خداوند در سوره ملک میفرماید: «بگو: او کسى است که شما را آفرید و براى شما گوش و چشمها و قلبها قرار داد امّا کمتر سپاسگزارى میکنید».[1]
در آیه فوق مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، «قلب» و «بصر» به صورت جمع «قلوب» و «ابصار» آمده ولى «سمع» همه جا در قرآن به صورت مفرد ذکر شده است. البته باید توجه داشت، با اینکه کلمه «سمع» در قرآن همه جا به صورت مفرد آمده و به صورت «اسماع» نیامده، ولى قلب و بصر در برخی از مواضع، به صورت جمع مانند آیه فوق و گاهى به صورت مفرد مانند این آیه: «وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً».[2]
برخی گفتهاند: هرچند که ظاهر کلمه «سمع» این است که مفرد است، ولی چون از آن اراده معنای «جنس» شده، در معنا جمع است. همچنین احتمال داده شده که از واژه «سمع»، اراده مصدر شده باشد که هم دلالت بر کم میکند و هم بر زیاد(هم برای جمع استفاده میشود و هم مفرد).[3]
برخی دیگر گفتهاند: میتوان کلمهای را در تقدیر گرفته که آن کلمه جمع باشد؛ مثل «حواس». از سیبویه نیز نقل شده است: هرچند که «سمع» مفرد است ولی جمع آوردن قلبها و چشمها، قرینه بر این است که از کل این عبارت(که شامل گوش هم میشود) معنای جمع اراده شده است.[4]
علاوه بر این؛ میتوان وجه ذوقى و علمى دیگرى براى این تفاوت گفت و آن اینکه: تنوع ادراکات قلبى و مشاهدات با چشم نسبت به «مسموعات» فوق العاده بیشتر است و به خاطر همین تفاوت، قلوب و ابصار به صورت جمع ذکر شده ولى «سمع» به صورت مفرد آمده است. در فیزیک جدید نیز میخوانیم امواج صوتى قابل استماع، تعداد نسبتاً محدودى است و از چندین ده هزار مورد تجاوز نمیکند. در حالیکه امواج نورها و رنگهایى که قابل رؤیت هستند از میلیونها مورد میگذرد.[5]
در آیه فوق مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، «قلب» و «بصر» به صورت جمع «قلوب» و «ابصار» آمده ولى «سمع» همه جا در قرآن به صورت مفرد ذکر شده است. البته باید توجه داشت، با اینکه کلمه «سمع» در قرآن همه جا به صورت مفرد آمده و به صورت «اسماع» نیامده، ولى قلب و بصر در برخی از مواضع، به صورت جمع مانند آیه فوق و گاهى به صورت مفرد مانند این آیه: «وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً».[2]
برخی گفتهاند: هرچند که ظاهر کلمه «سمع» این است که مفرد است، ولی چون از آن اراده معنای «جنس» شده، در معنا جمع است. همچنین احتمال داده شده که از واژه «سمع»، اراده مصدر شده باشد که هم دلالت بر کم میکند و هم بر زیاد(هم برای جمع استفاده میشود و هم مفرد).[3]
برخی دیگر گفتهاند: میتوان کلمهای را در تقدیر گرفته که آن کلمه جمع باشد؛ مثل «حواس». از سیبویه نیز نقل شده است: هرچند که «سمع» مفرد است ولی جمع آوردن قلبها و چشمها، قرینه بر این است که از کل این عبارت(که شامل گوش هم میشود) معنای جمع اراده شده است.[4]
علاوه بر این؛ میتوان وجه ذوقى و علمى دیگرى براى این تفاوت گفت و آن اینکه: تنوع ادراکات قلبى و مشاهدات با چشم نسبت به «مسموعات» فوق العاده بیشتر است و به خاطر همین تفاوت، قلوب و ابصار به صورت جمع ذکر شده ولى «سمع» به صورت مفرد آمده است. در فیزیک جدید نیز میخوانیم امواج صوتى قابل استماع، تعداد نسبتاً محدودى است و از چندین ده هزار مورد تجاوز نمیکند. در حالیکه امواج نورها و رنگهایى که قابل رؤیت هستند از میلیونها مورد میگذرد.[5]