خانه » همه » مذهبی » چند راوی به نام «محمد بن زیاد» داریم و کدامشان از «مفضل بن عمر» روایت می‌کند؟

چند راوی به نام «محمد بن زیاد» داریم و کدامشان از «مفضل بن عمر» روایت می‌کند؟

پاسخ اجمالی

در کتاب‌های رجالی به چندین راوی با نام «محمد بن زیاد» اشاره شده است:

1. محمد بن زیاد، ابومحمد، بیاع السابری

مراد از این نام، «محمد بن ابی‌عمیر[1] زیاد بن عیسی» است.[2] او امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرد. کنیه او «ابا احمد» بود؛ زیرا از امام کاظم(ع) احادیثی را شنید که امام(ع) او را با کنیه «ابا احمد» خطاب کرد.[3] این امر دلالت بر عظمت مقام او دارد.[4] برخی نیز معتقدند که او تنها از امام رضا(ع) روایت نقل کرد.[5] او شخص ثقه و مورد اعتماد در نزد شیعه و حتی اهل‌سنت است،[6] و بزرگان شیعه بر صحیح بودن روایاتش اجماع دارند.[7]

او نام برخی از شیعیان را می‌دانست و خلیفه(حاکم) از او خواست نام آنها را بیان کند؛ اما او از این کار خودداری کرد. خلیفه نیز دستور داد او را به شدت کتک زنند. در این شرایط او خواست نام آن شیعیان را معرفی کند، اما ندای محمد بن یونس بن عبدالرحمن را شنید که می‌گفت جایگاه خود را در نزد خدا نگه دار؛ لذا او صبر کرد. او بعد از گذشت 17 سال[8] با پرداخت مقداری درهم از زندان آزاد شد.[9] در مدّتی که او در زندان بود، خواهرش تألیفات او را مخفی کرد، اما بسیاری از بین رفت. وقتی او از زندان آزاد شد، احادیث را از حفظ یا از نسخه‏‌هایى که مردم از روى کتاب‌هاى او پیش از تلف‌شدن نوشته بودند، نقل می‌کرد؛ از این‌رو علما روایات مرسل او را در حکم روایات مسند می‌دانند.[10]

فضل بن شاذان[11] در مورد او می‌گوید؛ سجده محمد بن ابی‌عمیر در عراق شهره‌ی عموم مردم شد، به گونه‌ای که مردم می‌گفتند اگر قرار است که با سجده طولانی چشم انسان آسیب ببیند، باید چشم محمد بن ابی‌عمیر نیز آسیب ببیند.[12]

هم‌چنین در مورد زهد او آمده است که شخصى به او بدهکار بود و خانه خود را فروخت تا بدهی به او را بپردازد، اما محمد بن زیاد قبول نکرد و گفت من به چنین پولى احتیاج ندارم.[13]

سرانجام محمد بن ابی‌عمیر زیاد در سال 217 هجرى از دنیا رفت.[14]

2. محمد بن زیاد الصیمری

اطلاعات زیادی از او در دست نیست، اما برخی از گزارش‌های تاریخی حکایت از مقام بالای او دارد: محمد بن زیاد صیمرى نامه‌‏اى به حضور امام زمان(ع) نوشت و از آن‌حضرت(ع) کفنى براى تبرک درخواست کرد. امام(ع) در جواب نوشت که تو در سال 81 به آن احتیاج پیدا خواهى کرد. او هم در همان وقتى که امام(ع) معین فرموده بود وفات یافت. حضرت هم یک‌ماه پیش از مرگش کفن را براى او فرستاد.[15]،[16]

علاوه بر این، در کتاب‌های رجالی افراد دیگری با نام محمد بن زیاد وجود دارند که اطلاعات زیادی در مورد آنها وجود ندارد؛ مانند:

  1. محمد بن‏ زیاد، عطار،[17] مراد از او محمد بن حسن بن زیاد عطار است[18] که ثقه و مورد اعتماد بود.[19]

2. محمد بن زیاد، همدانی،‏[20] او از اصحاب امام صادق(ع) است.[21]

3. محمد بن‏ زیاد، سجاد.[22] او از اصحاب امام صادق(ع) است.[23]

4. محمد بن‏ زیاد بجلی.[24] از اصحاب امام صادق(ع) است.[25]

5. محمد بن‏ زیاد، تمیمی.[26] از اصحاب امام صادق(ع) است.[27]

6. محمد بن زیاد، اشجعی.[28]

از بین این افراد، کسی که می‌تواند از مفضل بن عمر روایت نقل کند، محمد بن زیاد ازدی[29] یا همان محمد بن ابی‌عمیر است[30] که در ابتدا به زندگی او پرداختیم.

 

[1]. علامه حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی‏، ص 140، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411ق‏.

[2]. نجاشی، احمد بن على، رجال النجاشی‏، ص 326، قم، مؤسسة النشر الاسلامی‏، چاپ ششم، 1365ش.‏

[3]. رجال العلامة الحلی، ص 140 -141.

[4]. حلی، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، ص 288 – 289، تهران، دانشگاه تهران، ‏چاپ اول‏، 1342ش.

[5]. همان.

[6]. رجال العلامة الحلی، ص 140 -141.

[7]. همان.

[8]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 86، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.

[9]. الرجال (لابن داود)، ص 288.

[10]. رجال النجاشی‏، ص 326.

[11]. «برخی از یاران امام حسن عسکری(ع)»، 84965.

[12]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن،‏ ص 591، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه، چاپ اول، 1409ق.

[13]. إختصاص، ص 86.

[14]. رجال النجاشی‏، ص  327.

[15]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 524، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.

[16]. البته این داستان در مورد علی بن زیاد صمیری نیز نقل شده است که از باب تعدد این داستان منافاتی وجود ندارد. موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 101، قم، مرکز نشر آثار شیعه،1410ق.

[17]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 282، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.

[18]. کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی- اختیار معرفة الرجال( مع تعلیقات میر داماد الأسترآبادی)، محقق، مصحح، رجایى، مهدى‏، ج 1، ص 56، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، 1363ش‏.

[19]. الرجال (لابن داود)، ص 311.

[20]. الابواب(رجال طوسی)، ص 282.

[21]. همان، ص  557.

[22]. همان، ص 283.

[23]. همان، ص 557.

[24]. همان، ص 283.

[25]. همان، ص 557.

[26]. همان، ص: 313.

[27]. محدث نوری، حسین، خاتمه مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 9، ص 45، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.

[28]. الابواب(رجال طوسی)، ص 282.

[29]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 20، ص 195، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.

[30]. شوشترى، محمد تقى‏، قاموس الرجال‏، ج 9، ص 270، قم، مؤسسة النشر الإسلامی‏، چاپ دوم، 1410ق‏.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد