشرق حرکت می‌کنند، عطر آنها در مغرب بهتر از مشک و عنبر به مشام می‌رسد». [87]
با بررسی احادیت مربوط به نشانه‌های ظهور روشن می‌شود که به احتمال زیاد منظور از مشرق، ایران است که نهضت‌های مردمی برای یاری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از آنجا شروع می‌شود که در سطور بعدی به آن پرداخته می‌شود.

3-2. نهضت بزرگ ایرانیان

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «نیروهایی با پرچم‌های سیاه ـ که از خراسان قیام کرده‌اند ـ در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی که مهدی علیه السلام در شهر مکه ظهور می‌کند، با او بیعت می‌کنند»[88]. در روایتی از آن حضرت آمده است: «گویی گروهی را با چشم خود می‌بینم که از خاور زمین خروج کرده‌اند، حق را مطالبه می‌کنند و به آنان داده نمی‌شود. آن گاه شمشیرهای خود را حمایل می‌کنند. پس آن را نمی‌پذیرند و قیام می‌کنند و پرچم‌های خود را به دست حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌سپارند». [89] روایات، بیانگرآن است که سید خراسانی هم زمان با خروج سفیانی در ایران قیام می‌کند و زمانی که سپاه سفیانی مشغول کشتار مردم عراق هستند، با سپاهی بزرگ از ایران برای نجات مردم و به خصوص شیعیان و مهیّا سازی کوفه برای ورود مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، رهسپار عراق می‌گردد. فرماندهی نیروهای ایرانی، شعیب بن صالح است که از مردان شجاع نامی است. سفیانی که از حرکت سپاه خراسانی با خبر می‌شود سپاهی را برای مقابله با او می‌فرستد که در طرف جنوب ایران در منطقه‌ای به نام استخر به هم می‌رسند و نبرد شدیدی در می‌گیرد. بر اثر شجاعت و فداکاری سپاه ایران، سپاه سفیانی شکست می‌خورد و عقب نشینی می‌کند.

امام باقر علیه السلام در حدیثی طولانی می‌فرماید: «سفیانی، لشکری را به سوی کوفه می‌فرستد که هفتاد هزار نفرند؛ آنها در آنجا به قتل و کشتار و اسارت مردم می‌پردازند. در چنین شرایطی پرچم‌هایی از سوی خراسان به رهبری سید خراسانی (بقیادة الخراسانی)، نمایان می‌شوند که منزلگاه‌ها را با سرعت چشمگیری طی کرده و پشت سر می‌گذارند و در میان آنها، عده‌ای از اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند». [90] و «… وقتی سپاه سفیانی به سمت کوفه حرکت می‌کند، آنها را برای [درگیری و پیروزی بر] اهل خراسان (ایرانیان) می‌فرستد که آنها هم به جهت [یاری] حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خارج شده‌اند. سفیانی و سید خراسانی [حامل پرچم‌های سیاه] به هم می‌رسند. در خط مقدم [سپاهیان] سید خراسانی، شعیب بن صالح است. میان او و سفیانی در استخر، جنگ خانمان برانداز ‌شدیدی صورت می‌گیرد که پرچم‌های سیاه پیروز شده و لشکر سفیانی متواری و فراری می‌شوند. به دنبال آن مردم آرزوی [آمدن] مهدی را می‌کنند و او را می‌جویند. او هم در مکه قیام می‌کند؛ در حالی که پرچم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را به همراه دارد و آن هم در زمانی است که مردم از قیام او به خاطر شدت و مدّت بلایا و فتنه‌ها مأیوس شده اند». [91]
3-3. نهضت رهایی بخش از یمن

یکی از قیام‌های مردمی پیش از انقلاب جهانی مهدوی، خروج سرداری از یمن است که مردم را به راه حق و عدل دعوت می‌کند؛ نام او یمانی است. قیام وی یکی از عوامل زمینه ساز ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این نهضت، هدایت بخش‌ترین حرکت پیش از ظهور است و بر افراشته شدن پرچم آن، نوید دهندة مؤمنان منتظر است و در روایات یاری رساندن به آنان توصیه شده است. در این رابطه امام صادق عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌فرماید: «قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان هیچ پرچمی به اندازة پرچم یمانی، دعوت به حق و هدایت نمی‌کند؛ چرا که شما را به ]تبعیت از[ امامتان دعوت می‌کند. پس از قیام یمانی، خرید و فروش اسلحه، برای مردم و به خصوص مسلمانان ممنوع می‌شود و هرگاه ]یمانی[، قیام کرد، به سوی او حرکت کن و بشتاب که آن را پرچم هدایت خواهی یافت. احدی از مسلمانان اجازه ندارد با او مقابله کند و هرکس چنین کند، جهنمی است؛ چرا که یمانی به حق و صراط مستقیم، دعوت می‌کند». [92] خاستگاه خروج یمانی، سرزمین یمن است؛ چنان که امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «سفیانی از شام و یمانی از یمن خروج می‌کند». [93] یمانی پس از خروج برای نبرد با سفیانی به سوی شام می‌رود و در مدخل شام، با سپاه خراسانی ملاقات می‌کند که او نیز برای نبرد با سفیانی و برای یاری یمانی بیرون آمده است. [94] روایات می‌گویند: یمانی در پی نبرد سفیانی با وی، وارد عراق می‌شود. او بامدد از نیروی خراسانی، وارد صحنه کارزار می‌شود. در آن زمان اوضاع کلی جهان، در یک جنگ بزرگ فرهنگی و مدنی خلاصه می‌شود که میدان این جنگ، شام، فلسطین، عراق، ایران و حجاز است. در این معرکه دو دسته و سپاه، در برابر یکدیگر به مبارزه مشغولند: یاوران حضرت مهدی علیه السلام و زمینه سازان قیام ایشان، 2. حرکت سفیانی و یاری رسانان غربی او (رومیان و یهودیان)…. [95]
این حادثه درست قبل از زمان ظهور حجت علیه السلام است؛ چنان که کلینی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: «اقبل الیمانی و تحرک الحسنی و خرج صاحب هذا الامر»؛ «یمانی پیش می‌تازد، حسنی به جنبش درآید و صاحب این امر خروج می‌کند». [96]
4. گروه‌های خاصّ

در روایات به نام بعضی از گروه‌ها و دسته‌ها اشاره شده که هنگام قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یا پس از آن، از مناطق و شهرهای مختلف ظاهر شده و به یاری حضرت می‌شتابند. اینان جوانمردان، پاک‌دلان، نیکو خصالان و شجاعانی هستند که با حضور خود در جمع انقلابیون، کمک‌های شایانی در جهت پیروزی نهضت ارائه خواهند داد. احتمالاً آنان به فعالیت‌های مختلف نظامی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و علمی می‌پردازند که در اینجا به اسامی آنها اشاره می‌شود:

4-1. اخیار

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «سیصد و اندی در میان رکن و مقام با قائم بیعت می‌کنند… «اخیار» از عراق در میان آنها هستند. بر پا می‌دارند آنچه را که خداوند می‌خواهد بر پا داشته شود». [97] اخیار به معنای نیکان و صالحان است که از یاران نزدیک امام علیه السلام بوده و در روی زمین به گردش پرداخته و به امور مردم رسیدگی خواهند کرد.

4-2. رفقا و ابدال

در روایتی آمده است «هنگامی که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم قیام می‌کند، خداوند اهل شرق و غرب را برای او جمع می‌کند، آنان مانند ابر متراکم پاییزی گرد می‌آیند؛ پس رفقا از کوفه و ابدال از شام هستند». [98]
«ابدال» جمعی از صالحان هستند که در هنگام ظهور، خود را از شام به مکه می‌رسانند و با آن حضرت بیعت می‌کنند. اینان مردانی صالح، مخلص و کامل می‌باشند که احتمالا امور فرهنگی را در دست بگیرند. «رفقا» نیز از کوفه می‌آیند و بین آنها دوستی و صمیمیت زیادی وجود دارد.

4-3. نجبا

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «سیصد واندی به تعداد اهل بدر در میان رکن و مقام با قائم بیعت می‌کنند: نجبا از مصر هستند…». [99] نجبا از سرزمین مصر می‌آیند و افرادی پاک سرشت، خوش نفس و جوانمردند.

4-4. عصائب

بر اساس روایتی: «عصائب از عراق خروج می‌کنند که راهبان شب و شیران روز هستند». [100] عصائب به معنای جوانمردان رشید و نیرومند است و این ویژگی بارز یاران مهدی علیه السلام می‌باشد. [101]
چهارم. شکل‌گیری وضعیت انقلابی

وقتی که بسیج عمومی از نیروهای انقلابی صورت گرفته و آنان با سازماندهی مناسب و کار تشکیلاتی، در وضعیت انقلابی قرار گرفتند؛ جرقه‌های قیام جهانی زده می‌شود. ابتدا باید دانست که بسیج به سه شکل صورت می‌گیرد: بسیج تدافعی، بسیج تهاجمی و بسیج تدارکی و این هر سه در مورد انقلاب جهانی مهدوی رخ می‌دهد. قیام و انقلاب ابتدا حالت تهاجمی و جنگی ندارد، بلکه نهضت مقدسی برای رهایی انسان‌ها و فرو کاهیدن از آلام و رنج بشری و سوق دادن آنان به کمال نهایی و سعادت سرمدی است. پیام واضح و آشکار این انقلاب «معنویت، عدالت و عقلانیت» است که همگان به آن دعوت می‌شوند. محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام درباره آیه شریف “امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه” نقل می‌کند که فرمود: «… این آیه در مورد قائم است، آن گاه که خروج می‌کند، عمامه به سر می‌بندد. پس نزد مقام ابراهیم نماز می‌گزارد و به پیشگاه پروردگارش زاری می‌کند؛ آن گاه هیچ چیز و هیچ کس از سلطه و غلبه او خارج نخواهد شد». [102]
از امام زین العابدین علیه السلام نقل شده است: «سپس در حالی که مردم اطرافش گرد آمده‌اند، به سمت مکه خروج می‌کند… [آنجا] قیام کرده، می‌گوید: ای مردم! من فلانی، فرزند فلانی هستم، من پسر رسول خدا هستم. شما را به همان چیزی دعوت می‌کنم که پیامبر خدا، شما را به آن فراخوانده است». [103] از امام صادق علیه السلام نیز نقل است که فرمود: «… به نزد مقام ابراهیم می‌آید و مردم را به حق فرا می‌خواند». [104] گروه‌های حاکم در اقصی نقاط عالم ـ به خصوص حجاز و خاورمیانه ـ به این دعوت پاسخ منفی می‌دهند و درصدد سرکوبی این نهضت بر می‌آیند. آنان حاکمان ستمگر و مفسدی هستند که منافع نامشروع خود را در خطر می‌بینند و پیام‌های هدایت‌گونه و اصلاح‌گرایانه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آنان تأثیری نمی‌گذارد. صاحبان زرو زور و تزویر و طرفداران باطل (جبهه کفر و نفاق و فساد)، هجومی گسترده علیه انقلاب جهانی آغاز می‌کنند و خواهان نابودی آن هستند. در اینجا بسیج حالت تدافعی دارد؛ اما در یک کنش جمعی فعّال و پویا و اتحاد و انسجام بی نظیر، بسیج شکل تهاجمی به خود می‌گیرد و تومار نظام‌های طاغوتی و فسادگر بر‌چیده می‌شود. وقتی امام دعوت عمومی خویش را شروع می‌کند، مردم رنجدیده و از همه جا مأیوس گرداگردش حلقه می‌زنند و با او بیعت می‌کنند. در اندک زمانی، سپاه انبوهی از مردان شجاع و فداکار و اصلاح‌گر جهان برایش مجهزّ می‌شود. در روایتی آمده است: «[یاران قائم] شرق و غرب جهان را می‌گیرند و تمامی موجودات جهان را مسخّر می‌کنند. هر یک از آنان نیروی چهل مرد دارد و قلوبشان از پاره‌های آهن سخت‌تر است؛ به طوری که اگر در راه هدف به کوه‌های آهن برخورند، آنها را پاره می‌کنند و تا وقتی که خشنودی خدا فراهم نشود، دست از قیام نمی‌کشند». [105]
در آن هنگام زمامداران خودسر و ستمگران بی وجدان ندای مخالفت خود را اعلام می‌دارند و از مناطق مختلف و گروه‌های اهریمنی یاری می‌طلبند و از سفیانی گرفته تا یهودیان و غربیان و از قبایل عربی گرفته تا ارتش روم و روسیه، با حق طلبان و عدالت خواهان ستیزه جویی می‌کنند. اما آنان با هم متحد شده و به دشمنان حق و عدالت هجوم می‌برند و با تأییدات الهی ستمکاران را ریشه کن ساخته، از بین می‌برند.

نقلاب و مصاف حق طلبان با باطل‌گرایانا

بسیج نیروها (گروه‌های ائتلافی و چالشگر) تحت رهبری امام مهدی علیه السلام، به شکل‌گیری دعاوی و آرمان‌هایی منجر می‌شود که با جامعه سیاسی مستقر سازگاری ندارد. این دعاوی و خواست‌ها بیشتر از آنکه مادی باشد، جنبة ارزشی و هنجاری دارد؛ مانند حق‌گرایی، معنویت‌گرایی، عدالت‌خواهی، صلح‌طلبی و… این، آغاز ظهور وضعیت انقلابی است. قدرت این دعاوی (معنویت، عدالت، ظلم ستیزی، حق طلبی و…) که با اهداف بسیج هم خوان بوده، سطح تعهّد عمومی را به شدّت افزایش می‌دهد. طبقه متوسط و پایین جامعه، در این نقطه به بسیج مردم می‌پیوندند و یک ائتلاف مردمی فراگیر و جهانی چند طبقه‌ای را به وجود می‌آورند. شدّت و گستردگی بسیج مردم در این زمان، همراه با ترکیب نیروهای مسلّح، باعث ناتوانی دستگاه سرکوب دولت‌های جائر شده و به بر قراری حاکمیت دوگانه منتهی می‌گردد. در نهایت مصاف نهایی بین دو گروه عمده در جهان (حق و باطل)، منجر به ایجاد آخرین مرحله بسیج انقلابی و قبضه قدرت دولت (حکومت جهانی) می‌شود. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «اهل سیزده شهر و طائفه با امام قائم نبرد می‌کنند: اهل مکه، اهل مدینه، اهل شام، بنی امیه، اهل بصره، اهل دشت میسان، کردها، عرب‌ها، ضبهّ، غنی، باهله، ازد، بصره و اهل ری». [106] امام کاظم علیه السلام درباره تفسیر آیه وله اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها می‌فرماید: «این آیه درباره قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف فرود آمده است؛ هنگامی که علیه یهود، نصارا، صابئین، مادی گرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کره زمین قیام می‌کند و اسلام را به آنان پیشنهاد می‌نماید…». [107] «کفّار، بر شهرهای پنج گانه سیحون، جیحون، دجله، فرات و نیل مسلّط می‌شوند…». [108]
البته پاسخ گویی و واکنش گروه‌های انقلابی در قبال تهدید‌ها و جنگ طلبی مخالفان، بسیار مؤثر است و در واقع تهدید، به بسیج تدافعی می‌انجامد (تهدید خارجی‌ای که منجر به گرد آوری منابع برای نزاع می‌شود). از امام علی علیه السلام نقل شده است: «او با تعداد دوازده هزار تن حداقل و پانزده هزار تن حداکثر خروج می‌کند، ترس و وحشت پیشاپیش او (به دل دشمنان) راه می‌یابد. هر دشمنی که با وی بر خورد کند، به فرمان خدا او را از پای در آورد. شعار آنان «بمیران، بمیران» است. در راه خدا از سرزنش هیچ ملامت گری باک و هراس ندارند. در این وقت هفت لشکر از شام به سوی آنها هجوم می‌آورند که امام علیه السلام جملگی را شکست داده و آنها را به اسارت خویش در می‌آورد و محبت و نعمت و «قاصّه» و «بزاره» آنها به مسلمانان بازگردد و پس از آنان جز خروج دجال، حادثه‌ای باقی نمی‌ماند. پرسیدیم: قاصّه و بزاره چیست؟ فرمود: امام زمان، حکومت را به دست می‌گیرد، به گونه‌ای که کسی هر چه خواهد، بگوید و از هر چیزی نهراسد». [109] شعرانی می‌گوید: «هنگامی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به مغرب زمین می‌رسد، بخشی از مردم به سوی او رفته، می‌گویند: ای ولی الله و حجت خدا! جزیره اندلس را یاری کن که خود و مردمش هلاک شده اند». [110] امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «در آن روز هر کسی از فرزندان علی علیه السلام که در مدینه باشد، به مکه می‌گریزد تا در آنجا به صاحب این امر ملحق گردد و صاحب این امر رهسپار عراق شده و لشکری را به مدینه گسیل می‌دارد تا مردم آن سامان در امنیت به سر برند و مردم دوباره به مدینه بر‌گردند». [111]
رهبری بی بدیل در انقلاب بی‌نظیر

در شکل‌گیری وحدت گروه‌های مبارزه و پذیرش آن از سوی بخش چشمگیری از جمعیت جهان، عوامل مختلفی نقش دارد که مهم‌ترین آن، مدیریت واحد و رهبری بی‌بدیل قیام است. همه نیروهای انقلابی و جهادگر، تحت فرماندهی و رهبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اطاعت و فرمان‌بری کامل او قرار دارند و از مناطق مختلف جهان به صفوف مبارزان و یاران حضرت می‌پیوندند. رمز این کنش جمعی (وحدت و انسجام) و پیروزی انقلاب جهانی، در راهبری پیامبرگونه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و همراهی صالحان و مستضعفان و نیروهای انقلابی زبده با این نهضت نهفته است. این امر چنان بدیهی و روشن است که حتّی حضرت عیسی علیه السلام نیز تحت رهبری آن حضرت قرار می‌گیرد: «… امیرشان مهدی علیه السلام است، [به عیسی علیه السلام] می‌فرماید: نزدیک‌ای و باما نماز بگزار! اما عیسی می‌گوید: هان که برخی از شما بر برخی دیگر… فرمان روا و امیر می‌باشید [پس پشت سر امام نماز می‌خواند]». [112] در واقع هیچ کدام از این جنبش‌های انقلابی، انفرادی عمل نمی‌کنند؛ بلکه جمع منسجم و متحدی به وجود می‌آورند که در هر جنگی پیروز می‌شوند و در هر کاری موفقّ می‌گردند. امام رضا علیه السلام می‌فرماید: «به خدا قسم! وقتی قائم ما قیام کند، خداوند همه شیعیان ما را از تمام مناطق به دور او جمع خواهد کرد». [113] حضرت باقر علیه السلام می‌فرماید: «گویا قائم را می‌بینم که سربازانش را به سراسر جهان گسیل می‌دارد». [114] و نیز «مهدی علیه السلام، یاران خود را برای گرفتن بیعت، به سراسر جهان می‌فرستد و ستم و ستمگران را نابود می‌کند و شهرهای گشوده شده، برای او تثبیت می‌گردد و خداوند به دست مبارکش، قسطنطنیه را می‌گشاید». [115]
عوامل و نشانه‌های دیگر انسجام و وحدت گروهی انقلابیان عبارت است از:

1. همدلی و همفکری نیروهای انقلابی و هم سو و هم سنخ بودن آنان با اهداف و آرمان‌های قیام؛

2. بسیج کامل نیروهای انقلابی و قرار گرفتن آنها در صف واحد؛

3. سازمان یافتگی و برنامه ریزی شده بودن قیام و نظم و ترتیب کامل در پیش بردن امور؛

4. استفاده بهینه از نیروهای انسانی و امکانات مادی (تسلیحات و تجهیزات کامل نظامی)؛

5. بهره گیری از فرصت‌ها (اصل غافلگیری) و سرعت در فراگیری و گسترش انقلاب؛

6. شکوه و توان بی‌نظیر نیروهای انقلابی و افتادن رعب و ترس در دل دشمنان در سایه وحدت و کنش جمعی آنان؛

7. جلوگیری از حضور گروه‌های نفاق و نفوذ آنان در صف انقلابیون.

پنجم. نتیجه انقلاب

با وحدت و انسجامی که در صفوف انقلابیون به وجود می‌آید (بسیج منابع و کنش جمعی)، دستاوردهای بیشتری به دست می‌آید؛ در نتیجه اهداف به سرعت قابل دسترسی می‌شود. انقلاب، با هدف ایجاد تغییر در جامعه، به وجود می‌آید و صالحان و شایستگان جانشین مجموعة قبلی می‌شوند. روشن شد که هر قدر وضعیت انقلابی گسترده‌تر باشد، نتیجه انقلاب (انتقال قدرت) نیز گسترده‌تر خواهد بود. از آنجایی که انقلاب مهدوی، فراگیر و جهان شمول است و بسیج منابع نیز به صورت گسترده از نیروهای انقلابی صورت می‌گیرد، انتقال قدرت نیز فراگیر بوده و شامل همه نظام‌های سیاسی حاکم بر جهان می‌شود. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در مرحله آغازین پیروزی، همه حکّام جور و ستم را بر‌کنار می‌کند و صالحان حق طلب و عدالت گستر را به جای آنها منصوب می‌نماید: «… لیعزلَنَّ عنکم امراء الجور ولیطهرنَّ الارض من کلّ غاش»؛ [116]«… حکمرانان ستم پیشه را عزل می‌کند و زمین را از هر انسان نیرنگ باز و فریبکار پاک می‌سازد». امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «هنگامی که امام قائم قیام می‌کند، دولت باطل بر چیده می‌شود (اذا قام القائم ذهبت دولة الباطل)‌»[117] و «همانا نابودی پادشاهان ستمگر و ظالم به دست قائم ما است (ان زوال ملک الجبابرة و الظلمة علی ید القائم منّا)‌». [118] به این ترتیب همه شهرها و کشورهای جهان را یک به یک از دست حکام فسادگر و ظالم خارج می‌کند و انقلاب جهانی خود را به همه جای عالم گسترش می‌دهد. این خیزش و جنبشی است که حق طلبان و مستضعفان عالم را در خود جای می‌دهد و در نتیجه اتحاد فراگیر و کنش جمعی و همگانی، به پیروزی می‌رسد. آنچه در این قیام نمود بیشتری دارد، شمول نجات بخشی و حق‌گستری آن، به همه طبقات و گروه‌های جامعه و به تمامی کشورها و مناطق عالم است. این نشانگر گسترده بودن وضعیت انقلابی و در نتیجه حتمی بودن انتقال قدرت است.

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «قائم سه پرچم را برای [عملیات در] سه نقطه آماده می‌کند: پرچمی را به قسطنطنیه گسیل می‌دارد و خداوند آنجا را برای او می‌گشاید. پرچم دیگری را برای چین می‌فرستد و آنجا نیز به دست حضرت گشوده می‌گردد و پرچم سوم را به کوه‌های دیلم می‌فرستد و آنجا نیز به تصرف نیروهایش در می‌آید». [119] ازامام علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: «مهدی می‌رود تا در بیت المقدس فرود آید، خزائن را نزد او می‌آورند. عرب و غیر عرب و جنگ‌افروزان و رومیان (غربیان) و دیگران، جملگی به اطاعت وی در می‌آیند». [120]
«… سفیانی بیعت خود را از امام علیه السلام باز پس می‌گیرد… آن‌گاه لشگریان خود را برای مبارزه با آن حضرت بسیج می‌کند. امام علیه السلام وی را شکست داده و خداوند رومیان (غربی ها) را نیز به دست آن بزرگوار شکست خواهد داد». [121] امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «… خداوند به دست او سرزمین‌های روم، چین، ترک، دیلم، سند، هند، کابل، شام و خزر را می‌گشاید». [122]
از نتایج درخشان انقلاب مهدوی، به وجود آمدن وحدت و انسجام پایداردر جهان است. در روایتی درباره امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: «هو الذی یجمع الکلم و یتّم النعم»[123]؛ «او کسی است که وحدت کلمه را ایجاد می‌کند و نعمت را کامل می‌سازد». بر اساس این روایت کنش جمعی که در طول انقلاب به وجود آمده و باعث پیروزی آن شده است، بعد از انقلاب نیز وجود داشته و همه انسان‌ها از تفرقه، جدایی، اختلاف و چندگانگی به دور خواهند بود. این همدلی و اتحاد کم نظیر در همه امور- حتی در اعتقادات و باورها- نیز به وجود خواهد آمد: «فوالله لیرفع عن الملل و الادیان الاختلاف…»[124]، «به خدا قسم! در آن روز اختلافات میان ملّت‌ها و دین‌ها رفع می‌شود…» و «لذهبت الشحناء من قلوب العباد و اصطلحت السباع و البهائم»؛ [125] «کینه‌ها و دشمنی از قلوب بندگان می‌رود و درندگان و چهارپایان در صلح [با هم] زندگی می‌کنند». در روایت دیگری آمده است: «… خدای بزرگ [به دست مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف] حقّ و عدالت را در آبادی‌ها آشکار می‌سازد و حال عموم مردم را بهبود می‌بخشد. وحدت کلمه را پدید می‌آورد و بین قلب‌های گوناگون، الفت ایجاد می‌کند (یجمع الله الکلمه و یؤلّف بین قلوب مختلفة)‌». [126]
در نتیجه این اتحاد و انسجام، جنگ و ستیزه جویی‌ها به پایان می‌رسد و همه برادر وار و دوستانه با هم زندگی می‌کنند: «روزها به پایان نمی‌رسد تا اینکه مردی از قریش، در بیت المقدس فرود می‌آید… و جنگ‌ها نیز به پایان می‌رسد». [127] از امام علی علیه السلام نیز نقل شده است: «… و جنگ‌ها به پایان می‌رسد و…». [128]

پی نوشتها

[1]. نظریه مارکس.

[2]. نظریه عمل گرایان.

[3]. نظریه کورن هاوزر.

[4]. نظریه پیتریم سوروکین.

[5]. ر. ک: رهیافت‌های نظری بر انقلاب اسلامی، ص 241و242.

[6]. محمد باقر حشمت زاده، چارچوبی برای تحلیل شناخت انقلاب اسلامی در ایران، ص33.

[7]. تعریف از آنتونی گیدنز.

[8]. ر. ک: مصطفی ملکوتیان، نظریه‌های انقلاب، ص 160و161.

[9]. ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ص 358.

[10]. ر. ک: اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم، ص 171و172.

[11]. ر. ک: الف. تیلی، چارلز، از بسیج تا انقلاب، ترجمه علی رشدی زاده،

ب. نش، کیت، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه دلفروز،

ج. حمیرا مشیر زاده، در آمدی نظری بر جنبش‌های اجتماعی.

[12]. آل عمران (3): 103.

[13]. همان: 105.

[14]. انبیاء (21): 92.

[15]. اصول کافی، ج1، ص 43.

[16]. نهج البلاغه، خطبه1، 12.

[17]. کنزالعمال، ح 1031.

[18]. همان، ح 20241.

[19]. الغیبه نعمانی، ص 307.

[20]. طوسی، کتاب الغیبه، ص 274؛ بحارالانوار، ج52، ص 467.

[21]. بحار الانوار، ج53، ص 274؛ بشارة الاسلام، ص 59.

[22]. الغیبه نعمانی، ص 149؛ بحارالانوار، ج52، ص 237.

[23]. کمال الدین، ج2، ص673؛ بحارالانوار، ج52، ص327.

[24]. چشم اندازی به حکومت جهانی حضرت مهدی، ص 65.

[25]. منتخب الاثر، ص578، ج. 2

[26]. امالی طوسی، ص91.

[27]. یوم الخلاص، ج2، ص 1026.

[28]. الغیبة نعمانی، ص135.

[29]. الزام الناصب، ص 188.

[30]. بشارة الاسلام، ص 102.

[31]. الملاحم و الفتن، ص 53.

[32] یوم الخلاص، ج2، ص1036.

[33]. بحار الانوار، ج52، ص213.

[34]. الملاحم و الفتن، ص 112.

[35]. بشارة الاسلام، ص5 و 13.

[36]. بحارالانوار، ج52، ص213.

[37]. یوم الخلاص، ص 224.

[38]. الزام الناصب، ص 230.

[39]. بحار الانوار، ج51، ص87؛ منتخب الاثر، ص 611.

[40]. بشارة الاسلام، ص220.

[41]. همان، ص 9.

[42]. بحارالانوار، ج52، ص308.

[43]. نهج البلاغه، خطبه، 15.

[44]. بحارالانوار، ج52،. ص 308.

[45]. همان، ص337، ج64.

[46]. انبیاء (2): 105.

[47]. تفسیر قمی، ج2، ص77.

[48]. بحارالانوار، ج52، ص 386.

[49]. همان، ص 35.

[50]. همان، ص 308.

[51]. امالی طوسی، ص 352، ج 726.

[52]. ینابیع، ص642.

[53]. قصص، (28): 5.

[54]. بحارالانوار، ج51، ص63.

[55]. ر. ک: چشم به راه مهدی، ص369 و 370.

[56]. ر. ک: کمال الدین، ص 356.

[57]. بحارالانوار، ج52، ص356.

[58]. همان، ج51، ص 493.

[59]. همان، ج51، ص308.

[60]. الغیبه نعمانی، ص320، ح9.

[61]. اثبات الهداة، ج3، ص524.

[62]. الغیبه نعمانی، ص312، ح2.

[63]. الملاحم و الفتن، ص148.

[64]. ر. ک: بحارالانوار، ج52، ص34.

[65]. عقد الدرر، ص65.

[66]. احقاق الحق، ج13، ص324.

[67]. عقدالدرر، ص167.

[68]. کمال الدین، ج2، ص 672؛ اثبات الهداة، ج3، ص494، ح247.

[69].. بحارالانوار، ج52، ص310.

[70]. الغیبة نعمانی، ص312، باب2، ح8؛ بحارالانوار، ج52، ص369.

[71]. الفصول‌ المهمه، بخش12؛ بحارالانوار، ج52، ص 334.

[72]. ر. ک: بحارالانوار، ج52، ص317.

[73]. ر. ک: حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص 174.

[74]. کمال الدین، ج1، ص331.

[75]. اثبات الهداة، ج3، ص456، ح549.

[76]. همان، ص29، ص234.

[77]. معجم احادیت الامام مهدی4، ج1، ص 408.

[78]. اثبات الهداة، ج3، ص584، ج788.

[79]. عقد الدرر، ص143.

[80]. اثبات الهداة، ج3، ص524، ح415.

[81]. همان، ج3، ص578؛ بشارة الاسلام، ص190.

[82]. روضة الواعظین، ج2، ص266.

[83]. الغیبه نعمانی، ص279؛ بحارالانوار، ج52، ص233.

[84]. اثبات الهداة، ج3، ص 575؛ دلایل الامامه، ص 359.

[85]. کشف الغمة، ج3، ص 267؛ منتخب الاثر، ص 304

[86]. یوم الخلاص، ج2، ص1037.

[87]. الزام الناصب، ص 258؛ یوم الخلاص، ج2، ص 1045.

[88]. عقدالدرر، ص129؛ الحاوی للفتاوی، ج2، ص69.

[89]. الزام الناصب، ص 188؛ یوم الخلاص، ج2، ص 1065.

[90]. الغیبه نعمانی، ص 187.

[91]. بشارة الاسلام، ص174. و نیز ر. ک: عقدالدرر، ص126؛ فتن ابن حماد، ص84.

[92]. الغیبه نعمانی، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232.

[93]. بشارة الاسلام، ص 100.

[94]. ر. ک: همان، ص 121.

[95]. ر. ک: نشانه‌های ظهور (پیرامون علائم حتمیه ظهور حضرت حجت)، ص 129؛ شش ماه پایانی، ص90.

[96]. کافی، ج8 و ص 189، ح285.

[97]. طوسی، کتاب الغببة، ص74؛ بحارالانوار، ج52، ص334، ح64.

[98]. منتخب الاثر، ص597، ح1؛ بحارالانوار، ج52، ص 347.

[99]. طوسی، کتاب الغیبه، ص476؛ بحارالانوار، ج52، ص 343.

[100]. مفید، اختصاص، ص 208؛ بحارالانوار، ج52، ص 34.

[101]. ر. ک: رحیم کارگر، آینده جهان، ص280-278.

[102]. اثبات الهداة، ج3، ص 564، ح644.

[103]. همان، ص 582، ح771.

[104]. همان، ص583، ح779.

[105]. کمال الدین، ج2، ص673.

[106]. اثبات الهداة، ج3، ص544، ح53؛ بحارالانوار، ج52، ص 363.

[107]. تفسیر عیاشی، ج1، ص183؛ اثبات الهداة، ج3، ص549.

[108]. معجم احادیت الامام المهدی، ج1، ص274.

[109]. نسخه خطی ابن حماد، ص96 (به نقل از: عصر ظهور، ص336).

[110]. احقاق الحق، ج13، ص260.

[111]. کافی، ج8، ص 224.

[112]. اثبات الهداة، ج3، ص597؛ کشف الغمة، ج2، ص475،

[113]. اثبات الهداة، ج3، ص524، ح415.

[114]. ارشاد مفید، ص341؛ بحارالانوار، ج52، ص337.

[115]. ابن طاووس، ملاحم، ص64.

[116]. بحار الانوار، ج51، ص120.

[117]. منتخب الاثر، ص587، ح403.

[118]. کمال الدین، ج2، ص354، ح51.

[119]. اثبات الهداة، ج3، ص585.

[120]. نسخه خطی ابن حماد، ص96 (به نقل از: عصر ظهور، ص336).

[121]. همان، ص97.

[122]. الغیبه نعمانی، ص108؛ بحارالانوار، ج52، ص348.

[123]. یوم الخلاص، ج2، ص663.

[124]. بحارالانوار، ج53، ص2.

[125]. همان، ج52، ص316.

[126]. کمال الدین، ج2، ص646، ح7.

[127]. عقد الدرر، ص166.

[128]. احقاق الحق، ج13، ص 204نویسنده: رحیم – کارگر.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد