۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۱۶۵۸ بازدید
در باب مسأله حکمت انسان تا چهل روز عبادت خالصانه همراه با نماز شب دریچه ای از حکمت به رویش گشوده می شود ولی این در مورد خانمها مصداق ندارد پس چطور حکمت را فرا گیرند؟
در روایات اسلامی اموری ذکر شده که ثمره و نتیجه آن حکمت است:1- هر کس چهل روز خود را برای خدا خالص گرداند، چشمه های حکمت از قلب و درونش می جوشد و بر زبانش جاری می شود.(میزان الحکمه/ج3/ص66/ح4805/)
2- هر کس در دنیا زهد بورزد و به دنیا بی رغبت باشد، خداوند حکمت را در دلش ثابت و پابرجا می کند و زبانش را با حکمت گویا می سازد.(همان/ج2/ص497(
3- در حدیث معراج چنین آمده است: ای احمد! بی شک اگر بنده ای خود را گرسنه نگه دارد و زبانش را حفظ کند، من به او حکمت می آموزم.(همان/ح4244)
4- اغلب الشهوه تکمل لک الحکمه؛ بر هوا و هوس چیره گرد تا حکمت کامل نصیب تو گردد.(همان/ح4245)
5- کسب الحکمة اجمال النطق و استعمال الرفق؛ به دست آوردن حکمت با کم گوئی و مدارای با مردم است. (همان/ح4246)
6- لا حکمة الا بعصمة؛هیچ حکمتی جز با پاکی و عصمت نمی باشد. (همان/ح4247)
7- به لقمان گفتند: آیا تو بنده و عبد فلان طایفه نیستی؟ گفت: بله. گفتند: پس چگونه به این درجه و رتبه (یعنی به حکمت) رسیدی؟ گفت: با راستگوئی و امانتداری و ترک کارهای بی فایده و مواظبت از چشم و زبان و عفت شکم. (همان/ح4248)
و نیز در روایات انگشت بر اموری گذاشته اند که مانع حکمت است:
1- پرخوری حکمت را فاسد می سازد.(همان/ص498/ح4249)
2- غضب قلب حکیم را پوشیده و محجوب می سازد. (همان/ح4253)
3- چنانچه دانه در زمین نرم و هموار می روید نه در تخته سنگ سفت و محکم، همچنین حکمت قلب متواضع را آباد و عمران می کند نه قلب متکبر جبار را.
4- عقلی که مغلوب خشم و شهوت باشد از حکمت بهره ای نمی برد.
برای روشن شدن وضعیت چله گیری و رسیدن به حکمت در مورد خانم ها گفتنی است:
اولا: چنانچه ملاحظه می شود کسب حکمت راه های مختلفی دارد و منحصر در عبادت نمی باشد تا خانم ها به خاطر عذر شرعی چند روز از آن بی بهره باشند.
ثانیا: چنانچه روایت اول دلالت دارد، بحث از چهل روز خالص شدن و عبودیت درونی برای خدا است و این تنها اختصاص به عبادت بیرونی ندارد، تا بگوئید چهل روز عبادت به هم پیوسته برای خانم ها ممکن نیست.
به عبارت دیگر، بحث از چهل روز خالص شدن درون و نیت برای خداوند است که غیر از خالص کردن اعمال و از جمله عبادات است. وقتی درون خالص شد و انسان خود را بنده و عبد خداوند و موجودی نیازمند و فقیر و وابسته به غنی محض دانست و استقلالی برای خود و علم و قدرت و حیات خود قائل نشد، اعمالش نیز خالص و صافی می گردد. پس خالص کردن خود اصل و اساس است و خالص کردن اعمال فرع و ثمره آن است.
ثالثا: به فرض که چنین روایتی داشته باشیم که دلالت کند چهل روز عبادت خالصانه همراه با نماز باشد، دریچه ای از حکمت را بر روی انسان می گشاید، در مورد خانم ها مراد چهل روزی است که از به هم پیوستن اعمال قبل از عادت ماهانه و بعد از پاک شدن از آن حاصل می شود، چنانچه در مورد کفاره روزه که دو ماه می باشد و باید حداقل سی و یک روز آن را به دنبال هم انجام داد، اگر خانمی شروع به روزه گرفتن کرد و قبل از اتمام سی و یک روز، عادت ماهانه شد، بعد از پاک شدن از عادت، روزه اش را ادامه می دهد و ایام عادت عذر شرعی محسوب می شود و به اتصال سی و یک روز روزه ضرری وارد نمی کند.
2- هر کس در دنیا زهد بورزد و به دنیا بی رغبت باشد، خداوند حکمت را در دلش ثابت و پابرجا می کند و زبانش را با حکمت گویا می سازد.(همان/ج2/ص497(
3- در حدیث معراج چنین آمده است: ای احمد! بی شک اگر بنده ای خود را گرسنه نگه دارد و زبانش را حفظ کند، من به او حکمت می آموزم.(همان/ح4244)
4- اغلب الشهوه تکمل لک الحکمه؛ بر هوا و هوس چیره گرد تا حکمت کامل نصیب تو گردد.(همان/ح4245)
5- کسب الحکمة اجمال النطق و استعمال الرفق؛ به دست آوردن حکمت با کم گوئی و مدارای با مردم است. (همان/ح4246)
6- لا حکمة الا بعصمة؛هیچ حکمتی جز با پاکی و عصمت نمی باشد. (همان/ح4247)
7- به لقمان گفتند: آیا تو بنده و عبد فلان طایفه نیستی؟ گفت: بله. گفتند: پس چگونه به این درجه و رتبه (یعنی به حکمت) رسیدی؟ گفت: با راستگوئی و امانتداری و ترک کارهای بی فایده و مواظبت از چشم و زبان و عفت شکم. (همان/ح4248)
و نیز در روایات انگشت بر اموری گذاشته اند که مانع حکمت است:
1- پرخوری حکمت را فاسد می سازد.(همان/ص498/ح4249)
2- غضب قلب حکیم را پوشیده و محجوب می سازد. (همان/ح4253)
3- چنانچه دانه در زمین نرم و هموار می روید نه در تخته سنگ سفت و محکم، همچنین حکمت قلب متواضع را آباد و عمران می کند نه قلب متکبر جبار را.
4- عقلی که مغلوب خشم و شهوت باشد از حکمت بهره ای نمی برد.
برای روشن شدن وضعیت چله گیری و رسیدن به حکمت در مورد خانم ها گفتنی است:
اولا: چنانچه ملاحظه می شود کسب حکمت راه های مختلفی دارد و منحصر در عبادت نمی باشد تا خانم ها به خاطر عذر شرعی چند روز از آن بی بهره باشند.
ثانیا: چنانچه روایت اول دلالت دارد، بحث از چهل روز خالص شدن و عبودیت درونی برای خدا است و این تنها اختصاص به عبادت بیرونی ندارد، تا بگوئید چهل روز عبادت به هم پیوسته برای خانم ها ممکن نیست.
به عبارت دیگر، بحث از چهل روز خالص شدن درون و نیت برای خداوند است که غیر از خالص کردن اعمال و از جمله عبادات است. وقتی درون خالص شد و انسان خود را بنده و عبد خداوند و موجودی نیازمند و فقیر و وابسته به غنی محض دانست و استقلالی برای خود و علم و قدرت و حیات خود قائل نشد، اعمالش نیز خالص و صافی می گردد. پس خالص کردن خود اصل و اساس است و خالص کردن اعمال فرع و ثمره آن است.
ثالثا: به فرض که چنین روایتی داشته باشیم که دلالت کند چهل روز عبادت خالصانه همراه با نماز باشد، دریچه ای از حکمت را بر روی انسان می گشاید، در مورد خانم ها مراد چهل روزی است که از به هم پیوستن اعمال قبل از عادت ماهانه و بعد از پاک شدن از آن حاصل می شود، چنانچه در مورد کفاره روزه که دو ماه می باشد و باید حداقل سی و یک روز آن را به دنبال هم انجام داد، اگر خانمی شروع به روزه گرفتن کرد و قبل از اتمام سی و یک روز، عادت ماهانه شد، بعد از پاک شدن از عادت، روزه اش را ادامه می دهد و ایام عادت عذر شرعی محسوب می شود و به اتصال سی و یک روز روزه ضرری وارد نمی کند.
فصل هفدهم
لذت بندگی