خانه » همه » مذهبی » چه کار کنیم که ایمان در قلبمان ایجاد شود؟

چه کار کنیم که ایمان در قلبمان ایجاد شود؟

ایمان در فطرت بشر وجود دارد، بنابراین بهتر است درباره تقویت ایمان صحبت کنیم و نه ایجاد ایمان. در این زمینه گفتنی است: انسان با ذهن خود می اندیشد و علم به دست می آورد. پس جایگاه علم و شناخت، ذهن آدمی است. اما قرآن کریم، جایگاه ایمان را قلب معرفی می کنند. این کتاب آسمانی درباره عده ای که ادعای ایمان می کردند می فرماید: «قالت الاعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا و لمایدخل الایمان فی قلوبکم..؛ بادیه نشینان خدمت پیامبر آمدند و گفتند ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است». (حجرات، آیه 14) از این رو شناخت هدف و راه سعادت، زمانی به حرکت در آن راه منجر خواهد شد که قلب به آن هدف و آن راه ایمان آورد. ایمان قلبی محرک انسان برای حرکت خواهد بود. به تعبیر دیگر بین «ایمان» و «عمل» رابطه ای ضروری هست و این دو از هم جدا شدنی نیستند. به این ترتیب درس بزرگی که از قرآن کریم می آموزیم این است: اگر می خواهیم به هدفی که برای زندگی خود شناخته ایم، ایمان بیاوریم و به سوی آن حرکت کنیم، ابتدا باید قلب خود را برای پذیرش آن هدف آماده سازیم.

آْمادگی قلب برای ایمان

قلب در صورتی برای پذیرش حقیقت و راه زندگی آماده می شود که به زیبایی هایی آراسته و از زشتی هایی دور گردد. قرآن کریم این زیبایی ها و آلودگی ها را به ما نشان می دهد که در اینجا به مواردی اشاره می کنیم: در زمین سیر کنید، آن گاه حقیقت زیبایی دینی را به وسیله قلب خود درک کنید. (حج، آیه 46) در قلب خود را به وسیله تفکر و تدبر در قرآن باز نگه دارید. (محمد، آیه 24) قلب خود را از آلودگی ها و تعلق های دنیایی مانند دوستی مال و فرزند، پاک سازید. (شعرا، آیه 89) قلب خود را از پلیدی ها پاک نگه دارید تا منزلگاه نیکی ها و زیبایی ها گردد. (بقره، آیه 283) از غفلت بپرهیزید و قلب خود را متوجه زیبایی های زندگی سازید تا سیر شما راحت و هموار شود. (کهف، آیه 28) توانایی قلب خود را برای تعقل و درک عمیق حقایق افزایش دهید. (حج، آیه 46) قلب خود را در مقابل درستی ها و خوبی ها نرم و خاضع نگه دارید. (مائده، آیه 13) ایمان همچون درختی است که در قلب جوانه می زند، تناور می گردد و بر شاخه های آن اعمال شایسته پدیدار می شود.

تقویت آگاهی

اولین و مهمترین راه تقویت ایمان، تحصیل و تقویت آگاهی از طریق مطالعه، تامل و تفکر است . ریشه ایمان قلبی در معرفت و اندیشه قرار دارد. آگاهی و تفکر، بیدار کننده قلب از خواب غفلت وزنده کننده دل انسان است. کسی که آگاهی ندارد، در حقیقت مرده ای است که میان زندگان راه می رود. مولوی در بیتی می گوید: ای برادر تو همه اندیشه ای       ما بقی تو استخوان و ریشه ای اگر در روایات اسلامی آمده است که «تفکر ساعة افضل من عبادت سبعین سنه؛ یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است». (بحارالانوار، ج 69، ص 293) به خاطر اهمیت و تاثیری است که آگاهی در انسان شدن انسان دارد. ایمان راه انسان شدن است و تفکر رکن اصلی وصول به این هدف می باشد. حوزه های شناخت و آگاهی فراوانند. مهمترین آگاهی برای تقویت ایمان به خدای ،تحقیق، مطالعه و تفکر در ذات ، صفات و افعال الهی و در نهایت توحید هستی است. برای انجام اینگونه مطالعات و تحقیقات، سه روش عمده وجود دارد. روش کلام، روش فلسفه و روش عرفان. روش کلام مبتنی بر نقل و منابع نقلی از کتاب و سنت است و روش فلسفی مبتنی بر تفکرات محض عقلی است و روش عرفانی مبتنی بر مشاهده قلبی است که البته عرفا علاوه بر شهود، به برهان عقلی و آیات و روایات اسلامی نیز به شدت وابسته اند ، زیرا شهود عرفانی نیازمند منطق و ملاک صدق است و منطق وملاک صدق آن را مطابقت آن قرآن ، گفتار معصومین (ع) و عقل تامین می کند. به خصوص مطالعه و تفکرات عرفانی باعث آن می شود که انسان به مرور حضور خدای متعال را در سراسر هستی و در درون خود حس کند و خویش را در محضر او ببیند و در هنگام عبادت ارتباط بسیار عمیق و سازنده ای با او برقرار نماید.

تقویت اراده عملی

پس از تقویت شناخت و آگاهی ، اکنون نوبت عمل و تقویت ایمان به وسیله اراده عملی است. منظور از عمل در این مسیر ، رفع موانع و ایجاد شرایط ارتباط و توجه عملی به خداوند است. عبادت و پرستش شاهراه ارتباطی بنده با خداوند و تقویت ایمان به او است ، منتهی برای رسیدن به آن و انجام عبادت به صورتی که حقیقتا موثر باشد ، طی مراحل زیر ضروری است. 1- مبارزه با ریشه های گناه: گناه رفتار نابهنجاری است که ناشی از خود خواهی و هوی پرستی انسان است. رفتاری که ایمان آدمی را تضعیف می نماید و زمینه شرک و کفر را در او تقویت می نماید. برای پاکسازی از گناه ریشه ای ترین کار مبارزه با خواستگاه و زمینه های نفسانی آن است؛ یعنی صفات و ملکاتی که انگیزه این رفتار را در آدمی بوجود می آورند. برای مثال آدم حسود ، همیشه در معرض غیبت، تهمت ، آسیب رساندن به محسود و انواعی از گناهان است، این شخص اگر بخواهد گناه نکند ، اساسی ترین راه این است که با خیر خواهی که ضد حسد است، ریشه گناه را از دل خود بیرون نماید و خویش را از خطر شرک و خود خواهی برهاند. 2- مبارزه با عادت هایی که مانع رشد انسان و عمل هستند: برخی عادتها در انسان مانع حرکت او در جاده ایمان تلقی می شود . به عنوان مثال کسی که به پرخوری ، پرخوابی و پر گویی عادت نموده است ، قادر نخواهد بود به انجام وظایف واجب و مستحب خود اقدام کند . عادتهای مذموم در برخی موارد حتی زمینه انجام گناه و تخلف از بندگی حق تعالی را در انسان فراهم می کنند و باعث تضعیف ایمان در او می شوند. 3- مبارزه مستقیم با خود گناه و ترک و جبران آنها: علاوه در مبارزه با زمینه های گناه ، مبارزه مستقیم با گناه و ترک و جبران آن از طریق روش توبه ، زمینه تقویت ایمان و پاکی انسان را از آلودگی و تاریکی فراهم خواهد نمود. 4- انجام وظایف واجب شرعی : یکی از مراحل بسیار مهم و سرنوشت ساز در تقویت ایمان ، انجام وظایف واجب و اطاعت از فرامین خداوند است. این مرحله که در عرفان اسلامی از آن به قرب فرایض تعبیر می کنند، در نهایت به حصول ملکه تقوی و بهره مندی از آثار و ارزشهای ناشی از آن، خواهد انجامید. 5- انجام نوافل و مستحبات: نهایی ترین مرحله در جاده ایمان که به محبت و عشق الهی می انجامد، مرحله انجام مستحبات و نوافل است ، مرحله ای که عرفا از آن تحت عنوان قرب نوافل و راه عشق تعبیر می کنند. قرب نوافل، پایانی ترین مقصد دین و موثر ترین راه نزدیکی انسان به خدای و کسب مقام ولایت و خلافت الهی است. در کلام امام صادق (ع) آمده است: مهمترین چیزى که ایمان را در قلب پا برجا و مستحکم مى کند ورع است. «سئل الصادق (ع) ما الذى یثبت الایمان. قال: الذى یثبته فیه الورع والذى یخرجه منه الطمع؛ از حضرت سؤال شد چه چیزى ایمان را در قلب تثبیت مى کند؟ فرموند: چیزى که ایمان را در قلب تثبیت مى کند ورع (پرهیز از دنیا طلبی وگناه) مى باشد و چیزى که ایمان را از قلب خارج مى کند طمع (نسبت به دنیا و گناه) مى باشد». قرآن کریم در مواردی از ازدیاد ایمان و افزایش هدایت و پیدا شدن تقوی سخن گفته است. از بررسی این موارد این نتیجه بدست می آید که راه تقویت ایمان و تقوا آن است که علاوه بر داشتن روح تسلیم و ایمان و عشق به واقعیت، می بایست انسان نخستین گامهای هدایت را شخصا بردارد و عقل و خرد و فطرت خویش را در این راه بکار گیرد سپس خداوند طبق وعده ای که داده است مجاهدان راهش را هدایت و راهنمایی بیشتر می کند نور ایمان به قلب آنها می افکند و از شرح صدر و روشن بینی بهره مندشان می کند این از نظر اعتقاد و ایمان و اما از نظر عملی روح تقوا را در آنها زنده می کند، آنچنان که از گناه متنفر می شوند و به طاعت و نیکی عشق می ورزند. خلاصه سخن آنکه انسان باید عقل و خرد و فطرت خود را بکار گیرد و قدمهای اولیه را بردارد و روح تسلیم در برابر حق را در خود زنده و حفظ کند و بر طبق اعتقادات خود هم عمل کند تا خداوند هم ایمان و تقوای او را افزون کند و به عبارت دیگر ما باید زمینه های پذیرش ایمان و تقوی را درخود ایجاد کنیم تا نسیم رحمت الهی که وزیدن گرفت ما را هم شامل شود- باران رحمت الهی می بارد و هر زمینی متناسب با ظرفیت و استعداد خود بهره مند می شود در باغ سبزه و گل می روید و در شوره زار خس و خار. ما هستیم که باید روح و قلب را مستعد و مهیا و آماده پذیرش حق کنیم تا انوار حق در او بتابد قرآن کریم می فرماید: « هنگامی که سوره ای نازل می شود، بعضی از منافقان به یکدیگر می گویند: ایمان کدامیک از شما به خاطر نزول این سوره افزون شد؟!» مقصود آنها این بود که بگویند این آیات محتوی مهم و چشمگیری ندارد،‌ و مسائل است عادی و پیش پا افتاده! اما قرآن کریم بالحن قاطعی به آنها پاسخ می گوید و ضمن تقسیم مردم به دو گروه، می گوید: « اما کسانی که ایمان آورده اند نزول این آیات بر ایمانشان می افزاید و آثار شادی و خوشحالی را در چهره هایشان آشکار می سازد: « فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إیمانًا وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ؛ (توبه/124) آیه شریفه واقعیتی را بیان می کند که مسلمانان با نزول هر سوره ای از قرآن روح تازه ای پیدا می کردند، و تربیت نوینی می یافتند آنچنان که آثارش بزودی در چهره هاشان نمایان می گشت، در حالی که امروز افراد به ظاهر مسلمانی را می بینیم که نه تنها خواندن یک سوره در آنها اثر نمی گذارد بلکه از ختم قرآن نیز در آنها کمترین اثری دیده نمی شود. آیا سوره و آیات قرآن اثر خود را از دست داده اند؟ و یا آلودگی افکار و بیماری دلها و وجود حجابها که از اعمال سوء ما ناشی می شود چنین حالت بی تفاوتی و نفوذ ناپذیری را به قلبهای ما داده است؟ باید از این حالت به خدا پناه ببریم و از درگاه پاکش بخواهیم که قلبی همچون قلب مسلمانان نخستین به ما ببخشد و نیز قرآن کریم در مورد ویژگی های مؤمنان می فرماید: « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیمانًا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ(انفال/2)مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهایشان ترسناک می گردد،‌ و هنگامی که آیات بر آنها خوانده می شود ایمانشان افزون می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. و نیز می فرماید: « وَ الَّذینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدًى وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ(محمد/17)؛ کسانی که هستند که گامهای اولیه را برداشته اند و از هوی و هوس خود پیروی نکرده اند لذا خداوند هم روز به روز بر هدایتشان می افزاید و در مقام عم بر تقواهایشان. در پایان ذکر این نکته لازم است که بنابر مشهور، ایمان دارای ارکانی است و به بیان دیگر سه رکن مهم دارد: اقرار به زبان- عمل به ارکان و ایمان به قلب- و در آیات فراوانی بر رکن مهم «عمل صالح» تکیه شده است. عمل صالح تأثیر مهمی بر تثبیت تقویت ایمان دارد و متقابلا ایمان بدون عمل سودی ندارد. در نتیجه برای تقویت ایمان و تقوا باید علاوه بر تسلیم در برابر دستورات الهی اقدامات عملی هم انجام داد زیرا کسی به مکتبی ایمان دارد باید به برنامه های آن مکتب عمل نماید تا ایمانش محکمتر شود.

جهت مطالعه از تفسیر آیات ر.ک:

تفسیر نمونه، ج7 ص86 و 87 و ج8 ص199 تا 202 و ج21 ص448

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد