حسن غفوری فرد، میانداری که می شد در شرایط بحرانی امروز رویش حساب باز کرد و توان تاثیرگداری در جهت کنترل تندروی های امروز را داشت، درگذشت. او منافع مردم، نقش آرامش در توسعه و رفاه آنان را می شناخت و عمری برای تحقق آنها تلاش کرد. او دومین چهره میانهرو در میان اصولگرایان بود که در این چند ماهه اخیر در گدشته و این خسران می تواند جریانی را که با بدست گرفتن همه نهادهای قدرت، به سمت انحصارگرایی تندی به پیش می روند از اعتدال دورتر کرده، به تند شدن فضای سیاسی دامن زند. غفوری فرد که دارای مدرک دکترای ذرات هستهای و دارای سوابق مدیریتی و اجرایی بسیاری در دوران جمهوری اسلامی از جمله وزارت نیرو، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، استانداری، رئیس سازمان تربیت بدنی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه و رئیس هیئت بازرسی و نظارت شورایعالی انقلاب فرهنگی بود، .گرچه پای در جریان محافظه کار داشت اما تمایل جدی اش بر تعامل همه جریان های سیاسی و پرهیز از هرگونه انحصارطلبی بود. از انتخاب ابراهیم رئیسی تمام قد دفاع کرد اما امید داشت تا کابینه ای متکثر تشکیل شود. در همان ابتدای روی کار آمدن دولت جدید، از نگرانی اش درباره نحیف شدن سرمایه اجتماعی گفت و نسبت به بحران های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی هشدار داد، هشداری که جدی گرفته نشد اما پیش بینیاش یکسال بعد دامن کشور را گرفت. شاید شخصیت میانهروی او بیش از هر زمان در مجلس پنجم و پس از روی کار آمدن سید محمد خاتمی خود را نشان داد. غفوری فرد نقش جدی در پائین آوردن تقابل جناح راست با دولت اصلاح طلبی داشت که دو وزیرش در همان مجلس استیضاح شد. از دست رفتن چنین افرادی در وضعیت خاص امروز که تقابلهای فکری و سیاسی بیش از هر زمان دیگری کشور را به دردسر انداخته، بی شک زیانی غیر قابل جبران است. جریان اصولگرایی این چنین از مردان اعتدال خالی میشود و تندروها فضا را در دست میگیرند که میتواند تبعات جبرانناپذیری داشته باشد؛ هرچند و البته دولت رئیسی هم تمایل نداشت تا آنان را به یاری بگیرد. برخی ناظران سیاسی عکس العمل تندروها به او را ناشی از مواضع او از جمله رایش به میرحسین موسوی در انتخابات سال ۸۸ و همچنین رای او به حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ میدانند. غفوری فرد در باره رای خود به حسن روحانی و دولت او گفته بود: « من به آقای روحانی رای دادم و هر روز هم برای موفقیت آن دعا میکنم. امید من به موفقیت این دولت خیلی بیشتر از دولتهای قبلی است و فکر می کنم آقای روحانی در شرایط بسیار خوبی در راس قدرت قرار گرفتند و تا الآن هم موفقیتهای خوبی داشتند و مردم به نوعی آرامش دست پیدا کردن..»او در سالهای آخر عمر مانند بسیاری از همفکرانش به حاشیه رانده شد و در زمانی که میتوانست به میانه آید تا در بستن گسلها کمک کند با وجود حمایت همه جانبهاش، به بازی گرفته نشد. اما به نظر میرسد که جریان سنتی اصولگرایی نیاز دارد تا پیش از حذف شدن توسط نواصولگراها در یک دگردیسی به باز تولید افرادی با منش غفوری فردها و شیبانیها بپردازد تا امکان تعامل میان گروههای سیاسی و فکری در کشور ایجاد و از به حاشیه رانده شدن نیروهای معتدل جلوگیری شود.
*روزنامه نگار
۲۱۶۲۱۶