آنچه باید در اینجا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا اینگونه میشود که آنها را به جهت ستمی که روا داشتهاند، با صاعقه مجازات میکنیم. این عبارت نمایانگر آن است که آنان تنها به جهت یک خواسته از خداوند مجازات نشدهاند، بلکه در ورای این خواسته، قصد و غرضی بوده که خداوند از آن تعبیر به ظلم میکند.
اما داستان این گروه و جفایی که کردهاند از این قرار است؛ بنی اسرائیل از موسی خواستند تا به آنها اجازه دهد، بیایند و نزول تورات را ببینند و از این طریق اطمینان بیشتری برایشان حاصل شود و یقین کنند که تورات کتابی آسمانی است؛ لذا تعدادی از آنها به همراه موسی به میقات رفتند و در آنجا به خواسته خود رسیده و به حقیقت امر پی بردند. تا اینجا مشکلی وجود ندارد و حتی خواستهی آنان منطقی بود و خداوند نیز بدان پاسخ گفت. اما بعد از اینکه این خواسته را خداوند برایشان حل کرد و شاهد نزول تورات بودند؛ بهانه آوردند که باید خدا را ببینیم و حتی ایمان خود را مشروط به این دیدن کردند، این خواسته، خواستهای نابجا بود و به دلیل همین خواسته، خداوند صاعقهای را بر آنها وارد ساخته تا اینکه جوابی بر قدر نشناسی آنها داده باشد و این بهانه جوییها را در جایی ختم کند.
اما داستان این گروه و جفایی که کردهاند از این قرار است؛ بنی اسرائیل از موسی خواستند تا به آنها اجازه دهد، بیایند و نزول تورات را ببینند و از این طریق اطمینان بیشتری برایشان حاصل شود و یقین کنند که تورات کتابی آسمانی است؛ لذا تعدادی از آنها به همراه موسی به میقات رفتند و در آنجا به خواسته خود رسیده و به حقیقت امر پی بردند. تا اینجا مشکلی وجود ندارد و حتی خواستهی آنان منطقی بود و خداوند نیز بدان پاسخ گفت. اما بعد از اینکه این خواسته را خداوند برایشان حل کرد و شاهد نزول تورات بودند؛ بهانه آوردند که باید خدا را ببینیم و حتی ایمان خود را مشروط به این دیدن کردند، این خواسته، خواستهای نابجا بود و به دلیل همین خواسته، خداوند صاعقهای را بر آنها وارد ساخته تا اینکه جوابی بر قدر نشناسی آنها داده باشد و این بهانه جوییها را در جایی ختم کند.