خانه » همه » مذهبی » کار سوریه یکسره خواهد شد؟

کار سوریه یکسره خواهد شد؟


کار سوریه یکسره خواهد شد؟

۱۳۹۴/۰۵/۲۴


۲۵۷ بازدید

کار سوریه یکسره خواهد شد؟

در چند وقت اخیر بار دیگر سوریه محور گفتگوهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته و طرح های مختلف برای خروج از بحران سوریه در فضای جدید منطقه ای، مطرح شده اند.

به گزارش گروه بین الملل فرهنگ نیوز، سوریه از سال ۲۰۱۱ گرفتار چالش گسترده جنگ داخلی شده و بشار اسد به نقطه کانونی تبدیل شده که تمام درگیری ها بر سر رفتن یا ماندن اوست.

کار سوریه یکسره خواهد شد؟

در چند وقت اخیر بار دیگر سوریه محور گفتگوهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته و طرح های مختلف برای خروج از بحران سوریه در فضای جدید منطقه ای، مطرح شده اند.

به گزارش گروه بین الملل فرهنگ نیوز، سوریه از سال 2011 گرفتار چالش گسترده جنگ داخلی شده و بشار اسد به نقطه کانونی تبدیل شده که تمام درگیری ها بر سر رفتن یا ماندن اوست.

برخی از کشورها همچون ایران و روسیه بر بقای بشار اسد تاکید دارند و آن را تا زمانی که تروریست ها در این کشور قدرت دارند و هر روز جولان می دهند، موثر می دانند در حالیکه عربستان سعودی، قطر، ترکیه و کشورهای مانند آمریکا در راهبرد خود بشار اسد را در آینده سوریه قرار نداده اند.

اما به نظر می رسد، سوریه به سمتی حرکت خواهد کرد که تا پایان سال 2015، تکلیف آن مشخص شود. افزایش تلاش های منطقه ای و فرامنطقه ای برای یکسره کردن کار سوریه، در دستور کار کشورهای تاثیرگذار قرار گرفته است.

چرا بحران طولانی شد؟

پیش از پرداختن به موضوع اصلی، پرداختن به زمینه های اصلی بحران ضروری است و هر راه حلی برای بحران های منطقه ای بدون در نظر گرفتن ریشه های آن بدون فایده خواهد بود.

سوریه در منطقه جنوب غرب آسیا و در همسایگی با کشورهای عراق، لبنان، ترکیه، اردن و سرزمین های اشغالی فلسطین قرار دارد. در مرزهای غربی به کرانه های دریای مدیترانه ختم می شود. بندر لاذقیه یکی از راه های مواسلاتی مهم این کشور به مناطق دیگر است. سوریه را می توان یکی از سکولارترین حکومت های منطقه دانست که علوی ها چندین دهه است که زمام امور را در دست دارند.

اما قرار گرفتن کشوری در منطقه بحران خیز خاورمیانه خود یک بعد از معضل خواهد بود. می توان گفت خاورمیانه کانون بحران های همیشگی است. برخی از سرزمین ها در دوران استعمار به گونه ای مرزبندی و جمع بندی شده اند که ادامه و حیات درگیری ها همیشه مهیا باشد. مرزهای مورد مناقشه در این منطقه کم نیستند. خط کشی عمدی در خاورمیانه بعد از جنگ جهانی اول و دوم، توسط فرانسه و انگلیس، زایش مستمر خطر و بحران را تا به امروز به دنبال داشته است.

از سوی دیگر گنجاندن قومیت های ناسازگار در یک کشور و دمیدن بر آتش اختلافات قومیتی و مذهبی، بعد دیگر بحران های منطقه ای را شکل می دهد. بنابراین مرزهای ناپایدار و عدم تناسب قومیت ها در درون یک کشور، زمینه ساز همیشگی درگیری بوده و به صورت آتش زیر خاکستر باقی مانده است، تا در زمان مناسب آتش آن در جهت منافع کشورهای استعمار قدیم و جدید، شعله ور گردد.

سوریه حکومت ها و زمامداران بسیاری را از آموری ها تا رومی ها در دوران بیزانس در طول تاریخ چندهزار ساله خود تجربه کرده است. در زمان خلیفه اول، این سرزمین تحت سیطره خلفا قرار گرفت و اسلام به هویت اصلی مردمان آن تبدیل شد. صلاح الدین ایوبی، یکی از مقتدرترین سلاطین در زمان بنی عباس، دمشق را در مقابل رومی ها مورد حمایت قرار داد و بدون درگیری وارد این شهر مهم در شام شد.

در سال های پس از جنگ جهانی اول و دوم سوریه در اشغال فرانسه و مدتی انگلیس بود. استقلال این کشور که در سال 1941 اعلام شد به خاطر درگیری های جنگ جهانی دوم و مداخلات فرانسه تا 1944 طول کشید. تاج الدین الحسنی رئیس جمهور این کشور در آن زمان شد. اما در سال 1970 ارتشبد حافظ اسد دست به کودتا زد و توانست به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. پس از مرگ وی، چشم پزشک خاندان اسد، در سال 2000 به قدرت رسید.

بشار اسد سیاست های سوسیالیستی پدر را در اقتصاد به کناری نهاد و بازار آزاد را جایگزین کرد. در کنار اقتصاد، روابط ویژه ای نیز که از دیرباز با روسیه و ایران در سیاست خارجی این کشور نهادینه شده بود، تقویت شد و این کشور به متحد استراتژیک این کشورها بدل گردید.

با این پشتوانه، سوریه می توانست در منطقه خاورمیانه نقش مستقلانه تری بازی کند. در حالیکه سیاست خارجی برخی از کشورهای عربی از انفعال برخوردار بود، بشار اسد به یکی از اهرم های محور مقاومت بدل شد و با وجود آنکه بلندی های جولان در اشغال رژیم صهیونیستی قرار داشت و دارد، اما با حمایت از حزب الله لبنان، جنبش گروه های مقاومت در فلسطین توانست به شریک اصلی ایران در حفظ جبهه مقاومت تبدیل شود.

با کوچکترین جرقه در سوریه، کانون های بحران ساز در منطقه فعال شدند تا به هر نحو شده بشار اسد را از اریکه قدرت سوریه به زیر بکشند. مطالبات داخلی در سوریه به بحران سنی – علوی در این کشور تبدیل شد و صف کشورهای عربستان، قطر، ترکیه، امارات، مصر، اردن به پشتیبانی آمریکا و رژیم صهیونیستی، کانال انتقال سلاح و تروریست ها را به درون سوریه باز کردند. منطقه به منطقه سوریه تبدیل به جبهه جنگ و کشتار غیرنظامیان شد.

اما بدترین شکل درگیری ها در سوریه تبدیل این کشور به آزمایشگاه تولید تروریسم بود. در حالیکه ارتش آزاد سوریه، با انتشار تصاویری از خود که مدعی نظامیان جدا شده از ارتش سوریه بودند، مردم را به نبرد مسلحانه علیه نظام اسد دعوت می کردند، به مرور زمان، در بخش های از سوریه، گروه هایی سبز شدند که امروز مخوف ترین و سازماندهی ترین گروه تروریستی جهان را به وجود آورده اند. داعش، آن را پروژه بنامیم یا پدیده، به گونه ای رشد کرده که خشکاندن ریشه های آن، به نظر دیگر امکان پذیر نباشد. گروه تروریستی چند ملیتی تا سال های بخش جدید بحران های منطقه خواهد بود و نیروهای آن با فرار از سوریه در جای دیگر بحران ساز خواهند شد.

راه حل بحرانی که مطمئنا از ریاض نمی گذرد

نکته جالب در تحولات اخیر مربوط به سوریه، افزایش رایزنی های یکی از محورهای اصلی بحران در منطقه است. در حالیکه در ماه گذشته، محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان و ولیعهد این کشور به روسیه رفت و تلاش کرد حمایت مسکو را در منطقه خاورمیانه به نفع خود جلب کند، روز سه شنبه عادل الجبیر، وزیرخارجه سعودی نیز راهی مسکو شد و در مذاکرات با لاورف از وجود اختلافات عمده در زمینه راه حل های مربوط به سوریه گفت.

در حالیکه وزیر خارجه عربستان، بشار اسد را جزیی از بحران می داند نه بخشی از راه حل، کشورهای حامی اسد، سعی می کنند تا با نگاه واقع بینانه تری سوریه را به آرامش بازگردانند. به طور کلی عربستان زمانی تحرکات دیپلماتیک خود را با وزیرخارجه تازه نفس افزایش داده که تا کنون در اکثر بحران های منطقه ای عربستان نقش موثری را بازی نکرده است و تنها بر دامن زدن به بحران ها توانسته موفق عمل کند.

با نگاهی به چنددهه آشوب در منطقه جنوب غرب آسیا، عربستان سعودی با اتخاذ سیاست های ضد جریان ثبات، سعی در نقش آفرینی داشته است. در افزایش تروریسم، نقشه اصلی را آل سعود بازی کرده است. طالبان، القاعده و شبکه های تروریستی و ضد شیعه حقانی در پاکستان، نتیجه سیاست تهاجمی این کشور در مقابله با نفوذ ایران بوده است. در عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین نیز عربستان جزء ایفای نقش منفی و به تاخیر انداختن صلح و ثبات، اقدام دیگری انجام نداده است. گروه های تروریستی داعش، النصره، احرالاشام و… در منطقه غرب آسیا، نتیجه مستقیم سیاست عربستان سعودی بوده اند. ناظران و کشورهای فعال در تحولات منطقه به نیکی می دانند عربستان نقش مخرب در بحران ها داشته و نمی تواند نقش سازنده ای ایفا کند. بنابراین با نزدیک شدن دیدگاه برخی از بازیگران منطقه ای برای عبور از بحران سوریه، افزایش تحرکات دیپلماتیک عربستان جای تعجبی ندارد. این کشور سعی می کند تا همچنان ائتلاف ضد اسد را به کمک پول و نفت مستحکم نگه دارد و تقویت گروه های تروریستی نیز در ماه های آینده شتاب بیشتری از سوی این ائتلاف به خود خواهد گرفت.

اضلاع مثلث درگیر در جنگ داخلی سوریه، از نظام بشار اسد، داعش و گروه های تروریست تکفیری و مخالفان مسلح تشکیل شده اند. در این میان، ایران به همراه حزب الله لبنان همچنان پشتیبانان مطمئن حکومت سوریه هستند، عربستان، ترکیه، قطر و برخی هم پیمانان آنها، گروه های تکفیری را تغذیه می کنند و مخالفان مسلح بشار اسد که به ورطه تروریسم نیز افتاده اند، حمایت همزمان کشورهای منطقه و کشورهای غربی را پشت سر خود احساس می کنند. روسیه نیز علاوه بر حمایت از حکومت اسد، رایزنی ها و ارتباطاتش را با مخالفان مسلح همچنان حفظ کرده است.

حکومت بشار اسد به طور همزمان باید با مخالفان مسلح و تروریست های تکفیری از داعش تا احرارالشام بجنگد. داعش توانسته از درگیری های میان اسد و مخالفان و نیز درگیری میان گروه های تروریستی با یکدیگر، بهترین فرصت را برای گسترش و افزایش قدرت خود مهیا سازد. با نگاهی به نقشه سوریه و سرزمین های تحت سیطره، بیشترین مناطق به داعش تعلق دارد.

این در حالیست که عربستان معتقد است بشار اسد باید از قدرت کناره گیری کند تا بحران سوریه ختم به خیر از نگاه آنها شود. اما مشخص نیست چه کسانی باید بعد از اسد مبارزه با گروه های تروریستی را در سوریه برعهده گیرند؟ و اینکه آیا برهم زدن ترکیب حکومتی در سوریه در شرایط کنونی، خود باعث عمیق تر شدن بحران نخواهد شد؟ پاسخ به هر یک از سوالات با توجه به واقعیت های موجود در سوریه تا حدودی مشخص است.

گروه های مسلح مخالف بشار اسد با توجه به اقدامات تروریستی خود در بحران 4 ساله سوریه، مشروعیت خود را برای کنترل اوضاع تا حدود زیادی از دست داده اند. در میان خود مخالفان اسد نیز چنددستگی های بسیاری وجود دارد که در صورت کنار رفتن اسد، باید شاهد درگیری های جدید میان آنها بر سر تقسیم سوریه و غنایم حاصله باشیم. از سوی دیگر، داعش به عنوان قدرتمندترین گروه تروریستی شناخته شده تا کنون، با حذف یک ضلع درگیر بحران سوریه، به راحتی خواهد توانست بر دیگر مناطق سیطره پیدا کند و حتی مخالفان مسلح اسد را از زمین بازی خارج سازد. در درگیری هایی که میان داعش و گروه های مسلح منتسب به مخالفان اسد روی داد، کفه ترازو به سمت داعش سنگینی کرده است.

با وجود این شرایط است که کشورهای درگیر در سوریه به این نتیجه رسیده اند حل بحران در دمشق بدون وجود اسد ناشدنی و در صورت حذف وی بسیار دشوار خواهد بود که می تواند بحران حتی به سایر مناطق گسترش دهد. روسیه و ایران به طور همزمان در تلاشند تا بتوانند برای طرح عبور از بحران با حفظ اسد، ائتلاف سازی کنند. سفرهای منطقه ای محمدجواد ظریف و سرگئی لاوروف در چند وقت اخیر را می توان در این راستا ارزیابی کرد. ایران از طرحی گفته که راه حل سوریه از آن می گذرد. هر چند از جزئیات آن سخنی به میان نیامده است اما ناظران اوضاع سوریه معتقدند ماحصل این طرح، ایجاد آتش بس میان حکومت اسد و مخالفان مسلح با حفظ مناطق تحت سیطره و مبارزه هماهنگ با داعش و گروه های ترویستی است تا پس از دستیابی به امنیت و ثبات، دولت ائتلافی و پس از آن انتخابات در سوریه با نظارت سازمان ملل و نهادهای بین المللی برگزار گردد.

مسکو، تهران و دمشق به کانون تحرکات دیپلماتیک برای عبور از بحران سوریه تبدیل شده اند و همراهی همزمان سازمان ملل و کشورهای فرامنطقه ای می تواند مسیر رسیدن به آرامش و صلح در سوریه را کوتاه تر سازد. در بحران چهار ساله سوریه، به نظر نمی رسد هیچ یک از کشورهای درگیر به اهداف خود دست یافته باشند و ادامه آن نیز جزء به افزایش و عمیق تر شدن تروریسم نخواهد انجامید. ترکیه در مرزهای شمالی خود در چند ماه اخیر به طور قابل توجهی خطر گروه های تروریست را احساس کرده است. کشوری که مسیر اصلی انتقال داعش بود، خود درگیر با کردها و گروهی شده که تا پیش از این منافع ترکیه از قدرت گیری آن دنبال می شد. هر چند به نظر نمی رسد ترک ها از سیاست انفعالی خود در عبور از اسد، کوتاه بیایند اما ادامه ناامنی در ترکیه، این کشور را وادار به پذیرش واقعیت ها خواهد کرد که یا پذیرای ناامنی باشد یا سوریه را برای مدتی با اسد تحمل کند.

اما علی رغم تلاش عربستان برای باقی ماندن در میان بازیگران تاثیرگذار بحران سوریه، به نظر می رسد به حاشیه رانده شدن این کشور در این بحران، یکی از پایه های اصلی حل آن باشد. هر چند این کشور سعی خواهد کرد نقش منفی خود را در حمایت از گروه های تروریستی برای افزایش نفوذ و تاثیرگذاری حفظ کند، در صورت ایجاد ائتلاف منطقه ای تهران- مسکو، فشارها بر این کشور برای دست کشیدن از حمایت از تروریست ها افزایش خواهد یافت و خروج از بحران یمن می تواند امتیازی باشد که می تواند در ازای حل بحران سوریه کسب کند. باید منتظر ماند تا دید ارزیابی کشورهای منطقه و فرامنطقه ای در سبک و سنگین کردن هزینه و فایده های بحران سوریه با توجه به تحرکات جدید دیپلماتیک و طرح های مطرح شده، به کجا ختم خواهد شد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد