طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چگونه عشقم را ابراز کنم

چگونه عشقم را ابراز کنم


چگونه عشقم را ابراز کنم

۱۳۹۴/۰۳/۲۷


۱۴۰۳ بازدید

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

تو را می‌بینم و هر دم زیادت می‌شود میلم

خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم.

این شعر را حتما شنیدید:

زدست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

تو را می‌بینم و هر دم زیادت می‌شود میلم

خواهر گرامی از حسن اعتماد شما به این مجموعه و اینکه چنین مساله مهمی از زندگیتان را صادقانه با ما در میان گذاردید، خدا را شاکریم و سعی می کنیم با راهکارهای ارسالی، شما را در عبور از این مشغله ذهنی یاری دهیم.

این شعر را حتما شنیدید:

زدست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

دانشجوی محترم یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت، رابطه‌ای نزدیک وجود دارد. تمام انسانها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آنها احساس خوشبختی کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین این ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می‌شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می‌گیرند همسر آینده خود را انتخاب کنند. در این ارتباط مقطعی ـ که لازمه شناخت از همدیگر است ـ اصولی مطرح است.

باید توجه داشت نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دلدادگی‌های پسرانه و دلبری‌های دخترانه و دلبستگی‌های دو طرف، همیشه در قشر جوان وجود داشته است. البته این ارتباطها و علاقه‌ها می‌تواند منشا تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می‌شوند، با این حال باید در چارچوب اصول اخلاقی و شرعی باشد.

گاهی این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای دینی خارج می‌شود و به سوی بی‌عفتی و گناه کشیده می‌شود که این امر بسیار ناشایست و غیر اخلاقی است و تبعات غیر قابل جبرانی را درپی خواهد داشت.

ابراز علاقه دختر به پسر قبل از ازدواج، جدای از بحث شرعی از نظر عقلی هم مضراتی مخصوصا برای دختر دارد. لطفا به کلام شهید مطهری توجه کنید:

«غریزه مرد طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز… طبیعت، مرد را مظهر عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت، زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده و خلقت جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد با این وسیله جبران کرده است. خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود. برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آن‌گاه از زن دیگری… اما برای زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیانا جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود».

شما به خوبی می‌دانید در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزه ای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است. اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت؛ زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشق ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند. در حالی که تصمیم گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. چنین علاقه مندی هایی راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور می سازد و اجازه نمی دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود.

البته ما معتقدیم که عشق باعث نشده که شما چشم به روی واقعیات ببندید و همین اقدامات شما نشان‌دهنده ذهن منطقی و اراده قوی شما دارد. این مطلب را محض اطلاع عرض کردیم، امیدواریم ناراحت نشوید.

خواهر گرامی ما کاملا وضعیت و احساس شما را درک می‌کنیم؛ با اینکه یقین داریم عشق و علاقه شما، از صفای باطن شما سرچشمه گرفته، باید عرض کنیم ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسیار مهم و سرنوشت سازی است از این رو باید در یک حالت عادی و به دور از احساسات و بر اساس معیارهای صحیح انجام گیرد. دوران جوانی دوران هیجانات و کشش‌های خاص روحی است و نیاز به ارضای این هیجانات، افراد مختلف را برحسب نوع تفکرات و اعتقاداتشان به سمت فعالیتهای مختلف سوق میدهد . اما آنچه مهم است حرکت این گرایشها به سمت راههای درست عقلی و شرعی برای ارضاء شدن است یعنی همان ازدواج که امیدواریم به زودی شما با موفقیت این مرحله حساس و سرنوشت ساز زندگی را شروع و پشت سر بگذارید.

خواهر گرامی، با توجه به سوال شما و وضعیتی که در آن قرار دارید، نکاتی را تقدیمتان می‌کنیم، امیدواریم راهگشا باشد؛

1. ازدواج یکی از مهم ترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت، سعادت و خوشبختی انسان دارد، مضافاَ بر این که اگر به نحو صحیح انجام پذیرد، بسیاری از نیازهای انسان اعم از عاطفی و جنسی را تأمین و باعث آرامش روحی انسان می شود. علاوه بر این که پیوند ازدواج میثاقی است که دامنه آن می‎تواند تا جهان آخرت گسترده باشد، البته به شرطی که بر اساس دستور خدا و همراه با تفکر و دوراندیشی باشد. پس انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.

2. برای اینکه انتخاب خوبی داشته باشیم به متون دینی مراجعه می‌کنیم:

در آموزه‌های دین اسلام درباره معیارها و ملاک‌های انتخاب همسر با دو گونه ویژگی روبرو هستیم؛

الف) معیارهای درجه اول: ویژگی‌های ضروری و حتمی که بدون آنها، زندگی به سر و سامان درستی نمی‌رسد.

ب) معیارهای درجه دوم: ویژگی‌هایی که باعث سازگاری، کمال و موفقیت بیشتر در زندگی می‌شوند؛

از معیارهای درجه اول می توان به دین‌داری، اخلاق نیکو، تقوا و پرهیزگاری، سلامت جسمانی و روانی، اصالت و شرافت خانوادگی اشاره کرد.

بقیه شرایط جزو معیارهای درجه دوم قرار می گیرند مانند: تناسب در زیبایی، تناسب فرهنگی، فکری، تحصیلی، همتایی جسمانی و جنسی، تناسب سنی، هم‌طرازی خانوادگی، مالی، اجتماعی.

3. از شما می‌خواهیم که در فضایی کاملا منطقی و به دور از عشق و علاقه به طرف مقابل، با توجه به ملاک‌ها ببینید آیا باز ایشان را برای همسری خود، مناسب می‌دانید یا نه؟ اگر جوابتان منفی است که هیچ، فقط شاید بپرسید که فراموش کردنش سخت است، ما هم قبول داریم ولی می‌شود و راهکارهایی هم دارد(که در صورت نیاز می‌توانید آنها را از ما بخواهید) مثلا میگن: زدل برود هر که زدیده برفت.

4. اما اگر باز به این نتیجه رسیدید که ایشان تمام ویژگی‌های لازم را دارد و بهتر از او دیگه وجود نداره؛ چند راه وجود دارد: یکی اینکه خودتان به او بگویید؛ که ما این راه را اصلا توصیه نمی‌کنیم زیرا ممکن است تبعاتی برای شما داشته باشد مثلا؛ در مورد شما قضاوت‌های نادرستی شود یا جواب منفی بشنوید و از نظر روحی اذیت شوید و بعدش خودتان را نبخشید یا … راه دوم این است که واسطه بفرستید؛ بتوانید فردی را که برای این کار صلاحیت دارد پیدا کنید مثلا یکی از اساتید خانم در دانشگاه را برای این کار واسطه کنید یا یک دانشجوی خانم که ازدواج کرده باشد یا … راه حل بعدی در میان گذاشتن با والدین است و راه آخر که شاید بگویید خیلی سخته این است که صبر کنید؛ شاید بگویید تا کی؟ می‌گوییم خدا بهتر می‌داند(به این نکته حتما توجه داشته باشید که این قضیه یک آزمون الهی برای شماست پس سعی کنید موفق از این آزمون بیرون بیایید و اگر لازم است چند ماه صبر کنید حتما با توکل بر او با اعتماد به نفس بالا این کار را بکنید). به نظر می‌رسد اگر واقعا این آقا هم مانند شما علاقه‌مند به این ازدواج باشد، بزودی اقدام می‌کند. توجه دارید که در ازدواج باید عشق دو طرفه باشد.

5. خواهر گرامی اگر بخواهید هر چه زودتر از این بلاتکلیفی در بیایید و بدانید که چه باید بکنید و آیا این علاقه دوطرفه است یا نه، باید یک واسطه مطمئن و رازدار پیدا کنید تا با ایشان صحبت کند و نظر این آقا را در مورد اصل ازدواج، و اینکه آیا موردی را سراغ داره یا نه، و معرفی کردن شما به ایشان به طور کاملا غیر مستقیم و حساب شده بپرسد. اگر همه چیز به خوبی پیش رفت و نظرش مثبت بود، قبل از اینکه بخواهید کاری انجام بدهید یا با هم صحبت کنید، توصیه می‌کنیم خانواده خود را از این موضوع مطلع کنید. مثلا به پدر و مادر عزیزتان بگویید که متوجه شدید فلانی به شما علاقه مند شده و قضیه را تشریح کنید که چنین پسری است(شاید هم بزودی به خواستگاری بیاید) و…

6. از آنها یا افراد با تجربه و مطمئن و رازدار بخواهید که در مورد ایشان تحقیق بیشتری انجام بدهند.

7. به نتیجه تحقیقات و نظرات پدر و مادرتان در این مورد و همه قضایای دیگر احترام بگذارید و از صمیم قلب بپذیرید.

8. به صحبت‌های آنان به دید یک مشاور دلسوز، آگاه، باتجربه و رازدار نگاه کنید.

9. اگر نتیجه تحقیقات خوب بود که ما امیدواریم چنین خواهد بود همان گونه که خود شما هم فرمودید. پس از طریق همان واسطه بخواهید که با خانواده شما صحبت کنند(والدین ایشان با والدین شما صحبت کنند) و در صورت اجازه دادن والدین شما، رسما به خواستگاری شما بیایند.

10. پس صحبت و قرار و مدار قبل از انجام خواستگاری رسمی را تأیید و توصیه نمی‌کنیم چون مضراتی را برای هر دو، مخصوصا برای شما خواهد داشت. مثلا شاید خانواده شما با این ازدواج موافقت نکنند یا نتیجه تحقیقات بد باشد یا …

11. پس از خواستگاری با نظارت والدین می‌توانید با آرامش با هم صحبت کنید، البته در خانه نه در دانشگاه. چون هر کاری یک قوانینی دارد، ازدواج هم یک سری قوانینی دارد که مهترین قانون آن خواستگاری است و خود خواستگاری هم ضوابطی دارد(که در صورت تمایل در مکاتبات بعدی آنها را از ما بخواهید).

12. ما دلیلی برای ابراز علاقه خود به ایشان نه از نظر شرعی و نه از نظر عقلی نمی‌بینیم لذا با توجه به موارد مشابه و تجربه خدمت شما عرض می‌کنیم که علاقه خود را ابراز نکنید زیرا چه بسا از علاقه شما سوء استفاده شود یا در مورد شخصیت شما برداشت‌های غلطی صورت بگیرد و یا جواب منفی بشنوید و … آن موقع دیگر شاید خودتان را نبخشید و افسوس هم فایده‌ای نخواهد داشت.

13. با نزدیکی به خداوند آرامش خود را بالا ببرید و تا فراهم شدن زمینه ازدواج با همسر دلخواه خود سعی کنید عشق و علاقه و محبت خود را ذخیره کنید و پس از ازدواج یک عمر از یک زندگی شیرین و بدون گناه قبلی، لذت ببرید.

14. تا انشاالله شرایط ازدواج بزودی برایتان فراهم می شود سعی کنید با تکیه و توکل بر خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام از خدا بخواهید که هرچه خیر و مصلحت شما در آن است، نصیب و روزیتان کند.

ما برای شما و همه جوانان عزیز آرزوی موفقیت و سعادت مخصوصا در زمینه ازدواج داریم. امیدواریم شما هم با توجه به ذهن منطقی‌ای که دارید و با مشاوره با افراد دلسوز و از همه مهمتر با تکیه و توکل به خدای قادر و مهربان هر چه زودتر زندگی مشترک و سراسر نشاط و شادکامی خود را با نیمه گمشده‌تان، زیر سایه لطف امام زمان علیه السلام آغاز کنید.

سید عباس ساطویان

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد