کتاب انتظار ۸: مهدی علیه السلام ستیزان
۱۳۹۳/۰۳/۰۶
–
۷۴ بازدید
کتاب انتظار ۸: مهدی علیه السلام ستیزان
پیشگفتار
برای تعیین و تعمیق یک راه و اندیشه، و در نهایت کار آمدی بیشتر آن؛ چارهای نیست، جز شناخت ستیزه جوییها از سویی و آسیبها از سوی دیگر تا در پرتو آن، پیشگیری و مقابله مناسب صورت گیرد.
در بررسی دشمنیها، نخست باید به عوامل ستیرهجوییها و سپس به شیوهها و ابزار دشمن در این مقابله پرداخت و در نهایت راههای مبارزه با آن را مورد تأمل قرار داد.
کتاب انتظار 8: مهدی علیه السلام ستیزان
پیشگفتار
برای تعیین و تعمیق یک راه و اندیشه، و در نهایت کار آمدی بیشتر آن؛ چارهای نیست، جز شناخت ستیزه جوییها از سویی و آسیبها از سوی دیگر تا در پرتو آن، پیشگیری و مقابله مناسب صورت گیرد.
در بررسی دشمنیها، نخست باید به عوامل ستیرهجوییها و سپس به شیوهها و ابزار دشمن در این مقابله پرداخت و در نهایت راههای مبارزه با آن را مورد تأمل قرار داد.
ما در این نوشتار، به دنبال طرح تمام شیوهها و روشهای دشمن در قبال مسأله انتظار و مهدویت نیستیم؛ چنین امری نه در سطح علم و تحقیقات ماست و نه با توجه به اختاپوس اطلاعاتی دشمن به راحتی پی بردنی است.
هدف ما اعلام جدی بودن مبارزه دشمنان با مقولة مهدویت است تا در پرتو آن، به شیوهها و روشها، دقیقتر بیندیشیم و بدون سهل انگاری در آن تأمل بیشتری کنیم « تا در نقطه مقابل تلاش دشمن، در جهت اعتماد و عمل و تبلیغ و تبیین حقیقت مهدویت حرکت کنیم».[1]
گفتنی است بررسی آسیبها را به زمانی دیگر موکول میکنیم.
عوامل ستیز و مقابله با فرهنگ مهدویت
1 – جهل و بیاطلاعی:« الناس اعداء ما جهلوا ؛ مردم با آنچه نمیدانند، دشمن هستند.»[2]
پیامبر گرامی اسلام«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» در مقابل دشمنیها و ستیزهجوییهای دشمنان چنین با خدا مناجات میکند: اللهم اهد قومی فانهم لایعلمون.[3]
نگاهی گذرا به تاریخ پیامبران و اوصیاء آنان علیهم السّلام، به خوبی روشن میسازد که بسیاری افراد به دلیل ناآگاهی وجهل و… و عدم شناخت، نه از سر عناد و لجاجت، با آنان به دشمنی پرداختهاند: پیرمرد شامی، چون اسرای کربلا را در میان شهر خود دید، زبان به شکر خدا گشود: امام سجاد«علیه السّلام» خود و همراهان و شهدا را معرفی نمود؛ پیرمرد شرمنده شد و فریاد پشیمانی سر داد و…[4] این نمونهها در تاریخ بسیارند.
جهل و ناآگاهی نسبت به حضرت، دو گونه است:
1. عدهای، صرفاً به خاطر عدم شناخت امام، عدم شناخت مهربانی، منطق، حکمت و دیگر آثار حضور و قیام او، به ستیز با او میپردازند. یا به یاریش برنمیخیزند.
2. گروه دیگر، به دلیل عدم شناخت جایگاه حضرت، و حل نشدن مسألة اضطرار به حجت؛ به دشمنی برمیخیزند، اینان از آنجا که به سرای دیگر قائل نیستند و این دنیا را صرفاً امور حیوانی تصوّر کردهاند نیازی به آل محمد احساس نمیکنند. جایگزینی قدرتها و نظامهائی چون لیبرال دموکراسی در دیدگاههائی نظیر فوکویاما، هانتینگتون و… به عنوان تنها راه به جای منجی و نظام الهی و دینی، از غرور ناشی از عدم نیاز به امام سرچشمه میگیرد:
حضرت علی«علیه السّلام» فرمود: (حضرت مهدی«علیه السّلام») غیبتی مینماید که جاهل گوید: نیازی به آل محمد«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نیست.[5]
جایگزین ساختن تجربه دینی و عقل ابزاری به جای وحی؛ همه وهمه از این توهم سرچشمه میگیرد.
2. تعصب بیجا: بل قالوا انا وجدنا آباءنا علی اُمة و انا علی آثارهم مهتدون؛ بلکه گفتند ما پدرانمان را به عقائد و آئینی یافتیم و البته ما هم در پی آنها بر هدایت هستیم.[6] هر کسی، در هر اعتقادی پیوسته باید مجال بحث و گفتگو را باز ببیند و دنبال حق باشد. و اگر حق را یافت بپذیرد. ولی عدهای هستند که در اعتقاد خویش جمود و تعصب بیجا دارند؛ یعنی با آنکه حق برایشان هویدا شده و مشخص گردید است که راه و مرامشان یا دیدگاهی که برگزیدهاند، بر خطاست. باز بر عقیدة خویش پافشاری کرده و سر تسلیم درمقابل آن فرود نمیآورند.
اینان کسانیاند که به فکر و اندیشه ارجی نمینهند. به برهان و استدلال محکم بیاعتنا و صرفاً بر ایمان سطحی و تقلیدی خویش پافشاری میکنند. شهامت تجزیه و تحلیل را ندارند. از شنیدن حق و پذیرفتن آن امتناع میورزند گروه زیادی از دشمنان حضرت مهدی«علیه السّلام» و اندیشه مهدویت، کسانیاند که صرفاً به خاطر تعصب بیجا مخالفت میورزند. امام صادق«علیه السّلام»: «… اذا خرج القائم لم یبق مشرک بالله العظیم و لاکافر الاکره خروجه.[7] وقتی قائم قیام کند، مشرکان و کافران، قیام او را ناخوشایند دانند.
3.منفعت طلبی: دنیا خواهی، منفعت طلبی و شهوترانی، یکی دیگر از عواملی است که عدة زیادی را از مسیر حق جدا کرده یا مانع ورود آنان به مسیر حق شده است؛ کم نبودهاند افرادی که به خاطر مطامع دنیوی، در مقابل حق و حقداران، به مخالفت و دشمنی برخاستهاند. خواه این مطامع، ثروت، جاه و مقام باشد و خواه هوی و هوس و….
همیشه افرادی چون طلحه و زبیر وجود دارند که به دنبال جاه و مقام و منویات نفسانی خویش به مخالفت برخیزند.
امام حسین«علیه السّلام» فرمود: ان الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرّت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیّانون؛ مردم بندة دنیایند، دین لقلقة زبانشان است. وقت امتحان، دینداران واقعی کماند.
امام صادق«علیه السّلام»، مدعیان محبت اهل بیت علیهم السلام را چنین توصیف میکند:
افترق الناس فینا علی ثلاث فرق؛ فرقة احبونا انتظار قائمنا لیصیبوا من دنیانا، فقالوا و حفظوا کلامنا و قصروا عن فعلنا، فسیحشرهم الله الی النار و فرقة احبونا وسمعوا کلامنا و لم یقصروا عن فعلنا، لیستأکلوا الناس بنا فیملأ الله بطونهم نارا یسلط علیهم الجوع و العطش و فرقة احبونا وحفظوا قولنا و اطاعوا امرنا و لم یخالفوا فعلنا فاولئک منا و نحن منهم.[8]
مردم نسبت به ما سه گروهند: دستهای ما را به این امید دوست دارند که از دنیای ما بهرهمند شوند. سخنان ما را میگویند و حفظ میکنند اما از برنامههای عملی ما کوتاهی میکنند. خدا آنان را بدوزخ میکشد. فرقهای ما را دوست دارند. گفتارمان را میشنوند، در عمل هم کوتاهی نمیکنند اما منظورشان تنها دنیا و شکم است. خدا شکمهای آنها را پر از آتش خواهد کرد و گرسنگی و تشنگی را بر آنان مسلط سازد و گروه دیگر ما را دوست دارند. سخنانمان را به خاطر سپارند. فرمانمان را اطاعت کنند و در عمل با ما مخالفت ننمایند. آنها از ما هستند و ما از آنها.
هوسمداران نیز چنیناند؛ انسانی که در منجلاب لذتجویی و بیبندوباری غوطهور است و خوشبختی خود را در ارضای نامحدود غرایز میجوید؛ کجا میتواند به ندای وجدان و فرمان خرد که بار تعهد و مسئولیت را بر دوش اومیگذارد، پاسخ میدهد؟
انسانی که در محیط پَست لذت جویی، تنها به شهوترانی و پرکردن شکم میاندیشد ممکن نیست که مشکلات فردی و اجتماعی دیگران برایش مفهومی داشته باشد.
آنکه، تنها به فکر تأمین لذتجوییهای پلید خویش است و در این مسیرگاه انسانهایی را نیز لگدمال میکند کجا توان مبارزه با پایمال کنندگان حقوق انسانی را دارد. کجا میتواند انسانیت را زنده سازد. بلکه با هر کسی که بخواهد به فکر آزادی انسانیت باشد، در عمق جان دشمن است و عداوت میورزد.
دیدگاه لذتگرایی، چون با دیدگاه سعادت بشر و بشریت سازگار نیست، با کسانی که به دنبال تحقق چنین امری هم هستند، به طور طبیعی مخالف است.
4. روحیه استکباری:
«دشمنترین اشخاص با این عقیده و با شخص آن بزرگوار، ستمگران عالماند. از روز غیبت آن حضرت، بلکه از روز ولادت آن حضرت تا امروز آن کسانی که وجودشان با ستم و زورگویی همراه بود، بر دشمنی با این بزرگوار، با این پدیدة الهی، با این نور و با این شمشیر الهی مشغول شدند. امروز هم مستکبرین و ستمگران عالم، با این فکر و این عقیده، مخالف و دشمناند و میدانند که این عقیده و این عشق- که در دلهای مسلمین، به خصوص در دلهای شیعه است – برای هدفهای ستمگرانة آنها مزاحم است».[9]
بنابراین، دشمنان تفکر و اعتقاد به مهدویت – که این اندیشه را به زیان خود میدانند – همواره، تلاش کردهاند تا آن را از اذهان مردم بزدایند و یا مفاهیم اعتقاد به مهدویّت را تحریف کنند.[10]
بدین صورت که استکبار جهانی و صهیونیزم در تلاش هستند تا ملّتهای تحت سیطرة آنان به وضع تحمیل شده، عادت کنند و آن را رنگی ثابت و ابدی و تغییر ناپذیر پندارند.
قدرتهای استکباری، خواهان غفلت و خواب آلوده بودن و نیز عدم تحرک ملتها هستند و چنین وضعی را بهشت خود میدانند، اما انتظار فرج موجب میشود که انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعی بهتر و برتر دست پیدا کند.[11]
شواهد ضرورت ستیز
تأمل در دو مطلب، انسان را متقاعد میکند که مبارزه و ستیز با مهدویت، برای دشمن، استراتژیک و ضروری است:
الف) آثار اعتقاد به مهدویت و نمونههای این ثمر بخشی
ب) نمونههای عینی باور دشمن به لزوم ستیز
الف) آثار اعتقاد به مهدویت : 1. امید و تلاش 2. ظلم ستیزی 3. خودسازی فردی و اجتماعی 4. پایداری در برابر رهبریهای فاسد و سودجوییهای داخلی و بیگانگان و….
نمونههای ثمر بخشی تفکر مهدویت:
1. جنبش تنباکو: فتوایی در حد یک جمله«الیوم استعمال تنباکو… در حکم محاربه با امام زمان است…» توسط شخصیتی دینی که مردم او را نایب عام امام زمان «علیه السّلام» میدانستند؛ چنان جنبشی ایجاد نمود که عمق آن حتی در حرمسراهای دربار نیز تأثیر گذارد.
2. انقلاب مشروطه، با اندک آشنایی با تاریخ، مشخص میگردد، حضور علماء در تحقق انقلاب مشروطه تا چه حد تأثیر گذار و به حاشیه راندن آنان تا چه حد مخرّب و زیانبار بوده است و این نبوده جز به دلیل اینکه مردم علماء و کلامشان را حجت میدانستند و تبعیت از آنان را تبعیت از امام زمان«علیه السّلام» قلمداد میکردند.
امام صادق«علیه السّلام» :… فانّی قد جعلته علیکم حاکماً فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حدّ الشرک بالله.[12]
3. انقلاب اسلامی ایران: پیروزی انقلاب اسلامی ایران جز در سایة تبعیت از رهبری فرزانهای نبود که مردم او را جانشین امام زمان«علیه السّلام» میدانستند و به همین دلیل جان و مال و هستی خویش را با کلام و فرمان او در راه او که راه انبیاء و اولیاء میدانستند؛ هدیه میکردند.
فهمی الهویدی در کتاب«ایران من الدخل» کلید فهم تحقق انقلاب ایران را در واژههایی مانند؛ ولایت فقیه، مرجعیت تشیع و امام غایب، غیبت کبرا و غیبت صغرا میداند.[13]
حامد الگار در کتاب «انقلاب اسلامی در ایران» ریشة انقلاب اسلامی ایران را به موضوع امامت از دیدگاه تشیع و مسأله غیبت امام زمان و پیامدهای سیاسی آن میداند.[14]
ب) نمونههای عینی باور دشمن به لزوم ستیز:
با این توضیحات طبیعی است که دشمنان، مسأله مهدویت را در تقابل با خویش بدانند و در مقابل آن صفآرایی کنند و حتی به این مسأله اذعان کنند. ذکر برخی نمونههای عینی به وضوح میرساند که دشمن به ضرورت مطلب پی برده، لذا از هیچ کاری دریغ نمیورزد.
جیمز دارمستر میگوید: قومی چنین را (که هر لحظه منتظر ظهور است و…) میتوان کشتار کرد. اما مطیع نمیتوان ساخت.[15]
نمونة اول: درگزارش گروه تبلیغی شمال آفریقا، (گروهای که به ظاهر، مبلّغ مسیحتاند و در باطن جاده صافکن و عاملان ورود استعمارگران اروپایی به کشورهای اسلامی هستند)، یکی از مشکلات بر سر راه تبلیغ و پیشرفت استعمار، اعتقاد به آمدن مهدی موعود و سربلندی اسلام، مطرح شده است.[16]
نمونة دوم: مبارزه رژیم منحوس پهلوی با مقوله مهدویت و مأموریت رضاشاه به افراد برای از بین بردن این اعتقاد با طرح این مسأله که قضیة امام زمان مشکلاتی برای او و حکومت دیکتاتوری او درست کرده است.[17]
نمونه سوم: کنفرانس تل آویو (دسامبر 1948، دانشکدة تاریخ دانشگاه تل آویو (فلسطین اشغالی) با همکاری موسسة مطالعاتی شیلوهة صهیونیستی)
رمز قیام شیعه و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را ابتدا امام حسین«علیه السّلام» و بعد امام زمان «علیه السّلام» را مطرح و هر دو را عامل پایداری شیعه میدانند؛ نگاه سرخ و نگاه سبز.[18]
ابزارهای ستیز:
دشمنان به ویژه قدرت جهانی استکبار و صهیونیزم؛ امروز با تکیه بر پول و تبلیغات و استفاده از شعارهای ظاهر فریب، مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسی ملتها، برای تحمیل ظلم بر ملتها و ترویج فساد، دورویی، تزویر و ریا کاری نفاق(و پیشبرد اهداف شوم خویش) در جوامع بشری تلاش میکنند.[19] و برای این کار از وسایل متعددی مدد میگیرند.
نیل پستمن ( در کتاب زندگی در عیش، مردن در خوشی) میگوید: «انتقال معلومات سه دوره دارد: 1. گفتار 2. نوشتار 3. تصویر»[20]
دشمن نیز برای انتقال و القاء فرهنگ خود، با استفاده از تمام امکانات، از ابزارهای متفاوتی مدد میگیرد.
1. کتب، نشریات، کنفرانسهای به اصطلاح علمی
2. رسانههای متنوع همگانی؛ رادیو، تلویزیونهای مختلف، ماهواره با هزاران شبکه و کانالهای متفاوت.
3. بازیها(Game) :زمانی کلوپها، جایگاه مشخصی داشتند و افراد معدودی به آن مکانها مراجعه میکردند لکن امروز کامپیوترها در درون خانهها، تلفنهای همراه و… همه وسایلی هستند که لحظهای افراد را تنها نمیگذارند.
بازیها در نظر اولیه، یک سرگرمی است ولی دقت در نمادها، محتوا و پیامهای آنها، به خوبی ما را به خطری که از ناحیة بازیها،- به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، – به افراد منتقل میگردد، واقف میسازد. امروزه درصد زیادی از مردم جهان، اعم از کودک، نوجوان، جوان و…. به انواع بازیهای رایانهای مشغول و سرگرم میباشند. این محصولات نیز مانند دیگر آثار هنری، فرهنگی؛ نجاتبخشی و برتری غرب و بیهویتی، خرافیگری، خشونت و وحشیگری غیر آنان را میرساند.
4. اینترنت: در میان رسانهها، با همة گستره و مزایایی که دارند، از اهمیت بالاتری برخوردار است.
اینترنت با هزینة کم دارای استفادة بسیار است، هرچه آماده میشود با زبانها و مخاطبهای متنوع برای مدت طولانی قابل عرضه، حتی در بقیه رسانههاست برخلاف رسانههای دیگر که دارای محدویتهای بسیارند.
از سوی دیگر، با در نظر گرفتن گسترش اینترنت و نیاز روز افزون به رایانه در ابعاد مختلف زندگی، ظرف چند سال آینده، در همه یا اکثر خانهها اینترنت، جای تمام رسانهها حتی تلویزیون را خواهد گرفت. بنابراین دشمن به آن اهتمام ورزیده و به خوبی از آن بهره جسته است؛ وارد ساختن شبهات متعدد، توهینهای متفاوت، ایجاد تحریف و تخریب و هم چنین تأسیس فرقههای مختلف و حمایت از آنها توسط سایتها و صفحات متعدد، نیاز به جستجوی چندانی ندارد. کافی است، کمی با ادبیات اینترنت آشنا باشیم تا گوشهای از هزاران هجمه و شبهه را احساس کنیم.
همة اینها آمدهاند تا آنچه میخواهند به همه القاء کنند و در این میان دو امر ذیل از مهمترین رسالتهای آنان به شمار میآید:
1. تخریب چهره اسلام و مسلمانان
در تمام آثار آنان، به ویژه فیلمها و بازیها، – غربیها، افرادی منطقی و قانونمندند – و مسلمانان و دین اسلام، خشن، بیمنطق و عدم پایبندی به قوانین عقلانی و انسان معرفی شدهاند. نمونههائی نظیر فیلم
«شمشیر اسلام the sord of islam» و فیلم محاصره را بسیار میتوان یافت.
2. معرفی جامعة فرهنگ و نظام غرب به عنوان منجی جهان و بشریت:
امروزه، آثار هنری متعددی از جمله، فیلمها و سریالهای بسیاری، عهدهدار مباحث آخرالزمانی است. نگاه به این آثار نشان میدهد که غرب در قالب این آثار – ولو در عالم تخیل – سخن از پایان تاریخ و خطراتی دارد که بشریت را تهدید میکند و در این میان نجات بخشی است که از دامن غرب برمیخیزد و بشریت و جهان را نجات میبخشد و آنتی کریستها[21] ( ضد مسیح یا دجال یا شر آفرین) را شکست میدهد. این محصولات گرچه بیشتر در قالب اسطورهای یا علمی تخیلی است ولی با اندک تأملی میتوان دریافت؛ عهدهدار القاء تفکر – «هانتینگتون» -. مبنی برجنگ تمدنها[22] و در آخر پیروزی غرب و «فوکویاما» – برتری نظام لیبرال دموکراسی[23]- است.
با این کار، جدای از بدست آوردن منافع اقتصادی بسیار؛ نظام منحط غرب به ویژه آمریکا و صهیونیست را به عنوان منجی بشریت و احیاءگر حق معرفی مینماید و القاء میکند که جنایات متعدد، ریختن خونها و کشتار کودکان و بیگناهان و… بسیار در تحقق نجات بشریت که توسط صهیونیست و آمریکا صورت میپذیرد، کاملاً طبیعی و قابل اغماض است. بلکه بالاتر، در این امر بشر دوستانه هرچه بیشتر بایستی آنان را مدد نمود. «هالیود»[24] یکی از مهمترین نمونههایی است که میتوان ذکر نمود. این کمپانی بزرگ ساخت فیلم، سالانه 700 فیلم ارائه میدهد که 78% از رادیو و تلویزیون و سینماهای جهان حتی جمهوری اسلامی از آن تغذیه میکنند و سالانه 12 میلیارد دلار سود خالص دارد.[25]
روشهای مبارزه و ستیز:
دشمن هر امر صحیح و مفیدی را تا آنجا که مقدور باشد، انکار میکند و اگر نتوانست، به تحریف و تخریب آن پرداخته و یا در مقابل آن اقدام به جایگزینی مینماید.
– همة عقاید سازنده مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است دشمنان، سراغ مجموعة احکام ومقررات اسلام رفتند و هر عقیده و توصیهای از شرع مقدس که در زندگی و سرنوشت آیندة فرد و جماعت و امت اسلامی تأثیر مثبت بارزی داشته است، به نحوی با آن کلنجار رفتند تا اگر بتوانند آن را از بین ببرند و اگر نتوانند روی محتوایش کار کنند.[26] توضیح اینکه؛ دشمنان اسلام و در مرحله اول، تا آنجا که توانستند رسالت پیامبر«صلیالله علیه وآله» را انکار کردند.
اذ قالوا ما انزل اللهُ علی بشر من شی(انعام، 139)؛ مگر ممکن است بر بشری، وحی شود. در مرحله دوم( تخریب)، انواع اهانتها و توهینها را به پیامبر«صلی الله علیه و آله» وارد ساختند که در آیات متفاوت ذکر شده است. همچون شاعر[27] – ساحر[28] – کذاب [29] و مجنون[30]. و در مرحله سوم؛(تحریف مقولههای متعدد دینی و کار آمد)؛ «دشمن میتواند روی عقاید اسلامی کار کند که از استفاده مردم خارج شود. منتهی نه در کوتاه مدت بلکه در طول سالهای متمادی. گاهی ده سال زحمت میکشد برای اینکه بتواند یک نقطة درخشان را کور یا کم رنگ کند یا نقطة تاریکی را به وجود آورد. یکی توفیق پیدا نمیکند. دیگری میآید…(روی عقاید اسلامی خیلی از این کارها شده.) روی عقیده توحید و امامت، روی اخلاقیات اسلامی (معنای صبر، توکل، قناعت و…) کار کردهاند».[31]
و بالاخره مرحلة چهارم (جایگزینی) آخرین حربه مدعیان دروغین پیامبری است افرادی نظیر، مسیلمه کذاب و…
با این توضیحات، حال به بررسی روشهای دشمن در مبارزه با مهدویت میپردازیم:
الف – انکار: جدای از انکار خود حضرت به هنگام ظهور، منظور از انکار مقولة مهدویت و انتظار در این دوران، این است که آن را مقولة وارداتی و برگرفته از دیگران و پیامد نابسامانی و مشکلات معرفی کنند.[32] بسیاری از دایرة المعارفها که بایستی مرجعی قابل اعتماد در موضوعات متفاوت باشند: گویی رسالت خود را فراموش کرده و اهداف دیگری را دنبال میکنند. برای نمونه میتوان به دایرة المعارف بریتانیکا – واژه مهدی، اسلام و زردتشت، دایرة المعارف دین و اخلاق – واژه مهدی – موسوعة المورد – واژة مهدی المنتظر و… مراجعه کرد.[33]
ب- تخریب: شگرد دیگر دشمن، حملة ناجوانمردانه و نفرتزدایی در مقابله با مهدویت با ژستهای علمی و هنری است. در این راستا دشمن برنامههای کوتاه مدت و طولانی مدت زیادی دارد:
1. نیرو سازی برای صفوف خود با خطر جلوه دادن جریان مهدویت
2. ایجاد شک و تردید و تنفر در افراد به ویژه معتقدان مهدویت.
گفتنی است این برنامهها اختصاص به نسل حاضر ندارد، بلکه از هم اکنون به دنبال برنامهریزی برای نسل آیندهاند.
نمونه:
1. تخریب اصل اسلام: الف: فیلم محاصره، شمشیر اسلام و… که در آنها و اسلام و مسلمانان محور خشونت معرفی شدهاند. ب :بازی: 1 – IGI2 در این بازی نمادهای اسلامی، تلاوت قرآن و حتی صدای اخبار اسلامی از رادیو جمهوری اسلامی ایران، ویژگی دشمنانی است که کودک با آنهادرگیر است و باید آنها را از پای درآورد و الّا امتیاز از دست داده یانابود میشود.
2. دلتا فورس (Delta force) دشمنان چهرههای عربی دارند، که گاه با لهجة عربی، الفاظی مانند«عدوّ» را به کار میبرند و گاه با لهجة فارسی، جملاتی چون «دشمن به ما حمله کرده » و «حاجی! یکی داره میآد» به کار میبرند. بر روی جعبههایی که هر از چند گاه، در مقابل کودک ما قرار میگیرد و جزء اموال دشمنان به شمار میآید، نمادهائی با آرم «لااله الاالله، محمد رسول الله » و علامتی شبیه آرم آستان قدس رضوی به چشم میخورد.
گفتنی است، همنشینی اخبار جمهوری اسلامی ایران و الفاظ فارسی مخصوصاً الفاظی که در زمان دفاع مقدس به کار رفته است (حاجی ـ که در فرماندهان گفته میشد) با الفاظ عربی، تلاوت آیات قرآن یا اذان، به ارتباط اسلام و انقلاب ایران به طور غیرمستقیم اشاره داشته و خطر بودن هر دو را گوشزد میکند و برای کودک به عنوان دشمن مشترک معرفی میشوند.
2. تخریب مهدویت: الف: فیلم مردی که فردا را دید the man who saw tomorrow یا پیشگوییهای نوستراداموس محصول 1981 اثر رابرت ژنت[34] با تحریف پیشگوییهای فردی به نام نوستراداموس که در قالب اشعاری رمز آلود بیان شده است و قائل به نجات بخش الهی و آیندهای روشن و نورانی و پیروزی مسلمانان است[35] چهرة امام زمان(علیه السّلام) را چهرهای خشن و بسیار مخرّب و وحشت زا معرفی، و پیامد حضور ایشان را جنگها و جنایتها و ناامنیها قلمداد کرده است.
فیلم، ایشان را سومین شرآفرین ـ پس از هیتلر و ناپلئون ـ و خشنتر از آنان معرفی کرده است. فیلم، سه مرحله دارد: گذشته، حال و آینده؛ گذشته؛ با استفاده از آرشیوها، عهدهدار بیان این نکته است که پیشگوییهای نوسترآداموس در گذشته صد در صد اتفاق افتاده است. «حال» که به حوادث اتفاق افتاده در عصر حاضر میپردازد و جالب این است که از میان حوادث (که در اشعار نوسترآداموس، همزمان بوده است)، به مهمترین حادثه که همان انقلاب اسلامی در ایران است، میپردازد. سپس با ذکر نمونههای فراوان در گذشته و حال، بیننده را به این نتیجه میرساند که هرچه نسبت به آینده گفته است، محقق خواهد شد. آنگاه آینده مطابق میل سازندگان فیلم تحریف شده و بعد از همه میخواهند که اگر بفکر خود و فرزندان خود و فرزندان فرزندان خود هستند، باید تلاش کنند چنین آیندهای (آمدن رهبر شوقی، یا سومین ضد مسیح و شرآفرین) تحقق پیدا نکند.
بازی: «جهنم خلیج فارس» «معروف به یا مهدی» (the persian Golf inferno): کودک به جای قهرمان بازی که فردی است آمریکایی، قرار میگیرد و باید با کشتن، مسلمانان که با صدای نفرتآوری «الله اکبر» و «یا مهدی» میگویند، امتیاز به دست آورد و در نهایت، به مراحل بالاتر میرود و الّا با غفلت از آنان، کشته شده و امتیاز از دست داده و یا از بازی اخراج میگردد. بنا بر قضیة شرطی شدن «پاولوف» کودک چنان میشود که با شنیدن «الله اکبر » و «یا مهدی» تیراندازی میکند و… بالاخره در روح کودک، بذر نفرت، از این دو واژه کاشته میشود تا روزی استکبار بتواند از محصول آن فایده برد و…
ج- تحریف:
مطالبی که اگر به حقیقت آنها توجه کنیم تبدیل به یک موتور حرکت دهندة جامعه اسلامی میشود؛ وقتی دشمن روی آن کار کرد؛ آن را خراب و معنایآن را عوض کرده و در ذهن ما به صورت دیگری جا انداخت؛ همین موتور متحرک، به یک داروی مخرب و خواب آلود تبدیل میشود.[36]
وقتی دشمن نتوانست، عقیدة اثر بخش مهدویت را از مردم بگیرد، سعی میکند آن را در ذهن مردم خراب کنند. تبدیل مقوله انتظار مهدی«علیه السّلام» که آثار و پیامدهای بسیار شگرف و معجزه آسا و مثبتی دارد؛ به انتظار منفی و تلخ و ناگوار و… از این قبیل است.
د- جایگزینی:
1. حربة چهارم دشمن، شخصیتپردازی و مدعّی سازی و حمایت از مدعیّان و فرقههاست. ساختن شخصیتهایی مانند سید علی محمد باب ـ حسینعلی بهاء ـ سید محمد نور بخشی در ایران و… نمونههائی از این حربة دشمناند.
2. طرح نظامهای متفاوت به عنوان نجات بخش امروز غرب، با طرح نظام لیبرال دموکراسی با شعار و هیمنة آزادی و مردم سالاری چنان وحشتی در افراد حتی اندیشمندان ایجاد میکند که به هیچ عنوان به خود جرأت انتقاد به آن را ندهند و آن را تنها راه دانسته و به دروغین بودن شعار و عمل آنان نیندیشند؛ چنانکه زمانی سوسیالیسم با شعار و هیمنة عدالت و برابری، دیکتاتورترین، ناعادلانه و خشنترین حکومت را ایجاد نموده و بالاخره ـ به تعبیر امام راحل (ره) ـ در موزهها جای گرفت.
فیلمها و بازیها از جمله کارآمدترین ابزاری هستند که برای تحقق چنین اهدافی در خدمت غرب قرار دارند.
نمونه: 1. فیلم ماتریکس MaTrix (محصول 1999 اثر برادران واچوفسکی) در این فیلم به صراحت مطرح میشود، تنها راه نجات، در عالم خیال و واقع، زایان Zion یا صهیونیستم است.
2.فیلم روز استقلال independence Day : (محصول 1996 اثر رولنداریش ) در این فیلم میبینیم جهان در خطر بشقاب پرندهای بزرگ قرار میگیرد، و این رئیس جمهور آمریکاست که روز 4 ژوئیه( که به نام روز استقلال در آمریکا نام گذاری شده است) البته با مشورت یهودیها، جهان را نجات میدهد.
3. فیلم گودزیلا Godzilla (محصول 1998) موجودی شبیه دایناسور، مربوط به گذشتههای بسیار دور، پس از قرنها خفتن، ناگهان بیدار می شود. جهان را تهدید میکند. مجسمه آزادی (نهاد لیبرال دموکراسی) را منهدم می سازد. با دیدن او، دو هواپیما وحشت زده، به برجهای دو قلوی نیویورک اصابت میکنند!!. و بالاخره با درایت غرب، بشریت نجات مییابد.
راه مبارزه و مقابله باستیزه جوییهای دشمن
الف ) مبارزه با عوامل ستیز:
1.در مقابل جهل و بیاطلاعی ـ الف) در حوزة نیاز به امام؛ اولاً بایستی با استفاده از ابزارهای متفاوت، به تبیین ضرورت نیاز به امام[37] و بیمانندی و تنها راه بودن آنان پرداخت.
امام رضا«علیه السّلام» به اباصلت فرمود: خدا رحمت کند آنکه امر ما را زنده نگه میدارد. اباصلت گوید: پرسیدم چگونه؟
حضرت فرمود: علوم را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد. چرا که مردم اگر زیباییهای کلام ما را بدانند، ما را پیروی میکنند. رحم الله عبداً احیا امرنا قلت: کیف یحیی امرکم قال: یتعلم علومنا و علمها الناس فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا.[38]
ثانیاً، نقد و بررسی جریانات و نظامهای مدعی نجات بشریت، زمینة پذیرش حکومت طیبة مهدوی را بیشتر فراهم میآورد.
ب) در حوزة عدم شناخت حضرت، ترسیم مهربانی، عدالت و زیباییها و سجایای اخلاقی امام و ویژگیهای حکومت ایشان تأثیر بسزایی دارد.
2. در مقابل تعصب بیجا، جدای از رویکرد و دعوت به اخلاق و انصاف، پس از زدودن شبهات و تردیدها؛ ذکر مشترکات ما با گروهها و فرقهها دیگر، بسیار مفید است. چنانکه قرآن افراد را به کلمة مشترک فرا میخواند. قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم ان لانعبد الا الله.[39]
1- 2. برون دینی
در گفتگو با افراد و ادیان دیگر (برون دینی) جدای از بحث فطری فیوچریسم (منجی خواهی عمومی بشریت)، بشارتهای مشترک ادیان، ذکر ویژگیها و دستاوردهای انسانی مهدوی بسیار تأثیر گذار است، نظیر: عدالت ـ نجات مستضعفان و محرومان ـ امنیت ـ از بین رفتن کینهتوزیها و نفرتها ـ مهربانی، محبت و صمیمیت ـ شایستگی و برتری امام ـ شادمانی همگانی:
حضرت علی«علیه السّلام» : یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملئت جوراً و ظلماً[40] امام مهدی – زمین را از عدل و قسط پر میسازد چنان که از جور و ظلم پر شده بود.
امام رضا«علیه السّلام» در وصف امام فرمود: یکون اعلم الناس و احکم الناس و اتقی الناس و احلم الناس و اشجع الناس.[41]
امام، عالمترین، حکیمترین، باتقواترین، بردبارترین و شجاعتترین مردم است.
المهدی جواد بالمال رحیم بالمساکین شدید علی العمال[42]
مهدی بخشندة مال، مهربان با مساکین، سختگیر برکارگزاران خویش است.
یرضی عنه ساکن السماء و الحیتان فی البحر و الطیر فی الهواء[43]
از مهدی ساکنان آسمان و ماهیها در دریاها و پرندگان در هوا خوشحال میشوند.
2 – 2. درون دینی: در گفتگوی درون دینی نیز، جدای از بشارتهای مکرر رسول گرامی اسلام«صلی الله علیه و آله» در منابع شیعه و سنی، ذکر ویژگیها و دستاوردهای مشترک اسلامی حضرت مهدی«علیه السّلام» و حکومت آن بزرگوار، کارآمد است؛ که از جمله میتوان به عزت و سربلندی اسلام – زدودن تحریفها و بدعتها شبیه پیامبر در اخلاق و ویژگیها – شادمانی عموم و… اشاره نمود.
یمحو کل ظلالة و یحیی کل سنة[44] [حضرت] هر گمراهی را از بین برده، هر سنتی را زنده میسازد.
رجل اشبه الناس برسول الله خلقا و خُلقا و حسنا و جمالا
بزرگمردی که شبیهترین مردم به رسول خداست؛ از لحاظ خلقت، اخلاق، نیکویی و جمال.
یعز الله به الاسلام بعد ذّله و یحییه بعد موته.[45]
خداوند به وسیله او اسلام را پس از ذلت عزیز و پس از مرگ، زنده میسازد.
المهدی اذا خرج یفرح به جمیع المسلمین خاصتهم و عامتهم[46]
مهدی چون قیام کند، به واسطه او تمام مسلمانانف عامه و خاصه شاد میگردند.
3)- در مقابل منفعت طلبی:
1- رشد اخلاق و حل تعامل انسان با دنیا در نظر و عمل و مبارزه با هوا و هوس، عامل بسیار مهمی در سعادت دنیا و آخرت آدمی است.
این مسأله است که عدهای ارزشمند را در عین محرومیت و سختیها، مستحکم قرار داده، محبت اهل بیت«علیهم السلام» را از دست نداده، و دیگری را به حریم دل راه نمیدهند:
امام صادق«علیه السّلام» :و لکن من شیعتنا من لایعد و صوته سمعه و لاشجاوة بدنه و لا رغاصم فینا و الیا و لایجالس لنا غائباً و لایُحدث لنا ثالبا و لایحب لنا مبغضاً و لایبغض لنا محباً؛ و لکن گروهی از شیعیان ما صدایشان از گوششان تجاوز نمیکند و نالهشان از خودشان تجاوز نمینماید، هرگز با دوستدار ما دشمنی نمیورزند و هرگز با دشمن ما آشتی نمیکنند. فضایل ما را به منکران حقوق ما بازگو نمیکنند. محبت دشمنان ما را به دلشان راه نمیدهند. کینة دوست ما را به دل میگیرند.
2.شناسایی و میدان ندادن به افراد دنیا پرست، در تصمیمگیریها و مسئولیتها خرد و کلان جامعة دینی.
3.مبارزه با نظامها جریانات و افرادی که به هر قیمتی، تنها خواستار منافع شخصی و گروهی و… خود هستند.
4.در مقابل روحیة استکباری که هم در دوران غیبت و هم در دوران ظهور، مهمترین عامل دشمنی و ستیز با امام است، میبایست به چند امر اهتمام ورزید: 1. شناسایی اهداف و راه کارهای دشمن 2. آگاهی سازی افراد و جوامع نسبت به این امر 3. مقاومت و مقابله در مقابل توطئهها و تحرّکات دشمن.
ب) مبارزه با روشهای ستیز:
1. در مقابل انکار، آگاهی و تثبیت حقیقت مهدویت و رفع توهمات و شبهات باید نمود. مثلاً یادآوری این نکته که مهدویت نیاز عمومی بشر بوده، ریشه در ادیان، قرآن و روایات نبوی دارد.
2. در مقابل تخریب، ترمیم و تبیین و ایجاد اعتماد
3. در مقابل تحریف: 1. روشنگری و تبیین و ایجاد اعتماد 2. خرافهزدایی 3. تعمیق ایمانی که مردم به امام زمان دارند. مقام معظم رهبری میفرماید: «اثبات اصل مهدویت در یک محفل علمی با مخاطبانی که اهل علم و اهل تفکر و استدلالاند، جزو آسانترین کارها است. در این هیچ تردیدی نیست. ایمان و اعتقاد مردم هم خوب است منتها تعمیق این ایمانی که مردم به امام زمان (ارواحنا فداه و علیه الصلاة و السلام) دارند، کار بسیار ظریفی است. بخش مهم کار شما (مرکز تخصصی مهدویت) این است که عشق و محبت و سوز و گدازی که مردم ما به طور طبیعی نسبت به حضرت دارند، در سطح عموم مردم به خصوص جوانان، با یک نگاه عالمانه و آگاهانه همراه کنید.
برکات اینکار لاتعدّ و لاتحصی است.[47]
4. در مقابل جایگزین سازی: 1. رسواسازی فرقههای و جریانات انحرافی 2. ارائه ضعفها و نواقص نظامیهائی چون لیبرال دموکراسی و… برای ایجاد دلزدگی و شکستن هیمنة ترس از انتقاد از این نظامها 3. تبیین و تعمیق اندیشة مهدویت 4. ارائه استراتژی مطابق با روایات، نسبت با آینده در مقابل استراتژیهای دیگر.
البته در همة اینها در گرو توانمندی در شیوهها و ابزارهای نوین برای مقابله با ستیز دشمن است. حضرت علی «علیه السّلام» فرمود: رد الحجر من حیث جاءک فانه لایرد الشر الا بالشر.[48]
مهدی علیه السلام ستیزان
محمدصابر جعفری
——————————————————————————–
[1]. برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 37، نقل از روزنامه جهان اسلام 9 / 11 / 72. [2]. نهج البلاغه، کلمات قصار، 172. [3]. طبرسی؛ اعلام الوری، باب 4، ص 83. [4]. سید ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص176. [5]. طوسی، الغیبة، فصل 5، ص341. [6]. زخرف، 22. [7]. مجلسی، بحارالانوار، 52 / 346 باب 27؛ تفسیر عیاشی، 2، ص73. [8]. حسن بن شعبه حرانی؛ تحف العقول، ص622. [9]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 2، ص 32 نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، 15 / 9 / 77. [10]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 2، ص 37 نقل از روزنامة جهان اسلام، 9 / 11 / 72. [11]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 2، ص38، نقل از کیهان، 8 / 10 / 75. [12]. کافی، ج 1، ص 67. [13]. حسن بلخاری، تهاجم یا تفاوت فرهنگی، ص131. [14]. همان. [15]. دارمستر، مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزده هجری، ترجمه محسن جهانسوز، ص 38 و 39 و (نقل از فصلنامه انتظار، ش1، ص97) [16]. برگرفته از فصلنامه انتظار، ش 2، ص36. [17]. برگرفته از فصلنامه انتظار، ش 2،ص 36. [18]. فصلنامه انتظار،ش 5، مقاله مهدی انکاری، انتظار ستیزی، نگارنده نقل از حسن بلخاری، تهاجم یا تفاوت فرهنگی، ص 93و 94. [19]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 2، ص 38 نقل از کیهان 8 / 10 / 75. [20]. شفیعی سروستانی، بلخاری، و…؛ پیشگوییها و آخرالزمان، ص 127. [21]. Antichrist [22]. عزیزالله حیدری؛ مهدی تجسم امید و نجات، ص 74. [23]. همان. [24].Holywood [25]. شفیعی سروستانی، بلخاری، و…؛ پیشگوییها و آخرالزمان، ص 128..[26] مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش2، ص32، نقل از روزنامة رسالت 26 / 9 / 76.
[27]. انبیاء5، طور 30، صافات 36. [28]. یونس / 2، ص4. [29]. ص 4. [30]. حجر 6، صافات 36، دخان 14، طور 29، قلم 51. [31]. مقام معظم رهبری، انتظار، ش2، ص 32، نقل از رسالت 26 / 6 / 76. [32]. مثلاً بعضی چنین گفتهاند که : بعد از رحلت رسول اکرم«صلی الله علیه و آله» نسبت به اهل بیت علیهم السّلام و طرفداران آنها حوادث ناگواری اتفاق افتاد. در این ایام تلخ جان هواداران اهل بیت علیهم السلام بستوه آمده و هر روز در انتظار فرج (رفع گرفتاریها) بودند. گاهی یکی از علویین قیام میکرد ولی بالاخره کشته میشد و توفیقی بدست نمیآورد. کم کم طرفداران اهل بیت علیهم السلام از هر جهت مأیوس میشدند. در این هنگام بود که جهودان تازه مسلمان و مغرضین از فرصت استفاده نموده به ترویج عقیده خویش یعنی نجات دهنده غیبی مشغول شدند. آنان بر این عقیده بودند که الیاس به آسمان صعود کرد. و در آخر الزمان برای نجات بنیاسرائیل به زمین برمیگردد. (دادگستر جهان ص 63 ، با تلخیص و تصرف). [33]. فصلنامة انتظار، ش 5، مقاله مهدی انکاری، انتظار ستیزی، نگارنده، ص 271. [34]-Robert Guentte. [35]. برای توضیح بیشتر، رک فصلنامه انتظار، ش 5، مقاله مهدی انکاری، انتظار ستیزی، ص 276. [36]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 2، ص32 نقل از رسالت، 26 / 9 / 76. [37]. ر.ک: فصلنامة انتظار، ش1، ص 52، مبانی اعتقادی مهدویت، پورسید آقایی. [38]. حر عاملی؛ وسائل الشیعة، ج 14، باب98، ص 587. [39].سوره آل عمران، 64. [40]. کلینی، کافی، ج 1، باب فی الغیبة، ص 335. [41]. صدوق، خصال، ج 2، 528. [42]. عمادالدین طبری؛ بشارة المصطفی ،207. [43]. علی بن یوسفی نباطی بیاضی؛ صراط المستقیم: ج 2، ص 147. [44]. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 78. [45]. عمادالدین طبری، بشارة الاسلام، ص297. [46]. المهدی: 221، نقل از عقد الدرر. [47]. مقام معظم رهبری، فصلنامة انتظار، ش 9 و 8، در جمع دانش پژوهان مرکز تخصصی مهدویت. [48]. عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی؛ غرر الحکم، ص 334، شماره 7695.