خیر اینطور نیست و عمومیت نداشت، رویکرد کلی پیامبر اکرم(ص) این نبوده که هر فردی که مسلمان شده، نامش را تغییر دهد. البته افراد زیادی بودند که پیامبر اسلام(ص) به دلیل برخی نکات منفی که در نامشان بود، نامشان را تغییر داد، در اینجا برخی از این افراد نام برده میشود:
1. «زید الخیل» به «زید الخیر»: هیأت نمایندگی قبیله طی- که زید الخیل همراهشان بود- عازم مدینه شدند. وقتى با پیامبر اسلام(ص) به گفتوگو پرداختند و او اسلام را به آنان عرضه کرد، همگى اسلام آوردند. پیامبر(ص) در مورد زید الخیل چنین میگوید: «هر مردى از عرب را که برایم تعریف میکردند و نزد من میآمد، کمتر از آن ستایشى که کرده بودند؛ مییافتم، مگر زید الخیل، که تمام صفات نیکوى وى را برایم نگفته بودند»، بنابراین، پیامبر اکرم(ص) او را «زید الخیر» نام نهاد، و نام «زید الخیل(زید اسبها)» به «زید الخیر(زید نیکوییها)» تغییر یافت.[1] زید الخیر، پسر مهلهل پسر زید پسر منهب، با کنیه ابو مکنف طایى[2] از نیکوترین و قد بلندترین مردم عرب بود[3] و به جهت اسبهای زیادی که داشت به زید الخیل معروف شده بود.[4]2. «حزن بن ابی وهب» به «سهل»: سعید بن مسیّب بن حزن نقل میکند که پدر بزرگم حزن به حضور پیامبر(ص) آمد و پیامبر(ص) از او پرسید نامت چیست؟ او گفت: حزن(مسیر دشوار). پیامبر(ص) فرمود: نه، نام تو سهل(مسیر آسان) است. حزن گفت: اى رسول خدا! این نامى است که پدر و مادرم مرا به آن نامگذارى کردهاند و با همین نام میان مردم معروف شدهام، پیامبر(ص) سکوت فرمود.[5]3. «عبد العزی بن مشنوء» به «عبد الرحمن»: بعد از اینکه عبد العزی بن مشنوء مسلمان شد، پیامبر اسلام(ص) نام او را عبد الرحمن نامید.[6]4. «بجیر» به «عبد الله»: بجیر نیز از افرادی بود که پس از اسلام آوردن در روز فتح مکه، پیامبر اسلام(ص) او را عبد الله نامید که نام او عبد الله ابن ابى ربیعه شد.[7]5. «غاوى بن عبد العزّى» به «راشد بن عبد ربّه»: در داستان این شخص آمده است که وى خادم بتى از بنى سلیم بود. روزى روباه نرى را دید که روى آن بت ادرار میکند، گفت:
أربّ یبول الثعلبان برأسه لقد هان من بالت علیه الثعالب
«آیا خداست کسى که روباه نرى بر سرش ادرار میکند، همانا، خوار است آن خدایى که روباهها بر او ادرار کنند».
سپس به طرف بت حمله کرد و آنرا شکست. وى در سال فتح، به حضور پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد. حضرت رسول نام وى را که «غاوى بن عبد العزّى(گمراه کننده فرزند بنده بت عزّی)» بود، به «راشد بن عبد ربّه(هدایت کننده فرزند بنده پروردگارش)» تغییر داد.[8]برگرفته از پایگاه اسلام کوئست
از آنجا که زبان تمدن اسلامی عربی است و برای همین هرکس که اسلام می آورد نام عربی برای خودش انتخاب میکرد و از این انتخاب لذت می برد . تغییر نام ، اختیاری بود و افراد به اختیار خود انتخاب میکردند . در مورد سلمان پیامبر اکرم شخصا اقدام کرد و نام او را سلمان قرار داد. برای سلمان این نامگذاری بسیار روحبخش بود .
پینوشت:
[1]. ابن کثیر دمشقی ، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 5، ص 63، دار الفکر، بیروت، 1407ق.
[2]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله ، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: البجاوی، علی محمد، ج 2، ص 559، دار الجیل، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[3]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 2، ص 514، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[4]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام، ج 3، ص 61، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م.
[5]. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 2، ص 54؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد ، الطبقات الکبری ، ج 5، ص 89، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، 1418ق؛ مقریزی، تقی الدین ، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع ، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 2، ص 313، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق.
[6]. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج 1، ص 143، اعلمی، بیروت، چاپ سوم، 1409ق؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 19، ص 359، دار الکتب الاسلامیة، تهران.
[7]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 561، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق.
[8]. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 2، ص 361.
1. «زید الخیل» به «زید الخیر»: هیأت نمایندگی قبیله طی- که زید الخیل همراهشان بود- عازم مدینه شدند. وقتى با پیامبر اسلام(ص) به گفتوگو پرداختند و او اسلام را به آنان عرضه کرد، همگى اسلام آوردند. پیامبر(ص) در مورد زید الخیل چنین میگوید: «هر مردى از عرب را که برایم تعریف میکردند و نزد من میآمد، کمتر از آن ستایشى که کرده بودند؛ مییافتم، مگر زید الخیل، که تمام صفات نیکوى وى را برایم نگفته بودند»، بنابراین، پیامبر اکرم(ص) او را «زید الخیر» نام نهاد، و نام «زید الخیل(زید اسبها)» به «زید الخیر(زید نیکوییها)» تغییر یافت.[1] زید الخیر، پسر مهلهل پسر زید پسر منهب، با کنیه ابو مکنف طایى[2] از نیکوترین و قد بلندترین مردم عرب بود[3] و به جهت اسبهای زیادی که داشت به زید الخیل معروف شده بود.[4]2. «حزن بن ابی وهب» به «سهل»: سعید بن مسیّب بن حزن نقل میکند که پدر بزرگم حزن به حضور پیامبر(ص) آمد و پیامبر(ص) از او پرسید نامت چیست؟ او گفت: حزن(مسیر دشوار). پیامبر(ص) فرمود: نه، نام تو سهل(مسیر آسان) است. حزن گفت: اى رسول خدا! این نامى است که پدر و مادرم مرا به آن نامگذارى کردهاند و با همین نام میان مردم معروف شدهام، پیامبر(ص) سکوت فرمود.[5]3. «عبد العزی بن مشنوء» به «عبد الرحمن»: بعد از اینکه عبد العزی بن مشنوء مسلمان شد، پیامبر اسلام(ص) نام او را عبد الرحمن نامید.[6]4. «بجیر» به «عبد الله»: بجیر نیز از افرادی بود که پس از اسلام آوردن در روز فتح مکه، پیامبر اسلام(ص) او را عبد الله نامید که نام او عبد الله ابن ابى ربیعه شد.[7]5. «غاوى بن عبد العزّى» به «راشد بن عبد ربّه»: در داستان این شخص آمده است که وى خادم بتى از بنى سلیم بود. روزى روباه نرى را دید که روى آن بت ادرار میکند، گفت:
أربّ یبول الثعلبان برأسه لقد هان من بالت علیه الثعالب
«آیا خداست کسى که روباه نرى بر سرش ادرار میکند، همانا، خوار است آن خدایى که روباهها بر او ادرار کنند».
سپس به طرف بت حمله کرد و آنرا شکست. وى در سال فتح، به حضور پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد. حضرت رسول نام وى را که «غاوى بن عبد العزّى(گمراه کننده فرزند بنده بت عزّی)» بود، به «راشد بن عبد ربّه(هدایت کننده فرزند بنده پروردگارش)» تغییر داد.[8]برگرفته از پایگاه اسلام کوئست
از آنجا که زبان تمدن اسلامی عربی است و برای همین هرکس که اسلام می آورد نام عربی برای خودش انتخاب میکرد و از این انتخاب لذت می برد . تغییر نام ، اختیاری بود و افراد به اختیار خود انتخاب میکردند . در مورد سلمان پیامبر اکرم شخصا اقدام کرد و نام او را سلمان قرار داد. برای سلمان این نامگذاری بسیار روحبخش بود .
پینوشت:
[1]. ابن کثیر دمشقی ، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 5، ص 63، دار الفکر، بیروت، 1407ق.
[2]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله ، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: البجاوی، علی محمد، ج 2، ص 559، دار الجیل، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[3]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 2، ص 514، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[4]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام، ج 3، ص 61، دار العلم للملایین، بیروت، چاپ هشتم، 1989م.
[5]. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 2، ص 54؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد ، الطبقات الکبری ، ج 5، ص 89، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، 1418ق؛ مقریزی، تقی الدین ، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع ، تحقیق: نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 2، ص 313، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1420ق.
[6]. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج 1، ص 143، اعلمی، بیروت، چاپ سوم، 1409ق؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 19، ص 359، دار الکتب الاسلامیة، تهران.
[7]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 561، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق.
[8]. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 2، ص 361.