خانه » همه » خبر » پیوند ناگسستنی طالبان و القاعده

پیوند ناگسستنی طالبان و القاعده

یکی از مسائلی که این روزها بسیار سوال برانگیز شده است، القاعده و چگونگی رابطه آن با طالبان است. در طول دهه ۱۹۹۰، ایالات متحده پیوسته طالبان را تحت فشار قرار می داد تا اسامه بن لادن، رهبر القاعده را استرداد کند؛ مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، در یادداشتی در ماه مه ۱۹۹۹ نوشت: «ما این حق را برای خود محفوظ می داریم که از هر وسیله ای که در اختیار داریم برای پیشدستی یا انتقام استفاده کنیم. طالبان باید درک کنند که انتخاب آنها روشن است: آنها می توانند با ایالات متحده همکاری یا مقابله کنند.». اما هیچ تهدید و خط نشانی کارگر واقع نشد و طالبان هیچگاه این مساله را نپذیرفت.

زمانی که طالبان به قدرت رسید با توجه به تعهدات این گروه در مذاکرات صلح و همچنین تجربه سال ۲۰۰۱ که عملا به خاطر القاعده، امارت طالبان سرنگون شد، اینطور به نظر می رسید که طالبان در مورد روابط خود با القاعده تجدید نظر کند اما گویا پیوندهای این دو گروه محکم تر و نزدیک تر از آن است که گسسته شود، به حدی که ایمن الظواهری، رهبر القاعده بیعت خود را با هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان تجدید کرد.

اما چرا پیوندهای این دو گروه تا این حد ناگسستنی است؟ طالبان و القاعده ضمن اینکه دارای تشابه و تجانس در ایدئولوژی و جهان بینی هستند، روابط تاریخی نیز دارند که به سال ۱۹۹۶ بازمی‌گردد، زمانی که طالبان پس از اخراج اسامه بن لادن توسط سودان، به او پناه دادند . افغانستان به پناهگاه امنی برای القاعده تبدیل شد که از آنجا حملاتی را در سال ۱۹۹۸ علیه سفارت‌های ایالات متحده در تانزانیا و نایروبی، حمله تروریستی به کشتی آمریکایی یو اس اس کول در سال ۲۰۰۰ و عملیات برج های دوقلو و پنتاگون را در سال ۲۰۰۱ انجام داد.

این دو گروه همچنین دارای پیوندهای خانوادگی در هم تنیده ای هستند که بارزترین آن ازدواج ملا عمر با دختر اسامه بن لادن بود. بسیاری از خانواده های جنگجویان القاعده و طالبان با هم نسبت خانوادگی داشته و فرزندان آنها علقه و تعصب نسبت به هر دو گروه دارند.

طالبان و القاعده در سال‌های حضور آمریکا در افغانستان دوشادوش هم علیه آمریکا جنگیده اند و ضامن بقای یکدیگر در تمام سالهای بین ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ بوده اند، بر همین اساس ساده اندیشی است که تصور کنیم طالبان پس از پیروزی در برابر دشمن، همسنگر خود را فراموش و دست رد به سینه آنها بزند.

طالبان و القاعده دو تجربه تلخ و شیرین را با هم کسب کرده اند. اولی اینکه اگر عملیات تروریستی علیه غرب علی الخصوص آمریکا از خاک افغانستان هدایت شود، امنیت آنها ممکن است بار دیگر در خطر قرار گیرد و دوم اینکه اگر دستشان در دست هم باشد می توانند حتی قدرت برتر دنیا را شکست دهند. بر همین اساس اینطور به نظر می رسد که طالبان از یک طرف به دلیل پیوندهای عمیق با القاعده و از طرف دیگر به دلیل اطمینان از اینکه هیچ کشور دیگری قصد ندارد تجربه آمریکا را تکرار کند، روابط خود را با این گروه قطع نخواهد کرد اما در عین حال نیاز به شناسایی بین المللی دارد تا به واسطه آن بتواند روابط اقتصادی افغانستان با جهان را از سر گرفته و اقتصاد در هم ریخته کشور را سامان دهد به همین دلیل اجازه نخواهند داد القاعده از خاک افغانستان برای حمله به کشوری استفاده کند. همزمان طالبان برای نمایش پایبندی به تعهدات، به مبارزه جدی با داعش مشغول خواهد شد تا ضمن از میدان به در کردن این رقیب سرسخت که طالبان را به دلیل توافق با آمریکا مرتد اعلام کرده است، حسن نیت خود را به جهانیان اثبات و توجهات را از القاعده به سوی داعش معطوف کند.
 

*دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی

۳۱۱۳۱۱

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد