چرا امامان با پای پیاده به حج میرفتند؟
۱۳۹۲/۰۷/۱۷
–
۱۷۰ بازدید
در بسیاری از اخبار آمده که امامان ما، از جمله امام حسن و امام حسین (علیهم السّلام)، با پای پیاده به حج میرفتند، در حالی که مرکب ایشان نیز با ایشان بوده. از آنجایی که این اولیاء، الگوی ما هستند، آیا برای ما و زمان ما نیز چنین عملی نیک است؟ در این صورت، با توجّه به اینکه پیاده رفتن خیلی بیشتر از سواره (یا با هواپیما) طول میکشد، آیا بهتر نیست که سریعتر رفت و در عوض آن وقتِ اضافی را در عبادت و اعمال دیگر (مثل کسب علم) صرف کرد؟اگر اوّلی بهتر است، چرا اکثر بزرگان و علمای روز ما این کار را انجام نمیدهند، و اگر دومی بهتر است، چرا امامان که وقتشان پر ارزشترین و عبادتشان کاملترین بوده، چنین نمیکردند؟
استاد حسین انصاریان درپاسخ میگوید:
حج بیت الله الحرام، یکی از مهمترین عبادات اسلامی، و یکی از ارکان اسلام است. در روایات زیادی آمده است که اسلام بر پنج پایه بنا نهاده شده است (نماز – روزه – زکات – حج – ولایت) [1] یعنی باید همان اندازه که به نماز اهمیت داده میشود به حج نیز اهمیت داده شود.
همچنین روایات زیادی داریم که میفرماید: اگر کسی بدون هیچ گونه عذری حج خانه خدا را ترک کند (حج واجب) بیایمان (یهودی یا نصرانی) از دنیا میرود.
حج به این میزان اهمیت داشته است ولی این عمل با این اهمیت، ممکن بود بعلت دوری راه و مشکلات زیاد و سختی شرایط آب و هوایی مکه، از طرف مسلمانان، اهمیت داده نشود و یا حداکثر هر کس وقتی حج واجب خود را که انجام داد، دیگر در سالهای بعد، برای انجام حج استحبابی اقدام ننماید.
در این شرائط ائمه علیهم السلام که چراغ هدایت جامعه هستند، وظیفه مهمی بر دوش دارند.
اینکه ائمه (ع) پیاده به حج میرفتند حکمتهای زیادی دارد که ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1- یک دلیل و حکمت برای انجام حج بصورت پیاده و گاهی با پای برهنه، بیان اهمیت حج و حتی حج مکرر در سالهای بعد است. آیا اگر ائمه علیهم السلام تنها به تبلیغ زبانی درباره اهمیت حج میپرداختند و عملی در این راستا انجام نمیدادند جای این سؤال نبود که اگر حج، (با پای پیاده) این همه ثواب داشته است چرا خود آنان اقدام نکردند؟
پس مسافرتهای متعدد ائمه علیهم السلام در طول سالیان متمادی برای انجام مراسم حج و آنهم بصورت پیاده یک تبلیغ عملی مؤثر است که هنوز بعد از قرنها اثر آن را میبینیم.
مخصوصا که امام (ع) با اینکه مرکب سواری مناسبی همراه داشتند، سوار نمیشد و خودشان پیاده و مرکب هم بدون سوار همراه قافله حرکت میکرد نشانگر این است که اگر امام پیاده به حج میرود، نه از این جهت است که امکانات ندارد و مجبور است که پیاده راه را طی کند، بلکه بخاطر ثواب و پاداش و اهمیتی است که در این عمل وجود دارد.
2- حکمت دوم این است که ائمه علیهم السلام مرد عمل بودند، به آنچه که از جانب خدا و پیغمبر به آنان رسیده بود اعتقاد و یقین داشتند و اگر چیزی را به مردم میفرمودند قبل از همه خود بدان عمل میکردند و بهتر از همه خود به جا میآوردند.
3- از نظر اجر و پاداش روایات زیادی داریم که میفرماید: «افضل الاعمال احمزها» یعنی بهترین اعمال آن کارهایی است که سختتر است و با دشواری بیشتری انجام میشود. آن حجّی که انسان با پای پیاده و در هوای گرم و سوزان انجام میدهد و خود را به زحمت میاندازد و تنها عشق به معبود است که او را به این کار وا میدارد، مسلما در پیشگاه معشوق و معبود ارزش و پاداش بیشتری دارد از آن حجی که انسان سوار هواپیما شود و در طول چند ساعت از دورترین نقاط کره زمین خود را به مکه برساند و در بهترین هتلها و منزلها با بهترین امکانات رفاهی مسکن گزیند و بهترین غذاها در اختیارش باشد. این کجا و آن کجا؟
4- همراهی با اقشار ضعیف جامعه: مسلما در بین مسلمانان افراد زیادی علاقمند به حج بوده و هستند که از امکانات کمی برخوردارند و ممکن است وقتی خود را با اغنیای جامعه مقایسه میکنند که با چه امکانات و وسائلی حج به جا میآورند، احساس حقارت کنند و به این عمل اقدام نکنند این روش ائمه علیهم السلام که در مواردی بصورت پیاده به حج میآمدند، و در مواردی بصورت خدمتگزار کاروانهای حجاج، به حج مشرف میشدند، یک جواب عملی به این اقشار کم در آمد و علاقمند به حج است که مبادا به خاطر اینکه پول ندارید احساس حقارت کنید و از حج دست بردارید! بلکه حج را هر چقدر با شرایط سخت تری انجام دهید ثواب بیشتری میبرید!
البتّه با توّجه به تمام این حکمتها باید توّجه داشته باشیم، انجام حج ائمه علیهم السلام به این صورت، برای دیگران هم امری است مطلوب و سفارش هم شده است ولی این بدان معنی نیست که بر همه و در همه زمانها لازم است که اینگونه حج بجا بیاورند، خیر هرکس به اندازه توان و طاقت خود میتواند از امکانات و وسائل رفاهی در انجام حج کمک بگیرد. مخصوصا اگر در مواردی پیاده حج به جا آوردن موجب خستگی زیاد و از بین رفتن حال دعا و مناجات، یا موجب کسالت و مریضی شود در این صورت لازم است که بصورت سواره حرکت کند.
همینطور درباره کسانی که دارایی دارند ولی برای اینکه خرجشان کمتر شود پیاده میروند، در روایت آمده است که بهتر است بصورت سواره حج انجام دهند و صرفه جویی نکنند.
حج بیت الله الحرام، یکی از مهمترین عبادات اسلامی، و یکی از ارکان اسلام است. در روایات زیادی آمده است که اسلام بر پنج پایه بنا نهاده شده است (نماز – روزه – زکات – حج – ولایت) [1] یعنی باید همان اندازه که به نماز اهمیت داده میشود به حج نیز اهمیت داده شود.
همچنین روایات زیادی داریم که میفرماید: اگر کسی بدون هیچ گونه عذری حج خانه خدا را ترک کند (حج واجب) بیایمان (یهودی یا نصرانی) از دنیا میرود.
حج به این میزان اهمیت داشته است ولی این عمل با این اهمیت، ممکن بود بعلت دوری راه و مشکلات زیاد و سختی شرایط آب و هوایی مکه، از طرف مسلمانان، اهمیت داده نشود و یا حداکثر هر کس وقتی حج واجب خود را که انجام داد، دیگر در سالهای بعد، برای انجام حج استحبابی اقدام ننماید.
در این شرائط ائمه علیهم السلام که چراغ هدایت جامعه هستند، وظیفه مهمی بر دوش دارند.
اینکه ائمه (ع) پیاده به حج میرفتند حکمتهای زیادی دارد که ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1- یک دلیل و حکمت برای انجام حج بصورت پیاده و گاهی با پای برهنه، بیان اهمیت حج و حتی حج مکرر در سالهای بعد است. آیا اگر ائمه علیهم السلام تنها به تبلیغ زبانی درباره اهمیت حج میپرداختند و عملی در این راستا انجام نمیدادند جای این سؤال نبود که اگر حج، (با پای پیاده) این همه ثواب داشته است چرا خود آنان اقدام نکردند؟
پس مسافرتهای متعدد ائمه علیهم السلام در طول سالیان متمادی برای انجام مراسم حج و آنهم بصورت پیاده یک تبلیغ عملی مؤثر است که هنوز بعد از قرنها اثر آن را میبینیم.
مخصوصا که امام (ع) با اینکه مرکب سواری مناسبی همراه داشتند، سوار نمیشد و خودشان پیاده و مرکب هم بدون سوار همراه قافله حرکت میکرد نشانگر این است که اگر امام پیاده به حج میرود، نه از این جهت است که امکانات ندارد و مجبور است که پیاده راه را طی کند، بلکه بخاطر ثواب و پاداش و اهمیتی است که در این عمل وجود دارد.
2- حکمت دوم این است که ائمه علیهم السلام مرد عمل بودند، به آنچه که از جانب خدا و پیغمبر به آنان رسیده بود اعتقاد و یقین داشتند و اگر چیزی را به مردم میفرمودند قبل از همه خود بدان عمل میکردند و بهتر از همه خود به جا میآوردند.
3- از نظر اجر و پاداش روایات زیادی داریم که میفرماید: «افضل الاعمال احمزها» یعنی بهترین اعمال آن کارهایی است که سختتر است و با دشواری بیشتری انجام میشود. آن حجّی که انسان با پای پیاده و در هوای گرم و سوزان انجام میدهد و خود را به زحمت میاندازد و تنها عشق به معبود است که او را به این کار وا میدارد، مسلما در پیشگاه معشوق و معبود ارزش و پاداش بیشتری دارد از آن حجی که انسان سوار هواپیما شود و در طول چند ساعت از دورترین نقاط کره زمین خود را به مکه برساند و در بهترین هتلها و منزلها با بهترین امکانات رفاهی مسکن گزیند و بهترین غذاها در اختیارش باشد. این کجا و آن کجا؟
4- همراهی با اقشار ضعیف جامعه: مسلما در بین مسلمانان افراد زیادی علاقمند به حج بوده و هستند که از امکانات کمی برخوردارند و ممکن است وقتی خود را با اغنیای جامعه مقایسه میکنند که با چه امکانات و وسائلی حج به جا میآورند، احساس حقارت کنند و به این عمل اقدام نکنند این روش ائمه علیهم السلام که در مواردی بصورت پیاده به حج میآمدند، و در مواردی بصورت خدمتگزار کاروانهای حجاج، به حج مشرف میشدند، یک جواب عملی به این اقشار کم در آمد و علاقمند به حج است که مبادا به خاطر اینکه پول ندارید احساس حقارت کنید و از حج دست بردارید! بلکه حج را هر چقدر با شرایط سخت تری انجام دهید ثواب بیشتری میبرید!
البتّه با توّجه به تمام این حکمتها باید توّجه داشته باشیم، انجام حج ائمه علیهم السلام به این صورت، برای دیگران هم امری است مطلوب و سفارش هم شده است ولی این بدان معنی نیست که بر همه و در همه زمانها لازم است که اینگونه حج بجا بیاورند، خیر هرکس به اندازه توان و طاقت خود میتواند از امکانات و وسائل رفاهی در انجام حج کمک بگیرد. مخصوصا اگر در مواردی پیاده حج به جا آوردن موجب خستگی زیاد و از بین رفتن حال دعا و مناجات، یا موجب کسالت و مریضی شود در این صورت لازم است که بصورت سواره حرکت کند.
همینطور درباره کسانی که دارایی دارند ولی برای اینکه خرجشان کمتر شود پیاده میروند، در روایت آمده است که بهتر است بصورت سواره حج انجام دهند و صرفه جویی نکنند.